احمدی
نژاد و پز ضد
امپریالیسی
اش
ناهید
جعفرپور
سخنرانی
رئیس جمهور
ایران احمدی
نژاد در شصت و
چهارمین مجمع
عمومی سازمان
ملل متحد در
نیویورک فصل
دیگری از ریا
و تزویر سران جمهوری
اسلامی ایران
را در صحنه
بین المللی و
در میان افکار
عمومی جهان
باز گشود.
احمدی نژاد
در ابتدای سخنرانیش
بیان می کند
که:
از دو جريان
متقابل كه يكي
بر اساس ترجيح
منافع مادي
خود بر ديگران
، با توسعه
نابرابري و ستم
، فقر و
محروميت ،
تحقير
انسانها ،
تجاوز و اشغالگري
و فريب كاري ،
به دنبال تسلط
بر جهان و
تحميل اراده
خود بر
ملتهاست و در
نتيجه
نااميدي و
آينده اي
تاريك را در
برابر بشريت
ترسيم مي
نمايد".
دقیقا
شنیدن این
گونه سخنان
فریبکارانه
از دهان رهبری
که در طی
دوران ریاست
جمهوریش جز
ایجاد تنش و
آشوب در صحنه
بین المللی
وظیفه ای دیگر
را به انجام
نرسانده است و
در صحنه داخلی
(تکیه به
سخنان خود وی
به دیگران) " ،
جز با توسعه
نابرابري و
ستم ، فقر و
محروميت ، تحقير
انسانها(برای
مردم ایران)
، تجاوز و
اشغالگري (تجاوز
به حریم خصوصی
و اجتماعی
مردم) و فريب
كاري ، به
دنبال تسلط بر
جهان و تحميل
اراده خود بر
ملتهاست (
تنش در منطقه
و صدور
بنیادگرائی
اسلامی و
تقویت
بنیادگرایان
افراطی منطقه)
و در نتيجه
نااميدي و
آينده اي
تاريك را در
برابر بشريت (در
برابر مردم
ایران) ترسيم
ننموده است. (
تاکید ها در
پرانتز از
نویسنده نقد). خنده دار
است.
وی
درادامه به
تصویر نقش خود
و نقش جمهوری
اسلامی
برخورد نموده
و می گوید:" و
دیگری" با
احترام به
كرامت
انسانها و با
عشق به نوع بشر
( تجاوز
در زندانها و
آتش زدن
جوانان و
اعدام کودکان
و سنگسار زنان
و تحقیر نیمه
فعال جامعه
ایران یعنی
زنان و محروم
کردن زنان از
کوچکترین
حقوق انسانی و
.... عشق آقای
احمدی نژاد به
نوع بشر است) ، در صدد برپايي
جهاني سرشار
از امنيت ،
آزادي ، رفاه
و صلح پايدار
مبتني بر
عدالت و
معنويت براي
همگان است( این همه
ریا و تزویر
از امنیت و
رفاه و صلح
صحبت کردن در
حالیکه
هزاران
کارتون خواب و
نوجوانان زن و
مرد ایرانی در
خیابان ها
زندگی می کنند
و دهان رسانه
ها و منتقدین
با گلوله و
زندان بسته می
شود قتل های
زنجیره ای
برای بدار زدن
آزادی ادامه
می یابند). جرياني كه
به تك تك
انسانها و ملت
ها و فرهنگ هاي
ارزشمند بومي
، ملي و
انساني
احترام مي گذارد
( ملیت ها در
شدید ترین ستم
های مضاعف
مورد ظلم و
تحقیر و زندان
و شکنجه و
اعدام قرار می
گیرند) ،
خواستار نفي
تبعيض از جهان
و برابري همه
در برابر
قانون مبتني
بر عدالت (
محاکمه و
زندان و شلاق
و پرونده سازی
و قصاص و دادگاه
های فرمایشی
عدل الاهی و .........)،
در استفاده از
امكانات،
فرصتهاي علم
آموزي ، كمال
انساني و
پيشرفت است و
آينده اي اميد
بخش را ترسيم
مي كند(گسترش
بیکاری، بی
انگیزگی،فحشا،اعتیاد،بزهکاری
و...رسیدن به
کمال در
جمهوری
اسلامیست)جهان
و انسان و
لزوم برپايي
نظامات
عادلانه و انساني
جديد براي
ساختن فردايي
روشن سخن
گفتم"( ایجاد
تنش در منطقه،
تحریک آمریکا
و اتحادیه اروپا
و متحدین آنان
برای تحریم
های بیشتر بر
علیه منافع
مردم ایران و
تحریک به شروع
جنگی که تنها
بنفع جمهوری اسلامی
برای گذر از
بحران داخلی و
بدنبالش سرکوب
بیشتر با
فریاد هیهات
وطن در خطر
است و.....نابودی
زیرساختار
های مهم و
اساسی ایران
در نتیجه خطر
هرگونه حمله
نظامی چه از
سوی اسرائیل و
غیر، آینده ای
روشن برای
مردم ایران
است؟؟".
در
جائی دیگر از
سخنرانی وی
ابراز می
دارد:"
"اينكه
تحقق نتايج
دلخواه برخي
دولت ها، تنها
ملاك بود و
نبودِ آزادي و
دموكراسي
باشد و تحت
لواي آزادي،
زشت ترين روش
هاي فريب و
تهديد، دموكراتيك
جلوه داده شده
و ديكتاتور
مآب ها،
دموكرات به
حساب آيند،
قبيح و فاقد
مشروعيت است.
ديگر زمان آن
گذشته است كه
عده اي خود،
دموكراسي و
آزادي را
تعريف كنند،
خود معيار آن
باشند و در
حاليكه خود،
اول ناقض آن
هستند، در
موضع قاضي و
مجري نيز قرار
گيرند و با
دولتهاي متكي
بر
مردمسالاري حقيقي
مبارزه كنند".
"ملاک
و بود و نبود
آزادی". بنظر
احمدی نژاد
بود و نبود
دمکراسی و
آزادی اصل
اولیه حقوق
بشر و انسانی
نیست و اصولا
ارزشی ندارد و
بدون خجالت از
مردم ایران و
خجالت از ندا
ها و سهراب ها
و هزاران ندا
و سهراب تاریخ
سی ساله ایران،
قتل ها و
اعدام های در
زندانها و
خارج از
زندانها درسال
های 60 به بعد
ووووو از
مشروعیت سخن
می گوید در
حالیکه
مبارزه مردم
ایران در سی
سال گذشته و
بخصوص دوره
اخیر به جهانیان
ثابت نمود که
جمهوری
اسلامی و سران
آن فاقد
مشروعیت بوده
و در
دیکتاتوری
دست هر بربری
را از پشت
بسته اند. وی با
گرفتن پز
روشنفکرانه و
حقوق بشری
تاریخ را به
مسخره می گیرد
و به شعور
مردم ایران
توهین کرده و
از مردم ایران
و جهان طلب
کار است. رژیم
جمهوری
اسلامی که سال
های سال است
تمامی منابع
ملی ثروت مردم
ایران را در
پیمان های
دراز و کوتاه
مدت به انواع
قدرت های خارجی
که امروز در
مقابلشان
ایستاده است
به تاراج می
دهد و با
معامله های ده
ها میلیاردی
تسلیحاتی رنج
و فقر و
بدبختی و بی
خانمانی مردم
را صد چندان
می کند و با
ریختن سرمایه
های ملی به
حساب های شخصی
سردمداران
جمهوری اسلامی
و بستن دهان
مخالفان حتی
مخالفان
خودی، تنها
بفکر حفظ نظام
نکبت بار
جمهوری
اسلامی است از
تریبون جهانی
استفاده می
کند و دم ازمردم
سالاری حقیقی
می زند.
از
منافع مردم
فلسطین صحبت
می کند در
حالیکه خود با
دخالت در
اوضاع کشور
های منطقه و
پشتیبانی پشت
پرده از
بنیادگرایان
منطقه ( بخصوص
در عراق و
افغانستان) به
تنش بیشتر در
منطقه یاری
رسانده و از شکل
گیری هرگونه
صلحی و مذاکره
برای رسیدن به
توافقات در
راه صلح
جلوگیری
نموده و با
طرح راسیستی و
ضد یهود حذف
اسرائیل از
صحنه
روزگاربه تنش
های بیشتر و
بغرنج نمودن
بیشتر مسئله
اسرائیل و
فلسطین در
منطقه یاری می
رساند. کیست
که نداند حساب
دولت اسرائیل
و صیهونیسم از
حساب مردم اسرائیل
جداست
همانگونه که
حساب جمهوری اسلامی
از حساب مردم
ایران جداست و
حساب دولت های
ارتجاعی
منطقه از مردم
منطقه جداست.
وی
در رابطه
اختلافات
اسرائیل/فلسطین
می گوید"
"ديگر قابل
قبول نيست كه
يك اقليت محض
با يك شبكه
پيچيده با
طراحي غير
انساني، بر
اقتصاد و سياست
و فرهنگِ بخش
هاي مهمي از
جهان حاكم
شود، برده
داري نوين راهاندازي
كند و تمام
حيثيت ملتها
حتي ملتهاي اروپا
و امريكا را
قرباني مطامع
نژادپرستانه
خود كند".
این خنده دار
نیست که درست
جمهوری
اسلامی از
منافع اقلیت و
طرح های غیر
انسانی
اقتصادی/سیاسی/فرهنگی
و برده داری
نوین و مطالع
نژاد پرستانه
صحبت می کند!
رژیمی که خود
هیچگاه
اعتقادی به
این واژه ها
نداشته و
نخواهد داشت.
احمدی
نژاد امروز با
گرفتن پز ضد
امپریالیستی
می خواهد مشروعیتی
برای خود هر
چند ناقص در
میان مخاطبین
خویش در ایران
و منطقه و جهان
به وجود آورد.
رژیمی که طی
سی سال گذشته
تمامی طرفداران
واقعی عدالت
اجتماعی و
مخالفین واقعی
امپریالیسم و
حکومت سرمایه
را در ایران و
جهان یا به
جوخه های
اعدام سپرده
است و یا
زندانی و شکنجه
نموده است و یا
به تبعید روان
ساخته است و
یا در کشور
خود تبعید
ساخته است،
امروز پشت
تریبون جهان
از واژه های
فریبکارانه
ضد امپریالیستی
برای بدام
انداختن و گول
زدن عوام
استفاده می
نماید. آنهم
زمانی که طبق
گزارش اطاق
بازرگانی
جمهوری
اسلامی تنها
بیش از 200 شرکت
بزرگ و کوچک
صنعتی و مالی
آلمانی در پوشش
های ایرانی در
ایران مشغول
فعالیت و
بلعیدن شیره
وجودی دسترنج
زحمتکشان
ایران می
باشند. اتحادیه
اروپا و بخصوص
آلمان شرکای
مهم اقتصادی
ایران بوده و
می باشند. از
پیمان های
اسارت بار با
چین و هند و
روسیه و ترکیه
و........ و تاراج
مهمترین بستر
اقتصاد تک
محصولی ایران
یعنی نفت و
گاز در قرار
دادهای کوتاه
و دراز مدت و
پیمان و
معامله با
سایر شرکت های
مالی و صنعتی
حهان با پوشش
های دیگر صرف
نطر می کنم.
بخشی
از چپ ایران و
جهان هم دقیقا
امروز در
مقابل همین
موضع
فریبکارانه و
دروغین
جمهوری
اسلامی
در سیاست
خارجی دچار
اشتباه گشته و
همانطور که
تاریخ نشان
داد و بخشی از
اپوزیسیون چپ
ایران در آغاز
انقلاب گول
این پز رژیم
را خوردو همه
بر آن مطلع
هستیم، امروز
هم مجددا
تاریخ را
تکرار می کنند
و گول خصلت
دروغین
ضدامپریالیستی
احمدی نژاد را
خورده و بر سر
مسائل جهانی و
مسئله اتمی با
وی هم کاسه می
شوند.
بخش
دیگری از
اپوزیسیون
ایران که چشم
به دخالت
امپریالیسم و
بخصوص آمریکا
دارد و چون
اپوزیسیون
عراق قبل از
حمله به عراق
برای آنان کف می
زند و در
آرزوی این است
که با دخالت
آمریکا و
اتحادیه
اروپا و شرکا
از دست جمهوری
اسلامی خلاص
شود و در این میان
خود به منافعی
دست یابد،
امروز گفتار
فریبانه و
عامه پسند
احمدی نژاد را
در سازمان ملل
بهانه نموده
تا بطبل دفاع
از جامعه
جهانی ( تو بگو
آمریکا و
شرکا) محکم تر
زده و با بستن
چشمان خود بر
حقایق جهان و
منافع سرمایه
داری و
نئولیبرالیسم
در منطقه و ایران،
طرفداران
واقعی عدالت
اجتماعی و
سوسیالیسم و
مخالفین
سرمایه داری
جهانی و
سوسیال دمکراسی
را منزوی
سازند.
و
اما بخش سومی
هم درون
اپوزیسیون
ایران از وزنه
ای مهم بر
خوردار است و
آنهم
طرفداران خط
سوم می باشند.
کسانی که موضع
قاطع در برابر
کلیت جمهوری
اسلامی از یکسو
و منافع
سرمایه داری
جهانی و
امپریالیست ها
در منطقه و
جهان (
آمریکا،
اتحادیه
اروپا و شرکا)
از سوی دیگر
می گیرند و از
همین منظر هم
تمامی مسائل
ایران و جهان
را مورد تجزیه
و تحلیل قرار
می دهند و
بقولی جهانی
می اندیشند و
منطقه ای عمل
می کنند و از
همین منظر هم
به سخنان
احمدی نژاد و
سخنان
صدراعظم
آلمان و رئیس
جمهور آمریکا
و.... برخورد می
نمایند. بخشی
که مخالف
هرگونه تحریم
اقتصادی بر
علیه ایران
بوده و می دانند
که همانطور که
در عراق تحریم
اقتصادی باعث
از بین رفتن
جان هزاران
نوزاد به خاطر
سوء تغذیه گشت
و هزاران آسیب
روحی و روانی
بر روی مردم
عراق بجای
گذاشت امروز
هم در ایران
رنج و فشاربی
حد تحریم های
اقتصادی تنها
بر روی گرده
تهی دستان
ایران حمل شده
و اثرات آن
زندگی آحاد
شهروندان
ایران را دچار
مخاطره جدی
خواهد ساخت.
بخشی که اعتقاد
دارند جنگ
جنایت بر علیه
بشریت است و خواهان
منطقه ای عاری
از تسلیحات
اتمی بوده و مسبب
دعوای اتمی را
از سوئی
جمهوری
اسلامی دانسته
و از سوی دیگر
منافع
نئولیبرالی
کنسرن های
سرمایه داری
را پشت دعوای
اتمی نهفته می
بینند و برای
برون رفت از
این دعوا در
شرایط کنونی کشیدن
طرفین به پای
میز مذاکره را
عاقلانه ترین
راه می دانند.
بخشی
که با تجزیه و
تحلیل
نیروهای
اجتماعی ایران
و عدم وجود
اتحادیه ها و
سندیکاهای
کارگری و عدم
وجود آزادی
احزاب و آزادی
اندیشه و
رسانه ها که
مهمترین شاخص
هر گونه تحول
اجتماعی است و
برای رسیدن به
عدالت
اجتماعی و
برقراری
سوسیالیسم این
اهرم ها نقش
بنیانی بازی
می کنند، لذا
در شرایط
کنونی و فقدان
این اهرم ها
بدیل جمهوری
اسلامی ایران
را جمهوری ای
دمکرات و
لائیک دانسته
و برای رسیدن
به آن در مبارزه
عملی و سیاسی
حرکت فعال می
نمایند.
سخنان
احمدی نژاد در
سازمان ملل
بار دیگر به
افکار عمومی
جهان نشان داد
که رژیم ایران
سعی در ازدیاد
تنش ها و به
مخاطره
انداختن موجودیت
ایران دارد.
بنابراین
وظیفه افکار
عمومی جهان
است تا مسئله
زیر پا گذاشتن
حقوق بشر در
ایران را عمده
سازنند و با
پشتیبانی از
اپوزیسیون
مخالف جمهوری
اسلامی ایران
و تاکید بر حق
مردم ایران در
تعیین سرنوشت
خویش به دولت
های خویش برای
لغو تحریم های
اقتصادی بر
علیه ایران
فشار آورده و
از سوی دیگر سیاست
های تنش زای
جمهوری
اسلامی از یک
سوء و سیاست
های منفعت
طلبانه قدرت
های خارجی را
در منطقه
خاورمیانه و
ایران افشا
سازنند و سر
دعوای اتمی
فشار به طرفین
برای نشستن بر
سر میز مذاکره
بیاورند.
.