هفدهم
اکتبر، روز
جهانی ی
مبارزه با
فقر، را فراموش
نکنیم
هفدهم
اکتبر سالروز
جهانی مبارزه
بافقر وریشه
کنی گرسنگی
است. در چنین
روزی بود که
درسال۱٩۸٧ هزاران نفر از
سراسر جهان و
از اقشار و جریانات
گوناگون در
پاریس گرد
آمدند تا برای
ریشهکنی واز
میان بردن فقر
چارهاندیشی
کنند. بسیاری
با استناد به
منشور جهانی
حقوق بشر که
در همین شهر
در سال ۱٩۴٨ به امضا
رسیده بود ودر
متن آن گرسنگی
را نقض حقوق
بشر تعریف
کرده بودند،
امید داشتند
که با هم فکری
وتدوین
مقرراتی
بتوانند مانع
نابودی
سالانه
میلیون ها انسان
گرسنه شوند.
مجمع عمومی
سازمان ملل
نیز در دسامبر
سال
۱۹۹۲
باتصویب
قطعنامه ۶۹٫٧۴ رسما
۱٧
اکتبر را به
نام " روز ریشهکنی
فقر"
نامگذاری کرد.
با
وجودی که این
روز فرصت
مناسبی فراهم
کرد تا مردم
فقیر بتوانند
فریاد بی
حقوقی ی خود
را به گوش
جهانیان
برسانند، اما طبق
آمار رسمی،
هنوز پس از
گذشت بیش از
دو دهه
وبتصویب رسیدن
قطعنامه ها ی
رنگارنگ در
سازمان ملل،
کماکان بیش از
یک میلیارد از
مردم جهان
باید با روزی کمتر
از یک دلار زندگی
کنند. هنوز
بیش از یک
میلیارد
ودویست ملیون تن
دسترسی به آب
سالم لوله کشی
ندارند وهنوز
بیش از ٨۵۰ میلیون
نفر زیر خط
فقر زندگی میکنند.
نه به
تحصیل
دسترسی دارند
نه درمان یا حد
اقل های ضروری
یک زندگی توأم
با کرامت انسانی.
بحران
اقتصادی اخیر
وضعیت فقرا را
از این هم وخیم
تر کرده است،
بطوریکه در
سال ۲۰۰۸ طی چند
ماه قیمت برنج
که یکی از
مواد غذایی اصلی
اقشار پایین
جوامع در حال
توسعه وفقیر
را تشکیل می
دهد، هفتاد
وپنج در صد
افزایش یافت.
در مقابل این
افزایش قیمت
ها، اما، حقوق
ودستمزدها حتی
در کشورهای
پیشرفته ی
سرمایه داری
یا بسیار اندک
بالا رفته یا
منجمد مانده
است.
در
کشور ما دولت
با اجرای طرح
هدفمند کردن
یارانه ها
وپیشبرد یکی
دیگر از
برنامههای
تهیدست ساز
خود فاصله فقر
وغنا را از هر
زمان دیگری
بیشتر
خواهد کرد.
هماکنون
قیمت پارهای
از مواد غذایی
اولیه
یا با کشور
های غربی
یکسان یا حتی
بیشتر است.
بنابراین،
اگر حد اقل در
آمد، یعنی ۸۹۳
یورو
که یک
نفر برای در
نغلطیدن به
زیر خط فقر
نیاز دارد را
در نظر
بگیریم، در می
یابیم که آمار
دولتی مبنی بر
وجود ده
میلیون نفر زیر
خط فقر تا چه
اندازه دروغ و
بدور از واقعیت
است . تعیین
حقوق سیصدو
بیست هزار
تومان برای
کارگران نشان
دهنده ی آن
است که
کارگران ومزد
وحقوق بگیران
جامعه ی ما به
پایین
ترین رده ی
فقر سقوط کرده
اند.
وجود
دولت های
مستبد و فاسدی
که امروزه
منابع کشور
خود را نه در
راستای فقر
زدایی، درمان
، تحصیل،
بهداشت
وتامین حد اقل
رفاه بلکه در
زمینه ی
میلیتاریزه
کردن وپرورش
نیروهای
نظامی
وامنیتی
سرکوبگر وغنی
کردن هرچه بیشتر
ثرونمندان
بکار میگیرند،
پشتیبانی دول
امپریالیستی
از آنها به
همراه حفظ
مناسبات
نابرابر
اقتصادی،
زمینههای
اساسی تعمیق
شکاف بین فقر
وغناست.
تلاشهایی
که بیش از سه
دهه برای
نابودی فقر در
جهان آغاز شد
ونتایج اندکی
که در پی
داشته است،
نشاندهنده ی
آنست که جز با
از میان بردن بیعدالتیها
در همه ی
زمینههای
سیاسی،
اجتماعی،
اقتصادی ، ملی
وفرهنگی،
مبارزه ی
اساسی بافقر
وتهی دستی
ناممکن است. تأمل
بر تجارب مثبت
ومنفی روز ۱٧ اکتبر و
بررسی نقاط
ضعف سیاست
هایی که تا
کنون پیش برده
شده است، نشان
می دهد که
همین اکثریت
تهیدست
باید برای اتحاد
مبارزاتی خود
چه در سطح ملی
وچه بینالمللی
جهت رفع ستمهایی
که بر آن
تحمیل میشود
متحد شود.
سایت
راه کارگر
17 اکتبر 2010