برای
معصومیت
ومظلومیت
شهلا جاهد
« شهلای
عاشق»
شوریده
ی جسور:
جنایت شاخ
نبود
ورنه ـ
ابعاد ودرازایش
,
چشم ِ
پلید ِ دیوان
ِآسمان لمیده
را تاب نمی
آورد
پاک
باخته ی لطیف:
بی آبروئی
مرض نبود
ور نه ـ این
اعماق ِعفونت
ِقلب ِ
سیاهزخم عصر
نه بس دل
و چشم ِنرگس
ترا ـ
«شهلای
عاشق»
به خواب
ابدی برد
که اگر
می یارست
مهرورزی
را اززندگی می سفت
پاکی
ات را تردید
نبرد
هرکه
بانگ نی مغموم
ات راشنید
تونیز
آسوده بخواب:
گناهکار
بی گناه
زیرا در
سرزمینی زاده
شدی
و
برسفره ی
آئینی نشستی
که زن
بودن ـ خودگناه
ِمادر زادی داشت.
بهنام
ـ یکم دسامبر 2010