مبارزه برای افزایش دستمزدها گام عملی در مقابله با قطع یارانه ها

 

 

طرح قطع یارانه ها، به غایت ضد انسانی است ،این طرح یورش سازمان یافته صاحبان سرمایه از دولتی گرفته تا خصوصی به آخرین بازمانده های معیشت میلیونها انسان است.
قطع یارانه ها تلاشی در جهت پیش برد هماهنگ طرح های بانک جهانی و کوشش سرمایه داری جهانی برای نجات خود از بحرانهای سرمایه داری است ، جلو گیری ازکاهش نرخ سود و جبران ضررهای ناشی از آن از اهداف این طرح است که مستقیما زندگی میلیونها انسان را نشانه گرفته است.
اجرای این طرح از طرف جمهوری اسلامی با هماهنگی و یکدلی کل بورژوازی اعم از صاحب قدرت و از قدرت رانده شده در ایران به مرحله اجرایی رسیده است.این طرح هنوز اجرا نشده شاهدیم و می بینیم که چه تاثیری دربالا رفتن قیمت اجناس و ملزوماتی که برای زندگی مردم لازم است گذاشته است.طی هفته های گذشته فقط قیمت اقلامی نظیر: برنج،مرغ گوشت،تخم مرغ، روغن و شوینده ها،و کرایه حمل ونقل شهری به سرعت بالا رفته است.اجاره مسکن طی این مدت به شدت افزایش داشته و این سیر صعودی قیمتها هیچ تناسبی با سطح دستمزد تعیین شده ندارد آنهم دستمزدی که ماهها پرداخت نمی شودو کارگر مجبور است که در چندین شیفت کار کند تا بتواند از پس یک زندگی بخور و نمیر برآید،با سازماندهی چنین وضعیت ضد انسانی توسط رژیم اسلامی حاکم است که آمار فروش کلیه، افزایش تعداد کودکان کار( کودکانی که از سنین پایین مجبورند به تن کار بسپارند و اکنون آمارها رقم
۳/۵ میلیون را نشان میدهد) ، روی آوری به کارهای طاقت فرسا،خودکشی، تن فروشی دارد به عرف جامعه تبدیل می شودو انسان به نازلترین سطح معاش رانده شده و در عوض صاحبان سرمایه روزبروز ازسود حاصل از کار میلیونها کارگر چاق می شوند و در آسایش و رفاه غیر قابل وصفی زندگی می کنند،دستمزد کارگر را به بهانه های واهی پرداخت نمی کنند و با سرمایه گذاری آن میلیاردها تومان به جیب میزنند و کارگر باید با دستمزدی که کفاف ۵ روز اداره زندگی فقیرانه را هم نمی کند باید جان بکند.
مبلغ دستمزد کارگران از طرف دولت
۳۰۳هزار تومان تعیین شده است وسطح معیشت کارگر با اضافه کاری و کار چندین شیفته به زیر ۱/۳ خط فقر اعلام شده رسمی از طرف دولت رسیده است،با این وجود ساماندهی طرح یارانه ها و به عبارت دقیق آن قطع سوبسیدها به معنای سلاخی و قربانی کردن بیش از پیش میلیونها انسان،یعنی له شدن میلیونها کودک برای کسب سود بیشتربرای سرمایه است.
این وضعیت را باید دگرگون کرد ، بانیروی متحد در مقابل آن ایستاد و قدرتمندانه آن را عقب راند.خواست افزایش دستمزدها از طرف کارگران مطالبه ای است که میتواند کارگران را حول خودش جمع کند ،به زیر کشیده شدن سطح معاش کارگران ،فقر و فلاکتی که امروزه کارگران با آن موجه اند ، تهدیداتی که کارگر و خانواده اش همین امروز با این مبلغ دستمزد و عدم پرداخت آن از طرف کارفرمایان رو برو هستند این امکان را جلوی هر کارگری قرار می دهد که میشود با بلند کردن پرچم مبارزه برای افزایش دستمزدها کارگران بخشهای مختلفی را حول آن جمع کردو حلقوم سرمایه داران را فشرد.
افزایش دستمزدها یکی از راههای همین امروز عملی و دست یافتنی برای بهبود زندگی میلیونها کارگر است. کارگرنیز مانند هر کسی می داند که دستمزدش باید چقدر باشد و بر چه اساسی تعیین شود و اعلام نرخ دستمزداز طرف کارگران یک گام عملی در جهت بهبود معیشت آنها و مطالبه ای که قادر است آنان را در محل کار متشکل کند و در بطن مبارزه ای متحد زمینه ایجاد تشکل ماندگار توسط کارگران را نیز فراهم نماید.
طی سالهای گذشته از طرف کارگران تلاشها و مبارزات وسیعی در جهت پرداخت دستمزدها و افزایش آن صورت گرفته است ودر دل این مبارزات، مبنا مبلغ حداقل یک میلیون تومان دستمزد از طرف کارگران اعلام شده است،افزایش دستمزدها به مبلع یک میلیون تومان همین امروز چیزی حدود سه برابر دستمزد کنونی است،مبارزه برای گرفتن این مبلغ،از نظر توازن قوا و سطح مبارزه و متشکل بودن کارگران امری عملی وبا قدرت امروز کارگر دست یافتنی است،مطالبه ای است که کارگر را دنبال نخود سیاه نمی فرستد و بلعکس اعتماد بنفس کارگر را بالا میبرد،افزایش دستمزدها به یک میلیون به غیر از اینکه زمینه های متشکل کردن کارگران را فراهم می کنداز نظر روحی و جسمی نیز توان کارگر را برای ادامه زندگی و مبارزه برای مطالبات دیگر( از جمله برخورداری از تسهیلاتی که امنیت شغلی را بالا می برد و امروزه در اثرناامنی محیط کار هزاران کارگر جان خود را از دست داده اند) را تسهیل می کند،با توان بیشتری صند وق اعتصاب سازمان میدهد ، از همان لحظه نخست از تعداد کودکان کار کاسته می شود، آمار فروش کلیه برای امرار معاش کمتر می شود،و دها تاثیر مثبت در زندگی همین الان میلیونها کارگر می گذارد.
اهمیت مبارزه برای افزایش سطح دستمزد و بدست آوردن آن کاملا قابل فهم است.همانطور که برای سرمایه داران عدم پرداخت به موقع و پایین نگه داشتن آن اهمیت دارد،تعیین حداقل دستمزد و افزایش آن هم برای کارگرهم در همان ابتدا یعنی امید به ادامه زندگی وامید به نجات از وضعیت اسفبارموجوداست.
کارگری که تمام نعمات زندگی را تولید می کند چرا نباید خودش از آنها بی بهره باشد.کم شدن آلام و بدبختیهای کارگران با افزایش رفاه جبران می شودو تعیین حد اقل دستمزد و افزایش آن ابزاری قوی برای کارگر است که در برابر حدت و شدت استثمار از خودش حفاظت کند و در مقابله با سرمایه داران از قدرت بیشتری برخوردار باشد.با دستمزد مناسب کارگر وقت بیشتری دارد که راههای دستیابی به زندگی بهتر را با سایر همکاران و هم طبقه ایهایش بررسی کند.
در عالم واقعی هر درجه ای از رفاه در زندگی کارگر با مبارزه ای جدی و متشکل بدست آمده است ومبارزه برای افزایش دستمزدها در کنار سایر مطالبات از جمله: آزادی بی قید و شرط تشکل و اعتصاب قدرت کارگر در کشمکش با سرمایه داری را بیشتر می کند. خواست تعیین سطح دستمزد توسط نماینده گان منتخب کارگران و مبارزه برای افزایش دستمزدها را با سازمان دادن اعتراض و اعتصابات سراسری متحقق کنیم.

زنده باد اتحاد کارگری

رضا رشیدی - ٢١ آذر ۸۹

افق روشن                       برگرفته از سایت