سرود زنان از
ک.مازِللا :
موسیقی از
گروه کورال
زنان
استرالیا
عشق و عدالت
ماه
در پشت ابرها
پنهان گشته
است
و واپسین
فروغ خورشید
ناپدید می شود
در
تاریکی حلبی
آباد ها و در
کوچه و خیابان
زنان
و مردان و
کودکان فریاد
بر می آورند:
ما
بیکاریم و
بیکاری یعنی
نداری و مردن
از گرسنگی!
مادر ،
من دوباره
کودکی بدنیا
آورده ام
و
احساس می کنم
که میمیرم!
زنان
زیبا و دلیر
من!
قلم ،
قلم سلاح شماست
بگذار
نام خود را
هزاران بار
بر
روی لوح آزادی
بنویسیم
که
دستیابی بدان چه
دشوار مینماید!
نگذاریم
که ترس و خشم،
با
دست سترگ
خشونت برما
حکم براند!
هنگامی
که ما سکوت
خویش را
بشکنیم
ماه رخشان دوباره
در آسمان جلوه
خواهد کرد.
همنوایان:
عشق و
عدالت پرچم من
است
هر
آنچه باشیم من
با حقیقت
خواهم زیست!
سوگند
یاد می کنم که
تا رسیدن به
برابری
لحظه
ای از پا نخواهم
نشست!
بگذار
که عشق و
عدالت پرچم من
باشد
من با
حقیقت خواهم
زیست هر آنچه
بر سر راه من
پیش آید
و اگر
گذراز هزاران
رودخانه
گذرگاه من
باشد!
هان
انان که زمین
خسته را می
کاوید
اندکی
فراتر از خویشتن
را نظر کنید!
زنان
گوهر راستین و
گنجینه
همگانند
چرا
که در برابر
هر نام شهرهِ
ای
هزاران
زن بی نام وبی نشان
زنده
به آنند که با
عشق و عدالت
جهان
بهتری بپا
سازند!
هان
ای دختر ای
خواهر ای مادر
ای همسر
زمانی
که تو بر خیزی
دیگران
نیز قد علم
خواهند کرد،
سعادت
بر فرزند و
پدر و همسر و
برادر
لبخند
خواهد زد،
در خانه
و در کوچه و
خیابان ، در
شهر و روستا،
بگذار
تبسم ما در
بیفشاند!
آه چه
رؤیای غریبی
داشتم
که
درنیمه شبی
پرستاره به
سراغ من آمد:
زنان
و مردان دست
در دست ، صلح و
عشق و دوستی
داشتند
دل
های شکسته ،
زنگار غم
برشسته بودند
و
تنهای فرو
کوفته جانی
دوباره یافته بودند!
کوه و
رود و صخره
وسنگ
بشادی
در آمدند و
و ناقوس
آزادی طنین
خویش را
بنواخت!
لینک
موسیقی :
http://www.youtube.com/watch?v=6HpCmdLRuF8
تقدیم
بمناسبت 8
مارس 2011
هدایت