انقلاب سوریه : مصاحبه با رفیق سلامه کیله

-                       

-                      پیوند(پاریس): ابتدا میخواهیم بدانیم به نظر شما ماهیّت جنبشی که در سوریه جریان دارد چیست و شما آنرا چگونه ارزیابی میکنید

-                       

-                      رفیق سلامه: من فکر میکنم که انقلاب علی رغم مشکلات در حال پیشروی است و در حال حاضر تمام سوریه را در بر گرفته است. حتی اقشار اجتماعی که پشت رژیم بوده‌اند شروع به فاصله گرفتن کرده‌اند. کسبه و تجار که در ابتدای انقلاب از رژیم دفاع میکردند و به لباس شخصیها و یا ملیسیای رژیم یاری میرساندند امروز از او جدا شده و شروع به کمک به پیشبرد انقلاب کرده‌‌اند و یک سری اعتصابات در سطح بازار شروع شده است. اقلیّتهای مذهبی نیز که در ابتدا تردید بسیار داشتند به تدریج به انقلاب می‌پیوندند. مثلاً اسماعیلیان از همان روزهای اوّل در انقلاب شرکت داشتند. در حال حاضر دوروزیها با اهتمام بیشتر در انقلاب شرکت میکنند. مسیحیان نیز که در ابتدا نگران دخالت خارجی بودند و از به قدرت رسیدن اسلامیها می‌هراسیدند و از رژیم حمایت میکردند به انقلاب پیوسته اند. پایگاه اجتماعی رژیم تجار و طبقات میانی بود که بر اثر به قدرت رسیدن رژیم به آب و نانی رسیده بودند. سیاست رژیم از ابتدا این بود که این انقلاب را انقلاب سلفیستها و اسلامی ها نشان‌دهد. در ابتدا رژیم توانست در تبلیغاتش تا حدودی موفق شود و این به دلیل اشتباهاتی است که بخشی از مخالفین مرتکب شدند. به خصوص  مخالفینی که بیشتر در خارج سوریه زندگی میکنند. این اشتباهات دو جنبۀ اساسی داشت: یکی عبارت بود از دعوت از نیروهای خارجی به دخالت در سوریه که به خصوص باعث نگرانی مسیحیان میشد، با توجّه به وضعیِتی که برای مسیحیان در عراق به وجود آمد و ترس از تکرار آن تجربه برای مسیحیان سوریه و اشتباه دوم عبارت بود از تأکید بر گرایشات اسلامی انقلاب. به خصوص شخصیتهائی را مطرح کردند که به ضدّ شیعه بودن معروفیت دارند. این شخصیتها را در مقابل شیعیان علوی مطرح کردند. ادامۀ جنبش باعث شد که بسیاری از کسانی که در ابتدا مردد بودند وقتی که دیدند مسئله جدی است و سرنگونی رژیم در دستور است به انقلاب پیوستند. مسئله ای که از ابتدا وجود داشت شرکت دمشق و حلب در انقلاب بود. در این دو شهر اقتصاد رانتی که عمدتاً بر فعالیتهای خدماتی، بانکی، واردات، صادرات و بساز و بفروشی متمرکز است به صورت شیوۀ اساسی فعالیت اقتصادی درآمده بود. الان روشن شده است که حتی این اقشار هم به طور عمده در انقلاب شرکت میکنند و کاملاً دیده میشود که رژیم روز به روز بیشتر تضعیف میشود چون پایگاه اجتماعیش را هر روز بیشتر از دست میدهد. مشکل دیگری که برای رژیم پیش آمده این است که دیگر به نیروهای خودش نیز نمیتواند اعتماد کند. این باعث شده است که حتّی نیروهای داخل رژیم که میتوانست بر آنها تکیه کند روز به روز محدودتر شده است. از طرف دیگر دولت در شرف ورشکستگی است و تمام امکانات مالیش در این جنگ مستهلک شده‌اند. این امر ناشی از آن است که نفت نمیتواند صادر کند و حتّی جمع آوری مالیات در چنین وضعیّتی برایش امکان پذیر نیست. به این دلیل مجبور شده است پول بدون پشتوانه چاپ کند که باعث پائین آمدن بهای لیره تا حدود هفتاد در صد شده است. هم اکنون هم در نظر دارد که دوباره پول بیشتری برای رفع احتیاجات خودش وارد بازار کند که باعث سقوط بیشتر لیره خواهد شد. این به این معنی است که قیمت کالاها به شدت بالا رفته و همۀ اقشار مردم نیز تحت فشار اقتصادی قرار گرفته اند. مشکل حاکمیت فعلاً این مسائل است و به همین دلیل نمیتواند مانع پیشرفت انقلاب شود و کاملاً در مقابل جنبش مردم خود را ناتوان می بیند. این امر باعث ان خواهد شد که تضادهای درونی رژیم نیز بیشتر اوج بگیرد و این میتواند به نوعی منجر به گسست های درونی رژیم شود.

-                      پیوند(پاریس): شما نقش امپریالیستها و قدرتهای بزرگ اقتصادی-سیاسی خارجی و وابستگانشان را در اوضاع کنونی سوریه چگونه ارزیابی میکنید با توجّه به آنکه   کم نیستند کسانی که معتقدند آنچه در سوریه میگذرد عمدتاً نتیجۀ تحریکات خارجی است ؟

-                      رفیق سلامه : وقتی در مورد دخالت خارجی صحبت میکنیم اولین نیروی خارجی که به طور فعال در سوریه دخالت میکند روسیه است از طریق کمک هنگفتش به حاکمیّت. امروز این امر کاملاً روشن است که امروز روسیه است که میشود گفت رژیم را روی دوشش حمل میکند. البته در حال حاضر که خود رژیم به این نتیجه رسیده است که دیگر نمیتواند آینده اش را تضمین کند روسها هم شروع کرده اند به فکر کردن به آینده ای بدون بشارالاسد. در عملیات نظامی رژیم علیه مردم ، روسیه عملاً یک طرف است یعنی فقط این نیست که به رژیم کمک میکند. او مستقیماً در جنگ شرکت میکند. از طرف دیگر روشن شده است که آمریکا از دور مسائل را دنبال میکند و مایل به دخالت مستقیم نظامی نیست و خواهان هیچ دخالت مستقیمی نیست و آنچه که واضح است این است که بین پاره ای از کشورهای خلیج و اروپا جبهه ای به وجود آمده برای کمک به جریانات مسلح و این کمکها به جریانات اصول‌‌گراتر ارتش آزادیبخش صورت میگیرند که هم پیمانی اخوان المسلمین و سلفیست‌ها این جریانات را  نمایندگی میکند و در مرزهای ترکیه و شمال سوریه متمرکز هستند. نقش این نیروها تا کنون حاشیه ای بوده است و نقش عمده‌ای نداشته‌اند. پایۀ آن فرماندهی ارتش آزاد در سوریه است. البته بخشی از آنچه در داخل به نام ارتش آزادی شناخته شده است این فرماندهی را قبول ندارد. روشن است که حکومت عربستان سعودی نمیخواهد این انقلاب پیروز شود و حتی تا ماه اوت گذشته به رژیم سوریه کمک میکرد و در حال حاضر بیشتر از نیروهای سلفی و اصولگرا پشتیبانی میکند و سعی میکند که کشمکش موجود را به یک کشمکش طایفه‌ای تبدیل کند و به طور کلّی از پیروزی انقلاب در سوریه نگران است زیرا که بیم آن دارد که انقلاب به عربستان سعودی کشانده شود. آنچه که به نام "دوستان سوریه "مطرح شده در واقع در جهت پشتیبانی از این استراتژی سعودی‌هاست. وضعیّت ترکیه متفاوت است زیرا از یک طرف نمیخواهد نیروهای مذهبی به قدرت برسند و از طرف دیگر نمیخواهد  این کشمکشهای طایفه ای به ترکیه نیز منتقل شود به همین دلیل سیاست دو گانه ای دارد از یک طرف به نیروهای اصولگرا کمک میرساند و از طرف دیگر سعی میکند بیش از حد جلو نرود.

-                      پیوند(پاریس): تازگیها ترکیه هواپیمای جنگی‌ای به طرف سوریه فرستاد که سوریه آن را سرنگون کرد. نظر شما در مورد چنیین تحریکاتی چیست؟

-                      رفیق سلامه: احتمالات زیادی موجودند. هنوز روشن نیست علّت اصلی چیست. بعضی ها معتقدند که این عمل از طرف ترکیه به منظور آزمودن امکانات ضدّ هوائی سوریه انجام گرفته است. البته از قبل هم چنین تحریکاتی از طرف ترکیه علیه سوریه انجام گرفته است و این بار سوریه میخواسته است نشان دهد که اگر بخواهد میتواند به این تحریکات پاسخ محکمی بدهد. من فکر میکنم که تحلیل دوّم به واقعیّت نزدیکتر است زیرا که هواپیمای مذکور در آبهای بین‌‌المللی سقوط کرده است و نه در مناطق سوری. تحلیل دیگر این است که اصولاً این هواپیما را روسها سرنگون کرده‌اند و نه سوریه. روسها به این وسیله خواسته‌اند پیام بفرستند که کسی فکر مداخلۀ نظامی در سوریه را به مغزش راه ندهد.

-                      پیوند(پاریس): سؤال دیگر ما این است که نیروهای چپ و دمکرات یعنی نیروهائی که  اصولگرا نیستد و نیروهائی که وابسته به امپریالیستها نیستند تا چه حد متشکلند؟  درست است که تعدادشان خیلی بیشتر است و عمدۀ انقلاابیون را آنها تشکیل میدهند ولی اگر متشکل نباشند  آیا آنچه در ایران اتفاق افتاد، یعنی قدرت گرفتن نیروهای مذهبی، و در کشورهای تونس و مصر هم به‌وجود آمد انقلاب سوریه را تهدید نمیکند؟

-                      رفیق سلامه: در حال حاضر هیچ نیروی سیاسی‌ای به عنوان حزب وزنی ندارد. نه اسلامیها، نه لیبرالها و نه چپ. یک فاصلۀ عمیق و واضح بین مردمی که در انقلاب شرکت دارند و کلّ این احزاب موجود است. رهبری این جریانات عمدتاً به دست جوانانی است که در این احزاب نیستند و اصولاً سابقۀ کار سیاسی هرگز نداشته اند و از صفر شروع کرده اند. بخشی از این جوانان متدیّنند، مذهبیند، امّا این به معنی وابستگی سیاسی نیست. جوانانی که مسئلۀ اساسیشان تغییر رژیم است و خواستار یک رژیم مذهبی نیستند. گرایشات چپ در این جوانها خیلی بیشتر از گرایشات دیگر است. جوانهای عضو بعضی احزاب مثل حزب سوسیالیست که حزبی است با گرایشات ناصری در این جنبش شرکت میکنند. حتی بدنۀ احزابی مثل حزب کمونیست که با حکومت همکاری میکند در میان انقلابیون هستند و طبیعتاً از احزابشان بیرون آمده اند. بسیاری از کادرهای چپ نیز که در احزاب عضو نبوده اند هم امروز در انقلاب شرکت دارند ولی به طور کلی همانطور که گفتتم عمدتاً فعالین انقلاب را جوانانی تشکیل میدهند که قبلاً هیچ سابقۀ سیاسی نداشته اند. اکنون اشکال سیاسی‌ای در حال شکل‌گیری هستند که بیشتر دمکراتیک، لائیک و چپ هستند و من معتقدم که این جریان رشد خواهد کرد و تصویری که در خارج میدهند که گویا اسلامی‌ها همه کاره‌اند و انقلاب در دست آنهاست یک تصویر کاملاً اشتباه است. این تبلیغات را عمدتاً خود رژیم و بعضی جریانات خارج پخش میکنند چون میخواهند که چنین باشد.

-                      پیوند(پاریس): به نظر شما کمکهائی که دولت ایران در سرکوب انقلاب به دولت سوریه میکند چگونه است. ما شنیده ایم که تک تیراندازهای سپاه پاسداران به نیروهای سوری کمک میکنند و حتی بخشی از شکنجه گران در زندانهای سوریه ایرانی هستند. شما در این زمینه چه اطلاعاتی دارید؟

-                      رفیق سلامه: آنچه که من با اطمینان میتوانم بگویم این است که رژیم ایران در سطح تکنولوژیک کمکهای زیادی به حکومت سوریه کرده است. یعنی در زمینۀ انترنتی، نظارت بر ارتباطات، مخابرات و تبلیغات و دیگر آنکه رژیم سوریه از تجربیات حکومت ایران در سرکوب تظاهرات بزرگ کاملاً استفاده میکند. فکر میکنم که ایرانیها در سیستم تک تیراندازان مشارکت میکنند. چون با توجه به تعداد تقریبی تک تیر اندازان در هر ارتشی، تعداد تک تیراندازانی که هم اکنون در سرکوب شرکت دارند خیلی بیش از آن است که معمولاً میتواند در ارتش سوریه باشد و معلوم است که بقیه از جای دیگری آمده اند. البته گفته میشود که کمکهای نظامی ایران خیلی بیش از این است. مثلاً صحبت هائی میشود که حتی در پشت خمپاره‌اندازها و تانگها هم نیروهای نظامی ایرانی دیده میشوند.  امّا من اطلاع دقیقی ندارم  

-                      پیوند(پاریس): با توجه به تمام این مسائل اگر بشارالاسد موفق شود جنبش را سرکوب کرده و در قدرت بماند چه پیش خواهد آمد و وضع حکومتش از نظر استقلال یا وابستگی چگونه خواهد بود؟

-                      رفیق سلامه: در حال حاضر وابستگی رژیم سوریه به روسیه به حدی است که بسیاری از تصمیمات درون حکومتی بدون نظر روسها گرفته نمیشود. آینده‌ای که میشود دید این است که به هرحال در سهم بندی‌های جهانی امپریالیستی سوریه در چهارچوب سهم روسیه قرار خواهد داشت و حتی آمریکائیها نیز این امر را به رسمیّت شناخته‌اند. به همین دلیل هم در حال حاضر روسها تمام سعی خود را میکنند که تغییرات در داخل سوریه به نحوی صورت پذیرد که به هر حال این کشور در اقمار آنها باقی بماند. و به همین دلیل هم شروع کرده اند به گرفتن تماسهائی با بخشهائی از مخالفین که با آمریکا مشکل دارند و هدفشان مهیّا کردن مرحلۀ آینده است. حتّی با رفقای ما در دمشق تماس گرفته اند. آنچه که امروز روسها میکنند تدارک بعد از اسد است با بخشی از رژیم و بخشی از مخالفین. هیئتهائی هم به مسکو رفته، نشست داشته و مشغول تدارک هستند. به هر حال اخوان المسلمین و اصولگرایان برای مرحلۀ بعدی برای روسها مناسب نیستند. و این بخشی از اختلافات بین روسها و غربیهاست. غربیها تلاش میکنند که مجلس ملّی در مرحلۀ انتقالی شرکت کند تا آنها جا پائی برای دخالت در مرحلۀ بعدی داشته باشند. و برای همین روسها سعی میکنند آلترناتیو خودشان را برای سوریه تدارک ببینند.

-                      پیوند پاریس : اگر روسیه موفق نشود این لقمه را ببلعد آیا ممکن است دخالت مستقیم کند؟ چون مسئله بر سر خفه‌کردن انقلاب است.

-                      رفیق سلامه : منظور از مداخلۀ نظامی چیست؟ اگر برای سرکوب انقلاب است، فعلاً که دارد این کار را می‌کند. در ابتدا در لحظاتی، چنان که گفتم، روسیه حتّی دخالت مستقیم کرد. مثلاً در "باب عمرو" در "حما". ولی این کوتاه مدت بود. زیرا تحلیل روسیه در آن زمان این بود که این نیروهای سلفی هستند که می‌توانند شهرها را کنترل کنند. لاوروف هم در جامعۀ عرب گفت که چه چیزی مانع آن می‌شود که وقتی می‌خواهیم اصلاحات سیاسی کنیم، این ها قدرت را تصرف نکنند؟ ولی به نظر می‌رسد   روسیه متوجه گردید که این نیروها آنقدر توانایی ندارند که بتوانند تمام شهر‌های شورشی را مسلحانه کنترل کنند. منافع روس‌ها اینست که خودشان را تحمیل کنند ولی در مورد سوریه، آن ها از نظر نظامی، تمایلی به دخالت مستقیم ندارند. ولی از نظر تبلیغاتی می‌خواهند بگویند که که در مقابل زیاده خواهی‌های آمریکا ایستاده اند. اما در واقع موضوع بر سر تقسیم جدید مناطق است.

 

پاریس   9 ژوئیه 2012