گفت و گوی پینار سلک با پل هایی برای زنان به مناسبت یک سالگی سایت

جمعه 23 فروردین 92

بیش از یک سال است که پل هایی برای زنان، با هدف ترجمه مقالات و پژوهش های دانشگاهی در زمینه وضعیت زنان در کشورهای منطقه راه‌اندازی شده است. در این یک سال، تلاش کرده ایم مقالاتی را که دسترسی به آنها به زبان فارسی آسان نیست ترجمه کنیم. بر همین اساس، با بیش از 30 به روز رسانی از نویسندگان و پژوهشگران درباره بیش از 12 کشور اسلامی مقالاتی را در اختیار خوانندگان قرار داده ایم. اکنون بعد از یک سال بنا داریم علاوه بر ارائه ترجمه، مصاحبه هایی با نویسندگان این مقالات نیز داشته باشیم. در اولین گام از مجموعه مصاحبه های مزبور با پینار سلک*، فمینیست ترک گفت و گو کرده ایم که در ادامه می خوانید. این مصاحبه در فوریه 2013 چند روز پس از صدور حکم غیابی حبس ابد برای وی به اتهام تروریسم در ترکیه و در پاریس انجام شده است.

پینار سلک، نویسنده ی فمینیست و جامعه شناس ترک است که در مورد حقوق گروه های آسیب پذیر شامل زنان، فقرا، کودکان خیابانی، اقلیت های جنسی و اقلیت های کرد و ارمنی در ترکیه فعالیت می کند. در سال 1998، دادگاهی در استانبول حکم حبس ابد را برای وی به اتهام دست داشتن در ماجرای انفجار در بازار ادویه فروشان استانبول درخواست کرد. این اتهام بی پایه تا کنون سه بار در دادگاه های مختلف ترکیه به دلیل کافی نبودن مستندات رد شده و حکم تبرئه برای متهم صادر شده است. اما روز بیست و دوم نوامبر 2012 مجددا دادگاه عالی جنایی استانبول، حبس ابد را برای او پیشنهاد داد و سرانجام این حکم روز 24 ژانویه 2013 تایید شد.

 

 

نسخه قابل چاپ

 

ترکيه

 

نسخه پی دی اف (PDF - 719.2 kb)

 

م

 

 


 

 

راد: پینار لطفا خودت را معرفی می کنی؟

سلک: معرفی خودم کار خیلی آسانی نیست ولی می توانم بگویم که من زنی آزادی خواهم. ترک هستم و به لطف خانواده ام در مبارزات آزادی خواهانه برای مردم ‌سالاری بزرگ شدم و بعد ها هم در جنبش های فمینیستی و LGBT و ضد نظامی گری شرکت داشته ام و حالا هم بهای این فعالیت هایم را می پردازم. من جامعه شناس هستم و در مورد اقشار تحت سرکوب – ستم – توسط حکومت ها یا روابط قدرت اجتماعی پژوهش هایی انجام داده ام و به واسطه این پژوهش ها به مشکلاتی هم برخورده ام. وقتی که تلاش کردم در مورد کردها و جنبش کردها در ترکیه پژوهشی انجام بدهم، حکومت تاب نیاورد و از من خواست اسامی افرادی را که با ایشان مصاحبه کرده بودم اعلام کنم. طبیعتاً من این کار را نکردم و زندانی و شکنجه شدم و به انواع اتهامات پوچ و بی پایه متهم شدم. گفتند من تروریست هستم و بمب گذاری کردم و هدفشان این بود که برای من جرم بتراشند. در دادگاه سه بار تبرئه شدم ولی این قضیه در ترکیه تبدیل به مبارزه ای نمادین شده است. از همان روز اول بیش از 200 وکیل حمایتشان را از من اعلام کردند و هر بار تجمعی با حضور صدها نفر در مقابل دادگاه برگزار شد. من دو سال و نیم در زندان بودم و بعد به دلیل عدم کفایت دلایل اثبات اتهام، آزاد شدم. بعد از آزادی از زندان به مبارزاتم حتی بیشتر از قبل ادامه دادم و اگر پیش از آن نماد عدالت خواهی بودم، حالا نماد مقاومت شده ام. زن بودن من خیلی مهم بود و هست. زیرا کسانی که علیه من پرونده سازی کردند نه تنها پیرو قدرت هایی مرد سالارانه چون ناسیونالیسم، فاشیسم، نظامی گری و غیره بودند بلکه خودشان هم مرد بودند و تحمل زنی را که برای رسیدن به آزادی تلاش می کند نداشتند. زنی که می گوید من آزادم و سرکشی می کند، همه درها را باز می کند و چهره ای نمادین می شود و از همه مهم تر قابل کنترل نیست. برای همین، روند دادگاه طولانی شد تا این که من سه سال قبل مجبور شدم ترکیه را ترک کنم. همین چند هفته پیش آنها حکم تبرئه را ملغی کرده اند و مرا به حبس ابد محکوم کرده اند. این باورنکردنی ست چون همچنان هیچ مدرکی علیه من وجود ندارد. آنها این حکم را به من داده اند و حکم جلب مرا هم صادر کرده اند. حالا من اینجا هستم و به آزادی و عدالت ایمان دارم و وکلایم هم تقاضای تجدید نظر در دیوان عدالت کرده اند. در حال حاضر عضو سازمان la lune (ماه) یک سازمان لزبین و فمینیست در استراسبورگ هستم و علاوه بر کنشگری، مشغول تمام کردن یک تز دکترا در جامعه شناسی و در مورد جنبش های اجتماعی هستم. به فعالیت ها و نوشتن هایم می پردازم، فکر می کنم و سوال های جدید مطرح می کنم و ضمنا تماس هایم را با همراهان و همکارانم در ترکیه حفظ کرده ام. از طریق اینترنت در کنفرانس ها و جلسات شرکت می کنم و همچنان به مقاومتم ادامه می دهم.

راد: تو خودت را فمینیست می دانی؟

سلک: من فمینیست هستم.

راد: چطور می شود که بگویند یک فمینیست تروریست است؟

سلک: لغت تروریست این روزها بیشتر و بیشتر استفاده می شود و خیلی هم مصطلح شده است. اصلاً تروریست یعنی چه؟ آنها که قدرتمند هستند می توانند دیگران و به ویژه مخالفانشان را به هر چیزی متهم کنند، آن هم با استفاده از چنین کلمات و اتهاماتی آنها را بدنام کنند، متهمشان کنند یا از آنها شیاطینی خطرناک در اذهان بسازند.

راد: گفتی که در جنبش های ضدنظامی گری فعال بوده ای، چطور ممکن است دقیقاً تو را به عکس آن، یعنی تروریسم متهم کنند؟

سلک: من ضدنظامی گری و صلح طلبم. ولی آنها نخواستند به دلیل فعالیت های من را محکوم کنند چون می دانستند که من آدم سرشناسی هستم و در صورتی که به خاطر فعالیت هایم مرا محکوم کنند، مشهورتر می شوم و فعالیت هایم بیشتر شناخته می شود. آنها تلاش کردند من را مجرم جلوه دهند و اتفاقاً از این روش هم زیاد استفاده می کنند. بله، امروز تعداد زیادی نویسنده، روشنفکر و کنشگر اجتماعی در زندان هستند ولی نه به واسطه اتهاماتی در رابطه مستقیم با کارهایشان، بلکه به بهانه آن ها و به اتهاماتی دیگر و غیر واقعی مثل تروریسم. استفاده از کلمه و اتهام تروریسم به راحتی می تواند جامعه را دچار وحشت و سکوت کند.

راد: قبلاً در مورد این موضوع با هم صحبت کردیم که ما مقالاتی از تو را به زبان فارسی ترجمه کرده ایم و ایرانیانی هم هستند که پرونده تو را پیگیری می کنند. تو فکر می کنی این که ما مقالات تو را ترجمه کنیم چه تأثیرات و نتایجی می تواند داشته باشد؟

سلک: من خیلی از این موضوع خوشحالم و به نظرم بسیار مهم است. ما در یک سرزمین زندگی می کنیم و مشترکات بسیاری داریم. من معتقدم که همیاری بین ما، خیلی چیزها را تغییر می دهد. جنبش فمینیستی ترکیه به جنبش فمینیستی غرب و اروپا خیلی نزدیک است و فکر می کنم جنبش فمینیستی ایران هم همینطور باشد. در حالیکه ما همسایه هستیم و شناختمان از هم کم است و همدیگر را نمی شناسیم. از تجربیات یکدیگر بی خبریم و اگر بتوانیم پل هایی بین خودمان بسازیم، طول پل ها نسبت به پل هایی که بین جنبش های کشورهایمان و اروپا می سازیم کوتاه تر خواهد بود. ساختن این پل ها خیلی آسان تر است و به ما قدرت بیشتری می دهد. اما من نمی دانم ما چطور می توانیم این ارتباطات را برقرار کنیم. مثلا اینجا در اروپا، فمینیست های فرانسوی، ایتالیایی، سوئدی و... با هم مرتبطند و این قدرتی زیاد به آنها می دهد. اما ما، همه روی خود را به سمت اروپا برگردانده ایم و طبیعتاً خودمان را نمی بینیم. مشکلات سیاسی بین کشورها، برای ما نباید مهم باشد و باید بتوانیم این پل ها را بسازیم. وقتی که از انتشار مطالبم به زبان های دیگر باخبر می شوم خوشحال می شوم. اما وقتی خبر ترجمه مقاله به فارسی را شنیدم، واقعاً خیلی خوشحال شدم و در پوست خودم نمی گنجیدم. این آرزوی من است که بتوانم به ایران بروم، بتوانم در مورد ایران گفت گو کنم و روی پروژه های مشترک با زنان ایرانی کار کنم تا بتوانیم این «سرنوشت» را که ما را مجبور می کند این نابرابری ها را تحمل کنیم تغییر دهیم. ما مجبور نیستیم این ظلم را تحمل کنیم و در این مبارزه می توانیم از قدرت و اندوخته فرهنگی مشترکمان بهره بریم. من فرهنگ ایران و تاریخش و تمام آنچه را که در خود دارد، خیلی دوست دارم. فکر می کنم که ما می توانیم در تاریخ و فرهنگمان چیزهای زیادی را پیدا کنیم که خودمان و دنیایمان را غنی کنیم. ما باید خودمان را نگاه کنیم و همه داشته هایمان را ببینیم که سالها و قرن ها نادیده گرفته شده اند. از کشورهایمان به کشورهای عقب افتاده یاد شده است و همواره دچار مشکلات عدیده هستند. اما ما داشته های فراوانی داریم که خودمان باید آشکارشان کنیم و بهشان رسمیت ببخشیم و برای این کار به یکدیگر احتیاج داریم.

راد: تصویر تو از زنان ایرانی و جنبش فمینیستی ایران چیست؟

سلک: با توجه به این که شرایط در ایران با شرایط در ترکیه که فمینیست بودن و در مبارزات فمینیستی شرکت کردن مشکلی ایجاد نمی کند و جرم نیست، متفاوت است، در ایران باید از قدرت و انگیزه بالایی برای فمینیست بودن برخوردار بود و خیلی مشکل است. نه این که غیر ممکن باشد، ولی تقریباً غیر ممکن است اما زنان فمینیست ایرانی توانسته اند به هر روشی حتی زیرزمینی شبکه های مبارزه و فعالیت را تشکیل دهند و جنبشی را بیافرینند که روابطی قوی با عرصه بین الملل دارد و آنچه را که در ایران می گذرد به همه دنیا نشان دهند. این کاری بسیار مهم و قوی است که نتایج واقعی اش را همین که فضا کمی باز شود نشان می دهد و می تواند خیلی چیزها را عوض کند و نه تنها در ایران، که در سراسر جهان. من این قدرت و توانایی را احساس می کنم و برایش احترام فراوانی قائلم.

راد: در این سال های اخیر بسیاری از کسانی که به ترکیه رفته اند، خبر از افزایش اسلامگرایی می دهند. آیا موافقی که اسلامگرایی رشد می کند؟

سلک: می توانیم بگوییم این اسلامگرایی است اما بهتر است بگوییم نوعی از بنیادگرایی نوین – neoconservatism – با دیسکورس اسلامی است. حجاب سمبل یک روش جدید زندگی است که نمی توان آن را اسلام گرایی نامید. در سال های اخیر زنان محجبه زیادتر شده اند ولی در عین حال تابع نظام سرمایه داری و بسیار مصرف گرا هستند. خانه نشین نیستند و در جامعه به مشاغل مختلف مشغول و فعال هستند. بنیادگرایی جدیدی در حال شکل گرفتن است که زنان را تشویق می کند به ازدواج و بچه داری و خانه داری فکر کنند. بین سالهای 1990 تا سال های اول 2000 در ترکیه به واقع نوعی انقلاب مدنی رخ داد. به لطف جنبش های مدنی چون جنبش فمینیستی، جنبش LGBT، ضدنظامی گری یک نوع جنبش آلترناتیو متولد شد که موجب وقوع این انقلاب مدنی شد و البته مبارزات کردها هم در این تغییرات بسیار موثر بود. اما نهایتاً با به سرکار آمدن دولت جدید نوعی استراتژی دوسویه از بالا به پایین و از پایین به بالا، برای ساختن و فراگیر کردن روش جدیدی برای زندگی بر اساس بنیاد گرایی و تحکیم و ترویج آن در جامعه به کار گرفته شد و این بنیادگرایی، دقیقاً اسلامگرایی نیست.

راد: چه خطری امروز زنان و حقوق زنان را درترکیه تهدید می کند؟

سلک: این روزها دولت، شهامت این را پیدا کرده است که در مورد پایان دادن داوطلبانه به بارداری صحبت کند و برای محدود کردن دسترسی زنان به این حق تلاش کند، ولی این تلاش به نتیجه ای نخواهد رسید. فعالان جنبش زنان ترکیه و زنان اجازه نخواهند داد این حق از آنها گرفته شود. من فکر می کنم امروز روش جاری زندگی زنان بیشتر از حقوقشان تهدید می شود و ساختارهای متعددی با هدف دخالت و محدود کردن آزادی های فردی و اجتماعی، مثل آزادی در گرایش و روابط جنسی، روش زندگی، آزادی بیان و غیره تشکیل یا تقویت می شود. این رخداد البته جدا از بنیادگرایی نوین جاری در باقی کشورهای دنیا مانند ایالات متحده امریکا، فرانسه، اسپانیا و آلمان و... نیست. در همه جای دنیا برای ساختارهای مردسالار ارزش ویژه ای قائل می شوند، چرا که سیستم جاری به این ساختارها نیاز دارد و سیستم مثل قالبی می ماند که متعلق به ما نیست و با فشار می خواهند ما را در آن جا دهند.

راد: مطالبه اصلی جنبش فمینیستی ترک چیست؟

سلک: فکر می کنم خشونت و مبارزه با آن محور اصلی جنبش ماست. نه این که خشونت علیه زنان بیشتر شده باشد، که آشکارتر شده است. دولت قول های زیادی در این مورد داده بود ولی در حال حاضر برای پیشگیری از بروز خشونت و خانه های امن برای زنان خشونت دیده با مشکلات زیادی روبرو هستیم و دلیل آن هم عدم تخصیص بودجه از جانب دولت است. هزینه هر کاری که در این زمینه می شود با کمک های مردمی و حمایت های بین المللی است. بنابراین حرکت بزرگی برای مجبور کردن دولت برای تخصیص بودجه به این امرشکل گرفته است. در مرحله بعدی برای مبارزه با همه انواع خشونت باید جنگ را در ترکیه پایان داد و جنبش فمینیستی هم برای رسیدن به صلح تلاش می کند. کارهای زیادی انجام می شود ولی مبارزه با این موج بنیادگرایی، خشونت و جنگ، اولویت های امروز جنبش فمینیستی ترکیه هستند.

راد: اگر بخواهی مقاله ای به ما پیشنهاد کنی که به فارسی ترجمه اش کنیم، کدام است؟

سلک: ما فصلنامه فمینیستی آمارگی را منتشر می کنیم که محتوایش با نگاه محوری روابط اجتماعی بین جنسیتی تولید می شود و در هر شماره ما با نگاهی ویژه به نظامی شدن، اقتصاد، ملی گرایی و موضوعات دیگر اجتماعی می پردازیم. این فصلنامه ها که هر بار یک موضوع را بررسی می کنند، شامل مقاله های بسیار غنی هستند که خواندن آنها را به شما پیشنهاد می کنم. تیراژ این فصلنامه 3000 نسخه است که در مقایسه با سایر مجلات آلمانی، فرانسوی و... بسیار بالاتر است. دلیل این هم آن است که ما بخش تئوری را هم در نظر می گیریم. من فکر می کنم زنان ایرانی هم، چنین محتواهایی تولید می کنند و علاقه مندم که ترجمه هایی از این مطالب به زبان ترکی انجام دهم. البته من فارسی بلد نیستم ولی می توانم از فرانسوی به ترکی ترجمه کنم و مطمئنم این کار بسیار آموزنده است.

راد: این که نزدیک به سه سال است که از ترکیه دور هستی، موجب شده که از آنچه آنجا می گذرد دور شوی؟

سلک: نه، متأسفانه نه! (با خنده) چرا که بسیاری از دوستان و عزیزان و همکارانم آنجا هستند و من انگار آنجا زندگی می کنم. با اینترنت همه جا به هم نزدیک شده ولی من خودم را محدود به آنچه در ترکیه می گذرد نکرده ام. من اینجا هستم و کارهای زیادی هم انجام می دهم ولی ترکیه را ترک نکرده ام و نمی خواهم ترکش کنم.

راد: همیاری بین جنبش های فمینیستی برای تو چه مفهومی دارد؟

سلک: این سوال بزرگی برای من است. همیاری کمک کردن و پشتیبانی کردن نیست. همیاری به اشتراک گذاشتن تجربیات است. همیاری پیش بردن مبارزه دیگری است، انگار که مبارزه خود ماست و مسوولیت کامل آن را بپذیریم. این خیلی مهم است. من به چشم خودم این را دیده ام. وقتی دیگران از من می پرسند چطور مقاومت می کنی، می گویم من مقاومت می کنم چون تنها نیستم و اشخاص زیادی هستند که به من می گویند این مبارزه تنها متعلق به تو نیست و متعلق به همه ماست. این همیاری است.

راد: شاید کسانی که این مصاحبه را می خوانند سوالاتی از تو داشته باشند، آیا حاضری به سوالاتشان جواب بدهی؟

سلک: بله! همیشه حاضرم و می توانید با من تماس بگیرید. درست است که من در ترکیه نیستم و دورترم اما فاصله های جغرافیایی مهم نیستند و آنچه مهم است ساختن پل هایی ست علی رغم وجود مرزها، برای قوی تر شدن.

راد: از زنان ایرانی چه سوالی داری؟

سلک: این سوال و پیام من است: چطور می توانیم خیلی سریع شبکه همیاری بین دو جنبش فمینیستی ایران و ترکیه را بسازیم؟ سوال من خیلی دقیق است! یعنی چه کسی از چه زمانی می خواهد چه کار کنیم؟ من اینجا هستم و کافیست 3، 4 نفر باشیم که بتوانیم این شبکه را راه بیاندازیم. درست است که این روزها بین ایران و ترکیه مشکلات سیاسی وجود دارد، ولی این نباید برای ما مهم باشد. اگر دو جنبش بتوانند شبکه ای مثل یک پل برای مبارزه با سرکوب و نجات سرکوب شدگان بسازند، عالی می شود.
چطور این شبکه همیاری بین دو جنبش ایران و ترکیه را بسازیم؟ من هستم!