جنبش
کارگری ومحیط زیست
(متن سخنرانی
در سمینار محیط
زیست)
علیرضا ثقفی
قرار
نبود من در این
برنامه صحبتی
داشته باشم.
ولی بحثهای
خوبی شد که بعضی
بحثهااشکلاتی
داشت که باید
روی آن صحبت
کنم. من تخصصی
در محیط زیست
ندارم و اما میتوانم
بگویم که راهحلهای
کارگری برای
بحران محیط زیست
چیست؟ میتوانم
از
موضع یک فعال
کارگری بگویم
که ما چه کار
باید
بکنیم که
مسایل محیط زیست
حل شود. پریروز
مقالهای را
خواندم که در روزنامه
شرق چاپ شده،
دفتری را در
تهران کشف
کردهاند که
کارشان فروش
اعضای بدن
انسان است.
کلیه 20 میلیون
تومان، کبد اینقدر
و... این
دفتررسما کار
میکند تعدادی
دلال و کارمند
دارد. حقوقهای
دومیلیون تومان
به کارمندانش
میدهد. مسوول
آن دفتر گفته
بود که
ما با پرسنل بیمارستانهاارتباط
داریم و هر
مرگ مغزی را
به ما خبر می
دهند. ما دلالهایمان
را میفرستیم
.با خانوادهی
ان طرف صحبت
میکنند. مثلا
قلبی را خریده
بودیم 40میلیون
فروختیم 60 میلیون
تومان و کلیه
را خریدیم 20 میلیون
فروختیم 30 میلیون
و همینطور کبد
و سایر قطعات
بدن . خیلی
روشن و واضح یک
بنگاه اقتصادی
بزرگ این
چنین کار میکند
و خود طرف نیز
از درآمد 30 یا 40میلیونی
در ماه صحبت میکند
و گویا چنین
تجارتی ممنوع
نیست . که توی روزنامه
گزارشش را
نوشتهاند. من
از همین جا میخواهم
مطلبی را بگویم
دیدگاه جنبش
کارگری یا دیدگاه کارگری
برای حل معضلهای
موجود که یکی
از آنها مسایل
زیست محیطی
است ،چیست. البته
شاید بعدا یک
چالشی با آقای
مالجو داشته
باشیم که به
طور کلی نیروی
کار از ابتدایی
که نیروی کار
وجود داشته
کالا بوده چه
به صورت برده
در دوران
ماقبل سرمایهداری
و چه به صورت
کارگر که در
صنعت میخواهد
کارکند. یکی
از مسایل اصلی
که جنبش کارگری
با آن مواجه
است چه
در ایران و چه
در سطح جهان، مساله
"به هر ترتیب
ارزان خریدن
نیروی کار"
است. بسیاری
از مشکلات و معضلاتی
که همین الان،
بحرانهایی
که در سطح
کشورهای سرمایهداری
و نظام سرمایهداری
میبینم راهحل
سرمایهداری
برای آن ارزان خریدن
نیروی کار
است. چرا چین
الان میتواند
بازار جهانی
را بگیرد؟ ما الان
در هر جای
جهان چیزی تولید
کنیم
گرانتر از چین
خواهد شد. زیرا آنجا انسان
خرید و فروش میشود
با روزی 40 سنت. در هند همین
طور. این دو
اقتصاد بزرگ
آسیا، یعنی
هند و چین نزدیک
دو ونیم
میلیارد نفر
جمعیت دارند
و نیروی
کارشان به
ارزانترین
شکل خرید و
فروش میشود.
بسیاری همین موبایلها
و قطعات
الکترونیکی
که بازار جهان
را گرفته ،
تمام تولیدات
اپل، سامسونگ
در چین و
هند تولید میشود.
در قرارداد
نفتا که در
سال 1992 بسته شد
که به اصطلاح آغاز
جهانیسازی بود
تنها مادهای که
همه روی آن
توافق داشتند
این بود که
مناطق آزاد تجاری
دنیا از هر گونه
محدودیت آزاد
باشد. در فرمهای
سرمایه گذاری اقتصادی
کیش نیز دیدم که
قوانین کار در
آنجا حاکم نیست
و روابط بین کارگر
و کارفرما به قرارداد
ما بین کارگر
و کارفرما
بستگی دارد.
جزو
قوانین
مناطق آزاد
تجاری است. کسی
که مناطق آزاد
تجاری سرمایهگذاری
میکند هیچ
مسوولیت در
قبال تخریب محیط
زیست ندارد. این
را به خصوص
بعد از آنکه
سر و صدایی شد
در منطقه ماکیا.دولاس..
مکزیک
که بسیاری از
ضایعات خطرناک
را در آن جا
دفن میکردند
در مناطقی که
خریده بودند، سرمایهداران.
موقعی که دولت
مکزیک جلوی این
کار را گرفت،
دادگاههای
نفتا دولت مکزیک را محکوم
کرد و جریمه
کرد چرا که
حفظ محیط زیست
نباید مانع
گسترش تجارت شود.
مانع از گسترش
سرمایهگذاری
شود.
ما
با نظامی
مواجهایم که
بنیانش بر این
استوار است که
آنجا که سود
باشد باید کار کرد.
اگر سود نداشته
باشد به درد
نمیخورد
دوستان گفتند
این زمین را نگاه
میکنند چقدر
میارزد ممکن
است دو تا بچه محصولاتش
را بخورند سیر
شوند. اما مهم
برای
من این است
که خرید و
فروش این چقدر
برای من سود
دارد. این نظام
سرمایهداری
است.
طرف
بسیار آدم خوبی
است استثمارگر
نیست. خانهای
داشته، زمینی
داشته کنار جاده
قرارگرفته... این
زمین یک میلیارد
تومان میارزد
میتواند در یک آپارتمان
نصف این قیمت
بنشیند
درختانش را
قطع کند و سیستم
قدیمیاش را به هم
بزند. این حقش
است. مثلا یک
معلم
بازنشسته است
... سیستم سرمایهداری
منطقی دارد که
هر چیز که سود
دارد آن درست
است. 10 -15 سال قبل
که کنار دریای
خزر میرفتی
از کنار جاده
دریا را میدیدی
ولی الان
همهاش
تبدیل به ویلا
شده حالا
نهادهای نظامی،
آن ر ا فروختهاند
میخرند میفروشند
و کلی هم
پولدار شدهاند
نهادهای نظامی
انتظامی،
وابستگان قدرت
آنها مقدمند و
بقیه هم به
دنبال آنند که
به دنبال
سودند. پس خیلی
روشن میتوان
گفت اشکال تخریب
محیط زیست و
کالائی شدن آن
اصل نظام سودمحور
سرمایهداری
است.
منطق
جنبش کارگری،
من به عنوان یک
فعال کارگری
به طورمشخص میتوانم
بگویم تا
هنگامی که
نظام سرمایهداری
حاکم است ما
هیچ پیشرفتی
در زمینه جلوگیری
از تخریب محیط
زیست پیدا
نخواهیم کرد.
چرا چون مگر
ما چقدر نیرو
داریم. نیروهایمان
را جمع میکنیم.
کشیشی
بود که برای
مقابله با جنگ
با چکش به جان
موشکها
افتاده
بود، مقابله
با جنگ به طور نمادین.
چکش که موشک
را کاری نمیکند.
آنها که برای
حفظ محیط زیست
میجنگند و
مبارزه میکنند
تا آن زمان که
سودطلبی سرمایهداری
و منطق سرمایهداری
به چالش کشیده
نشود، کاری نمیشود
کرد. میتوان
اعتراض کرد.
به کجا به چی
اعتراض باید
کنیم؟ به این که
ساحل
دریای خزر
فروخته شده چه
کسی میخواهد
به این اعتراضهارسیدگی
کند.
اعتراض کنیم
که جنگلها
فروخته شده در
فروش جنگلها
نهادهای
قدرتمند سهم
دارند. نهادهای
قدرت سهم
دارند. آلان
بنگاههای
اقتصادی زیادی
تشکیل شده زمین
جنگل را میخرند.
شهرداریهاهم
هستند که میفروشند.
در روزنامهها
اعلام کردند
که شهرداری
اهواز زمین
بزرگی را در کنار
شهر که عدهای
از قبایل به
طور آبا اجدادی
در آن زندگی میکردند،
به دو نفر سرمایهدار
فروختهاند. برای
تمام اینها
نهادهای قدرت
سند درست کردند.
این زمینهایی
که خرید و فروش
میشود میلیاردها
میلیارد در این
افشاگریهایی
که علیه هم دیگر
میکنند .
شاهد بودیم.
تمام زمینهای
اطراف ورامین
را برای کمک
به
حوزهی علمیه
دادهاند. آقای
احمدینژاد اینها
را گفت. ما که چیزی
نگفتیم .
خودشان میگویند.
7 هزار هکتار
است، 7 هزار میلیارد
تومان میشود.
اختلاسش بیشتر
از این حرفهاست.تنها
راهی که وجود
دارد... ممکن
است اعتراض کنیم
زاینده رود آبش
بیشتر شود.
چند تا زیست
گاه چند تا جنگل
را چند تا زیستگاه
حیوانات را
رعایت کنند.
سر و صدا راه بیافتد
ولی فایده
چندانی
ندارد
باید بینان
اصلی نظام
سرمایهداری
به چالش کشیده
شود. من گمان میکنم
اگر زمانی این
وحدت را
این تفکر
را در میان
تمام کسانی که
از محیط زیست
دفاع میکنند
از حقوق زنان
وکودکان دفاع
میکنند... اینها
بخشی از آن
تخریبی است که
توسط سرمایهداری
صورت میگیرد بر کودکانش،
بر زنانش، و کارگرانش
رحم نمیکند
نظام سرمایهداری
باید دگرگون
شود.