سخنان ارتجاعی و زن ستیز سیدعلی خامنه ای در روز «زن»!

بهرام رحمانی

bahram.rehmani@gmail.com

 حکومت اسلامی، روز تولد «فاطمه» دختر «محمد» پیامبر مسلمانان را روز «زن» می گیرد. در این روز، همه مرتجعین ریز و درشت حکومتی، مواضع ارتجاعی و خرافی و زن ستیز خود را تکرار می کنند. آیت ‌الله علی خامنه ‌ای، سردمدار آدم کشان حکومت اسلامی، در روز زن ستیزشان، با تعریف و تمجید از فاطمه، اعلام کرد باید مرکزی مطالعاتی و فراقوه‌ای برای تدوین راهبرد همه‌جانبه درباره زن تشکیل شود.

حسن روحانی رییس جمهور حکومت اسلامی نیز در سخنرانی خود، به نقش خمینی در تغییر موقعیت زنان اشاره کرد و ادعا نمود... حجاب پس از انقلاب اسلامی به آنان امکان ورود به عرصه ‌های گوناگون جامعه را داد. او گفت که روح‌الله خمینی «زن را از گوشه خانه با حجاب و عفت به جامعه آورد.» روحانی، بی شرمانه دروغ می گوید. چرا که نه تنها در سی و پنج سال گذشته زنان ایران به طور سیستماتیک سرکوب شده اند، بلکه در همین دوره اخیر نیز که خود او به قدرت رسیده گشت ارشاد را برای کنترل و سرکوب بیش تر زنان به خیابان ها آورده است. تحمیل حجاب اسلامی به زور سرنیزه به زنان، به تنهایی نشان دهنده سنبل سرکوب و اسارت زن در جامعه ماست!

خمینی، بنیان گذار حکومت جهل و جنایت و ترور اسلامی، روز تولد فاطمه همسر علی امام اول شیعیان را «روز زن» نام نهاده است. بنابراین، روز زن در حکومت اسلامی ایرن هیچ ربطی به روز جهانی زن و حقوق برابری جنسیتی جهان شمول ندارد و ریشه اش به همان ایدئولوژی اسلامی پوسیده و ارتجاعی و زن ستیز و آزادی ستیزشان می رسد.  خود علی به حدی خشن و زن ستیز بود که فاطمه بارها از دست او به پدرش محمد شکایت می کرده اما پدرش هم از موضع مذهبی و مردسالاری اغلب طرف علی را می گرفته است.

گفته می ‌شود یکی از تعابیر لقب ابوتراب (از القاب مورد علاقه علی)، این است که روزی پس از مجادله با فاطمه، علی به جای پاسخ به خشم فاطمه خاک بر سر خویش پاشانده است. محمد با دیدن این صحنه علی را ابوتراب نامید.

در برخی روایت ها، آمده است اختلافات بین فاطمه و علی به حدی بوده است که محمد از علی خواسته بود او را طلاق دهد. اما تقی زاده داوری، نویسنده شیعه به این نکته اشاره می ‌‌کند که در شريعت اسلام حق طلاق در اختيار مرد است و طلاق اكراهى نيز باطل است. وی با این استدلال که پيامبر نمی‌توانسته برخلاف باورهايى كه خود، آن ها را به عنوان احكام الهى بر مردمان ابلاغ كرده از علی‌بخواهد - آن طور که در روایت آمده - «ابتدا فاطمه را طلاق دهد.»، درست نمی باشد.

بر اساس سخنان خامنه ای، این راهبرد تازه باید از تفکرات «خائنانه اما ظاهرا دلسوزانه» نظریات غربی در زمینه اشتغال و برابری جنسیتی دور بماند.

خامنه ای روز ۳۰ فروردین 1392، در جمع شماری از زنان گفته است: «با کدام منطق باید زنان که خداوند آنان را از لحاظ جسمی و عاطفی برای منطقه ویژه ‌ای از زندگی آفریده است، در عرصه‌هایی وارد کنیم که آن ‌ها را دچار رنج و سختی می‌کند؟»

او درباره محدودیت تحصیل زنان در بعضی از رشته‌ها که به‌تازگی در دانشگاه‌ها اجرا شده، می‌گوید: «اگر تفاوتی هم باشد ضد عدالت نیست چرا که نباید رشته‌های تحصیلی و مشاغلی که متناسب با طبیعت زنان نیست به آنان تحمیل شود.»

به گزارش سایت خامنه ای، او ادعا کرد: «غربی‌ها به دلایل مختلف مساله زن را بد فهمیده ‌اند، اما‌‌همان فهم غلط و تباه‌کننده را سکه رایج دنیا کرده ‌اند و با هوچی‌گری، مجال حرف زدن به دیگران و مخالفان را نمی‌دهند.» او، در سخنان خود تاکید کرد که «باید از افکار غربی در مسائلی نظیر اشتغال و برابری جنسی کاملا فاصله بگیریم.» خامنه، هم چنین گفت: «اشتغال از مسائل اصلی مربوط به زنان نیست.»

او، افزود: «با کدام منطق باید زنان که خداوند آن ها را از لحاظ جسمی و عاطفی برای منطقه ویژه ‌ای از زندگی آفریده است، در عرصه‌هایی وارد کنیم که آن ها را دچار رنج و سختی می ‌کند؟»

این سخنان و مواضع سخیف و کریه رهبر حکومت ست که سی و پنج سال است حتی زنان ایران را از ابتدایی ترین حقوق شان محروم کرده، به زور سرنیزه بر سرشان حجاب انداخته، از مشاغلی مانند قضاوت یا ریاست جمهوری محروم کرده و در قانون اساسی شان نیز آمده است که رییس جمهور باید از رجال (مردان) باشد. هم چنین در سال‌های اخیر، خامنه ای به محدودیت یا ممنوعیت پذیرش زنان در برخی رشته‌ها تاکید کرده است. از جمله این محدودیت ها، بیانیه چند هفته پیش وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی ایران بود که طی آن، اعلام شد که این وزارت، در نظر دارد که سهمیه ورود زنان به رشته‌های پزشکی را محدود کند. این وزارت خانه گفته است که دلیل اعمال چنین محدویتی برای زنان پیشی گرفتن آن ها از مردان طی 20 سال گذشته در ورود به این رشته‌هاست. هم اکنون نیز بیش از ۲۴۰۰ دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی با امضای نامه ‌ای خطاب به رییس این دانشگاه، خواستار رفع مشکلات آموزشی ایجاد شده بر اثر اجرای طرح تفکیک جنسیتی در این دانشگاه شدند.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، 1/2/1393 امضاء کنندگان این نامه به حسین سلیمی گفته ‌اند اجرای طرح تفکیک جنسیتی تبعات آموزشی بسیاری از جمله نقض عدالت جنسیتی، کمبود و تداخل واحدهای ارائه شده، کمبود اساتید مجرب و پایین آمدن رتبه علمی دانشگاه را در پی داشته است.

خامنه ای در سال های اخیر، خواهان حذف رشته های علوم اجتماعی و انسانی شده که به گفته او، شکاکیت به وجود می آورند. بنابراین، تا روزی که چنین حکومت بر سر کار است جامعه ایران، به ویژه زنان آب خوش از گلویشان پایین نخواهد رفت.

خامنه‌ای، اشتغال و مدیریت زنان را تا جایی که با خانواده منافات نداشته باشد، بدون ایراد توصیف کرده است. او که برابری جنسی زن و مرد را از «حرف‌های کاملا غلط غرب» می ‌داند، می ‌گوید: «این ‌که زنان برخی مشاغل را به عهده نگیرند، هیچ ننگ و نقصی نیست، بلکه چیزی غلط است که متناسب با طبیعت الهی زن نباشد.»

خامنه ‌ای، با تاکید با «گفتمان اسلام»، گفته است: «به هیچ وجه نباید در مقابل گفتمان غرب در خصوص زن منفعل شد، بلكه باید گفتمان اسلام در مورد زن را به صورت تهاجمی و طلبكارانه مطرح كرد.»

 

واقعا «گفتمان اسلام» در مورد زن چیست؟ ارزش زنان از دیدگاه «قرآن» و ایدئولوژی اسلامی، تا حدی است که زیر دست مردان باشند و هیچ گاه نمی توانند مساوی مردان باشند چه رسد به این که بالاتر باشند. بدین معنا که مردان قیم زنان اند. علت آن هم اولا برتری است که «خداوند»، به مردان نسبت به زنان داده است.

خشونت علیه زنان در همه مذاهب و امروز به خصوص در اسلام، به معنی هرگونه عمل خشونت باری است که مبتنی بر جنسیت بوده و لزوما یا احتمالا می تواند به آسیب یا صدمه جسمانی، جنسی و روانی منجر گردد. هم چنین تهدید به چنین اعمالی و محدود ساختن آزادی در حیات اجتماعی و یا حتی در قلمرو زندگی خصوصی، خشونت محسوب می شود. خشونت علیه زنان، چه در قوانین، جامعه و چه در خانواده، آن گونه که در حال حاضر مرزبندی و طبقه بندی شده است در سه طبقه اصلی جای می  گیرد: الف: خشونت جسمی؛ ب: خشونت روانی؛ ج: خشونت جنسی. تعریف و توضیح این سه مورد روشن است. اما دیدگاه قرآن درباره این سه مورد خشونت بر زنان چیست؟

در طول تاریخ، مذهبیون به خصوص گروه های اسلامی و آخوندهای مفت خور و متجاوز، تلاش های زیادی به خرج داده اند تا قوانین و آیه های زن ستیز و آزادی ستیز در قرآن و احادیث را توجیه کنند و  چهره پیامبرشان محمد و امام شان علی را با دروغ های تاریخی و ادعاهای بی پایه آرایش کنند. از جمله ازدواج های متعدد محمد با کودک و جوان و پیر را با دلایل و استدلال های مضحک توجیه کرده اند.

در مورد ستم و ظلم و تبعیض فراوان به زنان در آیین اسلام، سخن های بسیاری رفته است. زنان محمد، به راستی کشتزارهایی بوده اند که او از هر دری بدان ها وارد می شده است.

آیه 51 سوره احزاب: از زنان خود هر که را خواهی به نوبت موخر دار و هر که را خواهی با خود، نگه دار و اگر از آن ها که دور داشته ای يکی را به طلبی بر تو گناهی نيست در اين گزينش و اختيار بايد که شادمان باشند و غمگين نشوند و از آن چه همگی شان را ارزانی می داری بايد که خشنود گردند و خدا می داند که در دل های شما چيست و خداست که دانا و بردبار است.

آیه 52 سوره احزاب: بعد از اين زنان، هيچ زنی بر تو حلال نيست و نيز زنی به جای ايشان، اختيار کردن، هر چند تو را از زيبايی او خوش آيد، مگر آن چه به غنيمت به دست تو افتد و خدا مراقب هر چيزی است.

سوره النساء (زنان)، آیه 34: ... و آن زنان را که از نافرمانی شان بیم دارید، اندرز دهید و از خوابگاهشان دوری کنید و بزنیدشان. اگر فرمانبرداری کردند، از آن پس دیگر راه بیداد پیش مگیرید. و خدا بلند پایه و بزرگ است.

ادله حد سنگسار (سنگسار کردن) در قرآن: اهل سنت همانند شیعه برای ثبوت حکم سنگسار به آیات 15 و 16 سوره نساء و آیه 2 سوره نور استناد کرده اند.

آیات 15 و 16 سوره نساء: «درباره آن دسته از زنان تان که مرتکب فحشا می ‌شوند، پس باید چهار نفر را علیه آنان به شهادت گیرید. پس از آن که شاهدان شهادت دادند، زنان را در خانه حبس کنید تا آن که مرگ آنان فرا رسد و یا خداوند راهی برای ایشان قرار دهد. و درباره مردانی از شما که مرتکب فحشا می‌شوند، پس آنان را آزار دهید. اگر توبه کردند و اصلاح شدند، پس از ایشان دست بردارید که خداوند توبه‌پذیر و مهربان است.»

آیه 2 سوره نور: «درباره زن و مرد زناکار، پس هر یک را صد تازیانه زنید و در دین خدا نسبت به آنان رأفت روا مدارید و گروهی از مومنان را بر مجازات ایشان شاهد بگیرید.»

«شعبی، نقل می کند از علی عليه السلام که روز جمعه، زنی را رجم کرد و فرمود: بر اساس سنت رسول خدا (ص) او را رجم کردم.» (1)

برای اجرای این حکم وحشیانه و تکان دهنده «حد زن زناکار»، اگر زنای او با شهادت شهود اثبات شده باشد، گودالی که گودی آن تا سينه زن است حفر می کنند، اما اگر زنای زن با اقرار خودش اثبات شده باشد، گودال حفر نمی کنند و هم چنين برای اجرای حد رجم برای مردان نیز گودالی حفر نمی شود. وسيله اجرای حکم، سنگ های متوسط است و شدت ضربه نباید به نحوی باشد که در همان ابتدا فرد را بکشد، اگر زنا با شهادت شهود اثبات شده باشد، شهود ابتدا شروع به پرتاب سنگ می کنند و اگر همگی یا یکی از شهود از زدن امتناع کند، حد ساقط می شود و در جایی که حد زنا با اقرار فرد صورت گرفته باشد، قاضی یا امام باید آغازکننده باشد.

حکم سنگسار در زمان حکومت اسلامی محمد و به دستور شخص او صادر و اجرا شده است. هم چنین خصوصا در زمان علی اما اول شیعیان و خلفای اول و دوم (ابوبکر و عمر) نیز این حد انجام می شده است. علاوه بر این موارد تاریخی، علمای مذهبی نیز حکم به سنگسار می دهند.

«ابو زبير می گويد از جابر بن عبدالله شنيدم که می گفت: رسول خدا (ص) مردی از اسلم، و مردی از يهود و زنش را رجم کرد.» (2)

روایتی در کتب شیعه و سنی نقل شده است که شخصی به نام ماعز بن مالك خدمت پيامبر رسيد و گفت: من زنا كرده‏ ام. ... حضرت حكم رجم او را صادر كردند. اصحاب حفره ‏اى حفر كرده و شروع به سنگسار كردند. بعد از برخورد سنگ، ماعز از حفره خارج شده و فرار كرد كه زبير با استخوان شترى به او زد و او را دست بسته براى سنگسار برگردانيد. قضيه را به پيامبر مكرم اسلام خبر دادند. ايشان فرمودند: بعد از فرار از حفره چرا رهايش نكرديد؟ سپس فرمودند: اگر گناه خويش را پنهان مى ‏داشت و توبه مى‏ كرد، براى او بهتر بود. (3)

روایت شده است که پیامبر، همان طور که ماعز را با اقرارش سنگسار کردند، این حکم را در مورد دو زن از قبیله های بنی غامد و جهینه نیز با اقرارشان اجرا نمود. (4)

على، درباره زنى كه زنا كرده بود و حامله شده و فرزندش را به طور پنهانى به قتل رسانده بود، به صد ضربه شلاق حكم نموده و سپس او را سنگسار كردند... (5)

روايت است زن خيبريه از بزرگان خيبر با مردی زنا كرد، در حالی كه محصنه بود و نمی خواستند او را سنگسار كنند. فردی را فرستادند نزد پيغمبر (ص) كه از اين مساله استفسار نمايند به طمع آن كه شايد به سنگسار كردن امر نفرمايد. آن حضرت (ص) فرمودند: به حكم من راضى می شويد؟ گفتند: آرى. پس حكم فرمود كه سنگسار كنند. ايشان قبول نكردند. جبرئيل عليه السلام آمد و خبر داد آن حضرت را كه ابن صوريا نام شخصى است در ميان ايشان او را حكم گردان ميان خود و ايشان. پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلّم به ايشان گفت: ابن صوريا را می شناسيد؟ گفتند: آرى می شناسيم و تعريف بسيار كردند او را. آن حضرت او را طلب نمود، گفت: سوگند می دهيم ترا به خداى تعالى كه در كتابى كه موسى عليه السلام از نزد خدا آورده، حد زناى محصن و محصنه را رجم يافتی يا نه؟ گفت: آرى يافتم و اگر نمی ترسيدم از پروردگار آن كتاب كه تورات است، من نيز پنهان می داشتم و اعتراف نمی كردم به صدق قول تو. (6)

زنى به نام شراحه همدانى نزد امام على آمد و به زناى خويش با اصرار اقرار مى ‏كرد. ... اميرالمومنين عليه السلام براى رجم شراحه همدانيه حاضر شدند. ازدحام به قسمى بود كه نزديك بود برخی، برخی ديگر را از فشار هلاك كنند. حضرت دستور دادند او را به صحن خانه آوردند و سنگسارش كردند تا جان سپرد. سپس مردم وارد شدند و هر كس می رسيد زبان به لعن مرحوم می گشود. چون آن حضرت چنين ديد منادى را فرمان داد ندا كند: اى گروه مردم! زبان سوء را از اين شخص برگيريد، چرا كه هر كس بر او حد الهى جارى شود، همان حد، كفاره گناه اوست در دنيا، هم چنان كه بدهى در برابر بدهى است. (7)

روایت شده است اميرالمومنين عليه السلام، سراقه را به جهت آن كه زنا كرده و محصنه بود روز پنج شنبه صد تازيانه زد و روز جمعه سنگسار فرمود و گفت: تازيانه زدم او را به كتاب الله و رجم كردم او را به سنت رسول الله صلّى الله عليه و آله. (8)

مردى نزد امير المومنين آمد و گفت: اى امير مومنان! من زنا كردم، پاكم كن.  آن گاه امير مومنان- عليه السلام- فرمان داد او را حبس كنند (تا بعد به رجم او اجرا شود. (9)

در اسلام، اگر زن و مردی خارج از ازدواج با همدیگر رابطه عاشقانه داشته باشند به سنگسار محکوم می گردند در حالی که در قرآن، روایات، رساله ها و احادیث و غیره تصویری که از بهشتیان داده می شود غیر از خوردن و خوابیدن و شهوت رانی کار دیگری ندارند. برای مثال، «در آن دنیا، حوری از خیمه خود بیرون آید و روی به تخت مومن بخرامد و چون به نزد مومن می آید با پانصد سال از سال های دنیا همدیگر را بوسه زنند که برای هیچ کدام شان، خستگی و ملال حاصل نمی گردد.» (10)

تصور کنید نویسندگان و تولیدکنندگان این نوع داستان ها چه تخیلاتی دارد که «با پانصد سال از سال های دنیا همدیگر را بوسه زنند»؟!

هر مومنی را هفتاد زوجه از حوران می دهند و چهار زن از آدمیان، که ساعتی با حوریه صحبت می‌دارد و ساعتی با زن دنیا و ساعتی با خود خلوت می کند و بر کرسی ها تکیه زده‌اند و با یکدیگر صحبت می‌دارند. (11)

بیش تر نهرهای بهشتی از نهر کوثر است که در کناره آن دختران نار پستان (مانند گیاه) می‌رویند. در بهشت نهری وجود دارد که در دو طرفش دختران باکره سفید روی و سفید پوش نشسته ‌اند و مشغول تغنی (آواز خواندن) هستند. (12)

هیچ مومنی داخل بهشت نمی شود مگر آن که خداوند غنی، پانصد حوری به او عطا می ‌فرماید که با هر حوری هفتاد غلام و هفتاد کنیز نیز می ‌باشد که هریک مانند لؤلؤ منثور و لؤلؤ مکنون می ‌باشند. (13)

البته همه این وعده ها و امتیازات ویژه، باز هم مربوط به مومنان مذکر بهشتی است نه مونث. یعنی زن ها وسیله ای برای تامین نیازهای جنسی مردان مومن به حساب می آیند.

این گزارش های تاریخی و روایی نشانگر این است که محمد و علی و عمر و عثمان، همگی جنایت کار و تبه کار بودند و دین شان نیز مانند اعمال شان جنایت کارانه است.

سنگسار، جنایتی ست كه در عهد محمد، خلفا و امامان به عنوان مجازات زناكار اجرا می شده است. روايات فراوانی از سران مذهبی در رابطه با مجازات سنگسار وجود دارد و در کتاب روایی وسائل الشيعه، ج 28 باب دوم از ابواب حد زنا ذکر شده است. این روایات بر این دلالت دارند که اگر مرد عاقلی دارای همسر دائم (يا کنيزی) باشد که هرگاه خواست بتواند از او استفاده کند و با اين حال زنا کند، بر او حد زنای محصنه جاری می شود. هم چنين زن عاقلی که همسر دائم داشته باشد که هرگاه خواست بتواند با او خلوت نماید، اگر زنا کند، زنايش محصنه است.

سنگسار بدین صورت است که مرد را تا کمر و زن را تا سینه در خاک دفن می کنند و او را با سنگ های کوچک می زنند تا بمیرد. اگر اثبات زنا با شهادت شهود صورت گرفته باشد، ابتدا شاهدان سنگسار را آغاز می کنند و اگر شخص خود اقـرار به زنا کرده باشد، حاکم شرع سنگسار را آغاز می کند. گفته شده که حضور گروهی که حداقل یک نفر یا سه نفر و بنا بر نقلی دیگر ده نفر هستند، لازم است.

سنگ هایی که در اجرای حکم رجم استفاده می‌شود، باید قبلا در محل آماده شده باشد و بزرگی آن نباید به حدی باشد که با اصابت یک یا دو عدد، محکوم کشته شود و نباید آن قدر کوچک باشد که نام سنگ بر آن صدق نکند. پس از اجرای حکم، زناکار را غسل و کفن می کنند، بر او نماز می خوانند و سپس وی را دفن می کنند. (14)

بر مبنای فقه اسلامی، زنای محصنه از جمله حدود الهی و مستوجب یکی از شدیدترین و خشن ترین مجازات ها یعنی سنگسار است. قضاوت و مجازات نیز از جمله حوزه هایی هستند که فقها خود را در آن حاکم مطلق می دانند و تمایل دارند قانون خود، یعنی فقه را به تمامی بر آن ها اعمال کنند.

مطابق اصل 36 قانون اساسی و ماده 2 همین قانون جدید، تنها اعمالی جرم محسوب می شود که «قانون» برای آن مجازات تعیین کرده باشد. هم چنین در مواد 172 و 198 قانون جدید، آشکارا از مجازات رجم (سنگسار) برای زنا صحبت می ­کنند. ماده 172 مقرر داشته است: «انکار بعد از اقرار موجب سقوط مجازات نیست، به جز در اقرار به جرمی که مجازات آن رجم یا اعدام است...» مطابق ماده 198 نیز «...برای اثبات زنا شهادت دو مرد و چهار زن عادل کافی است. مگر مواردی که حد زنا، اعدام یا رجم است که در این صورت حداقل شهادت سه مرد و دو زن عادل لازم است...»

از سوی دیگر، ماده 220 قانون جدید نیز، مجازات حدودی را که در قانون ذکر نشده به اصل 167 قانون اساسی ارجاع داده است. اصل 167 هم موارد سکوت قانون را به منابع معتبر اسلامی و  فتاوای معتبر ارجاع داده و راه را برای استناد به کتب فقهی و فتاوای فقها باز کرده است.

البته مطابق ماده 221 قانون جدید «هرگاه رجوع به اصل یکصد و شصت و هفتم (167) قانون اساسی لازم شود، مقام قضایی از رهبری استفتاء می کند. مقام رهبری می تواند این امر را به فرد یا افرادی تفویض کند.»

مجازات زنای محصنه نیز در منابع فقهی مورد تایید حکومت اسلامی - همان گونه که در قانون سابق بدان تصریح شده بود- سنگسار است. به علاوه با توجه به این که این مجازات در زمره حدود قرار دارد، در صورت اثبات، امکان تبدیل یا تخفیف آن نیز وجود ندارد.

محمد دهقان عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس در تاریخ 3/4/1388، در گفتگویی، امکان تغییر «حکم الهی سنگسار» را در قانون جدید مجازات اسلامی رد نموده و تاکید می کند: «عقلانی نیست که مجازات سنگسار حذف شود.» او، همچنین در پاسخ به این سئوال خبرنگار که «نه حذفی در کار است نه تعدیلی؟» اظهار می دارد: «بله، صحبت این حرف ‌ها نیست. چرا که حکم سنگسار حدود الهی است. چه کسی می ‌تواند و حق دارد که در حدود الهی دست ببرد،‌آن را لغو یا تعدیل کند؟... در لایحه جدید مجازات اسلامی که از طرف قوه قضائیه آمده و در بررسی ‌های کمیسیون قضایی مجلس این حدود واگذار به شرع شده است‌و در قانون نمی‌گنجد.»

خبرنگار می پرسد: «پس صورت مساله را پاک نکرده ایم و فقط جابه‌جا کرده ‌ایم؟» که او، تایید می کند: «بله،‌حق نداریم این کار را انجام دهیم چون شرع چنین اجازه ‌ای نداده ... حکم سنگسار واگذار به شرع شده است نه قانون. اختلافی در شرع نسبت به این حدود وجود ندارد. یعنی از قانون به قانون مادر که همان شرع است ارجاع داده شده است. قضات دادگاه ‌ها هم با استناد به شرع، حکم موضوع را صادر می‌کنند ... همه ما خبر داریم که متأسفانه در واکنش‌های جهانی نگاه خوبی به این مساله نیست اما آن ها نمی ‌دانند کتاب آسمانی ما چنین حکمی داده است. یکی از دلایل جلسات اعضای کمیسیون قضایی مجلس با کارشناسان قضایی هم همین بود که این حکم در قانون آورده نشود و احاله به شرع گردد. سوء تفاهماتی همواره برای کشور ما وجود داشته و دارد،‌غافل از این که ما به حدود الهی عمل می ‌کنیم.»

 

چند حدیث: - رسول خدا (ص) از حضرت جبرئیل (ع) سوال نمود که آیا فرشتگان خنده و گریه دارند؟ جبرئیل فرمود: بله. (یکی از آن جاهایی که فرشتگان می‌خندند) زمانی است که زن بی‌حجابی و بدحجابی می‌میرد، و بستگان او را در قبر می‌گذارند و روی آن زن را با خشت و خاک می ‌پوشانند تا بدنش دیده نشود. فرشتگان می‌خندند و می‌گویند: تا وقتی که جوان بود و با دیدنش هر کسی را تحریک می ‌کرد و به گناه می‌انداخت (پدر و برادر و شوهرش و...از خود غیرت نشان ندادند) و او را نپوشاندند، ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند او را می‌پوشانند.

- پیامبر می فرمایند: خداوند شما را از عریان شدن نهی کرده است پس شرم کنید از فرشتگانی که همراه شما هستند همان گرامیانی که از شما جدا نمی شوند مگر هنگام قضای حاجت و خلوت کردن با همسر.

- عایشه می گوید: دختر عبدالله بن طفیل که برادر مادری من بود در حالی که زینت کرده بود به خانه ام آمد. در همان هنگام پیامبر (صلی الله علیه وآله) نیز وارد شد و هنگامی که او را دید از او روی برگرداند. عایشه گفت یا رسول الله این دختر، بردار زاده من و خردسال است! پس پیامبر فرمود: هنگامی که زن به دوران عادت ماهانه رسید بر او جایز نیست که جز روی خود موضع دیگری را نمایان کند. (15)

همه مذاهب اصلی، هرگز زن را به عنوان یک انسان مستقل به رسمیت نشناخته اند به خصوص در دیدگاه همه آن ها، حوا از دنده چپ آدم آفریده شده تا آدم را از تنهایی دربیاورد. بنابراین، همه مذاهب زن ستیز و آزادی ستیز و ارتجاعی هستند.

در آیین یهود، شهادت و سوگند زن مقبول نیست و از دعاهای روزانه آن ها یکی این است که می گویند: تبارک الله ای خالق و سلطان عالم که مرا زن نیافریدی. ارزش های رایج در متون مذهبی یهود این است که اگر دید الاغ از نردبان بالا رود زن هم عقل پیدا می کند. دعا کن خداوند تو را از شر زن محفوظ کند. در کتاب مقدس آمده است هرکس که نزد خداوند محبوب است خود را از شر زن محفوظ خواهد داشت و در میان هزار مرد یک نفر پیدا می ‌شود که به نزد خداوند محبوب باشد اما زا میان تمام زنان عالم حتی یک زن هم پیدا نمی شود که نزدخداوند محبوب باشد.

 

در اندیشه مسیحیان، زن عاملی وسوسه گر و عامل فریب آدم و همکار شیطان کوچک خوانده می شد. زن از این که زن است باید شرمسار باشد. زن آخرین حیوانی است که مرد او را اهلی کرده است زن موجودی ست گیسوان بلند دارد و عقلی کوتاه. و از عالم مسیحی بعنوان مرجع بزرگ مسیحیت می خوانیم که فتوا داده است زن بالفطره سبک مغز و شهوت‌ران و شیفته لباس و تظاهر است و مرد جز این که او را در خانه محبوس نگه دارد راهی ندارد مجمع دینی فرانسه پس از بحث زیادی که در باره ماهیت زن نموده چنین نظر داد که زن انسان است اما برای خدمت به مردان آفریده شده است.

در اسلام، زن عنصر گناه و سرچشمه شر و وسوسه معرفی شده است و گفته اند شیطان از طریق زن مرد را می فریبد. شیطان حوا را فریفت و حوا آدم را، قرآن داستان آدم را مطرح کرده است. در اسلام، زن نمی تواند به مقام های معنوی برسد و یا نمی تواند به مقام قرب الهی آن طور که مردان می رسند برسد. عموما در نزد مذهبیون، زن یک شر است و او را مایه بدبختی و گرفتار مرد می‌دانند.

محمد، گفته است: زن چون پیش آید مانند شیطان است و باز چون پشت کند مثل شیطان خواهد بود. و به هر صورت‌، راهزن ایمان و فریبنده انسان و منحرف کننده دل های مردم می ‌باشد. نیز روایت است که پیامبر روزی در وقت صبح به جانب زن ها، رو کرد و مقابل آن ها ایستاد و گفت: ای جماعت زنان‌! ندیده ‌ام مانند شما افرادی را که از جهت عقل و دین ضعیف باشند و در عین حال دل های صاحبان خرد را جلب کرده و مفتون خود نمایند. من بیش تر آهل آتش را از شما دیدم‌. در حدیثی دیگر، او گفته است: شما زن ها اکثریت اهل جهنم را تشکیل می ‌دهید. زنی پرسید یا رسول ‌الله برای چه‌؟ فرمود: شما بدگویی‌، بسیار و طرد و لعن زیادی به دیگران می ‌نمایید. و در مقابل شوهر و افراد فامیل کفران نموده و خوبی های آن ها را نادیده می‌گیرید. و در عین حال‌، رای شما کوتاه و دین شما ضعیف است‌. زن ها گفتند: کوتاهی فکر و ضعف دین ما از کجاست‌؟ فرمود: دلیل نقصان فکر شما، این است که‌: پروردگار متعال‌، شهادت دو نفر از شما را به جای شهادت یک مرد قرار داده است‌. اما نقصان دین شما به این دلیل است که‌، هر ماه روزها و شب هایی می ‌گذرد، بی ‌آن که مقابل پروردگار سجده کرده و عبادت او را انجام دهید.

علی، گفته است: زن ناقص العقل و الایمان است‌. این نوع خزعبلات به ویژه در نهج البلاغه موج می زند. علی، خطاب به فرزند خود حسن، گفته است: از مشورت با زن ها پرهیز کن؛ زیرا نظر آن ها به نقص و عیب است و تصمیم آن ها به سستی و ... .

 

در پایان می توان تاکید کرد که در حکومت اسلامی ایران، این خامنه ای است که در مورد همه مسایل حاکمیت حرف اول و آخر را می زند. از این رو، سخنان و موضع گیری ها و فتواهای او بالاتر از هر ارگان و مسئول حکومتی، حتی بالاتر از هر قانونی به خصوص قانونی اساسی حکومت اسلامی است هنگامی که رسما اعلام می کند همه حقوق زنان باید صرف شوهرداری و خانه داری و بزرگ کردن بچه شود، با صدای بلند ماهیت ضدانسانی و زن ستیز و آزادی ستیز نه تنها حکومت شان، بلکه اسلام شان را نیز به نمایش می گذارد. بنابراین، افراد و جریاناتی که هنوز به جناح های این حکومت چشم دوخته اند و به مردم می گویند منتظر معجزه این امامزاده باشند خاک به چشم جامعه می پاشند. زیرا این حکومت سی و پنج سال است به طور سیستماتیک زنان را سرکوب می کند، گروه گروه انسان ها را اعدام می کند؛ هیچ حق و حقوقی برای شهروندان قائل نیست، چگونه می توان منتظر وعده های دروغین سران و مقامات آن ماند. به علاوه آن طیف های سیاسی که ظاهرا در میان اپوزیسیون هستند و حکومت اسلامی هیچ جایگاه و ارزشی به آن ها نیم دهد اما هم چنان چشم به تحولات درونی حاکمیت دل خوش کرده اند منافع طبقاتی شان را در نظر می گیرند و حواس شان است که اصلاحات گام به گام و کنترل شده به نفع آن هاست نه سرنگونی کلیت این حاکمیت تبه کار و جنایت کار با قدرت مردمی!

حکومت اسلامی ایران، در این سی و پنج سال حاکمیت خونین خود، با اتکا به قوانین وحشیانه اسلامی و سیاست های محمد و علی، ده ها هزار انسان را به دیار نیستی فرستاده است و میلیون ها زن، حتی دختربچه ها را در معرض دایمی سرکوب و تجاوز قرار داده است. نهایتا این حکومت جانی، رسما و علنا یک جامعه نزدیک به هشتاد میلیونی را به اسارت گرفته و مانند اسرا با آن ها رفتار می کند. در این بیش از سه دهه، اکثریت شهروندان جامعه ایران، هرگز احساس امنیت جانی، شغلی و مالی نکرده اند و امروز بیش از هر زمان دیگری این ناامنی را سراسر جامعه ایران را فراگرفته است.

در چنین شرایطی، تنها راه رهایی مردم ایران از آپارتاید جنسی و سرکوب و اعدام و فلاکت های اقتصادی، از جمله ایدئولوژی به غایت غیرانسانی و وحشیانه این حکومت، روی آوری به مبارزه متحدانه و آگاهانه علیه کلیت حکومت اسلامی با هدف برپایی یک جامعه آزاد و برابر و انسانی است! بی تردید با اوج گیری مبارزه طبقاتی علیه حکومت اسلامی، زنان آگاه و مبارز در صف مقدم و رهبری آن قرار خواهند گرفت.

 

منابع:

1- صحیح بخاری، ج 22، ص 346؛

2- صحیح مسلم، ج 9، ص 75؛

3- الف- مصنف ابن ابی شیبه، (به نقل از حقوق زندانی وموارد زندان در اسلام، ص 28)، ج10، ص72؛ ب- شیخ طوسی، الخلاف، ج 5، ص366؛ ج- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۷، ص ۱۸۵، ح ۵، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ هـ ش؛

4- حسائی، ابن ابی جمهور، عوالی اللئالی، ج 3، ص441، انتشارات سیدالشهداء، قم، ۱۴۰۵ هـ ق؛

5- حر عاملى، وسائل الشيعه، ج 28، ص 65؛

6- صحیح مسلم، مسلم النیسابوری، دارالفکر- بیروت، ج 5، ص 123؛

7- (الف- قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابويه، من لا يحضره الفقيه، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ايران، دوم، 1413 ه. ق، 4 جلد، ص 25؛ ب- مغربى، ابو حنيفه، نعمان بن محمد تميمى، دعائم الإسلام، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، قم - ايران، دوم، 1385 ه. ق، 2 جلد، ص 445؛

8- صحیح البخاری، بخاری، دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع، ج 8، ص 21؛

9- بحار الانوار (به نقل از تفسیر قمی)، ج 76، ص 35، ح 7؛

10- بحارالانوار، ج 8، ص 157، ح 98؛

11- بحارالانوار،ج ۸، ص ۱۹۶؛

12- بحارالانوار، ج ۸، ص ۱۹۶؛

13- بحارالانوار، ج 8، ح 205؛

14- العاملی، محمد بن جلال الدين؛ الروضه البهيه فی شرح اللمعه الدشقيه، تحقيق السيد محمد کلانتر، چ 1، انتشارات داوری، قم،1410 ق، ج 9، ص 89؛

15- جامع البیان، ج 9.

 

* برگرفته از: ماهنامه دیدگاه سوم، شماره 4، اردیبهشت 1393

http://www.didgah.net/