همبستگی
های جهانی در
مبارزه
علیه
امپریالیسم “مرز محور”
درآمد
- سرمایه داری
در آغاز تولد
و رشدش ( در قرن
پانزدهم و
شانزدهم
میلادی ) در
مقام مقایسه
با شیوه های
دیگر تولیدی (
انواع متنوع
برده داری و
فئودالیسم و... )
یک شیوه تولید
مترقی تر و
پیشرفته تری
بود . نکات
مثبت تاریخی و
پیشرفته این
نظام به درجات
مختلف از طرف
محققین و
دانشمندان
جامعه شناسی و
اقتصاد سیاسی
( منجلمه
مارکس و
مارکسیست ها )
در طول پانصد
سال عمر
سرمایه داری ،
مورد تحسین ،
تفسیر و تائید
قرار گرفته
اند . ولی علیرغم
این نکات مثبت
و مترقی ،
سرمایه داری
از همان اوان
ظهور و گسترش
اش در کشورهای
اروپای
آتلانتیک و
سپس در
آمریکای
شمالی و دیگر
قاره های جهان
ویژگی های به
غایت عقب گرا
و ارزش های بی
نهایت " بشریت
تهی از
انسانیت " را
در متابولیسم
خود حمل می
کرد که ابعاد
فلاکت بار و
مخرب آنها در
تاریخ انسان عموما
کم سابقه و
گاها حتی بی
نظیر بوده اند
.
- بطور مثال هم
در عهد طولانی
نظم برده داری
( که تحقیقا
بطور تخمینی
نزدیک به 20
هزار سال طول
کشید و هم در
عهد نظام
فئودالیسم (
که تحقیقا نزدیک
به 6 هزار سال
طول کشید ) به
ترتیب 80 و 90 در صد
تولیدات و
محصولات مشمول
خرید و فروش
کالا نبوده و
جملگی ارزش
مصرفی و نه
تبادلی
داشتند . این
امر تاریخی و
اصل بزرگ در
مورد فعالیت
ها و تولیدات
معنوی و هنری
انسان ( مجسمه
سازی ، نگارش
، نقاشی ،
هنرهای صوتی و
بصری ، ادبیات
، معماری و... )
نیز صدق میکرد
.
- ولی با ظهور و
عروج سرمایه
داری ، روند
کالا سازی (
تبدیل
تولیدات و محصولات
به کالا جهت
خرید و فروش
در بازار ) و
تشدید آن در
عهد سرمایه
داری انحصاری
از دهه 1880 به این
سو ،زندگی و
جوامع بشریت
زحمتکش جهان
را بطور فلاکت
باری دستخوش
تحویل و تحول
قرار داد . به
طوری که امروز
تقریبا هیچ
تولید و محصول
مادی و معنوی
انسانی همراه
با منابع
طبیعی (
منجمله زمین ،
آب و... ) در سطح
جهانی وجود
ندارد که
مشمول روند
کالا سازی (
خرید و فروش
برای کسب سود
در جهت انباشت
سرمایه توسط " انحصارات
پنجگانه " )
نشده باشد .
- ولی یکی از
ویژگی های بی
نظیر سرمایه
داری که بُعد
فلاکت بار و
ضد انسانی آن در
جهان امروز
بیداد می کند
روند
خانمانسوز سیاست
"غیر قانونی
سازی "
میلیون ها
انسان مهاجر و
خانه بدوش و جابجا
شده است که
نظام جهانی
سرمایه بویژه
راس آن آمریکا
، در اکناف
جهان ، اعمال
می کند . این روند
که به حق از سوی
بخشی از
چالشگران جدی
ضد نظام به
نام امپریالیسم
“مرزمحور” ( ویا
سرحد مدار )
معروف شده است
، منبعث از دو
سیاست جهانی
راس نظام و
شرکا است :
سیاست اشتعال و
گسترش جنگ های
مرئی و نامرئی
در کشورهای
پیرامونی و
نیمه
پیرامونی
جهان و بسط و
اعمال سیاست "
ریاضت کشی " در
کشورهای مرکز
.
- این نوشتار
درباره
امپریالیسم “مرزمحور” در دو بخش
زیرین تهیه و
تنظیم گشته
است :
1 – توضیح
اجمالی مولفه
های
امپریالیسم “مرزمحور” ، بویژه
در حیطه "
غیرقانونی "
ساختن انسان
ها و
2 – چند و چون
مبارزات توده
ای علیه
امپریالیسم مرزمحور
در مسیر ایجاد
جهانی که در
آن انسان
غیرقانونی وجود
نخواهد داشت .
مولفه های
امپریالیسم “مرزمحور”
-
تقسیم جهان به
کشورها و
تعیین و تعبیه
سرحدات بین
کشورها در
دنیای
پیشاسرمایه
داری وجود خارجی
و عینی نداشته
است . طبق
نوشته ها ،
گزارشات ،
خاطرات سیاحان
و جهانگردان
متعلق به دوره
های طولانی
پیشاسرمایه
داری – هرودوت
، ابن رشد ،
ابن بطوطه ،
ابن خلدون ،
سعدی ، ناصر
خسرو .... – در
سفرهای خود
مدارکی چون "
شناسنامه " و "
گذرنامه جعلی
" حمل
نمیکردند
زیرا که آن
مدارک نیز
وجود خارجی
نداشتند . با
ظهور و رشد
سرمایه داری و
با تشدید حرکت
سرمایه در سطح
جهانی (
گلوبالیزاسیون
) نظام توانست
از طریق
پیشبرد سیاست
های استعمار
کهن در قرون 16 ، 17
، 18 میلادی و
سپس استعمار نوین
در قرن 19 و 20
مرزبندی ها و
خط و خطوط
سرحداتی را در
اکناف جهان
بوجود آورد .
مضافا هیئت
های حاکمه
کشورهای
سرمایه داری
مرکز در این
دوره ها (
بویژه در فاز
فعلی جهانی
گرائی = از
آغاز دهه 1970 به
این سو )
توانستند با
اشتعال جنگ
های
خانمانسوز
مرئی و نامرئی
نئوکلونیالیستی
، میلیون ها
انسان را بعد
از جابجائی ،
بی خانمانی و
در به دری ،
وادار به مهاجرت
ها و پناهندگی
های اجباری و
غیر
داوطلبانه
سازند.هدف
نظام
در دوره فعلی
گلوبالیزاسیون
در ارتباط با
این جابجائی
ها ، در به
دریها و بی
خانمانی ها
تبدیل میلیون
ها انسان بطور
سالانه به
مهاجرین "
غیرقانونی " و
" بی مدرک " که
دائما از
کشورهای
دربند
پیرامونی
آسیا ، آفریقا
و آمریکای
لاتین کنده
شده و به
کشورهای مرکز
پرتاب می شوند
، در جهت
ایجاد ارتش
عظیمی از کار
ارزان ، می
باشد .
- تشدید حرکت
سرمایه در سطح
جهانی ( جهانی
گرائی ) بر
خلاف لفاظی
های حامیان و
طرفداران
نظام جهانی به
هیچ وجه جهانی
گرائی
اجتماعی (
یعنی حرکت
آزاد انسان از
این سو به آن
سوی مرزها )
نیست .
بلکه این حرکت
آزاد فقط و
مطلقا متعلق
به سرمایه و
ابر سرمایه
داران (
صاحبان انحصارات
پنجگانه ی
عمومی تر ،
مالی تر و
نظامی تر گشته
) می باشد که
توسط
اولیگارشی
فرمانبر نظام
در مرکز و
رژیم های
متنوع
بنیادگرا و یا
سکولار در
کشورهای
پیرامونی, مرزهای
میلیتاریزه
شده را تحت
کنترل کامل خود
دارند . امروز
جهانی گرائی
سرمایه که
عموما با جنگ
های
خانمانسوز از
یک سو و اعمال
وحشیانه
سیاست های "
ریاضت کشی " از
سوی دیگر به
پیش برده می
شود دیوارهای
سرحداتی و
مرزی صعب العبور
به بلندی و
طول دیوار چین
در مقابل توده
های مردم
بویژه
کارگران و
دیگر زحمتکشان
( که قربانیان
اصلی جنگ ها و
سیاست های ریاضت
کشی هستند )
بوجود آورد ه
است . به کلامی
دیگر
امپریالیسم مرزمحور
که عامل اصلی
دربه دری ،
جابجائی و مهاجرت
کارگران و
دیگر
ستمدیدگان
کشورهای دربند
پیرامونی است
دست به تنظیم
و تعبیه
سرحدات محکم
میلیتاریزه
شده در
کشورهای خودی
مسلط مرکز
علیه میلیون
ها نفر مهاجر
و پناهنده ،
که خود به
وجود آورده ،
می گردد . در
حال حاضر در
داخل خود راس
نظام نزدیک به
12 میلیون نفر و
در کانادا
نزدیک به پنج
میلیون نفر
مهاجر و
پناهنده به
اصطلاح غیر
قانونی در
شرایط فلاکت
باری به سر می
برند . این
مهاجرین که
قربانیان
جنگ های داخلی
در کشورهای
آمریکای
لاتین (
السالوادور ،
نیکاراگوئه ،
کلمبیا ، پرو
،هائیتی و... ) و
جنگ های ساخت
آمریکا در
اکناف جهان
هستند از سوی
دولت اوباما "
غیرقانونی " و
" بیگانه " اعلام
گشته اند . هر
ماه هزاران
نفر از این
مهاجرین
دستگیر گشته و
تحت عنوان غیر
قانونی بدون همراهی
اعضای
خانواده
هایشان اخراج
می شوند . اوضاع
مهاجرین و
پناهندگان در
کشورهای اروپای
آتلانتیک
چندان تفاوتی
با کشورهای
آمریکا و
کانادا
نداشته و حتی
در بعضی از
کشورها (
فرانسه ،
اسپانیا ،
پرتغال و.. )
بدتر از
آمریکا و
کانادا است .
- سیاست مجرم
سازی مهاجرین
و پناهندگان
تحت عناوینی
چون مجرم ،
غیرقانونی ،
بیگانه و
منحرف به دو
علت اصلی
امروز در درون
نظام توسط
صاحبان ثروت و
قدرت علیه
آنها به پیش
برده می شود .
یکم اینکه زمانی
که میلیون ها
مهاجر و
پناهنده مجرم
و غیرقانونی
اعلام می
گردند کار
فرمایان به
این مهاجرین
که مشمول
دریافت مزد
حداقل نیستند
در بعضی از
ایالات
آمریکا فقط یک
دلار در ساعت
می پردازند :
واقعیتی که
برای خیلی ها
باور نکردنی است
. در این راستا
تعداد وسیعی
از این مهاجرین
که به خاطر
اتهامات
فلاکت بار جرم
و بیگانگی و
غیر قانونی به
زندان های
خصوصی متعلق
به شرکت های
فراملی جهانی
افتاده و یا
انتقال یافته
اند ، تحت
عنوان
کارگران "
داوطلب " به کار
در درون زندان
ها گماشته شده
و روزانه فقط
یک دلار
دریافت می
کنند :
واقعیتی دیگر
که در تاریخ
پانصد ساله
سرمایه داری (
حتی در دوره 130
ساله انحصاری
آن ) بی سابقه
بوده است .
- دوم اینکه
پروسه مجرم
سازی سودهای
فراوانی را به
حساب های
بانکی
انحصارات
متعلق به شبکه
نظامی – صنعتی (
بخشی مهمی از
انحصارات
پنجگانه ) که
مسئول حفظ
مرزهای کشورهای
سه سره
امپریالیستی
هستند ، واریز
می کند . در این
راستا سیاست
مجرم سازی که
منجر به
دستگیری و حبس
میلیون ها
مهاجر بیگانه
و غیرقانونی
در آمریکا و
اروپا می گردد
شرایطی را
آماده می سازد
که تعداد
انبوهی از وکلای
حقوقی با قبول
وکالت این
میلیون ها پناهنده
و مهاجر موفق
به کسب
میلیاردها
دلار از بابت
وکالت گردند :
میلیاردها
دلاری که در
واقع مزد و
حقوق این
پناهندگان و
مهاجرینی
هستند که روزانه
در زندان ها و
خارج از زندان
ها با کار ارزان
خود کسب کرده
و سر هر ماه به
وکلای خود می
پردازند .
امپریالیسم
سه سره نظام
جهانی چه در
داخل خود راس
نظام و چه در
بیرون از مرزهایش
، با اعمال
سیاست های
غیرقانونی و
مجرم سازی
میلیون ها
انسان که
سالانه
تعدادشان در
حال افزایش
است ، شرایط
را برای ابر
استثمار
میلیون ها
کارگر ارزان
در کشورهای
مرکز آماده و
میسر می سازد .
- به کلامی
دیگر ،
امپریالیسم
مرزمحور با
بازتولید
جابجائی و در
به در ساختن
میلیون ها
مهاجر و
پناهنده در سطح
جهانی و اعمال
سیاست های
غیرقانونی و
مجرم سازی
علیه آنان توده
های مردم
مهاجر و در به
در از کشورهای
دربند
پیرامونی
جنوب ( از
مکزیک ،
نیکاراگوئه
و... در آمریکای
لاتین گرفته
تا فیلیپین ،
پاکستان ،
افغانستان و...
در آسیا و
سومالی ،
سودان ،
اوگاندا و... در
آفریقا ) شرایط
عینی و ذهنی
را طبیعتا و
ناخواسته
برای همبستگی
بین مردمان
بویژه
زحمتکشان
کشورهای
دربند و
چالشگران ضد
نظام درون شکم
هیولای نظام
جهانی آماده
می سازد . رشد
مبارزات وسیع
چالشگران ضد
نظام کشورهای
مسلط مرکز در
آمریکا ،
کانادا ،
انگلستان ،
فرانسه و ... ، بر
علیه
امپریالیسم
سرحد مدار و
همبستگی با مهاجرین
و پناهندگان
در سال های
اخیر دال بر
این است . در
اینجا
بگذارید به
گفتمان و
روایت چالشگران
رادیکال ضد
نظام در
ارتباط با
مسئله جهانی
گرائی ،
امپریالیسم
مرزمحور و
پناهندگان
ومهاجرین به
پردازیم .
چالشگران ضد
نظام درباره
امپریالیسم
مرزمحور” چه می
گویند ؟
- چالشگران ضد
نظام در
کشورهای مسلط
مرکز که سالانه
بر تعدادشان
افزوده می
گردد به اصل
همبستگی با
خلق ها و
چالشگران ضد
نظام و ضد
رژیم های
کمپرادور در
کشورهای واقع
در مناطق
طوفانی جهان
ارج نهاده و
به آن اهمیت
قائلند . آنها
با استفاده از
حضور میلیون
ها مهاجر و
پناهنده در
بین خود
توانسته اند
با حمایت از
حقوق زیست و
حق برخورداری
از زندگی آزاد
آنها در طبیعت
، اصل همبستگی
را عینی ساخته
و آن را به یک
نیروی مادی
موثر تبدیل
سازند . حق
برخورداری از
زندگی آزاد در
کره خاکی با
تولد انسان
آغاز می شود و
باید در همه
جا و هر کشوری
در فضائی امن
و با زیر ساخت
های شایسته و
بدون هیچ مانع
جغرافیائی و
تبعیض در
دسترس آنها
قرار گیرد . به
عقیده این چالشگران
، انسان های
در به در ، بی
خانمان ، مهاجر
و پناهنده که
تعداد آنها (
به خاطر
اشتعال جنگ
های مرئی و
نامرئی راس
نظام در بخش
پیرامونی و
نیمه
پیرامونی
جهان از یک سو
و اعمال سیاست
های فلاکت بار
" ریاضت کشی "
عموما در
کشورهای مرکز
نظام از سوی
دیگر ، نزدیک
به نیم
میلیارد نفر
رسیده است ) در
صورتی که به
حق خود ( زندگی
آزاد ) نرسند ،
حق قیام دارند
. اراده سیاسی
برای پاسخ
گوئی به حقوق
این شهروندان
جهانی باید به
گونه ای شفاف
در برنامه های
چالشگران ضد
نظام توضیح
داده شود . در
عین حال ضروری
است که در آن
برنامه ها و راهکار
ها اهمیت
برقراری
پیوند میان
این شهروندان
با دیگر توده
های زحمتکش و
ستمدیده (
کارگران ، دهقانان
و " دوزخیان
زمین " = زاغه
نشینان و... )
مورد تاکید
قرار گیرد .
نگاهی به روند
مبارزاتی در شهرهای
بزرگ آمریکای
شمالی و
اروپای
آتلانتیک این
اراده سیاسی
از سوی
چالشگران ضد
نظام را در
کشورهای مرکز
نشان می دهد .
- بطور نمونه
جنبش " شهر
همبستگی " در شهر
تورنتو
کانادا در سال
2006 توسط
چالشگران چپ
ضد نظام و
پناهندگان و
مهاجرین به
اصطلاح غیر قانونی
طی کمپین های
متعدد
بالاخره موفق
گشت که کلیه
اماکن ، پارک
ها و مدارس ...
دولتی را برای
تمام مهاجرین
و پناهندگان
بدون در نظر
گرفتن وضعیت
قانونی آنها
در دسترس آنها
قرار دهد . اما
این جنبش در
یک شبه به این
پیروزی نرسید
و در واقع
محصول
مبارزاتی بود
که نزدیک به 9
سال بوسیله
کمپین های
وسیع توده ای
بر له حقوق
مهاجرین و
پناهندگان در
شهر تورنتو و
دیگر شهرهای
کانادا به پیش
برده شد :
شهرهائی که در
آنها مهاجرین
و پناهندگان
در صد قابل
توجهی
را تشکیل می
دهند .
- جنبش " شهر
همبستگی " که
امثال آن در
کشورهای اروپا
و آمریکا در
حال شکلگیری و
رشد هستند دارای
خصوصیاتی است
که آن را از
دیگر جنبش های
رهائیبخش
متمایز می
سازد . این
جنبش نه تنها
انگاشت و
تبلیغ
همبستگی را
مثل جنبش های
رهائی بخش ملی
و سوسیالیستی
دهه های 50 ، 60 ، 70
میلادی ( عصر
کنفرانس
باندونگ و
دوره جنبش
کشورهای غیر
متعهد ) در
سرلوحه
استراتژی
مبارزاتی خود قرار
داده بلکه در
عمل موفق گشته
که با به
اهتزاز
درآوردن پرچم
مبارزه علیه
بیداد گری های
امپریالیسم
مرزمحور :
ایجاد بزرگترین
کمپین های
همبستگی بین
توده های مهاجر
و پناهنده از
کشورهای
دربند
پیرامونی جنوب
را همراه
جوانان و
کارگران از
کشورهای مسلط مرکز
شمال علیه
نظام جهانی
بسیج سازد .
- " جنبش
همبستگی " و
کمپین های
معروف آن در 9
سال گذشته تحت
نام کمپین "
هیچ انسانی
غیر قانونی نیست
" و کمپین "
آموزش و پرورش
بلی و اخراج
نه " موفق گشته
که در مسیر
مبارزه علیه
امپریالیسم
مرزمحور
اندیشه رهائی
بخش همبستگی
بین المللی و
جهانی بین خلق
های بخش پیرامونی
و مردم بویژه
کارگران و
جوانان
کشورهای بخش
مرکز نظام را
علیه نظام
جهانی و راس
آن آمریکا در
گستره پراتیک
به یک نیروی
مادی و تاریخساز
تبدیل سازد .
نتیجه اینکه
1 – هیچ انسانی
مثل هر جنبنده
ای در جهان ( از
جانوران
دریائی و
ذوالجباتین
گرفته تا
پرندگان ، چهارپایان
و پستانداران
و... ) نباید "
غیرقانونی " اعلام
گردد . نیت
نظام جهانی
سرمایه از
اینکه انسان
ها بویژه
کارگران و
دیگر
ستمدیدگان جهان
را به دو بخش
قلابی قانونی
و غیر قانونی
تقسیم می کند
نشانه دیگر از
فرتوتی ،
تحلیل رفتگی و
فرسودگی آن
است .
2 – از منظر حارشاوالیه
، ویکتوریالا
، فرح میراندا
، فاریه
چوهوری ودیگر
چالشگران ضد
نظام که ایجاد
و تقویت جنبش
ها و کمپین
های متعدد به
نفع پناهندگان
و مهاجرین
برعلیه
امپریالیسم
مرزمحور به
موفقیت های
شایانی در
تورنتو و
شهرهای کالیفرنیا
علیه نظام
گشته اند ،
جملگی بر آن
هستند که
مبارزه علیه
امپریالیسم
مرزمحور نه باید
فقط محدود به
اتخاذ عدالت
اجتماعی برای
مهاجرین و
پناهندگان
باشد . بلکه
استراتژی این مبارزه
باید در حیطه
های متنوع
عدالت اجتماعی
برای دیگر
قربانیان
نظام جهانی
سرمایه نیز به
کار گرفته شود
. در تحلیل
نهائی مبارزه
علیه
امپریالیسم
مرزمحور می
تواند به
عنوان الگوی
با ارزش برای
تقویت
استراتژی های
مبارزاتی
جهانی در جهت
ساختمان
آینده بهتر به
کار گرفته شود
. جهانی گرائی
همبستگی ،
استقرار و ساختمان
این چنین جهان
دیگر و بهتری
را ممکن تر می
سازد .
منابع و مآخذ
- حارشاوالی،
" علیه
امپریالیسم
مرزمحور " ،
کالیفرنیا ، 2013 .
2 – ویکتوریالا
، “بررسی کتاب علیه
امپریالیسم
مرزمحور " ، در
مجله “مانتلی
ریویو” ، سال 65’ شماره 10 ،
مارس 2014 .
3 – بیل برکوتین
،”
دولت های
ایالتی در
آمریکا شرایط
را برای افزایش
زندانیان در
جهت سود برای
کمپانی های
خصوصی تامین
می سازند “ در مجله
هفتگی " زی "’
دسامبر 2013.
4 - آناماریا
ریورا ، "
شکستگی
اجتماعی و
عروج نژادپرستی
در فرانسه " ،
در نشریه” گلوبال
ریسرچ” ، 2 آوریل 2014 .
5 – پروالی نیر
، " راه های پر
تلاطم :
امپریالیسم ،
جهانی گرائی و
مهاجرت " ، در
نشریه
اینترنتی "
ن.بی.سی
انترناسیونال
" ، 3 آوریل 2014 .