کوبانی : مبارزه برای زندگی

 

 

     بحرانی که خاورمیانه را به کام جنگ، کشتار انسانهای بی‌گناه، آوارگی و بی خانمانی میلیونها نفر فرو برده، زندگی را بیش از پیش بر مردم این منطقه دشوار و غیر قابل تحمل کرده است. شکست استراتژی نو محافظه کاران آمریکا در ایجاد خاور میانه بزرگ، بن‌بست سیاسی ـ نظامی جدیدی را بوجود آورد. این بن‌بست خلائی را ایجاد کرد که از یک سو دست حاکمان مرتجع منطقه برای پی‌گیری منافع سیاسی و اقتصادی خود را هر چه بیشتر باز گذاشت و از دیگر سو نقش گروه‌ های تروریست که محصول تاریخی سیاست‌های ضد بشری امپریالیسم و ارتجاع منطقه بوده‌اند را در بهره برداری از موقعیت جدید برجسته کرده است. گروه موسوم به « داعش » که در قساوت و جنایت پیشگی گوی سبقت را از پیشینیان خود ربوده، منطقه خاورمیانه را به نا امن ترین نقطه جهان تبدیل کرده است. نگاهی به نقش بازیگران این منطقه و ضرورت دفاع از همه نیروهای دمکرات، لائیک و مردمی، بخصوص مردم به پا خاسته ی کوبانی، هدف این نوشته است. 

 

بازیگران، اختلافات و همراهی ها: به ارتجاع این منطقه یعنی حکومت های ایران، ترکیه، سوریه، قطر و عربستان، اکنون اختاپوس خون آشام جدیدی به نام « داعش » اضافه شده، اختاپوسی که در مقاطعی میتواند برای همه ی آن‌ها و امپریالیسم جهانی بسیار خطرناک و مشکل آفرین باشد. داعش هم اکنون که هنوز به دولتی مستقر تبدیل نشده مانند یک دولت عمل می کند: مالیات می گیرد، به سربازان خود بالاترین حقوق را می پردازد، و با استفاده از نوشته‌های محمدبن عبد الوهاب و همانند کشورهای اسلامی منطقه، مخصوصاً عربستان سعودی، قوانین اسلامی وضع می‌کند، خدمات در اختیار تابعین خود قرار می دهد و برای بقای خود بانک می زند، غارت می کند، اقدام به آدم ربائی و باج گیری می کند، آثار فرهنگی باستانی را همچون پیشینیان خود طالبان، ایران، و عربستان ویران و نابود می کند، با فروش نفتی که در عراق و سوریه تصاحب کرده و آثار باستانی ای که به غارت برده است، ثروت می اندوزد و هزینه‌های خود را تأمین می کند.

     « داعش » در حال حاضر با سرمایه ای حدود سه میلیارد دلار به کنسرن مافیایی فراملی ای تبدیل شده است که می‌تواند سالها در منطقه وسیعی که سوریه، لبنان، اردن، عراق، عربستان و حتی ترکیه و ایران را در بر می گیرد، دست به تجاوز و کشتار بزند. اگر به همه ی این ها داشتن استراتژی مشخص و قاطعیت در اتخاذ تاکتیک‌های منعطف و سریع آنرا اضافه کنیم، پی می بریم که فرصت طلبی وزد و بندهای سیاسی هیچ یک از دیگر کشورهای منطقه را ندارد، کشورهایی که طبق مصلحت سیاست روز، تاکتیک‌های خود را تغییر می دهند.

    امریکا بازیگر اصلی درگیر با داعش در همین چند ماه گذشته چندین بار تاکتیک‌های خود را تغییر داد و رسما اعلان کرد که به دنبال استراتژی جدید است. امریکا پس از پروراندن مار « داعش  »در آستین خود و به خیال خام اینکه « داعش » به سرنگونی رژیم اسد کمک کند، مدتها دست به هیچ عملی نزد، حملات هوایی آن علیه « داعش » نیز ریشه در نداشتن استراتژی مشخص و بی اعتمادی به متحدین منطقه ای خود دارد. آمریکا در عراق نیز حاضر نشده سنی‌های انبار را برای مبارزه با « داعش » مسلح کند و آموزش دهد. از همین روست که اغلب سنی‌های عراق بر این باورند که آمریکا تفوق ایران در عراق را با سکوت پذیرفته است و بنابر این « داعش » تنها نیرویی است که بطور استراتژیک می‌تواند از منافع آن‌ها دفاع کند. در سوریه نیز آمریکا هیچ کمکی به اپوزیسیون میانه رویی که با ارتش آزاد پیوند دارد، نمی‌کند و آن‌ها را در معرض حملات بشار اسد تنها گذاشته است. آمریکا که در سال ۲۰۱۳  به رهبر حزب اتحاد دمکراتیک سوریه ( پ. ی. د. ) بخاطر نزدیک شدن به حزب کارگران کردستان ترکیه ( پ. ک. ک. ) ویزای ورود به آمریکا را نداد، چندی پس از آن تاکتیک خود را تغییر داد و برای نخستین بار با او مذاکره کرد که باعث خشم دولت ترکیه شد.

     ترکیه، اما، سیاست « داعش » را در راستای منافع دراز مدت خود ارزیابی می کند، چراکه سقوط کوبانی بدست « داعش » بمعنی خاتمه دادن به جنبش مستقل و خود گردان کردهای سوریه است که رابطه تنگاتنگی با حزب کارگران ترکیه ( پ ک ک ) دارند، حزبی که دهه ی چهارم مبارزه برای حقوق اولیه خود را پشت سر می گذارد و ترکیه آنرا دشمن اصلی خود میداند. اردوغان در گفتگویی تلفنی با مری هارف، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، می‌خواست به او ثابت کند که حزب اتحاد دمکراتیک یک سازمان تروریستی است. ولی مری هارف جمله او را تصحیح کرد و به او گفت دولت آمریکا این حزب را تروریست نمیداند، اردوغان در این گفتگو آمریکا را به نداشتن استراتژی متهم کرد (  ۱ ) . ترکیه تحت فشار آمریکا و زمانیکه دید آمریکا ۲۴ هزار تن دارو و اسلحه در اولین مرحله کمک به مردم محاصره شده کوبانی فروریخت ( ۲ ) ، روز دوشنبه ۱۹ اکتبر اجازه داد ۱۵۰ پیشمرگه کرد عراقی به کمک مردم کوبانی بروند .( ۳ ) اما به آن‌ها گفته است که نه اجازه دارند لباس فورم بپوشند و نه پرچم با خود حمل کنند و اسلحه های آن‌ها نیز شمرده می‌شود. آن‌ها مجبورند چهارصد کیلو متر مرز مشترک تا کوبانی را تحت نظارت ارتش ترکیه حرکت کنند.

    با وجودیکه ترکیه در ماه مارس امسال آتش بس با حزب کارگران ترکیه ( پ. ک. ک. ) را پذیرفت، با اوج گیری بی‌عملی ی آن در رویارویی با کشتار و ویرانگری « داعش » در کوبانی و جلوگیری از پیوستن داوطلبان به مبارزین آنجا، مقرهای آن‌ها را بمباران کرد و در درگیری با مردم معترض که اغلب در مناطق کرد نشین زندگی می کنند، حدود دویست نفر را کشت و بیش از هزار نفر را دستگیر کرد. این قساوت و بی رحمی حتی اعتراض رسانه‌ های غربی را بر انگیخت. ترکیه از حزب اتحاد دمکراتیک سوریه ( پی. ی. د. ) خواسته است که رابطه‌اش را با حزب کارگران ترکیه ( پ. ک. ک. ) قطع کند، خود را در اختیار ارتش آزاد سوریه قرار دهد و در نهایت از خود گردانی دست کشد. رئیس این حزب، صالح مسلم، همه این خواست ها را رد کرده و گفته است که تا آخرین قطره خون خود از خود گردانی دفاع خواهد کرد. ترکیه به هدف نابودی نیروی خود گردان کوبانی، از آمریکا و نیروهای ائتلاف نیز خواسته است تا کریدوری در داخل خاک سوریه در شمال بوجود آورند بطوری که بخش عمده‌ای از حاشیه مرزی داخل سوریه و کوبانی را در بر گیرد. هدف این است که با فرستادن پناهندگان سوری به آن منطقه و تعلیم نظامی آن‌ها، آن‌ها را برای پیوستن به آرتش آزاد سوریه برای سرنگونی بشار اسد و در نهایت نابودی جنبش مستقل و دمکراتیک مردم کوبانی آماده کند.

    ایران با موقعیت ویژه ای که آمریکا پس از سرنگونی صدام حسین برای آن فراهم ساخت به این صورت که ارتش عراق را منحل کرد، اساسنامه ای اسلامی برای حکومت دست نشانده ی خود نوشت که تناسب جمعیتی ی قومی ـ مذهبی در آن اصل بود، هم‌اکنون حضور عملی در عراق و سوریه دارد و در سر کار آمدن دولت ها در عراق یکی از طرف‌های اصلی در معادلات سیاسی بشمار می رود. هم‌اکنون نیز جای پای او در همه امور عراق و سوریه پیداست. در عین حال که وزیر دفاع یک فرد سنی است ( خالد العبیدی )، وزیر داخله، محمد سالم الغبان، شیعه و عضو سازمان البدر است. این سازمان، سازمانی شیعه و مورد پشتیبانی ایران است و میلیشیای آن در بی ثباتی عراق نقش تعیین کننده ای داشته است. این بمعنی آنست که عنان محمد سالم الغبان در دست سپاه قدس است و می‌تواند هر زمان وضعیت جنگ داخلی سال ۲۰۰۶ و دزدیدن، شکنجه  و کشتار سنی‌ها به دست میلیشیای شیعه‌ را سازمان دهد. در عین حال با تحریک شیعیان عربستان به رقابت با این کشور در اتفاقات خاور میانه مشغول است. کمک عربستان به سنی‌ها و کمک ایران به شیعه‌ها در عراق و کلاً در منطقه خاور میانه در ایجاد هرج و مرج و ناامنی در این منطفه نقش اساسی داشته است.

 

کوبانی نماد آزادیخواهی و استقلال : مبارزه ی مردم کوبانی علیه داعش مبارزه‌ای همگانی در سوریه است. بار اصلی  این مبارزه را کردهای سوریه بر دوش دارند، ولی ایزیدی ها و آسوری های سوریه نیز در آن شرکت کرده اند. حزب اتحاد دمکراتیک سوریه ( پ. ی. د ) پس از سه سال شرکت در جنگ داخلی این کشور، موفق شد در سال ۲۰۱۲ قدرت را در این منطقه بدست گیرد. دیگر احزاب در آغاز از اقتدار مداری این حزب شدیداً انتقاد کردند، اما لشگر کشی و محاصره کوبانی از سوی نیروهای « داعش » به این شهر همه ی آن‌ها را بیکدیگر نزدیک کرد. میلیشیای حزب اتحاد دمکراتیک ( پ. ی. د. ) سوریه با تجربه‌ای که طی جنگ داخلی  کسب کرده بیشتر و بیشتر بعنوان ارتش کوبانی شناخته می شود.

    چهل میلیون کردی که در سراسر جهان زندگی می کنند، عمدتا در ترکیه، ایران، عراق و سوریه متمرکزند، اما اولاً در بین خود اختلاف دارند و ثانیاً هر یک در کشور خود منافع خاصی را دنبال می‌کنند که گاه بامنافع کردهای کشورهای دیگر در تناقض قرار می گیرد. در عین حالیکه کردهای ایران در اساس خودمختاری می‌خواسته اند، کردهای عراق مشخصاً پس از سقوط صدام و روی کار آمدن دولت مالکی نیمه مستقل عمل کرده‌ اند و حتی قصد برگزاری رفراندم و تشکیل دولت مستقل خود را داشتند. اما رهبران این منطقه، بارزانی و طالبانی، همچنان بر شیوه خانوادگی و طایفه ای عمل می کنند. این شیوه به هیچ عنوان هدف حزب کارگران ترکیه ( پ . ک. ک. ) نیست. اوجلان، رهبر این حزب، که زمانی در پی جدایی کردستان از ترکیه بود، اکنون بیشتر طرفدار خود مختاری در چارچوب ترکیه دمکراتیک و نوعی حکومت کنفدارتیو است.

     کردهای ساکن کشورهای منطقه صده هاست که برای خواست های پایه‌ای خود جنگیده اند ولی نه پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی و نه طی دهه های پس از آن به کم ترین خواستی نایل نشدند. حکومت های استبدادی و دیکتاتوری این کشورها همه خواست های ابتدایی کردها را تحت بهانه‌های « تجزیه طلبی » و  « حفظ تمامیت ارضی » سرکوب کردند. حضور پدیده ویرانگر و ضد هر نوع مدنیت « داعش » بمعنی پس رفتی به مراتب بدتر از وضعیت موجود در خاور میانه است. پروژه « داعش » تغییر نقشه جغرافیایی عراق و سوریه پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی است، طرحی که انگلیس و فرانسه بوجود آوردند. « دولت اسلامی عراق و شام » که داعش در پی ایجاد آنست، همان دولت زمان خلیفه گری گذشته است. سرخوردگی، فقر،  فلاکت و بی پناهی زمینه‌ساز پیوستن به گروه تروریست « داعش » است.

     مساله بازیگران درگیر در منطقه خاور میانه نه نابودی داعش بلکه مساله هژمونی و استفاده ابزاری از هر نیرویی است که بتواند این هژمونی را به کمال برساند. در این رابطه است که امامت، خلافت، وهابیسم، سلفیسم و شیوه ی حکومتی اخوان المسلمین همگی بکار گرفته می‌شود تا نگذارد جنبش مستقل، دمکراتیک و سکولاری در این نقطه از جهان پا بگیرد.

     در چنین شرایطی است که حمایت و پشتیبانی از مردم کوبانی که بپا خاسته اند تا نظم جدیدی که اساس آن بر برابر حقوقی زن و مرد، آزادی‌های سیاسی، سکولاریسم و خود مدیریتی گذاشته شده است، به ضرورتی عاجل برای همه ی انسانهای طرفدار صلح و حقوق پایه ای اکثریت مردم تبدیل شده است. همان اکثریتی که در چنبره جنایت کاران خون ریز داعشی و دیگر حکومت های تاریک اندیش منطقه گرفتارند. جنبش مردم کوبانی جنبشی مردمی است که آغاز گر آن ستمدیده ترین بخش مردم این منطقه اند. اما با تبلیغ اهداف آنها و بر انگیختن دیگر جنبش های مردمی در همبستگی با آنها، میتوان آنرا به جنبشی عمومی‌تر برای رهایی، آزادی و زندگی توأم با کرامت انسانی تبدیل کرد. نگذاریم مشعل امیدی که مردم کوبانی برافروخته اند خاموش شود.

 

 

 

تحریریه سایت           ۳۰ اکتبر ۲۰۱۴

 

 

 

زیر نویس ها:

 

۱ ـــ روزنامه فایناشل تایمز ۲۴ اکتبر ۲۰۱۴

۲ ـــ روزنامه گاردین ۲۱ اکتبر ۲۰۱۴

۳ ـ روزنامه فایناشل تایمز ۲۴ اکتبر ۲۰۱۴