" سوال بي
جواب "
چشمان چند
منتظر ديگر
به پيچ و خم
راه بي
برگشت
خون
خواهد گريست ؟
ابليسِ نارجيم
چند خداي ديگر را
به طناب
سترگ ارتجاع
خواهد آويخت
؟
از تار
عنكبوت
كدامين جيب
طناب دار مرا خواهند ريسيد ؟
از خشت
چند خانه ويران
ديوارهاي زندان
به بلنداي
آسمان و پهناي ايران
من
خواهند ساخت ؟
خون
چند كس ديگر
به پاي درختان بهشت ساخته
ناكسان
خواهد ريخت
؟
چند
كودك گرسنه ديگر
به اجبار،حوري
و غلمان پاداش
باور
ناباوران خواهد
شد ؟
كدامين پيام آور راستين
به دستان
كارگر بوسه
خواهد زد
؟
در كدامين برهه
تاريخ
زير
پاي پينه
بسته مادران
بهشت خواهد
شد ؟
بهشتي
كه حوا آزادانه
سيب خواهد
خورد
كدامين خدا
آدمي
را از
خاك لجن
مال نخواهد
آفريد؟
در ناكجاي اين تاريخ
خصين
آسمان و زمين
هر جايي
بروي يكرنگ
خواهد شد
؟
بالاو پايين
كدامين
شهر
يكي خواهد
بود؟
كدامين مدينه فاضله
كودك
كار و خيابان
نخواهد داشت؟
كار
آمدي كدامين
عدالت
زن را برابر مرد قلمداد خواهد كرد ؟
– 24/3/94 اسماعيل فتاحي