"سافراجت"
ها را حتماً
ببینید!
فیلم Les Suffragettes با کارگردانی
Sarah
Gavron (2015)
امید
بهرنگ – 21
نوامبر 2015
هدف از
این یاداشت نقد
هنری یا نقد محتوی
سیاسی این
فیلم نیست.
تشویق دیگران
به دیدن این
فیلم و رساندن
پیام این فیلم
به کسانی است
که فعلاً امکان
مشاهده آن را
ندارند.
هر زنی
بهویژه اگر
فعال جنبش
زنان باشد
باید این فیلم
را ببینید.
فیلم دورهای
کوتاه از جنبش
حق رأی زنان
را در انگلیس
نشان میدهد. سالهای
1912 و 1913 که شاهد
اوج رزمندگی
زنانی بود که
دست به عمل
مستقیم زده بودهاند.
"سافراجت" (کلمهای
با ریشه لاتین
به معنی حق رأی
زنان) اصطلاحی
بود که به
اعضای جنبش
زنان در اواخر
قرن 19 و اوایل
قرن بیستم
اطلاق میشد.
فیلم، زندگی و
فعالیت زن
کارگر جوان متأهلی
است که به این
جنبش میپیوندد.
کارگر یک رخت شور
خانه که دهها
زن در آن با
بدترین شرایط ممکن
کار میکردند.
در این کارگاهها
دختران جوان
مورد تجاوز صاحبکاران
قرار میگرفتند.
فیلم با همهمه
ماشین رخت شوری
شروع میشود
با تلاشهای سازمانیافته،
حسابشده و نقشه
مند گاها مخفی
گاها علنی
همراه میشود.
نماها و
موسیقی فیلم بیننده
را با ضرباهنگ
مبارزاتی این
جنبش آشنا میکند.
زن کارگری
– به نام واتس - در
ابتدا بهطور
اتفاقی و بخشا
ناخواسته در جلسهای
با شرکت
دولتمردان
انگلیس شرکت میکند
و شهادت میدهد
و خواهان
تغییر زندگی
خود و دیگر
زنان میشود.
این جلسه که بهمنظور
بررسی اعطای
حق رأی به
زنان تشکیلشده
بود، به نتیجه
مثبتی نرسید.
این امر موجب
شد جنبش زنان رادیکال
شود و به
اقدامات
انقلابی
مستقیم روی
بیاورد. فعالین
زن به شکستن شیشههای
مغازههایی
که زنان را به
ایفای نقش
سنتی مادرانه دعوت
میکردند روی
آوردند؛
صندوق نامههای
پستی را با مواد
آتشزا به آتش
کشیدند، جلسات
دولتمردان را
به هم زدند و
حتی انفجاراتی
را در جلوی خانهها
و املاک دولتمردان
سازمان دادند.
مهمترین
ابتکار عمل
مبارزاتی این
زنان سازمان
دادن اعتصاب
غذاهای گسترده
در زندانها بود.
این اقدامات نتیجه
رهنمود
مستقیم یکی از
رهبران این
جنبش به نام "امانوئل
پانکهرست" (با
بازی "مریل استریپ")
بود که طی
نطقی زنان را به
عمل مستقیم
فراخواند.
"عمل کن، بدون
حرف". این رادیکالیسم
خود زمینهای شد
که توجه زنان
کارگر به این
جنبش جلب شود. "واتس"
قهرمان فیلم در
تمام
آکسیونهای
رزمنده شرکت میکند،
بارها به
زندان میافتد
و همزمان به مطالعه
روی میآورد.
فضای
فیلم کاملاً زنانه
است، سرشار از
تصاویر زنانی شجاع
که در فضایی تیرهوتار
عزم خود را
جزم کرده که
پیروز شوند.
همبستگی و همیاری
زنانه برجسته
است. باوجوداینکه
اکثریت اعضای
این جنبش از
زنان طبقات
میانی بودهاند
اما فداکاری و
ازخودگذشتگی شاخص
این زنان متحد
بوده است.
بدون ترس و واهمه
و بدون حسابوکتاب
کردن هزینهها.
فیلم تصویری واقعبینانه
از فعالین زن ارائه
میدهد. زنانی
که مدام باید
با مشکلات
گوناگون در
حیطه زندگی
شخصی و
اجتماعی
روبرو شوند.
تردیدهای خود
را بیان کنند
و در هر پیچوخمی
به هم قوت قلب
دهند که راه
را باید تا به
آخر رفت و هرگز
عقب ننشست. این
زنان با شور و علاقهای
بسیار به "امانوئل
پانکهرست" مینگرند
و نیاز خود را
به وجود افرادی
چون وی با
تمام وجود حس میکنند.
رابطه فعالین
زن با همسرانشان
بهویژه هنگامیکه
زنی پا به
عرصه مبارزه میگذارد،
بسیار واقعی
نشان داده میشود.
شوهر این زن که
خود کارگر است
همسرش را طرد میکند
و مانع از
دیدن فرزند
خردسالش توسط
وی میشود. (در
آن دوره در
انگلیس زنان
از هیچ حقی بر
فرزند خویش برخوردار
نبوده و حتی مزدشان
را باید به
شوهر تحویل میدادند.)
درد و رنج زن هنگامیکه
همسرش بچه را
به یک خانواده
ثروتمند میسپارد
از لحظات
دردناکی است
که بسیاری از زنان
مبارز هنگام
گسست از نقش
سنتی خود به اشکال
مختلف با آن
روبرو میشوند.
حتی مرد
داروسازی که
مدافع جنبش حق
رأی زنان است،
زمانی که همسر
پزشکش میخواهد
به یک آکسیون خطرناک
برود در را به
رویش قفل میکند
و مانع از
رفتنش میشود.
این
زنان مدام تحت
کنترل پلیس
هستند. پلیس
تلاش میکند
هر حرکتشان را
تحت نظر قرار
گیرد و در این
کار از فنّاوری
جدید آن دوره
استفاده میکند.
دفتر پلیس
مسئول سرکوب
این جنبش پر
از تصاویری است
که از این
زنان در کوچه
و خیابان گرفتهاند.
پلیس سیاسی
تلاش میکند با
انگشت نهادن
بر تفاوت
موقعیت
طبقاتی "واتس"
با دیگر اعضای
مرفه جنبش این
زن کارگر را
که با از دست
دادن کار و
خانواده خود تحتفشار
قرارگرفته و
در کلیسایی
سکنی گزیده،
وی را به
جاسوسی وادار
کند. اما پاسخهایی
جسورانه
دریافت میکند.
فیلم پر از دیالوگهای
ساده و الهامبخش
در محکوم کردن
افکار و فرهنگ
مردسالارانه
و تشویق به
ادامه راه و مبارزه
است. حتی زنی
از اعضای هیئت
حاکم که اطلاعات
مفیدی برای
انجام عملیات
به این زنان رد
میکند از خود
انتقاد میکند
که چرا به
مردان و دولت
اعتماد کرده
است.
به نظر
میرسد کارگردان
فیلم - سارا
گاورن -
آگاهانه وارد
بررسی کلی
جنبش حق رأی
زنان و دلایل سیاسی
انشعابات
بعدی آن و گرایشهای
درست و نادرست
نمیشود. او میخواهد
با انگشت
نهادن بر یک
دوره مشخص این
جنبش پیام
روشنی به زنان
امروز دنیا دهد:
"حق گرفتنی
است نه دادنی!"؛
"رهایی زنان به
دست خود زنان
میسر است!" این
کار فقط و فقط با
تکیهبر
اقدام مستقیم
و رزمنده تودههای
زن و از پایین
باید بهپیش
رود. این پیام
در زمانهای
که جنبش زنان
محدود به
محافل
آکادمیک شده از
اهمیت زیادی
برخوردار است.
بهویژه آنکه
برخی از بهاصطلاح
مدافعین حقوق
زنان میخواهند
با تکیه به الطاف
این یا آن دولتمرد
یا دولت زن، جنبش
زنان را به
انحراف
کشانند و راهحل
درون سیستمی به
این جنبش ارائه
دهند.
صحنه
پایانی
اختصاص دارد
به فیلم
تاریخی مستندی
که مربوط به
تشیع جنازه شکوهمند
یکی از زنان
"سافراجت" به
نام "امیلی
داویسون" است. او
میخواست در مسابقه
اسبدوانی که
جورج پنجم،
پادشاه
انگلیس در آن
شرکت داشته پرچم
حق رأی زنان
را برافرازد
ولی هنگام
انجام این کار
با اسبی
برخورد کرده و
کشته شد. این
واقعه و تشیع
جنازه وی با
حضور هزاران
هزار زن نهتنها
خواست حق رأی
زنان را در
انگلیس
فراگیر کرد،
بلکه موجب بازتاب
گسترده این
خواست در سطح جهان
شد و میلیونها
نفر را تحت تأثیر
قرارداد. بعدها،
دولت انگلیس
البته با گذر
از مراحلی پس
از پایان جنگ
جهانی اول و
پیروزی
انقلاب اکتبر
روسیه حق رأی همگانی
زنان را بهطور
قطعی در سال 1928 به
رسمیت شناخت.