دموکراسی مستقیم کارگری

(دیکتاتوری پرولتاریا)

 

قدرت اصلی هر جامعه، در نیروهای مولّد آن جامعه است. تجربیات شکست های انقلابات قرن گذشته بروشنی نشان می دهد که در فردای هر انقلاب و در خلاء ناشی از درهم شکستن ماشین دولتی بورژوازی، توده های مردم با ایجاد انجمن ها و کمیته ها و شوراها و مجالس محلّی و سراسری، کنترل تولید و توزیع و خدمات را مستقیما در دست گرفته اند. با نظری به تجربیّات قرن گذشته، بروشنی می بینیم که کسب قدرت سیاسی بوسیلۀ اکثریّت فاقدان سرمایه (1) ، از طریق کنترل کارخانه ها و مراکز تولید و خدمات؛ و بعبارتی در "پائین"جامعه؛ در فردای هر انقلاب بطور ناگزیر صورت می پذیرد. این اقتدار مستقیم در "پائین و بالا" و در سراسر جامعه، "دموکراسی مستقیم کارگری" ست که آموزگاران بزرگ کمونیسم آن را جایگزین انقلابی "دیکتاتوری سرمایه" می دانند و "دیکتاتوری پرولتاریا" می نامند. دموکراسی کارگران بمثابه اکثریت جامعه، عالیترین نوع مشارکت توده ها در سرنوشت خویش را تضمین می کند و بیشترین حدّ از آزادی ها را به جامعۀ مدنی تقدیم می نماید. تاریخ نشان می دهد که اگر چه تسخیر قدرت در "بالا" بوسیلۀ احزاب مردمی، برای استقرار حاکمیت کارگری در دوران گذار به سوسیالیزم، امری "لازم" است، اماافی" نیست. کسب قدرت در "پائین" از طریق "کنترل کارگری" برای گذار طولانی در راستای سوسیالیزم شرط کافی و امری حیاتی در دوران انتقال به سوسیالیزم و درپیشگیری از بازگشت حاکمیت اقلیت ناچیز صاحبان سرمایه (1) بر کل جامعه است. تاریخ نشان می دهد که کسب قدرت در پائین و تسخیر قدرت در بالا، جهت تداوم دوران طولانی انتقال به سوسیالیزم و بازگشت ناگذیر کردن"مالکیت خصوصی بر وسائل تولید جمعی"، لازم و ملزوم یکدیگرند و هر یک از این سطوح قدرت بدون دیگری، انقلاب را به شکست خواهد کشاند و مجددا بورژوازی را بر اریکه قدرت خواهد نشاند و دوران انتقال به سوسیالیسم مجددا متوقف خواهد شد.

تجربۀ آخرین انقلاب قرن گذشته؛ انقلاب بهمن ماه 1357؛ بروشنی نشان می دهد که در نبود "ستاد سیاسی سراسری پرولتاریا" (حزب) و عدم تسخیر قدرت در "بالا"، کنترل کارگری بر تولید و توزیع کالا و خدمات در پائین بتنهائی برای آغاز دوران انتقال به سوسیالیسم کافی نیست. چه حاکمیّت بورژوازی به لطایف الحیل بازگشت پذیر است و همچون ایران و دیگر تجربیات شکست خوردۀ قرن گذشته، مجددا قطعی خواهد گردید. تجربه نشان می دهد که اگر بورژوازی در قدرت بماند، همانند سایر خواست هایی که طبقه کارگر در روند تاریخی مبارزه طبقاتی زمانی بدست می آورد، زودتر و یا دیرتر کنترل تولید و خدمات را مجدداً از دست طبقهء کارگر خارج خواهد نمود. لذا روند ایجاد "دموکراسی مستقیم کارگری"، از یک سو ترویج امرنترل کارگری" در پائین و از دیگر سو تدارک "حزب" جهت تسخیر قدرت در "بالا"ست که از همین امروزآغاز می شود.

کوشش در راستای کنترل کارگری، در دوران حاکمیّت بورژوازی، از طریق خواست نظارت بر "شرایط مادی کار" و ایجاد آمادگی ذهنی لازم جهت بدست گرفتن مدیریت موسساتی که قادر به ادامۀ تولید نیستند، به پیش خواهد رفت. کارگران بایستی آمادگی در دست گرفتن مدیریت موسسات دولتی و غیردولتی که قادر به چرخاندن چرخه تولید و خدمات نیستند را، بدست آورد. مسالۀ امنیت محیط کار، رشد ابزار تولید، خورد و خوراک و رفت و آمد و استراحت و پوشش مناسب کارگران، از جملۀ این شرایط مادی کار هستند. در حال حاضر کارگران ایران برای دریافت دستمزدها و مزایای عقب افتاده، بالابردن حداقل دستمزد که در حال حاضر یک چهارم خطّ فقر تعیین شده است، حقّ تشکل های مستقل کارگری و بهبود شرایط مادی کار، در حال مبارزه با سرمایه داری ایران چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی هستند. تجربه نشان می دهد که طبقه کارگر ملل ساکن ایران، در مبارزۀ روزمرّه اش با سرمایه داری ایران در چهار چوب مطالبات اقتصادی، الزاماً وارد عرصه سیاست میشود. در شرایط امروز مبارزه طبقاتی، کارگران ایران میتوانند برای ارتقای دخالت در سیاست، خواست نظارت بر خرید مواد اولیه، نظارت بر کیفیت تولید و توزیع محصولات کارخانه، بررسی کیفیت خدمات در مراکز خدماتی، نظارت بر مخارج و حقوق های "مدیران"، خواست نظارت بر اخراج ها و بازخریدها و حتی خرید و فروش سهام کارخانه ها و مراکز خدمات را پیش کشیده و درجهت بدست آوردنشان مبارزه کنند.

از این رو شایسته است هسته های کارگری همواره و در همه جا به این امر توجه داشته باشند که در دوران "دیکتاتوری بورژوازی" (که دموکراسی بورژوائی می نامندش)، هدف کمونیست ها از مشارکت و کوشش در اعتلای مبارزات روزمرّۀ کارگران، در راستای تحقق "کنترل کارگری" و استقرار مدیریّت جمعی پرولتاریا بر تمامی مراکز تولید و خدمات و نظارت مستقیم بر توزیع می باشد.

در رجعتی به تجربهء تاریخی انقلاب اکتبر روسیه و امر کنترل کارگری قدرت در "پائین"، در سند زیر که در تاریخ 14 نوامبر 1917 از سوی کمیتۀ اجرایی مرکزی سراسر روسیه (Vtsik) پذیرفته شد، یک روز بعد به تصویب شورای کمیسریای خلق (Sovnarkum) رسید و نهایتاً در روز 16 نوامبر تحت عنوان “فرمان کنترل کارگری” تدوین گردید. در این فرمان، محتوا و خطوط کلی متن 8 بندی لنین با عنوان “پیش نویس آیین نامۀ کنترل کارگری” (2) هم چنان حفظ، ولی با جزئیات و دقت بیش تری ارائه شد، نقش و اهمیّت امرنترل کارگری" در "دوران انتقال" و ساختمان طولانی سوسیالیسم را بروشنی نشان می دهد.

در این سند می خوانیم:

1- در راستای برنامه ای به منظور تنظیم اقتصاد ملی، مقرر است تا کنترل کارگری بر تولید، خرید و فروش تولیدات و موادّ خام، انبارداری و منابع مالی بنگاه ها، در تمامی بخش های صنعت، بازرگانی، بانکداری، کشاورزی، حمل و نقل، تعاونی ها و هم چنین تمامی بخش هایی که در آن ها کارگران مزدبگیر یا شاغل به کارهای خانگی به استخدام درآمده اند، اجرا گردد.

2- اعمال کنترل کارگری از سوی تمامی کارگران یک شرکت و با حمایت ارگان های منتخب آنان صورت می گیرد: کمیته های کارخانه، شورای بزرگان و غیره، که به طور برابر شامل نمایندگان متخصّصین و تکنسین ها نیز می گردد.

3- در هر یک از شهرهای مهم، در هر استان یا منطقۀ صنعتی، یک شورای محلی کنترل کارگری- متشکل از نمایندگان اتحادیه ها، کمیته های کارخانه و سایر کمیته های کارگری و تعاونی های کارگری- ایجاد خواهد شد که هم چون ارگان شورای کارگران، سربازان و دهقانان عمل خواهد نمود.

4- تا زمان تشکیل کنگرۀ شوراهای کنترل کارگری، یک شورای سراسری کنترل کارگری روسیه در پتروگراد و با مشارکت نمایندگان سازمان های ذیل ایجاد خواهد شد:

پنج نماینده برای کمیتۀ اجرایی مرکزی سراسر روسیه

پنج نماینده برای شورای سراسری اتحادیه های کارگری روسیه

دو نماینده برای تعاونی های کارگری مرکزی

پنج نماینده برای شورای سراسری کمیته های کارخانۀ روسیه

پنج نماینده برای انجمن مهندسین و تکنسین ها

دو نماینده برای انجمن کشاورزان

یک نماینده از هر فدراسیون اتحادیه های روسیه به ازای هر 100،000 عضو

دو نماینده از شورای اتحادیۀ پتروگراد

5- در داخل ارگان های عالی تر کنترل کارگری، یک کمیسیون بازرسی متشکل از افراد متخصّص (مهندسین، حسابداران و غیره) وجود خواهد داشت که به ابتکار این ارگان ها و یا بنا بر درخواست ارگان های پایین تر کنترل کارگری، به بررسی فعّالیّت های مالی و فنی مؤسّسه خواهد پرداخت.

6- ارگان های کنترل کارگری، حقّ نظارت بر تولید، تعیین حدّاقل تولید، و هم چنین تمامی اقدامات منطقی به منظور تعیین هزینۀ تولید محصولات را دارند.

7- ارگان های کنترل کارگری حقّ نظارت بر تمامی ارتباطات تجاری مؤسّسه را دارند. در صورت وجود ارتباطات و مراسلات پنهانی، مالکین در دادگاه حاضر خواهند شد. اسرار تجاری ملغی می گردد. مالکین موظف اند تا تمامی دفاتر و حساب های سال جاری و سال های گذشته را در اختیار ارگان های کنترل کارگری قرار دهند.

8- تصمیمات ارگان کنترل کارگری برای مالکین الزام آور بوده و لغو آن منوط به تصمیم هیئت عالی تر کنترلارگری[ می باشد.

9- مالک یا مدیر شرکت حق دارد تا ظرف سه سال نسبت به ارائۀ شکایات خود به یک هیئت عالی، علیه هر یک از تصمیمات اتخاذ شده از سوی یک ارگان پایین تر کنترل کارگری، اقدام نماید.

10- در تمامی شرکت ها، مالکین و نمایندگان کارگران و کارمندان که به منظور اعمال کنترل کارگری انتخاب گردیده اند، نسبت به رعایت اکید قوانین، دیسیپلین و حفظ اموال مادّی در مقابل دولت مسئول هستند. پنهان نمودن ابزار آلات، تولیدات و لوازم، مخدوش و جعل نمودن حساب ها یا هرگونه تخظی از قانون، مستوجب مجازات خواهد بود.

11- شوراهای محلی کنترل کارگری، به محض دریافت شکایات مالکین، به حلّ و فصل منازعات و اختلافات مابین ارگان های پایین تر کنترلارگری[ خواهند پرداخت. به منظور خاتمۀ اختلافات، شوراهای مذکور می توانند تا بر پایۀ جزئیات مربوط به مورد مناقشه و هم چنین لحاظ نمودن تصمیمات شورای سراسری کنترل کارگری روسیه، به ارائۀ دستورالعمل هایی بپردازاند. به علاوه، آن ها مجاز به نظارت بر فعّالیّت ارگان های پایینی کنترل کارگری می باشند.

12- شورای سراسری کنترل کارگری روسیه، مسئول ارائۀ طرح های کلی کنترل کارگری، ارائۀ دستورالعمل ها، اتخاذ تصمیمات الزام آور، تنظیم روابط مابین شوراهای منطقه ای کنترل کارگری است و عالی ترین مرجع در زمینۀ کلیۀ موضوعات مرتبط با کنترل کارگری محسوب می شود.

13- شورای سراسری کنترل کارگری روسیه، فعّالیّت ارگان های کنترل کارگری را با سایر نهادهای مسئول در سازماندهی اقتصاد کشور هماهنگ می کند. دستورات خاص پیرامون روابط مابین شورای سراسری کنترل کارگری روسیه و سایر ارگان های درگیر سازماندهی و تنظیم اقتصاد کشور، متعاقباً منتشر خواهد شد.

14- کلیۀ قوانین و بخشنامه های مانع فعّالیّت کمیته های کارخانه و سایر کمیته های کارگران و کارمندان، لغو می گردد".

پاورقی:

(1) منظور از "صاحبان سرمایه" با توجه به مفهوم دقیق "سرمایه" است. سرمایه در هر زمان و هر مکان و بعبارتی در هر شکلبندی اقتصادی-اجتماعی معین، با توجه به خصلت اصلی آن، قدرت "خود بازتولید" کنندگی، تعریف می شود. از این رو شایسته است تا در ادبیات کمونیستی مفهوم "سرمایه" از مال و پول و خانه و امکانات رفاهی تفکیک شود. این نکته از این رو اهمیّت ویژه دارد که بمجردی که کمونیست ها از "نفی مالکیّت خصوصی بر وسایل تولید جمعی" سخن می گویند، بورژوازی با گسترده ترین ارتباطات و شنیع ترین روش ها به شستشوی اذهان می پردازد و با کلان قدرت تبلیغاتی که در اختیار دارد در اذهان طبقات گوناگون و حتی بخشی از طبقه کارگر جا می اندازند که هدف کمونیست ها بازپس گرفتن خانه و خانواده و ماشین و تکه زمینی ست که در اختیار دارند.

(2)

پیش نویس آیین نامۀ مربوط به کنترل کارگری

ولادیمیر لنین پیش نویس آیین نامۀ مربوط به کنترل کارگری تاریخ نگارش: 26 یا 27 اکتبر 1917 نخستین انتشار: 1929، مندرج در ویراست دوّم و سوّم مجموعه آثار لنین، جلد 22.

زنده باد انقلاب!

زنده باد کمونیسم!

هادی میتروی، اول ماه مه 2016