بهروز سورن: خیاط اینبار نیز در کوزه افتاد

 

 

 

دومین جلسه رسیدگی به پرونده شرکت کنندگان در حمله به سفارت عربستان سعودی در تهران برگزار شد و طی این جلسه متهمان از قاضی خواستند "در اتاقهای بازجویی دوربین بگذارند تا بفهمند آنجا چه اتفاقاتی می‌افتد. اینکه بازجو دیکته می‌کند و متهم تحت فشار می نویسد." از دیگر نکات این دادگاه اعتراض متهمان به نگهداری در سلول هایی است که معترضان سال ۸۸ محبوس بودند که آن را مصداق"شکنجه روانی" می دانستند. متهمانی که از حضار در جلسه می پرسیدند: "چرا با ما همان رفتاری شد که با محاربین فتنه ٨٨ صورت گرفت؟

 

*****

 

گفته اند که در زمان های دور خیاطی بر سر راه گورستان شهر مغازه ای داشت و برای سرگرمی هر بار که مرده ای را از جلوی مغازه اش می بردند سنگی در کوزه می انداخت تا حساب و کتاب تعداد مردگان را داشته باشد و پاسخی برای پرسش گران و رهگذران حویای اخبار مهیا کند. روزی دیدند که مغازه اش بسته است و علت را پرسیدند. گفته شد که خیاط هم در کوزه افتاد.

 

داستان حمله کنندگان به سفارت عربستان در تهران و مشهد نیز چنین شده است. از دیرباز لباس شخصی های تحت امر رهبری و اطلاعات سپاه و سایر نهادهای مافیایی - حکومتی رژیم بعنوان بازوی موازی ارگانهای سرکوب قانونی رژیم حرف اول سرکوب را در صحنه خیابان ها زده اند. جنایت های این طیف در طی سی و چند سال اخیر کم نظیر است و بوفور در این ارتباط افشاگری شده است.

 

کوتاه پیش از سرنگونی خاندان پهلوی با شعار ارتجاعی حزب فقط حزب الله, رهبر فقط روح الله آغاز کردند و به سرکوب و بهم ریختن تجمعات تشکل های مترقی همت گماشتند. هنوز نسیم آزادی و تنفس هوای تازه عاری از سانسور به پرواز در نیامده بود که به ضرب و شتم وحشیانه کتابفروشان, دانشگاهیان و جوانان تشنه آزادی پرداختند.

 

یکی از وحشی ترین عناصر لباس شخصی فردی بود با لباس کردی ( جاش ) که همیشه چوبی تراشیده شبیه باتوم همراهش بود و همواره آغشته به خون جوانان و دانشجویانی بود که به کتابفروشی و یا فروش روزنامه و اعلامیه در اطراف دانشگاه نهران اقدام کرده بودند.زنجیر و پنجه بکس از اقلام دیگری بودند که او همیشه همراه داشت.در گروه های ده تا بیست نفره دیده می شد و همه تیم جنایت مسلح به سلاح گرم و سرد پشت سر و تحت فرمان وی بودند.ریشو و لاغراندام بود و صورتی استخوانی داشت.شباهتی به تصاویر شعبان بی مخ پهلوی چیان نداشت اما درنده خو, وحشی و بی رحم بود.

 

با این توصیفات احتمالا مراتب ترقی در نظام ولایتی را تا کنون طی کرده است و شاگردان لباس شخصی پوشش این روزها توسط قضات رژیم محاکمه می شوند. امروزه ملزومات سیاسی و بین المللی حکم کرده است تا تعدادی از مجریان  حمله و آتش زدن سفارت عربستان محاکمه و مجازات شوند. نعدادی از آنها دستگیر شده اند, بازجویی شده اند و در اوج ناباوری شان برای خواباندن غائله ارتباطی رژیم با کشورهای عربی منطقه محتملا مجازات خواهند شد.

 

دومین جلسه رسیدگی به پرونده شرکت کنندگان در حمله به سفارت عربستان سعودی در تهران برگزار شد و طی این جلسه متهمان از قاضی خواستند "در اتاقهای بازجویی دوربین بگذارند تا بفهمند آنجا چه اتفاقاتی می‌افتد. اینکه بازجو دیکته می‌کند و متهم تحت فشار می نویسد." از دیگر نکات این دادگاه اعتراض متهمان به نگهداری در سلول هایی است که معترضان سال ۸۸ محبوس بودند که آن را مصداق"شکنجه روانی" می دانستند. متهمانی که از حضار در جلسه می پرسیدند: "چرا با ما همان رفتاری شد که با محاربین فتنه ٨٨ صورت گرفت؟

 

در سایت کلمه چنین گزارش شده است که:

 

او که خود را یکی از حامیان رهبری و مطیع امر او می خواند از دادگاه می خواهد که عاملان اصلی و کسانی که راه را برای حمله به سفارت بازکردند را به دادگاه بیاورد

 

یکی از حمله کنندگان به سفارت عربستان که در حال حاضر طعم تلخ اسارت در زندان های جمهوری اسلامی را مزه میکند , اینچنین بند را آب میدهد :

 

این فرد که مشارکت فعالی هم در تجمع مقابل عربستان داشته حتی به ورود خود به سفارت هم اذعان دارد و می گوید: “روز تجمع به محض آتشسوزی در سفارت، من رفتم در اولین اتاق و دو تا زونکن از اتاق برداشتم تا به دوستان اطلاعات سپاه بدهم.

بازجوی من می‌گفت ما با هم در مسجد ارک پای منبر حاج منصور می‌نشینیم هرچه می‌گویم بنویس تا کمکت کنم. اظهارات ما در بازپرسی در چنین شرایطی صورت گرفت. ما همدل دولت هستیم و دست از مقام معظم رهبری بر نمی‌داریم. اکنون به دلیل ناراحتی رهبری پشیمانم و از دادگاه تقاضای حداقل مجازات را دارم

 

بازجو گفت هرچه من بنویسم، قاضی هم همان حکم را می‌دهد

 

 قاضی از متهم پرسید: «چه کسی پرچم سفارت عربستان را پایین آورد؟» متهم گفت: «نمی‌دانم. برخی مسئولان حاضر در مقابل سفارت عربستان و به طور خاص آقای {… } زمانی که ما قصد رفتن داشتیم به ما گفت کجا می‌روید؟ او ما را ترغیب می‌کرد جلو برویم و لفظ بی‌غیرت را به کار می‌برد. من حاضرم دست روی قرآن بگذارم و بگویم که اظهاراتم تحت فشار بود. می‌توانستند به‌راحتی موضوع را جمع کنند. اگر پنج‌هزار نفر داعشی هم باشد می‌توانند آن را جمع کنند. دست‌های پشت پرده را شما می‌دانید.

 

جهان دائما در تغییر است. معادلات سیاسی اجتماعی ثابت نمی مانند. از رفتار آمریکای جهانخوار گرفته تا فقیه خونخوار و یکی پس از دیگری و متناسب با منافع درازمدت خود جام زهر می نوشند. لباس شخصی هایی که از هیچ جنایتی نا کنون فروگذار نکردند اما به مقتضی منافع حکومتی گاه و بی گاه در دام اربابان فقیه خود می افتند. از قتل های زنجیره ای گرفته تا کهریزک و امروز بجرم فرمانبری از حکومتیان و حمله به سفارت عربستان گیر سلول های مخوف و برادران بازجوی! بیرحم خویش افتاده اند و فریاد دادخواهی سر میدهند. مروری بر چگونگی این دادرسی نکات بیشتری را روشن میکند.

 

به این آدرس مراجعه نمائید

 

سایت کلمه

 

 

دومین جلسه حمله به سفارت عربستان: اعتراض متهمان به نحوه بازجویی و آدم‌ربایی در خیابان!