وطن ی از
روی تصادف
به دنیای
پا گذاشته ام
که خود
هیچ نقش ی
دربوجود
آمدن م را
نداشته ام
......
زبان ی را
یاد گرفته ام
بدون خواست
خودم
......
قومیت ی را
به من نسبت
داده ان
که در انتخاب
ش
هیچ سهم ی
نداشته ام
......
ملیّت ی را
در شناسنامه
ثبت کرده اند
بدون انکه
از من
نظر به
خواهند
......
مذهب ی را
ضمیمه زندگی
ام
کرده اند
که هیچ وقت
آنرا نه
پذیرفته ام
.......
اینک
من
هم چون
پرندگان
مهاجر
نه مرزی را
می شناس م
ونه
مذهب ی
اما باز
به اجبار
با زبانِ
دیگری
ارتباط می
گیرم
با مردم
برای اینکه
حرفی برای
گفتن دارم.
اکبر یگانه 2016.10.28