توضیح

از آنجایی که در ارتباط با مباحث مورد مناقشه دو ماهه اخیر درون شورای همکاری بعضی از جریانات شورا قبل از تدوین بولتن مشترک مبادرت به انتشار مباحث خود کردند دو سند زیر نیز انتشار می یابد .

 

سند شماره یک :

رفقای عزیز شورای همکاری

صدور اطلاعیه مشترک تحریم انتخابات ظاهراً به دو دلیل ، اتحاد عمل مشترک کومله با احزاب کردستانی و مواضع رفقای سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر ) به سنگلاخ برخورد کرده است . برای خروج اصولی از این وضعیت ، تکیه بر پرنسیبهای تا کنونی شورا و سبک کارش تنها راه حل کمک کننده است .

همانطور که پنج سال گذشته به ما نشان داده است ، ما جریانی هستیم جنبشی ، شُل و ژلاتینی که اساساً بر مبنای توافقات مشترکمان عمل می کنیم و در همان حال مباحث علنی را برای نقد ، بررسی و تدقیق پروبلماتیکهای خودمان و جنبش چپ سازمان می دهیم . شورای همکاری ما از جریانات چپ و کمونیست مستقل از هم شکل یافته است . یکی از دلایل تداوم همراهیمان با همدیگر احترام به این اصل مهم استقلال سیاسی ، تشکیلاتی و ایدئولوژیک جریانهای گوناگون که بعضاً سنتاً متفاوت از همدیگر است می باشد . ما خلاف جریان آب شنا می کنیم . سنت تا کنونی چپ اشاعه انشعاب ، جداسری و تفرق بوده است . نه فقط در تلاش نزدیکی گروه بندیهای چپ به همدیگر ، بلکه حتی تفاوتهای گرایشات متنوع درون یک حزب و سازمان هم بدلیل اختلافات سیاسی ، تشکیلاتی و بعضاً کاراکتری همدیگر را تحمل نمی کنند و به انشعاب و جداسری و یا اخراج و تسویه دست می زنند . وضعیت تعداد وسیع و مشابه محافل ، گروه بندیها ، سازمانها ، احزاب و طیف وسیع چپ ایرانی تراژدی ناشی از چنین کارکردی است .

در درون ما هم از همان ابتدا ملغمه ای از همین سنت معیوب عمل کرده و می کند . کناره گیریها و دامن زدن به بحرانهای نا موجه برای زیر پا گذاردن استقلال جریانهای متشکل شورا از طریق تحمیل و یکسان سازی مکانیکی نظر ، عمل و سبک کار در جریان است که آخرین آنها به اطلاعیه تحریم انتخابات پیش رو بر می گردد.

رفقای سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر ) در نوشته های تا کنونی اشان روی سه نکته خم شده اند :

1-تاکتیک و تحلیل مشخص

2-اتحاد عمل جدید در کردستان

3-اقدامات شورا براساس توافقات تا کنونی .

و در نهایت نیز یک اطلاعیه تحلیلی وسیع به عنوان آلترناتیو پیشنهاد کرده اند .

از آخر شروع کنیم . روش کار تا کنونی ما در قبال اطلاعیه ها بر کوتاه ، فشرده و تکیه بر مواضع اصلی و اشتراکات نیروهای درون شورا بوده است . نمونه این سبک از کار را می توان در دو اطلاعیه تحریم انتخابات سالهای 92 و 94 مشاهده کرد . روشی از کار که خود رفقای سازمان کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر ) نیز همواره برآن به همراه دیگر نیروها تاکید داشته اند .حال چرا این روش اصلح کار در این مورد زیر سوال رفته است ؟!

1-تاکتیک و تحلیل مشخص : از نظر شما چه شرایطی در هفته های گذشته و پیش رو باید تغییر می کرد تا سیاست تحریم عوض می شد ؟! آیا عدم رد صلاحیت احمدی نژاد موجب تغییر تا کتیک شما می شد ؟ به تعویق انداختن تقویت کمپین تحریم انقلابی چپ رادیکال ، در حالی که همه گرایشات آلترناتیو دیگر به نفع تبلیغ شرکت در انتخابات مشغولند یا تحریم از موضعی غیر انقلابی را ساز می زنند ، از کدام ارزیابی استنتاج شده است ؟ اگر مراد احتمال شورشها و حرکتهای اعتراضی است که در اطلاعیه پیشنهادی رفیق هلمت ملحوظ شده ، نیروهای رزمنده شورا را که مترسد تغییر شرایط هستند سریعاً واکنش نشان خواهند داد .

2- تحلیل مشخص و اتخاذ تاکتیکها مقید بودن به اصل استقلال نیروهای درون شورا اهمیت دارد .بدون رعایت این اصل آینده شورا مبهم خواهد شد . در عین حال نا گفته پیداست که تاکتیک اتحاد عمل با جریانات کردستانی که عموماً گرایش راست را نمایندگی می کنند و غیبت نیروهای چپ کرد نظیر پژاک قابل انتقاد است .اما این انتقاد نمی بایست مانع خروجی اطلاعیه مشترک و با اهمیت چپ رادیکال و کمونیست بشود . این است اُس و اساس لحظه کنونی . اکثر اعضای شورای همکاری با بیانیه مشترک حزب کمونیست ایران ، حزب کمونیست کارگری و حزب حکمتیست در رابطه با اوضاع منطقه مخالف بودند ، ولی به بهانه آن اعلامیه های مشترک در رابطه با منطقه و ... شورا را به سنگلاخ نکشاندند . نباید به هر دلیلی از استاندارد دو گانه استفاده کنیم . یادمان باشد که ما در خصوص شکایت رفقای اتحاد چپ ایرانیان خارج از کشور از رفقای کمیته یادمان مونترال با دلایل نسبتاً مشابه  بالا ، خواهان عدم مداخله شورا در مسائل آنها شدیم . روشن است پذیرش و احترام به استقلال نیروهای درون شورا ملازم است با پروسه نقد، بررسی و بویژه مباحثه علنی حول اختلافات و مسائل مورد مشاجره از جمله مورد اخیر .

پیشنهاد نوشته هفتم رفقای سازمان کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر ) به نوعی از پنجره وارد کردن تز اصلی کردن حمله به اطلاعیه تحریم اتحاد عمل در کردستان است و این استقلال تاکتیکی نیروها را مخدوش می کند و این مهمترین اشکال اصلی نوشته آن می باشد .

چه باید کرد ؟

مادراین نوشته نشان دادیم که اطلاعیه پیشنهادی رفقای سازمان کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر ) هم به لحاظ شکل و هم محتوا مناسب نیست و رعایت اشتراکات درون شورا را نیز نکرده است و به اصل استقلال اعضای شورا یورش برده است . اما این که روش مداخله گرانه و پیشنهادی را بر گزیده است نکته مثبتی است . ما فکر می کنیم دو پلان بیشتر نداریم :

پلان الف : اصلاح پاراگراف آخر اطلاعیه پیشنهادی رفیق هلمت با پیشنهاد رفقای سازمان کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر ) با استناد به بیانیه نشست چهارم که صورت گرفته است و انتشار اطلاعیه با حداقل دوسوم آرای نمایندگان شورای همکاری . به این ترتیب حداکثر اشتراکات ما در اطلاعیه منظور شده است . روشن است این اطلاعیه کامل هیچکدام از ما نیست و صرفا اطلاعیه مشترک جمع ماست .

پلان ب : اگر با این اصلاح اطلاعیه حامل دو سوم آرای ما نشد ، باید از خیر صدور اطلاعیه بگذریم . البته مسلم است که در این صورت برای شورا بار منفی به همراه خواهد داشت ، ولی جهان با عدم صدور یک اطلاعیه کن فیکون نخواهد شد .

در هر حال چه پلان الف و چه پلان ب پیش برود مباحثه و پالتاک علنی حول موضوعات فوق باید در دستور کار شورای همکاری قرار گیرد .

روابط عمومی سازمان راه کارگر

29.04.2017

 

سند شماره دو :

بیراهه !

رفقای عزیز شورای همکاری

با سلام ودرودهای رفیقانه

ما در نوشته آخر خود خطاب به شما به مواردی اشاره کردیم که فکر می کنیم از طریق تکیه بر آنها می توان راه اصولی برای حل بحرانهای تا کنونی چپ رادیکال و انقلابی را پیدا کرد . بر این باوریم که تلاشها واقدامات بسیاری ازما بر این پایه استوار شده است تا جنبش چپ وانقلابی در ایران ،بتواند تاثیری اجتمایی و درخور داشته باشد و صدای بی صدای مردمانی شود که نظام سرمایه داری ورژیم اسلامی با استبداد وسرکوب ودیکتاتوری لجام گسیخته اش آنانرا در فقر  ومحرومیت فراوان قرار داده وبی حقوقی وحشتناکی برآن تحمیل کرده است.  اما متاسفانه ما همچنان با  نمونه برخورد رفقای سازمان کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر ) روبروئیم که ، ادامه آن  سنت معیوبی است که چپ رادیکال و انقلابی تا کنون گرفتار آن بوده است . نوشته های نهم ودهم این رفقا در تائید و صحت آن نکاتی است که ما در آخرین نامه خود به آنها اشاره کرده و اکنون در ذیل بطور مختصر به آنها می پردازیم .

1-سبک کار :

آنچه تا کنون گفته ایم در ارتباط با مناسبات حاکم بر نیروهای شورای همکاری بر اساس احترام نیروها به استقلال همدیگر در زمینه های تشکیلاتی ، سیاسی و ایدئولوژی بوده است .نا گفته روشن است که این جمع از گزین تعدادی از نیروهای چپ رادیکال بر مبنای دو اصل سرنگونی انقلابی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی و بدیل سوسیالیستی  شکل یافته است . پر واضح است که همه نیروهای موجود در شورای همکاری از مصوبات ، قطعنامه ها ، نظرات و پراتیک سیاسی همدیگر آشنا بوده و فرض بر آن بوده است که با این شناخت وارد این پروژه همکاری شده اند . در این پروژه که یک حرکت جنبشی و ژلاتینی است  اساساً برمبنای سیستم توافقی حرکت می کند و با احترام به استقلال سیاسی ، تشکیلاتی تمامی اعضاء پیش رفته و این نه تنها به معنای موافقت با سیاستهای کامل همدیگر نیست بلکه حتی َ میتوان در مواردی منقد و مخالف سیاستهای همدیگر نیز بود . تجربه تا کنونیمان نیز همین را نشان می دهد. اما  روابط عمومی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر )هیات اجرایی  در این نوشته حکمی صادر کرده ودر باره نظر ما در رابطه با شورای همکاری نوشته است: " این تز که ما یک جریان شل و ژلاتینی هستیم و بنابراین مهم نیست که حزب کمونیست ایران و ایضاً هر عضو شورای هماهنگی نیروهای چپ و کمونیست به بهانه تحریم با نیروهای اردوی تغییر رژیم و جنگ نیابتی  همراه شود  به اصل ژلاتین سازی اصول یا تئوریزه کردن اصل فقدان اصولیت راه میبرد." این حکم دقیقا در باره این سازمان بیشتراز همه اعضای دیگر این شورا میتواند معنا یابد. هرگز ما نگفته ایم که این اتحاد میتواند "حرکت در مسیرهای متضاد" باشد. این شورا با اصول روشن پایه ایش بنیان گذارده شده است. ما گفته بودیم و بر این باوریم که بر این پایه، همکاریها واقدامات مشترک را سازمان میدهیم  و در عین حال استقلال گروهها وجریانات عضو این شورا ، حق تفسیرهای ازاد از مصوبات را برسمیت میشناسیم. این اتحاد نوعی از اتحاد حزبی نیست ونمیخواهیم آنرا تبدیل به حزب سانترالیزه کنیم . درعین حال یاداوری کنیم که اگر بنا را بر نقص کنندگان مصوبات  و معیارهای  شورای همکاری وممانعت کنندگان از مداخله فعال این شورا در مبارزات اجتمایی  بگذاریم؛انگشت اتهام پیش از همه متوجه  سازمان کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر ) خواهد شد.

سوال وپرسش ما در این باره از این رفقا این است که شما از چه سبک کاری دفاع کرده اید ومیکنید؟ شما معیارها وتفسیرهای تان از اصول اولیه این اتحاد کدام است؟ بسیاری از اعضای این شورا، شمارا بخاطر دفاع از جمهوری پارلمانی، اتحادیه گرایی و سیاست رفرمیستی مبارزه در چارچوب قانون اساسی برای تامین اجتمایی ، تعیین دستمزد متناسب با تورم و نه تعیین سبد هزینه های خانواده های کارگری و... گرایش رفرمیستی میدانند. ما به صحت یا سقم این نظرات نمیپردازیم بلکه میخواهیم مصداق آن ضرب المثل را یاداوری کنیم که گر رسم شود که مست گیرند شمارا قبل از هر کس خواهند گرفت!!  . واقعیت این است که تفاوتهای سیاسی- تاکتیکی   درمیان گروهبندیهای چپ در ارتباط  با تحولات منطقه ای وجهانی ، گرایشات مختلف خود را به اشکال گوناگون نشان داده ومیدهند .بی سبب نیست که نیروها وگروههای مختلف  با تفاسیر خودشان در مخالفت و یا موافقت با دیگر گرایشات برخورد میکنند. سبک کار تا کنونی شورا بر آن بوده است که ضمن مباحثه و مبارزه درونی و بیرونی علنی ، اصل را بر دمکراسی قوی و توافقی و پراتیک ناشی از آن بگذارد . بدین معنا ما ارگان مفسر، کنترل کننده و مرکزی نداریم . ما یک حزب متکی بر سانترالیزم دمکراتیک نیستیم . ما یک جبهه سیاسی نیستیم که اعضایش را مقید و مشروط نماید . ما با آگاهی کامل از سیاست ، تاکتیک ، استراتژی و ساخت تشکیلاتی همدیگر این پروژه را شروع کرده ایم . ما از صفر شروع نمی کنیم.

نوشته رفقای سازمان کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر ) چنان است که گویا به تازه گی از تاکتیکها ، سیاستها و استراتژی نیروهای متشکل در شورا آگاه شده اند و یا اینکه دنبال پیش برد سیستم حزبی سانترالیسم دمکراتیک شان  هستند و یا اینکه  در تلاشند ساخت سازمانی خود را به این جمع دیکته کنند و حق تفسیر خود در سازمانشان را به این جمع تسری دهند . تجربه تا کنونی نشان داده است که این روش از کار نه تنها برای جمع آوری نیروهای وسیع و متنوع چپ و کمونیست سودمند نیست بلکه مخرب است .

ما از این رفقا می خواهیم بگویند چه آلترناتیوی را در مقابل روش تا کنونی پیشنها د میدهند و راستی چرا تا کنون نداده اند ؟ ما تجربه تا کنونی را مثبت می دانیم و آنرا برای همراهی جنبش چپ و کمونیستی مفید ارزیابی می کنیم .

 

2-استاندارد دو گانه و تئوری " سنجاق " :

ما همانگونه که در نامه قبلی متذکر شدیم از روش تا کنونی شورا حمایت کرده و آن را مثبت ارزیابی کرده و فعلاً آلترناتیوی را در مقابل آن نمی بینیم . بنا بر این از استاندارد واحد منطبق بر روش تاکنونی در شورا استقبال کرده وآن را پیش می بریم . اما متاسفانه رفقای سازمان کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر )  استانداردی دوگانه پیشه کرده اند که این دوگانگی رفتار ،نشانه آنست که منافع فرقه ای  و مواضع بخش مسلط سازمانیشان را بر  مصالح ومنافع  جنبش چپ وکمونیستی ارجح میدارند ؛ آنان در مقابل موضوعات  نسبتاً واحد ، ازاستانداردهای گوناگون استفاده می کنند که در بسیاری مواقع  به وحدت رزمنده جنبش کارگری وکمونیستی  آسیب میرساند. بنظر میرسد که این  رفتار وسیاست  نشاندهنده بی ثباتی در مواضع و بی توجهی به مسائل جنبش چپ و کمونیستی است . برای روشن شدن قضیه به پاره ای از موارد اشاره می کنیم :

-ما در نامه قبلی خود به این دو گانگی اشاره کرده ایم و اینجا اندکی به آن می پردازیم . چرا  رفقای سازمان کارگران انقلابی ایران  ، بعد از بیانیه حزب کمونیست ایران با حزب کمونیست کارگری ایران و حزب حکمتیست که مورد انتقاد اکثریت اعضای شورا نیز بود ، مبنا را بربلوکه کردن سیاستها و اطلاعیه های بعدی شورا نگذاشتند ؟ این رفقا معتقد هستند که حزب کمونیست کارگری ایران با جریانات راست می رود و در نتیجه نزدیکی حزب کمونیست ایران به آنها ، شورا نیز به آنها سنجاق می شود!

مورد دیگر موضوع کمیته یادمان مونترال است که رفقا به زیرکی تلاش کردند آن را مسکوت بگذارید . این رفقا  به دلیل منافع سازمانیشان مصالح جنبش را با استانداردهای دو گانه به پیش می برند . شکایت رفقای اتحاد چپ خارج از کشور از کمیته یادمان مونترال این بود که رفقای کمیته یادمان با همکاری با نیروهائی که در چارچوب معیارهای شورای همکاری نمی گنجند کمیته واحدی تشکیل داده اند و با نیروهای راست وارد اتحاد عمل شده اند . با این ترتیب بیانیه های اول و دوم و سوم شورای همکاری را نقض کرده اند . آیا این شیوه طرح مسئله با نظر اخیررفقای هیئت اجرائی از یک جوهر نیستند ؟ آیا به این ترتیب شورای همکاری " سنجاق " نیروهای راست نشده بود ؟ ما از رفقا می خواهیم از بحران کمیته یادمان و سیاستهایشان در آن رابطه پرده بردارند و آن را با سیاستهای کنونیشان مقایسه کنند .از نظر ما هر دوی این دو واقعه از یک جنسند و باید با روش واحدی  با آنها برخورد کرد . پرسش این است که براستی تئوری سنجاق این رفقا در بحران مربوط به کمیته یادمان چه جایگاهی دارد ؟

برای نشان دادن استاندارد های دوگانه  ودوگانگی رفتار  این رفقا میتوان به نمونه ایران تریبونال اشاره کرد. رفقای سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر ) به کارزار ایران تریبونال و رفقای فعال آن پی گیرانه اتهامات بسیار بزرگی زدند  در حالیکه میدانستند که این اتهامات سخیف با  هویت وتلاش وزندگی  آن رفقا -علیرغم هر انتقادی - بیگانه بود. کارزار ایران تریبونال ، متشکل از خانواده های اعدام شده گان ، زندانیان سیاسی جان بدر برده و شاهدان آن دهه خونین 60 وبسیاری  از جریانات چپ انقلابی و رادیکال بود. آنان  میخواستند درآن  دوره سکوت وانکار ، تصویردهه اول حاکمیت رژیم اسلامی ، آن دوره وحشت وتاریکی وقتلعام را در ابعاد گسترده داخلی وبین المللی به مردمان ایران وجهان نشان دهند. میخواستند که نگذارند طلایه داران اصلاح حکومتی ، از آن دوره تاریک وراه پیمایی خونین روحانیت حاکم در قبضه قدرت ، نستالژیهای طلایی ارائه کنند. روشن بود وهست که آن کارزار مثل هر پروژه دیگری دارای اشکالات ونقص های متعددی بود. اما  روش ورفتار هیات اجرایی  باعث شد که انتقادات واقعی و بجا به عملکرد فعالان ومسئولان کارزار ایران تریبونال، زیر خروار ها اتهام سنگین گم شود و جرات ابتکار عمل فعالین از ترس اشتباه سلب شود. اما آنچه برای این رفقا حادث شد؛ تنها خشم فروخفته خانواده ها وفعالینی بود که  همه تلاششان را گذارده بودند که با ارائه اسناد وشواهد وتصویرهایشان ،تاریخ دیگری از آن دوره خونین بنویسند. متاسفانه  اتهامات هیات اجرایی و  روشهای  نقد آن علیه مخالفانش ،چنان آلوده به خشم ودشمنی است که هرگز نمیتواند تاثیر مثبتی بر سیاستها وروشهای  منتقد شده گان بگذارد. در آنجا هم سازمان کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر )، کارزار ایران تریبونال وسازمانها و نیروهای چپ رادیکال و کمونیست  حامی این کارزار را عوامل  پروژه " رژیم چنج " و وابسته به امپریالیسم تحلیل کرد و در زمانه کوتاهی پس از آن ، با بخشی از همان نیروها ی " رژیم چنج " به همکاریشان در شورا ادامه دادند!! معلوم نیست که آیا در پس این همکاری ؛ شورای همکاری به  پروژه "رژیم چنج سنجاق " شده است یا نه ؟!

به یک نمونه دیگر اشاره کنیم . هر چند مشت نمونه خروار است .

کمیته اقدام پاریس با برگزاری اکسیونی در اعتراض به سفر روحانی و شرکت عناصر فعال و رزمنده چپ انقلابی که تعدادی از آنها عضو شورای همکاری بوده و هستند ، این رفقا را دوباره به سکسکه انداخت . در اینجا هم رفتار دوگانه واتهامات وابستگی به سیاست رژیم چنج " به فعالان این کارزارو کمیته  ،سیاست رفقای سازمان کارگران انقلابی ایران  بود.  انتقادات بی پایه وخشمگینانه رفقا ،از کمیته ای که تظاهرات  اعتراضی علیه سفر روحانی  را سازمان میداد ، تنها برای اینکه شعارهای "آزادیهای بی قید وشرط سیاسی و الحاق داوطلبانه ملل "را اعلام نکرده و برای سازمان دادن گسترده ترین حرکت ممکن علیه سفر روحانی؛ تنها بر سرنگونی رژیم اسلامی بدست مردمان ایران، آزادیهای اساسی سیاسی ومدنی مردمان و... تاکید کرده است. رفقای سازمان کارگران انقلابی ایران  از همه اعضای شرکت کننده در این کمیته شناخت داشته اند ،اما بدلایلی نمیخواستند در این کمیته حضور یابند واز حرکت جمعی  حمایت کنند ،اما بجای آنکه دلایل واقعی عدم مشارکتشان را اعلام کنند ،با بهانه قرار دادن فقدان اصل آزادیهای بی قید وشرط سیاسی در بیانیه، کمیته پاریس واعضای آنرا به پروژه "رژیم چنج" سنجاق کردند! این رفقا فراموش میکنند که در بیانیه اول شورای نمایندگان احزاب چپ وکمونیست، به درخواست رفقای حزب م ل م ،این بند از بیانیه حذف شده بود و رفقای هیات اجرایی آنرا پذیرفته بودند وآنرا مانعی برای همکاریهای دائم وایجاد آلترناتیو درمقابل رژیم اسلامی سرمایه نمیدانستند! در همان بیانیه نشست اول ،به درخواست رفقای اقلیت، حق جدایی حذف می شود ورفیق روبن مارکاریان - نماینده این سازمان ،  به آن تمکین میکند. جالب این است که این سازمان ،در یک جمع چپ وکمونیستی که مسئله آلترناتیو نظام سرمایه داری ورژیم اسلامی را دردستور دارد،به درخواست حذف دواصل کلیدی آزادیهای بی قید وشرط سیاسی و حق جدایی ملل تمکین میکند،اما برای یک اقدام دمکراتیک که گسترده ترین نیروهای سیاسی در آن مشارکت دارند، برگنجاندن این دو خواست تاکید میکند!! ناگفته پیداست که انتقاد آنها در مورد کمیته پاریس واطلاعیه آن  از ریشه و بُن بی اساس بود وهست.  در آن اطلاعیه ، از "اعلامیه حقوق بشر" دفاع نشده بود ، بلکه خواست آزادیهای  سیاسی و مدنی آن مورد تائید قرار گرفته بود. باید اضافه کنیم که  اطلاعات ارائه شده توسط شما،  در مورد صادر کردن اطلاعیه مستقل شورا نیز نادقیق و غیر واقعی است . نماینده گان سازمان ما فقط پیشنهاد حمایت از اطلاعیه اکسیون پاریس را دادند و شورای همکاری تنها با یک اطلاعیه مستقل خود خواهان شرکت در اکسیونهای اعتراضی پاریس شد. در اینجا  هیچگونه اطلاعیه آلترناتیو پیشنهادی در شورا ارائه نشده بود ومطرح نبود. همانگونه که می بینید تئوری "بیراهه سنجاق" بنا به تعریف این رفقا و با استانداردهای دو گانه و چند گانه اش، عملاَ خود این رفقا و کل شورای همکاری را به جریانات راست ، مرتجع و امپریالیسم از یک طرف و به دولتهای مرتجع و جنایتکار عربستان و اسرائیل از طرف دیگرمیتواند  سنجاق کند و در واقع همه ما را به  عوامل پروژه "رژیم چنج "تبدیل کند!!

3- تحلیل مشخص و تاکتیک :

در نامه رفقا اشاره شده است که تاکتیک با نگاه به استراتژی از تحلیل مشخص استنتاج می شود . ما نیز چنین می اندیشیم . اما ببینیم این رفقا طبق ادعا چنین پایبندی به این نگرش دارند . در نامه رفقای سازمان کارگران انقلابی ایران دو مورد مشخص در این ارتباط وجود دارد که ما به آنها می پردازیم .

الف - اتحاد عمل موردی اخیر در کردستان :

رفقای سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر ) معتقدند نیروهائی که در کردستان وارد اتحاد عمل با کومله سازمان کردستان حزب کمونیست ایران شده اند جزو پروژه " رژیم چنج " هستند .این  تحلیل مشخص این رفقا از اوضاع ایران و مشخصاً کردستان است . ولی ببینیم چه مقدار واقعیت در خود دارد .

پروژه رژیم چنج که سالها در دستور کار دولت آمریکا قرارداشت ، با نتایج سیاست فاجعه بارش در خاورمیانه ودر رابطه با مردمان آن  ، هزینه های سنگینی ببار آورد. این سیاست هزینه بار در ایالات متحده با انتخاب اوباما ، از دستور اصلی کار خارج شد و حتیَ به همکاریهای  تاکتیکی آمریکا و ایران در اوضاع عراق ، و مهم تراز آن به توافق  ژنو وقرارداد اتمی – مابین رژیم اسلامی وشش قدرت بین المللی  منجرشد. این توافق ، در عین حال به کاهش فضای تنشج فی مابین رژیم ایران وامریکا انجامید. در راستای این توافق ، برای بسیاری از قدرتهای بین المللی ، کابینه روحانی گزینه مطلوبی در شرایط کنونی وهمکار مناسبی برای همکاریهای منطقه ایست. بواسطه این تغییر سیاست بود که نیروهای اصلی پروژه " رژیم چنج " که در کنفرانسها و سفارتهای امریکا رفت و آمد می کردند و سفارشهای سیاسی می دادند ، مجبور به تغییر ریل شدند.  علیرغم تغییرات در کاخ سفید وآمدن ترامپ ، وتشدید فشارها به رژیم اسلامی برای عقب نشینی های بیشتر وتغییر در سیاست خاورمیانه اش، سیاست کلی تغییر اساسی نکرده است.   روشن است برای چپ انقلابی و کمونیست که  از حق تعیین سرنوشت مردمان ایران و خود حکومتی آنها دفاع می کند؛ مقابله با مداخله قدرتهای خارجی یکی از بنیانهای اصلی سیاست وبرنامه آن میباشد.بنا براین هیچگونه  همسوئی استراتژیک سیاسی بین سیاست انقلابی خودحکومتی مردمان با پروژه های رژیم چنج  وجود ندارد .

اما در تحلیل مشخص کنونی این نیروها چه می کنند ؟ آیا همچنان پروژه سمینارهای عراقیزه کردن ایران و چلبی های ایرانی در دستور است ؟ تحلیل مشخص از شرایط کنونی  خلاف این را نشان میدهد. در اردوی سراسری ، کنفرانسها و سمینارهای سریالی پروژه " رژیم چنج " بعد از روی کار آمدن اوباما به پایان رسید ، تا آنجا که رضا پهلوی مهمترین عنصر سراسری این پروژه خواهان اعتصاب عمومی و انقلاب توسط کارگران شد ! روشن است که او کارگران را برای به قدرت برگرداندن سلطنت می خواهد نه برای اینکه کارگران،   حاکمیت اکثریت عظیم مردمان  و خودحکومتی شان را سازمان دهند. در منطقه کردستان جریانات واحزاب کرد ، باتوجه به رشد جنبشهای اجتمایی در شهرها ومناطق کردستان ، درتلاش جلب این جنشها وفعالین آن بوده اند. بی سبب نبوده است که حتیَ حزب دمکرات کردستان در دوره ای شعار سرنگونی جمهوری اسلامی را حذف و خواهان مذاکره با رژیم اسلامی شد ،تا نفوذ خود را بر بخشهای دیگری ازمردم کردستان گسترش دهد!!  در همین راستا حزب کومله خواهان فعالیت سیاسی- مدنی در کردستان شد . سازمان زحمتکشان برای یک دوره به مبارزه مسلحانه روی آورد وپس  ازمدتی ناکارآمدی این تاکتیک ، به کار سیاسی پرداخت ( البته مصاحبه سازمانی این رفقا را با تلویزیونی از همین نیروهای به زعم این رفقا نیروهای " رژیم چنج " را نیز شاهد بوده ایم ) .حزب دمکرات کردستان ایران نیز با تحلیل از تغییر شرایط  و حذف پروژه " رژیم چنج " برای مطرح و جذاب کردن خود به تاکتیک مسلحانه روی آورد ، زیرا که پروژه " رژیم چنج " از دستور خارج شده بود .، همانطور که می بینید این دیگر تحلیل مشخص نیست که تاکتیک را می سازد . این تاکتیک است که تحلیل مشخص را می سازد و ممکن می کند و مانند تخت پروگرس سرو ته تحلیل مشخص را می زند و با استفاده از یکی دو فاکت فرعی تحلیل مشخص را به قواره تاکتیک در می آورد .

 

ب – اوضاع مشخص ایران و تاکتیک انتخابات :

رفقای سازمان کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر ) معتقدند که تاکتیکشان در مورد انتخابات منتج از تحلیل مشخص از اوضاع ایران است . ما در نوشته قبلی خودمان از این رفقا سوال کردیم چه شرایطی در هفته های گذشته و پیش رو باید تغییر می کرد تا سیاست تحریم عوض می شد  ؟ این رفقا معتقدند که ما نباید بشکل کلیشه ای از تاکتیک تحریم استفاده کنیم ، بلکه باید ببینیم تحت شرایط موجود چه تغییراتی پیش می آید وآنگاه تعیین تاکتیک کنیم . ما از  این رفقا مجدداً درخواست می کنیم که به ما بگویند کدام سناریوی احتمالی  در چارچوب جمهوری اسلامی  قابل تصور است که  می تواند موجب  تغییرتاکتیک تحریم شود ؟ آن سناریو را لطف کرده برای این جمع بازگو نمایند.

همانگونه که می بینید در واقعیت امر برای این رفقا شرایط مشخص نیست که تاکتیک را تعیین می کند ، بلکه تاکتیک آنهاست که به شرایط مشخص تعیین می بخشد . تردید و سکته این رفقا در مُعلق کردن اطلاعیه تحریم شورا بیش از آنکه معلول شرایط مشخص و جوانب مترتب با آن باشد ، بیشتر تناقضات ناشی از  تمایل تاکتیکی  این سازمان را به نمایش می گذارد که هم رای اعتراضی و هم تحریم را همزمان تبلیغ و ترویج می کند. اغتشاش ودوگونه گی در برخورد با انتخابات در ایران اسلامی، نشانه های سردرگمی در میان انتخاب بین تحریم ودادن را ی اعتراضی است.  تاریخ همه نمایشهای انتخاباتی و  همه  فاکتهای مشخص در اینباره ،جنبه های  فرعی برای تعیین  تاکتیک این سازمان در انتخابات رژیم اسلامی هستند!  سیاست زدن کاندیدای بیت رهبری و متمرکز شدن حملات علیه ولی فقیه وآیت الله جلاد ، نشانه آنست که دوقطبی شدن جامعه روی این کاندیداها، نستالژی 88 را زنده میکند و هیات اجرایی بر این مبنا فکر میکند که تاکتیک تحریم ،کارایی لازم را برای برافروختن یک جنبش اجتمایی ندارد! اما رفقا این را نمیتوانند به صراحت بگویند!  مگر اینکه این رفقا سناریوی تغییر تاکتیک از تحلیل مشخص را بازگو کنند و ما را متقاعد سازند . پاسخهای تا کنونی این رفقا  در مورد کاندیداها که یک نفر  را جنایت کار و در مورد دیگران سکوت اختیار می کنند کافی  نیست و در ضمن تحلیل مشخص هم نیست . بلکه بسیارقدیمی است .

4-جنبش فدرال دمکرات آذربایجان

متاسفانه روابط عمومی این سازمان ، یا دچار فراموشی شده اند یا همچنان استاندارد دوگانه ای را در قبال حوادث وسیاستها دنبال میکنند. این رفقا که چندی پیش با انتشار عکسها یی از برخی از رفقای جنبش فدرال دمکرات آذربایجان، آنها را مورد شماتت وانتقادهای خصمانه و خودساخته ای قرارداده بودند ، اینک اطلاعیه این رفقا را درنقد مشی حزب دمکرات کردستان وخارج شدن از کنگره ملیتهای ایران فدرال بهانه قرار داده تا "ثابت" کنند که حزب کمونیست ایران به "اردوی جنگ نیابتی " پیوسته است!!    همگان واقفند که سازمان ما همیشه با جنبش فدرال دمکرات آذربایجان  رابطه رفیقانه ای  داشته است.ما از ابتدا مواضع چپ ورادیکال این جنبش در قبال جنبشهای مردمی ،در قبال حق تعیین سرنوشت مردمان وهمبستگی مردمان برای آزادی وبرابری وخودحکومتی را حمایت کرده ایم و رابطه رفیقانه وصمیمانه ای همراه با دیالوگ ونقد رفیقانه  با آنها داشته وداریم. اما ما متعجبیم  هیات اجرایی که سیاست خصمانه ای در قبال این جنبش ورهبرانش داشت ،چگونه برای پیشبرد پروژه اش ، به بیانیه این رفقا توسل جسته تا حزب کمونیست ایران را به پروژه" رژیم چنج " سنجاق کند. یک جریان جدی سیاسی نمیتواند برای این تغییرات چرخشی ،بی نیاز از انتقاد ونقد باشد!

رفقای عزیز

همانگونه که اشاره کره ایم  ما جریاناتی هستیم مستقل و در عین حال بر پایه ای سوسیالیستی و استراتژیک که تفاوتهای تشکیلاتی ، سیاسی ، تاکتیکی و ایدئولوژیک داریم . جریانات متضاد نیستیم . همراه و همکار هستیم . ما بر خلاف سنت معیوب چپ رادیکال و کمونیستی در ایران در جهت خلاف  آب شنا می کنیم  که هر تفاوت و اختلاف در زمینه تشکیلاتی ، کاراکتری ، سیاسی و تاکتیکی را مبنای تصویه ، اخراج ، جداسری و انشعاب قرار داده و میدهد .

ما همچنان تکرار می کنیم و همه رفقا را فرا می خوانیم که با پرهیز از سنت های معیوب یاد شده ، با سعه صدر همانگونه که در شورای همکاری با هم عمل کرده ایم راه پیش رو را همچنان پی گیریم .

ما در نوشته قبلی امان چه باید کردمان را به شورای همکاری اعلام کرده ایم و همچنان بر آن تاکید داریم و از شورای همکاری درخواست می کنیم مباحثه وگفتگوی علنی در باره این اختلاف نظررا در جلسات پالتاکی ویا سمینارهای علنی سازمان دهد. قطعا بحث سیاسی –ایدئولوژیک علنی میتواند به غنای کاروپیشبرد متمدنانه کار یاری رساند.

 

با درودهای رفیقانه

روابط عمومی سازمان راه کارگر

12/05/2017