دغدغه هایی چند در باره برنامه پیشنهادی

علی دماوندی

برنامه قدیمی سازمان ما که در دهه 60 نگاشته شده است ،زاده دوره خاصی از تاریخ است که ما بعنوان یک  جریان چپ وکمونیستی در توضیح وپاسخ گویی به مسائل آندوره تدوین وفرمول بندی کرده بود یم.  این برنامه ،نشانه های یک دیدگاه از میان دیدگاههای دیگرچپ بود که رویکرد معینی از جهان را ارائه میکرد ؛ هویت سیاسی ما وموقعیت مارا در صف بندیهای داخلی وبین المللی نشان میداد؛ سندی در مقابل نظم جهان وپاسخی به معضلات جهان ما در آندوره  بود .  این پاسخ بر پایه  اسناد وتجربیاتی تهیه شده بود که احزاب کمونیست وجمعبندیهای کمینترنی تهیه کرده بودند وتا حدی تلاش شده بود ترجمان مناسبی با خودویژگیهای جامعه ایران به همراه داشته باشد.  این برنامه ، گرچه رویکردی انتقادی از کارکردهای دولتهای حاکم بر شرق نیز بر خود آذین کرده بود،اما همچنان جهان را برپایه آن تجربیات و دیدگاه مینگریست وگسستی قطعی از نگاه کمینترنی به انقلاب ، دولت وحزب ومسئله گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم نکرده بود.

این در شرایطی بود که نظام بین المللی تحت تاثیر جنگ سرد دواردوگاه بود . جنبشهای آزادیبخش میتوانستند  به کمک ها ویاریهای شوروی وکوبا و... در مقابل سرکوب  بایستند  وویتنام های تازه بیافرینند ومداخلات قدرتهای امپریالیستی ومنطقه ای وتغییرات جغرافیایی نمیتوانست بسادگی امروز به اجرا درآید. تحت تاثیر تغییرات بزرگ پس از انقلاب اکتبر وسپس شکست نازیسم در آلمان وبرآمد جنبشهای رهایبخش  ،رژیمهای سیاسی حاکم ونظم سرمایه داری مورد آماجهای این مبارزه  قرار داشت. دوره ای که   توازن قوای جهانی ومنطقه ای،قطب بندیهای  رقیب بین المللی،فرصت ها وامکانات زیادی برای جنبشهای اجتمایی بوجود میاورد. دوره ایکه درمقابل نظام حاکم؛ موقعیت آلترناتیوهای چپ وانقلابی ودمکرات ،گفتمان این گرایش در مقابل گفتمان حاکم ،بدیلی ملی وبین المللی محسوب میشد. شکست اردوگاه شوروی ومدل سوسیالیسم دولتی، اعمال سیاست نئولیبرال در چهاردهه گذشته واعمال حاکمیت یک درصدیها در جهان ما ، رشد گرایشات نئومحافظه کار وپوپولیست ارتجاعی در سطح بین المللی وعروج گرایشات نژادپرستانه وسیاست ترامپی در بسیاری از کشورها از طرفی و آفرینش وسازمان یافتن جنبشهای رادیکال تازه ای فرای سازمانها واحزاب سنتی چپ از طرف دیگرو.... سوالات ومعضلات وپاسخهای تازه ای طلب کرده ومیکند. خصوصا با توجه به تغییرات اجتمایی بزرگ در نیروی کار ، ادامه بحرا ن ساختاری سرمایه وپابرجایی آن برای دوره ای طولانی وبن بست بسیاری از رفرمهای مالی وتزریق هزاران میلیارد ، موقعیت روزبروز پیچیده تر وروندهای سیاسی وپاسخهای تاکنونی نتوانسته است راه حلی برای بحران بیابد.   درعین حال باید اضافه کرد  جنگ طولانی وویرانگرانه در بسیاری از کشورهای خاورمیانه وشمال افریقا و...، ویرانی های زیست محیطی ومهاجرتهای میلیونی  و... ودیگر عوامل بسیار نامساعد اجتمایی واقتصادی ،مارا وامیدارد برای داشتن تصویری همه جانبه  ، گفتگوهای بیشتر ومداخله هر چه گسترده تر وعلنی ترفعالان چپ وکارگری را فراهم کنیم . گفتگوهایی که میتواند به همه ما بعنوان  نیروی چپ وکارگری یاری کند تا برنامه سیاسی واستراتژی وتاکتیک  های روشنی را طرح کنیم ومهمتر گفتمان سوسیالیستی وچپ را به گفتمانی مطرح وقابل دسترس برای فعالان جنبشهای اجتماعی  تبدیل کنیم. ازاین طریق است که میتوان نبرد علیه گفتمان حاکم را بصورت گسترده تر وبا ابتکارهای تازه وراهکارهای نوینی که از طریق انقلاب انفورماتیک وابزارهای نوین ارتباطی فراهم شده میتوان به پیش برد.   

در عین حال باید اضافه کرد که جدا از روشهای خاصی که در تهیه وتدوین برنامه سازمان ما در آندوره به کارگرفته شد وچگونگی نگارش آن ،نحوه مداخله همه اعضا ونیروهای سازمانی، محدودیت  آزادی مباحثه در سازمان دادن گفتگوهای بزرگ در میان نیروهای چپ و کمونیستی ، باید  به هدفهای ارائه این برنامه نیز توجه کرد. دوره ای که نقد دولت ایدئولوزیک وآئینی کردن مارکسیسم به مانند امروز نبود وتئوریها ی مطرح بمثابه  احکامی قطعی پذیرفته شده بودند.با شکست سوسیالیسم نوع اردوگاهی ومدلهای روسی-چینی –کوبایی  وروشن شدن بیگانگی آنها از دولت نوع کمونی یا همان اکثریت عظیم برای اکثریت عظیم  ، برآمد جنبشهای اجتمایی وچپ در بسیاری از کشورها ، بحث ها وپلمیکهای تازه ای درسطح بین المللی مطرح شده که ما نباید از دستاوردهای آنان چشم پوشی کنیم.

سخن در این باره بسیار است آنچه که باید با همدیگر در میان بگذاریم آنست که به کجا میخواهیم برویم؟ به کجا میخواهیم برسیم ؟ به کجا میتوانیم برویم؟ چه میتوانیم بکنیم؟ به کجا نباید رفت؟ سازمان ما چه باید بکند وچه نباید بکند؟ در شرایطی که اعتراضات اجتمایی روزانه در بسیاری از نقاط جریان دارد وخشم از آپارتاید حقوقی وجنسی، از اختلاف فاحش طبقاتی وغارتهای بزرگ منابع کشور توسط اقلیتی کوچک ،از نابودی منابع طبیعی وویرانی های زیست محیطی، از ستم ملی ومذهبی وپاکسازیهای عقیدتی، از گرسنگی وبیکاری واعتیاد وفحشا وبردگی های جنسی واجتمایی و... در اعتراضات پراکنده اما روزانه در سراسر کشور ادامه دارد،چرا این اعتراضات به جنبشی فراگیر فرانمیروید؟ سهم معضلات فکری-نظری –سیاسی در عدم پیشرفت وانکشاف وگسترش آنها تا چه میزان است؟ سهم سازمان ما در پاسخ دهی وپاسخ یابی به این معضلات کجاست وچقدراست؟ تاراجهای ذهنی اتفاق افتاده  ناشی از شکست انقلاب ایران وعقب نشینی نیروی انقلاب وسوسیالیسم در جهان ،تا چه حد ترمیم شده وچه حد معنی میابد؟   تاکیدات وتمرکز ما باید در کجا باشد؟ حلقه های کلیدی کجا هستند؟ چگونه میتوانیم به بحث ها وگفتگوهای بزرگ در این باره دامن بزنیم؟ چگونه میتوانیم نیروهای تازه وجوان وفعالان اجتمایی را به این پروژه جلب کنیم؟  پروژه اتحاد بزرگ نیروی آزادی وبرابری وسوسیالیسم از کجا آغاز میشود وچگونه رقم میخورد وچگونه میتواند راهی برای ما بگشاید؟

به این لحاظ است که ضمن استقبال از آغاز بحث پیرامون تدوین برنامه سازمان ،خواهان مداخله گسترده تر، علنی تر وفعالتر همه نیروهای چپ وکارگری وفعالان جنبشهای اجتمایی وپژوهشگران این عرصه هستم. مداخله ای که بتواند موضوعات برنامه، درخواستها ومطالبات اکثریت عظیم مردمان، راه کارهای ما برای گذار از سرمایه داری و....را به بحث گسترده تر بگذارد. بگذار فعالان چپ وچنبشهای اجتمایی مردمان ایران، با طرح نظرات وایده های تازه وتجربیاتشان ، جنبش را غنی تر ازپیش در سازمان دادن گفتمان آزادی خواهی وبرابرطلبی سوسیالیستی در ایران وجهان یاری کنند.