|
در بسیاری از کشورهای «مشتری» FMI، دستکم نیمی از وام های دریافتی صرف تغذیه مردم می شود و این نسبت برای دو دهک پایین جمعیت از این هم بیشتر است. افزایش خیلی زیاد بهای مواد غذایی می تواند موجب بروز تظاهرات، شورش و حتی انقلاب شود. این خطری است که نمی باید آن را دستکم گرفت |
|
درجه تأثیر و اهمیت سیاسی اعتصابِ خردهمالکان کاملاً منوط به جایگاه و اهمیتی است که در نسبت با سرمایه بزرگ دارد. برای مثال در اعتصاب سراسری کامیونداران در سال ۹۷، سیستم حمل و نقل کالایی کشور به شکل بارزی مختل و سبب خسارات و اختلالات زیادی در بخشهای مختلف اقتصادی شده بود.
|
|
برای گذار به سوسیالیسم باید دو اصل مشخص دموکراسی کارگری حفظ شود: حق فراخوانی تمام نمایندگان کارگری و محدودیت شدید بر سطح دستمزد آنها. هیچ یک از این دو اصل دموکراسی کارگری در چین که حزب کمونیست به هیچ کسی جز خود پاسخگو نیست، اعمال نمیشود.
|
|
در بخش دوم ابتدا، ادعای پیشین خود را در باب عاملنبودن نوکیسهها طرح میکنم و از طریق خوانشی دیالکتیکی میکوشم پاسخ دهم که چرا این قشر- طبقه سهمی در تولید ثروت ندارند و انگلوار از بدن میزبان تغذیه میکنند،
|
|
با افزایش بهای نفت ناشی از اِعمال تحریم علیه روسیه، دولت جوزف بایدن از زمان آغاز جنگ اوکراین به بررسی نزدیک شدن به ونزوئلا پرداخته است. اما، برای پاسخگویی به تقاضای جهانی، شرکت نفت ونزوئلا می باید در حدی گسترده در اکتشاف و حفاری های جدید سرمایه گذاری کند
|
| داب میتوانست ایدههای مارکسیستی را به زبانی بیان کند که برای غیر مارکسیستها هم قابلدرک و فهم باشد و همین قابلیت در جذابیت این ایدهها در محیطهای دانشگاهی غربی بسیار مؤثر واقع شد. البته نوشتههای داب دربارهی توسعهی اقتصادی در شوروی سابق همچنان درمیان بهترین و جامعترین بررسیهایی است که حتی امروزه در دست داریم.
|
|
بیتکوین، قدیمیترین و پرطرفدارترین رمزارز، طی یک هفته بیش از 16 درصد و در شش ماه گذشته بیش از 50 درصد سقوط کرده است. اگر ارزش آن همچنان سقوط کند، بسیاری از مردم عادی که به این باور رسیده بودند رمزارز مسیرشان به سوی امنیت مالی است، از هستی ساقط میشوند.
|
| در مواجهه با مشکلات فراوان ناشی از «سه ویژگی عملکرد» ارزهای دیجیتال، چندین کشور به سمت یک راهحل نسبتاً عملگرایانه حرکت کردهاند: ممنوع کردن آنها. چشم گیر ترین تصمیم ها در چین گرفته شد. |
|
درکلیت خود، روایت توزیع درآمد در ترکیه در واقع شبیه توزیع درآمد در دیگر کشورهاست. از سویی شاهد انباشت درآمد در میان یک درصدیها هستیم و از سوی دیگر، 50 درصد پایینی جامعه با وضعیت درآمدی نامشخصتری روبرو هستند.
|
|
صرفنظر از کارل پولانی که نقدی نافذ و رادیکال از اقتصاد بازار ارائه و تأکید کرد که بازار خودتنظیمگر اگر به حال خود رها شود طبیعت و انسان هر دو را ویران میکند، مایکل کالسکی نشان داد اشتغال کامل دستکم بهلحاظ سیاسی پایدار نیست؛
|
|
اگرچه ایران تنها کشوری نیست که تولید ناخالص داخلیاش در 1399 در مقایسه با سال 1386 کاهش یافته، ولی کشوری است که در میان 51 کشور کمترین میزان رشد را از سال 1358 تا 1399 داشته و درضمن میزان سقوط اقتصادی از سال 1386 به بعد از تمام کشورهایی که رشد منفی داشتهاند، بسیار بیشتر بوده است.
|
|
اعتقاد کارل مارکس به مفهوم «گرایش یا جهتگیری نزولی نرخ سود» مدتهاست که به یکی از مناقشهبرانگیزترین ارکان و اجزای نظریه مارکس و ایضا نظریه مارکسی بدل شده است. این مفهوم تفاسیر در حالِ تکوینی را پر و بال داده که معارض یکدیگرند و «بازسازیهای» نظریای را پدید آورده است که نقیض هم هستند.
|
|
گروندریسه هنوز از محبوبترین متون مفسران مارکس بهشمار میآید. برخی نویسندگان استدلال میکنند که بهاصطلاح «قطعهی ماشینها» سندی است محوری برای نظریهی مارکسی «فروشکستهای» سرمایهداری، نوعی «نظریهی فروپاشی» سرمایهداری،
|
|
از بهار گذشته انگلستان دچار کمبود نیروی کار است. حمل و نقل، کشاورزی، صنعت، رستوران داری و... بسیاری از بخش های دیگر از گزند این کمبود در امان نمانده و این امر به ویژه در بخش هایی که عادت به این داشته اند که روی نیروی کار اروپایی با دستمزد پائین حساب کنند، بیشتر است.
|
|
قصد ما در این مقاله به چالشکشیدن این مدعاست که خودکارسازی تولید و پرداخت درآمد پایه میتواند راه گذار از جامعهی پساکار به جامعهای پساسرمایهداری را هموار کند. چنانکه نشان خواهیم داد، این دورنما عمدتاً در آثار پل میسون، نیک سرنیک و آلکس ویلیامز به چشم میخورد،
|
|
تولید استوار بر سرمایه، به همان گونه که از سویی پدیدآورندهی صنعت فراگیر ــ یعنی کار مازاد، کار آفرینندهی ارزش ــ است، از سویی دیگر نیز نظامی از استثمارِ عام خصلتهای طبیعی و انسانی ایجاد میکند، نظامی از سودمندی عام، که حتی علم نیز بهمثابهی حامل آن، همانند همهی خصلتهای جسمی و روحی دیگر جلوه میکند
|
|
میدانیم که ثروت و امتیازات توانگران عمدتاً ناشی از کار رایگان طبیعت و کارِ ارزان کارگران است. شاید پرسش اساسیتر این باشد: چرا وقتی ثروت و امتیازات توانگران به خطر میافتد دقیقاً همان آدمهایی که «بهدردنخور» به شمار میروند باید آنها را نجات دهند؟
|
|
کتاب جنگهای تجاری، جنگهای طبقاتیاند نگرشی موشکافانه به اقتصاد جهانی است که بر مبنای تحلیلی دقیق و شرحی روشن فراهم آمده است. این کتاب بررسی بسیار خوبی از نیروهایی است که در پس تنشها و تجارت جهانی وجود دارند ــ هر چند نویسندگان در نهایت تعریفی از نظامی بدیل به دست نمیدهند.
|
|
نزد مارکس پول یک «نشانهی صِرف» نیست، بلکه فرانمود و واقعیت همهنگام است: پیوستار اجتماعیِ شیئیتیافتهی افرادِ مجزا و منزوی. «پول خود {همهی} همبودی اجتماعی است و همبودی دیگری را بر فراز خود تاب نمیآورد.
|
|
ما در وضعیتی هستیم که والاستریت، الگوی سفتهبازی و معاملات نهانی فاسد که همواره ذاتا مخالف مداخله و مقررات دولتی بوده، حالا مخالف رقابت ناعادلانه و خواستار مداخله دولت شده است. بهطور خلاصه، والاستریتبتس علنا کاری را میکند که والاستریت در دههها در خفا انجام داده است
|
|
در حالی که بدواً سیر تحول چین بر مبنای مدل رشد فزاینده مبتنی بر صادرات قرار داشت بهویژه در خلال ده سال اخیر مصرف داخلی انبوهوار گسترشیافته اهمیت بیشتری پیدا کرده است حکومت چین بهطور تدریجی از مدل رشد با سمتگیری نوین حمایت میکند که از افزایش قدرت خرید طبقهی متوسط داخل کشور برای تقلیل وابستگی تاکنونی چین به صادرات استفاده کند. |
|
در ابتدا مفهوم پول همچون برساختی نظری بهنظر میرسد: زیرا از آنجا که کالاها بهمثابهی ارزشْ همارز هستند، پس نتیجه میگیریم که هر کالا در رابطهای کمّی با همهی کالاهای دیگر قرار میگیرد و نه در رابطهای کیفی. |
| اقتصاد بایستی کاملا رک و پوست کنده باشد علم اقتصاد دربارهی این است که چگونه کار میکنیم، چه چیزی تولید میکنیم، آنچه تولید میکنیم چگونه توزیع میشود و سرانجام چگونه از آنچه تولید کردهایم استفاده میکنیم. علم اقتصاد دربارهی این است که چه کسی چه کاری انجام میدهد، چه کسی چه چیزی به دست میآورد و با آن چه میکند» |
|
«دیالکتیک در فهم مثبت آنچه هست، در آنِ واحد نفی و نابودی اجتنابناپذیرِ آن را تشخیص میدهد؛ چراکه هر صورتبندی انکشافیافتهی تاریخی را در حال حرکت و در وضعیتی سیال مینگرد و ازاینرو، به جنبهی گذرای آن پی میبرد؛ چراکه تحت تأثیر هیچ چیز نیست و ذاتاً نقاد و انقلابی است.»
|
|
هرچه که ادعاها درباره خصوصیسازی باشد واقعیت این است که در ایران هم اجرای این سیاست تاریخی 30 ساله دارد و در این مدت، اطلاعات گرانقیمتی داریم که میتواند و باید در ارزیابی از این سیاست مورد استفاده قرار بگیرد.
|
|
مهندسی مالی در حال جانشین شدن مهندسی صنعتی است. بیش از ۹۰ درصد درآمد شرکتهای بزرگ آمریکایی برای بالا بردن ازرش اوراق بهادار کمپانیها از طریق پرداخت بهرهی اوراق بهادار به سهامداران و بازخرید سهام اختصاص داده شده است. خیلی از کمپانیها حتی برای خرید سهام خودشان قرض میگیرند |
|
جهان در حال آغاز تغییری پارادایمیک در درک نقش و حدود قدرتهای محلی در شکلدهی به اقتصادهای محلی است. چیزی که زمانی شبیه به یک برنامهی رادیکال حاشیهای در دولتهای محلی به نظر میرسید در حال تبدیل شدن به شیوهای نوین برای چگونگی کنشهای دولتهای محلی در حوزهی اقتصاد و در راستای مساواتطلبی بیشتر است.
|
|
تحلیل مارکسیستی هرگز به اندازهٔ امروز موضوعیت و اهمیت نداشته است. آنهایی که فکر میکنند فنّاوری امروزه به مرحلهای رسیده است که دیگر با استفاده از ابزارهایی که مارکس در اختیار ما گذاشت (مانند نظریهٔ ارزش مبتنی بر کار اجتماعی)، قابل درک نیست، کاملاً در اشتباهاند.
|
| وقتی پای مذاکرات جدی دستمزد و توافق بر سر اعداد و ارقام رسید، سبد و نرخ توافق شده بر سر آن، کنار گذاشته شد و دولتیها مصرانه ایستادند و گفتند: به بیش از ۲۶ درصد افزایش رضایت نمیدهیم! این ایستادگی منجر به این شد که نمایندگان کارگری شورا، مصوبه مزدی ۹۹ را امضا نکنند و هنوز هم بر این باور هستند که مزد ۹۹، غیرقانونی است و باید ابطال شود. |
|
زیرا کار کشاورزی کاری است که در آن آفرینش ارزش اضافی بهلحاظ مادی قابل لمس بهنظر میرسد، و صرفنظر از فرآیندهای گردش ــ فیزیوکراتها از انگیزههای پُرشمار دیگری برخوردار بودند که ‹علت و زمینهی› درکشان را توضیح میدهد. |
|
سودِ «کارخانهدار»، یعنی سرمایهدار منفرد، همواره سود نسبی، همواره سودِ منتج از واگذاری، همواره مشتق از مازادِ قیمتِ کالا نسبت به ارزش واقعیاش و ناشی از فروشش به قیمتی بالاتر از ارزش آن است. بنابراین، اگر همهی کالاها بنا بر ارزششان فروخته میشدند، هیچ سودی وجود نمیداشت. |
|
هدف از این یادداشت کوتاه، معرفی اثر مهم و برجستهی مارکس، «نظریههایی پیرامون ارزش اضافی»، و ارزیابی جایگاه آن در منظومهی فکری او نیست، بلکه فقط اعلام خبر شروع ترجمهی جلد اول آن و شیوهی ارائهی این ترجمه است. توضیحات کوتاهی نیز که دربارهی این اثر بهدنبال خواهند آمد، |
|
فرهنگ کسب سود بدون کار و زحمت، بدون خلق ارزش، از راه کسب رانت و بهره و مزایای سرمایهای ناشی از سهام به فرهنگ غالب بهویژه در میان طبقهی متوسط تبدیل میشود و این امر حیات درازمدت اجتماعی را تهدید و تخریب میکند انبوه میلیونی مالباختگان بورس پتانسیل اعتراضی جدیدی به پتانسیلهای موجود در جامعه خواهند افزود
|
|
یکی از پیآمدهای پیشرویهای تهاجمی دیدگاه نولیبرالی در چند دههی اخیر این بود که عدالت در پیشگاه ادراکات نهچندان روشنی از «کارآیی» اقتصادی قربانی شد. نه فقط در کشورهای پیرامونی فقر و نداری و نابرابری شدت گرفت بلکه، برخلاف ادعاهای نولیبرالها، حتی در کشورهای از لحاظ اقتصادی پیشرفته نیز شاهد گسترش فقر و نابرابری بودهایم.
|
|
در آغاز واپسین دههی سدهی بیستم، حرکت رو به پیش جوامع پساسرمایهداری مسدود شده و مفاهیم سوسیالیسم که در نظریهی مارکسیستی پایه دارد، متعاقباً زیر سوال رفته است. آشوبِ حاصل هم فرصت و هم نیاز به بازبررسی نظریهی اقتصاد سوسیالیستی را ایجاد میکند.
|
|
طراحی و اجرای سیاستهای اقتصادی تورمستیزانه بدون تحقق دگرگونیهای بنیادی در الگوی توزیع قدرت سیاسی اصولاً هیچ شانس موفقیتی برای مهار تورم مزمن در اقتصاد ایران نخواهند داشت. انقباض تقاضای کل و انبساط عرضهی کل اقتصاد کلان و ازاینرو مهار امواج تورمی در اقتصاد ایران گرچه مستلزم طراحی و اجرای سیاستهای اقتصادی مناسب است اما چنین سیاستهایی نیز بستر سیاسی متناسبی را میطلبند.
|
|
این روزها شاهد رشد ارزهای دیجیتال هستیم که تمام ویژگیها و تناقضات پیشگفته را به حد اعلای خود میرساند و قطعا این هم پایان ماجرا نخواهد بود. تناقض مندرج در کالا از شکل بسیط همارز آن تا شکل ارزهای دیجیتال امروزی به شکل سرسامآوری در حال رشد و اوجگیری و در عینحال از شکلی به شکل دیگر در حال رفع و انحلال است. |
|
من برآن سرم که اولا باید سامانه ارز نیمائی جمع شود و در ثانی، نهادهای نظارت گر هم باید اندکی بهتر عمل کنند و بعلاوه دولت فخیمه برای کاستن از شرایطی که به فرارسرمایه از ایران منجر می شود مساعدت کند. بهای دولتی دلار هم فقط و فقط از سوی دولت و برای واردات کالاهای اساسی که درداخل کمبود داریم و تنها برای رفع آن کمبود ونه بیشتر مورد استفاده قراربگیرد
|
| کاربرد طرحهای بازتولید، عموماً برای نشان دادن این است که چگونه شکلهای اقتصادی ارزش (و نیز ارزش اضافی) بازتولید جامعه بهسان سازمان تولید و مصرف انسانی ارزشهای مصرفی را مشروط میکند. کتاب دوم کاپیتال مسیری را برای بررسی نرخ سود بهعنوان متغیر تعیینکننده انباشت و نیز بحران در مجلد سوم باز میکند.
|
|
یک کالا، در نگاه نخست، چیزی بدیهی و پیشپاافتاده بهنظر میرسد. چیزی یا شیئی است مانند میز، کتاب، هواپیما، تفنگ و غیره که بهخودیِخود سؤالی برنمیانگیزد. چیزی است مثل همهی چیزهای دیگر که بهعنوان محصولِ کار انسان همیشه وجود داشته و در حیات و زندگی روزمرهی انسان نقشی، کوچک یا بزرگ، ایفا کرده است. |
|
پس از نزدیک به سه دهه کشوقوس رفتن با ایدهی حذف صفرها از پول ملی، سرانجام دولت و مجلس به توافق رسیدند که چهار صفر از پول ملی حذف شود. این که چرا دولت در این شرایط بحرانی تصمیم گرفت چنین برنامهای را دوباره به جریان بیندازد برای من روشن نیست. تا به همین جا مدافعان این سیاست اندر فواید آن سخن گفتهاند و اینجا و آنجا هم مخالفان زبان به انتقاد گشودهاند. |
|
در هنگام قرنطينه خانگي، چگونه مي توان يک دستگاه ورزشي پياده روي خانگي، وزنه برداري، چمن زن، صندلي براي دراز کشيدن، باربکيو يا خمير مجسمه سازي براي سرگرم کردن کودکان خريد؟ براي ميليون ها تن افرادي که در خانه محصور شده اند، پاسخي ٦ حرفي وجود دارد: «آمازون». اين نام در دوران شيوع جهاني ويروس کورونا، به رغم اخطارهاي مقامات ، مانند غول چراغ جادو ظاهر مي شود و شماره يک جهاني فروش آنلاين خواست هاي گوناگون مردم را برآورده مي سازد.
|
|
یکی از ارکان مهم نظام سلامت نحوهی تأمین مالی هزینههای سلامت است. منابع مالی سلامت عمدتاً از طریق منابع عمومی دولت، بیمههای اجتماعی، بیمههای خصوصی و پرداخت مستقیم افراد تأمین میشود. در ایران نیز شیوههای تأمین مالی، ترکیبی از همین چهار روش است. منابع دولتی و بیمههای اجتماعی را هزینههای عمومی سلامت و بیمههای خصوصی و پرداخت مستقیم افراد بخش خصوصی سلامت محسوب میشوند.
|
| ویروس کرونا اقتصاد جهان را تهدید میکند. سیاستهای فاصلهگیری اجتماعی، که برای مقابله با شیوع بیماری اهمیت مبرم دارد، باعث شده تا تقاضا در بخشهایی چون حملونقل، رستورانها، هتلها و سرگرمیهای اجتماعی کاهش یابد و صنایع دیگر هم بهسبب اختلال در زنجیرهی عرضه نمیتوانند به کارشان ادامه بدهند. انتظار میرود لطمهی مستقیم به تولید کوتاهمدت باشد، |
|
اولین قاعدهی رکودهای سنتی این است: دربارهی رکود حرف نزنید. بیتردید، این توصیه دلیل و منطقی دارد؛ رکودهای اقتصادی نه تنها بر آمار و ارقام اقتصادی بلکه بر احساس مصرفکننده مبتنی هستند. حرف زدن از رکود مردم را نگران میکند و احتمال وقوع رکود را افزایش میدهد. اما رکود انواع دیگری هم دارد، رکودهایی که به اندازهی کافی از آنها حرف نمیزنیم. قواعد این رکودها متفاوت است.
|
|