باز هم چند کلامی در بارهء ادامهء کار در تشکل های کمونیستی

 

برای تسهیل و تلخیص، این کوشش را به دو بخش تقسیم می کنم

 

بخش اول: در باب بلحاظ کمونیستی در کجای کاریم؟

 

بخش دوم: در باب چه می توانیم بکنیم؟

 

در باب در بلحاظ کمونیستی در کجای کاریم؟ پاسخ ساده است. در مقیاس کلان، سر جای اول. همان جائی که بودیم. همان جائی که رفیق ما سلطانزاده بود. همان جائی که رفیق ما ارانی بود. همچنان در تکاپو برای سازماندهی سازمان سیاسی سراسری طبقهء کارگر ایران. در طول این سال ها نظام سرمایه داری تقریبا بر سراسر کرهء ارض؛ بجز عمق دریاها، جنگل های انبوه و کوه های مرتفع!؛ حاکم شده است اما طبقهء کارگر ایران برغم عرض و طول و عمق و ارتفاع کیفا متفاوت با یک قرن پیش (فردای انقلاب مشروطیت) و حتی نیم قرن پیش (فردای «پیروزی» کودتای بناپارتیستی امپریالیستی بیست و هشتم امرداد ماه) از سازمان سیاسی، مستقل و پایدار سراسری خود کماکان بی بهره است. عدم حضور سیاسی طبقهء کارگر ایران در شکلگیری قدرت در فردای جمهوری اسلامی، فاجعه بار خواهد بود. تجربهء شکست انقلاب بهمن ماه در اثر عدم حضور سیاسی طبقهء کارگر ایران، در فردای در هم شکستن ماشین دولتی نظام شاهنشاهی، عبرت انگیز و فراموش نشدنی ست. شاید برای اینکه بهتر بفهمیم واقعا در کجای کاریم رجوع به آثار لنین در سال های هزار و هشتصد و نود شش میلادی بی فایده نباشد. در دورانی که اگر چه پرولتاریای جامعهء نیمه فئودال-نیمه سرمایه داری تزاری، وزن اجتماعی طبقهء کارگر امروز ایران را نداشت اما برای برون رفت از فقر و فلاکت حاکم بر شهرها و روستاها، در سراسر «قاره»ی تحت حکومت «تزار»، طبقهء کارگر روسیه با تشکیل حزب سوسیال دموکرات به وظایف «ملی» خود (در انقلاب های هزار و نهصد و پنج، هزار و نهصد و دوازده و نهایتا در انقلاب دوقلوی هزار و نهصد و هفده) نهایتا با درهم شکستن ماشین دولتی بورژوازی و کسب قدرت سیاسی،  دوش بدوش دهقانان و سربازان پاسخ داد.

 

 در ایران امروز، چون روسیهء آنروز، با استقرار سرمایه داری جهانی و استقرار تمام و عیار روابط سرمایه داری عقب ماندهء انگلی ِبومی ایران، از یک سو طبقهء کارگر از رشد بی سابقه ای برخوردار شده است و از سوی دیگر امروز در ایران، اکثریت جوانان فاقد سرمایهء کشور، از رشد کمی و کیفیت آموزش و تخصص بی سابقه ای برخوردارند. طبق آمار منتشره، طبقهء کارگر و خیل بیکاران فاقد سرمایه در ایران امروز، اکثریت قاطع جمعیت جوان و باسواد در سراسر کشور می باشند. در شرایطی که فقر و فلاکت؛ در اثر توزیع نامناسب ثروت؛ در سراسر ایران بیداد می کند، در شرایطی که فساد اداری، ارتشاء، خود فروشی، تن فروشی، واسطه گری، خوش نشینی، خشونت و انواع تبعیضات و شکنجه های روانی و جسمی و اقسام جنایات دولتی در سراسر کشور بیداد می کند، خواست آزادی، برابری و عدالت، خواست عبور از تمامیت نظام بحران زی جمهوری اسلامی و خواست حاکمیت مستقیم ملل ایرانی بر سرنوشت خویش، سراسر ایران را در می نوردد. در چنین شرایطی خواست تشکیل ستاد سیاسی سراسری پرولتاریای ایران، به مثابه شرط لازم برای حضور سیاسی طبقهء کارگر ایران در صحنهء سیاسی آیندهء کشور و بتبع آن عرضهء عمومی برنامهء حداقل طبقهء کارگر ایران بمثابه تنها راه «ملی» و ممکن رشد در سراسر این فلات پهناور، می رود تا به خواست اقشار مختلف طبقهء کارگر این میهن ستمدیده تبدیل گردد. زنده باد طبقهء کارگر ایران.

 

اما در باب چه می توانیم بکنیم؟

 

 بحث به این سادگی نیست. اگر در قرن بیستم بودیم در بهترین حالت، با درسگیری از تجربیات رفتگانمان در ایران و روسیهء تزاری و چین و ماچین، همان می کردیم که در تجربه های دیگر از جمله انقلاب بهمن ماه؛ در پنج روزی که ایران را تکان داد؛ با درهم شکستن ماشین دولتی بورژوازی سلطنتی ایران کردیم. اما از آنجائی که در کرهء ارض انقلابی جهانی صورت گرفته است و این سیارهء آبی را به دهکده ای کوچک، تبدیل کرده است، روند تشکیل ستاد سراسری پرولتاریای ایران از تسهیلات نوینی بهره مند گردیده است. این امکانات ارتباطی بین المللی می توانند به مثابه «شرط»ی نوین، ارتباطات مستقیم و حتی روزمرّهء ما در این راستا را دستخوش تحول کیفی نماید و بمثابه موتوری روند تشکیل این سازمان سراسری را تسهیل و تسریع نماید. متاسفانه این انقلاب مثبت ارتباطی؛ تنها بخاطر عدم بکارگیری صحیح آن؛ گاه خود بمثابه عامل کُند کننده وارد روند «تدارک» این سازمان سیاسی سراسری کمونیستی می شود.

 

از نظر من کمونیست های امروز ایران ضمن آگاهی به این انقلاب ارتباطات و استفادهء «حداکثر»ی از این امکانات، شایسته است تا در روند تشکیل ستاد سراسری طبقهء کارگر ایران به این نکته توجه ویژه داشته باشند که استفادهء «تمام و کمال» از این امکانات تکنولوژیک ِتحت کنترل سرمایه داری جهانی، الزاما کمونیستی و ممکن نخواهد بود. بخاطر اهمیت و پیچیدگی استفاده از این انقلاب جهانی ارتباطی و استفادهء بهین دیالکتیکی از این امکانات ارتباطی، به چند مثال مشخص خواهم پرداخت. در اثر ظهور این امکانات، هستند رفقائی که با ایجاد یک سایت انترنتی و برگزاری جلسات پالتاکی، قصد ایجاد یک سازمان پرولتری «پولادین» نموده اند! هستند رفقائی که با این انقلاب جهانی به این فکر افتاده اند که در دورانی که در خارج از کشور، هر لحظه که اراده کنیم، می توانیم با هم بنشینیم و در همهء موارد به بحث و بررسی بپردازیم، ایجاد یک مرکزیت چه الزامی خواهد داشت؟ بخشی از همین رفقای آشنا به این انقلاب ارتباطی می پرسند: آیا در شرایط امروز جهان، وجود یک مرکزیت حتی دموکراتیک، ناقض آزادی، دموکراسی مستقیم و مشارکت جمعی کمونیست ها نخواهد بود؟

 

رفقا از نظر من استفاده از این همه امکانات (که رفقای ما در قرن گذشته، حتی تصور وجود آن را نمی کردند!) تا آنجائی برای ما مجاز و ممکن خواهد بود که سه اصل کمونیستی زیر را دچار خدشه نگرداند و به زیر ِعلامت سئوال نبرد

 

 یکم: رعایت مسائل امنیتی

دوم: لزوم شکلگیری برنامهء زمان بندی شده در هر مجمع عمومی

سوم: سازماندهی واحدهای پایه، آموزش، بحث عمومی، تصمیم گیری جمعی و عمل کمونیستی

 

خوب در رعایت این سه اصل می بینیم که با همهء اهمیتی که این انقلاب ارتباطات در سازماندهی سیاسی و سراسری پرولتاریای ایران برخوردار است اما استفادهء حداکثری از این همه امکانات (در داخل و خارج از کشور و البته هر یک بدلائل خاص خود) ناممکن خواهد بود. بعبارتی کنگره های ما که محل بحث و سیاست گذاری های کلان کمونیستی هستند «نمی توانند» و به عبارت دقیقتر برای رعایت مسائل امنیتی، «نباید» عمومی و انترنتی باشند. جلسات واحدهای پایهء کمونیستی که محل بررسی دقیق سیاست های عمومی، پیاده کردن و پیشبرد دائمی این سیاست ها در محل کار و زندگی کمونیست ها می باشند،  نباید عمومی و علنی باشند. آموزش هسته ها و واحدهای ما که بر مبنای نیاز محلی؛ بر مبنای ترکیب کمونیست های هر محل؛ تنظیم می شوند، نمی توانند عمومی و علنی و مفید برای همه باشند.

 

خوب اگر در این موارد از این انقلاب تکنولوژیک که برخی دنیای «مجازی» می نامندش و دستاوردهای آن نمی توانیم استفاده کنیم پس در چه زمینه هائی قادر به استفاده از آن خواهیم بود؟

 

از نظر من از این امکانات به بهترین وجه برای تشکیل فوروم های دموکراتیک ِو حتی طبقاتی ِبحث و گفتگو، سمینارهای مجازی، مناظره های مجازی، تبلیغ نظرات سیاسی و برنامهء «ملی»  پرولتاریای ایران، آموزش عمومی سه منبع و سه جزء کمونیسم، در محافل و مدارس کمونیستی ِعمومی و سراسری استفاده نمائیم. از نظرمن بزرگ تهدید ِجنبش کمونیستی امروز ایران، تبدیل شدن به یک محفل مفسّر جهان خارج از ذهن، در اثر حل شدن در «مبارزات» انترنتی مجازی عمومی فورومی و نفی تئوریک برنامه و مرکزیت سیاسی از یک سو و از دیگر سو، تبدیل شدن به یک فرقهء مذهبی از طریق مرزبندی غیر واقعی با این امکانات تکنولوژیک و عدم استفادهء درست از این امکانات به دلائل عدم توان حل دیالکتیکی مسائل امنیتی و استفادهء اصولی از این امکانات در کار کمونیستی ست.

 

به عبارت دیگر امروز طبقهء کارگر ایران برای «ظهور» در صحنهء سیاسی و اجتماعی ایران، بمثابه یک طبقهء قائم به برنامهء سیاسی حداقلی ملی خود، شایسته است تا با دو فوریت از تمامی تجربیات کمونیستی قرن گذشته برای مبارزه با پلیس سیاسی (بطور عمده برای ادامهء مبارزه در داخل ایران) و تمامی تجربیات فورومی قرن حاضر برای تبلیغ، ترویج و حتی سازماندهی مبارزات خود؛ بویژه در خارج از کشور؛ استفاده نماید.

 

از این رو اگر چه برای شکلگیری قدرت سیاسی، من تنها به سازماندهی شورائی، آنهم همیشه و در همه جا باور دارم اما نخست حوزه های مختلف فعالیت اجتماعی را از یکدیگر تفکیک می کنم و سپس با تفکیک این حوزه های مختلف مبارزه، شکل مناسب سازماندهی در هر این حوزه ها را مورد بحث و بررسی قرار می دهم. از این رو در پایان به مثابه نوعی تنظیم رابطهء حداقلی کمونیستی، به اساسنامهء پیشنهادی سازمان کارگران انقلابی ایران در راستای همگرائی کمونیستی جهت تشکیل سازمان سیاسی سراسری طبقهء کارگر ایران می پردازم. چه در این مقطع و با این همه امکانات ارتباطی و این همه گستردگی کمی و کیفی طبقهء کارگر ایران و تفاوت اشکال ممکن مبارزه در داخل و خارج از کشور، کمونیست های ایران برای ارائه و اجرای یک برنامه در مقیاس ملی، به سازماندهی مخفی و علنی انواع تشکل های صنفی و سیاسی پایدار طبقهء کارگر ایران؛ در داخل و خارج از کشور؛ نیاز دارند. بی تردید سازمان کارگران انقلابی ایران یکی از این تشکل های سیاسی ست. سازمان سیاسی که در پروسهء مبارزه بر علیه استبداد و نابرابری، برای برقراری عدالت اجتماعی، به لزوم دوری هر چه بیشتر از محفل گرائی و فرقه گرائی و هر چه حزبی تر کردن اساسنامهء سازمان خود رسیده است. از این رو اگر خود را به مثابه یک کمونیست، جزئی از دریای طبقهء کارگر ایران، در اقیانوس پرولتاریای جهانی می دانیم، برای ادامهء کار همگرای کمونیستی در راستای تشکیل سازمان سیاسی سراسری طبقهء کارگر ایران، شایسته است تا به دور از خود محوربینی و سکتاریسم، به مثابه جزئی از ستاد سیاسی سراسری طبقهء کارگر ایران، در این اساسنامه؛ که کارپایهء تنظیم روابط درونی اعضای سازمان خواهد بود؛ به هر چه حزبی تر کردن این روابط توجه داشته باشیم. از این رو بی تردید در نوشتن این اساسنامه می بایستی به این نکته توجه کافی داشته باشیم که از طرح مقولاتی که چه درسطح جنبش کمونیستی و چه در سازمان کارگران انقلابی ایران، کماکان مورد بحث و گفتگو هستند، بطور همه جانبه چشم پوشی نمائیم.  با این ملاحظات و در نظر گرفتن سه اصلی(یکم: رعایت مسائل امنیتی، دوم: لزوم شکلگیری برنامهء زمان بندی شده در هر مجمع عمومی، سوم: سازماندهی واحدهای پایه، آموزش، بحث عمومی، تصمیم گیری جمعی و عمل کمونیستی) که نباید خدشه ای در آنها ایجاد شود، سعی در بازنویسی اساسنامهء پیشنهادی شما به کنگرهء شانزدهم می نمایم

 

پیش نویس اساسنامه جدید سازمان کارگران انقلابی ایران - راه کارگر

سند پیشنهادی به کنگره شانزده سازمان

 

نام : سازمان کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر )

تاریخ تاسیس : 4 تیر ماه 1358

هویت : سازمان کارگران انقلابی ایران ( راه کارگر ) سازمانی است کمونیستی ، که برای برچیدن نظام سرمایه داری و محو مناسبات مبتنی بر استثمار انسان از انسان و نابرابری های سیاسی ، طبقاتی ، فرهنگی ، ملی و جنسی مبارزه می کند و گذار به سوسیالیسم، نفی دولت و حاکمیت مستقیم مردم را آلترناتیو خود می داند .

-------------------------------------------------------------------------

شرایط عضویت :

1- داشتن حداقل 18 سال سن

2- فعالیت تشکیلاتی ، سیاسی و اجتماعی در راستای اصول سه گانهء برنامهء سازمان، در حد توان و امکانات خود

3- پذیرش حداقل سه بند اساسی از برنامه سیاسی سازمان ، که عبارتند از :

الف ) اعتقاد به سوسیالیسم به مثابه آلترناتیو نظام سرمایه داری.

ب ) جدائی ناپذیر دانستن سوسیالیسم از آزادیهای بی قید و شرط سیاسی، در حوزه های فردی و اجتماعی ، پذیرش حق رای همگانی و انتخابی و دوره ای بودن تمامی مسئولین مملکتی، دمکراسی مستقیم مبتنی بر مشارکت مستقیم مردم از طریق انجمن ها و کمیته ها و شوراها و سندیکاها و سازمان ها و احزاب و تعاونی ها در تولید و توزیع

ج ) مبارزه برای سرنگونی کلیت جمهوری اسلامی توسط یک انقلاب مردمی بمثابه پیش شرط استقرار آزادی و برابری و کوشش در راه تحقق عدالت اجتماعی در ایران.

**************************

تبصره یک : برای عضویت در سازمان ، لازم نیست متولد ایران یا شهروند آن بود .

تبصره دو : عضو سازمان نمی تواند همزمان عضو سایر احزاب باشد .

 -----------------------------------------------------

ابزارهای سیاست گزاری کلان در سازمان

1- کنگره :

عالی ترین ارگان تصمیم گیری در سازمان ، کنگرهء سازمان است که در حال حاضر سالی یکبار برگزار می شود و کلیه اعضای سازمان می توانند در آن شرکت کنند. در صورت کثرت اعضای مایل به حضور در کنگره و عدم امکان برگزاری آن به صورت مجمع عمومی ، شرکت کنندگان کنگره به شیوه نمایندگی از طرف واحدها و تشکیلاتهای محلی خود انتخاب خواهند شد .

وظایف کنگره عبارتند از : اصلاح یا تغییر برنامه و اساسنامه سازمان – تصویب اسناد و قرارهای سیاسی و تشکیلاتی - بررسی و نقد عملکرد سیاسی و تشکیلاتی کلیه نهادهای سازمان – انتخاب اعضای دو نهاد انتخابی سازمان ، یعنی : کمیته مرکزی و کمیسیون نظارت و بررسی شکایات .

2- رفراندم

رفراندم یا همه پرسی به مثابه شکلی از دمکراسی مستقیم، یکی از ابزارهای تصمیم گیری و تامین مشارکت همگانی اعضای سازمان است . در شرایطی که مصوبات تا کنونی کنگره های سازمان ، صراحت لازم را در مورد یک مسئله سیاسی یا تشکیلاتی مهم نداشته باشند، به درخواست هر یک از دو نهاد انتخابی سازمان و یا به درخواست یک سوم اعضای سازمان، می توان اقدام به برگزاری همه پرسی نمود.

3- مجمع وسیع اینترنتی :

با هدف تعمیق دمکراسی مشارکتی و دخالت مستمر اعضای سازمان در نظارت بر عملکرد نهادهای سازمان و نیز بحث در مورد مسائل سیاسی مهم (پیش از موضع گیری علنیبطور روتین کنفرانسها و نشستهای اینترنتی برگزار می شوند . مجامع عمومی اینترنتی ، هم می توانند جنبه آموزشی ، مشورتی و رایزنی داشته باشند و هم در مورد مسائل سیاسی مهم ، حکم یک نشست مشورتی فوق العاده برای تصمیم گیری را ایفا کنند . نشستهای اینترنتی موقعی نقش یک نشست فوق العاده مشورتی را بازی می کنند که یکی از دو نهاد انتخابی سازمان و یا یک سوم اعضای سازمان درخواست چنین نشستی را برای تصمیم گیری در یک یا چند مورد مشخص، داشته باشند .

 

 --------------------------------------------------------------------------

نهادهای سازمان :

1- کمیته مرکزی

کمیته مرکزی ، نهاد هماهنگ کننده سراسری سازمان است که مستقیما توسط کنگره سازمان و با رای مخفی انتخاب می شود. هر عضو سازمان بی هیچ قید وشرطی می تواند خود را نامزد عضویت در این نهاد کند. اعضای کمیته مرکزی نمی توانند بیشتر از دو دوره متوالی عضو این نهاد شوند . بعلاوه با هدف تامین مشارت بیشتر زنان در کمیته مرکزی ، در شرایط رای مساوی ، منتخب زن به جای منتخب مرد وارد کمیته مرکزی خواهد شد.

و ظایف کمیته مرکزی عبارتد از :

-اجرای مصوبات کنگره ها، رفراندمها و تصمیمات اکثریت سازمان

- سخنگویی و اعلام مواضع سازمان در مورد مسائل مختلف در فاصله دو کنگره ( تبصره : آندسته از موضعگیریها که مصوبات تا کنونی سازمان در مورد آنها صراحت ندارند باید قبل از انتشار بیرونی از طریق مجمع عمومی مشورتی اینترنتی به بحث گذاشته شده و نظر اکثریت سازمانی در آن تامین شود)

- ایجاد هماهنگی و نظارت بر کلیه نهادها و رسانه های سازمان

- ایجاد نهادها و کمیسیونهایی از میان اعضای داوطلب برای پیشبرد بخشهای گوناگون فعالیت سازمان

- پذیرش عضو جدید و یا تعلیق عضویت افراد و گزارش آن به کنگره سالانه . کنگره مرجع نهایی تصمیم گیری در مورد عضویت و یا اخراج اعضا محسوب می شود .

2- کمیسیون نظارت و بررسی شکایات

این کمیسیون نهادی مستقل از کمیته مرکزی می باشد که مستقیما توسط کنگره انتخاب می شود و هدف آن بررسی کلیه شکایات از عملکرد نهادهای سازمان ، شکایات اعضا از یکدیگر و نظارت بر انطباق عملکرد کمیته مرکزی و کل سازمان با مصوبات سازمانی است . کمیته مرکزی می تواند از اجرای تصمیمات این کمیسیون خودداری ورزد . در چنین شرایطی ، کنگره سازمان رای نهایی را در مورد موضوع مورد مناقشه صادر خواهد کرد .

 

3- واحدهای پایه

در هر محیط کار یا زیستی که حداقل سه عضو سازمان حضور داشته باشند ، واحد سازمانی میتواند شکل گیرد که کلیه اقدامات مربوط به فعالیت خود در محیط کار یا زیست را با برگزاری مجمع عمومی و با تکیه بر نظر اکثریت هماهنگ و به پیش برده ، حق عضویتها و کمکهای مالی را جمع آوری کرده و اعضای جدید را برای پذیرش نهایی به کمیته مرکزی معرفی می کند .

عضو سازمان در صورت عدم تمایل می تواند در واحد پایه محلی سازماندهی نشود و در ارتباط مستقیم با کمیته مرکزی و یا نهاد یا نماینده معرفی شده از سوی آن قرار گیرد . اما در این صورت باید آگاه باشد که موضع رسمی سازمان در آن محیط کار یا زیست را واحد محلی تعیین می کند .

در شهرها و مناطقی که به دلیل کثرت اعضا نتوان فعالیت سازمانی را با اتکا بر یک واحد پیش برد ، میتوان چندین واحد محلی و شهری ایجاد کرد که در این صورت ، کنفرانس منطقه ای با هدف انتخاب یک کمیته هماهنگی منطقه ای و نیز تصمیم گیری در مورد کل فعالیت سازمان در آن منطقه برپا می شود .

تبصره : شکل گیری واحدها و ارتباط آنها با هم و نیز برپایی کنفرانسها و کمیته های شهری و منطقه ای ، تابعی از شرایط امنیتی و الزامات حفظ جان رفقای سازمان است . از اینرو با در نظرداشت میزان این ریسک ، کمیته مرکزی و کنگره سازمان تصمیمات لازم را اتخاذ خواهند کرد .

 

حقوق اعضا ، فراکسیونها و گرایشات نظری و سیاسی

1- هر عضو سازمان در صورت مخالفت با این یا آن موضع سازمان ، می تواند با استفاده از امکانات درونی سازمان، مخالفت خود را در آزادی کامل بیان کند. تنها در موارد امنیتی و اطلاعاتی است که کمیته مرکزی می تواند مانع انتشار یک نظر شود.  طبیعی است کنگره سازمان می تواند این تصمیم کمیته مرکزی را تائید و یا رد کند . از این رو در مواردی که کنگره محدودیتی قائل نمی شود هر عضو و یا فراکسیون سازمان می تواند آزادانه نظرات خود را  تبلیغ و حتی ترویج کند و به گسترش اعضای فراکسیون خویش از میان اعضای سازمان نیز همت گمارد.

2- فعالیت و عملکرد هر عضو یا فراکسیون نباید با اصول سه گانهء برنامه ای سازمان ( شرایط عضویت ) ضدیت داشته باشد . اما در جریان مباحثات تدارکاتی کنگره ( و با یک زمانبندی معین ) این محدویت نیز برچیده می شود و هر فرد یا گرایشی حتی اگر با مبانی کلی برنامه سازمان ضدیت داشته باشد ، می تواند کلیه نظرات خود را در درون سازمان در آزادی کامل به بحث گذارد.

3- موضع و نظر رسمی سازمان در مورد هر مسئله، در کنگره ها و دیگر ابزارهای تصمیم گیری سازمانی ، پس از بحث و تبادل آزادانه اندیشه ها ، با رای اکثریت تعیین می شود . اقلیت سازمانی می تواند پس از تصمیم گیری کماکان به تبلیغ و ترویج نظرات خود بپردازد و در صورت تمایل از اجرای موضع رسمی سازمان خودداری کند و حتی در پیشبرد دگرگونهء  اهداف سه گانهء سازمان (مشروط به اینکه این فعالیت ها از یک سو به حفظ اسرار سازمانی و مسائل امنیتی تشکیلات لطمه نزند و از دیگر سو فعالیت عضو و یا اقلیت های مربوطه با مبانی سه گانه برنامه سازمان ضدیت نداشته باشند) می توانن در درون و بیرون سازمان اقدام نماید.

 

---------------------------------------------------------------------------------------

 

ژوئیه 2011 - تیرماه 1390

        

 بخاطر گرفتاری ها و عدم ویراستاری متن حاضر، از خوانندگان پوزش می خواهم و برای رفقای سازمان کارگران انقلابی ایران آرزوی کنگره ای موفق دارم، هادی میتروی، سی ام تیرماه نود

 

javad.ghassemabadi@no-log.org