آرژانتین
مرکز قاچاق
زنان برای
روسپی گری و کار
اجباری
زمانی
که ماریتا
ورون دختر 23
ساله سوزانا تری
مارکو در سوم
اپریل 2002
ناپدید شد، سوزانا
نمی دانست که
میزان
دادخواهی و
جستجوهای او
برای دخترش تا
چه حد جنجال
آفرین خواهد
شد. یک دهه
جستجو، وی را
به جایی کشاند
که حتی ناچار
شد به شکل یک
روسپی تا
اسپانیا رفته
تا در شبکه
خرید و فروش
سکس اثری از
دخترش بیابد.
ده سال بعد
بلاخره
او همه شواهد
و مدارکی را
که دزدیده شدن
دخترش توسط
شبکه مافیایی
سکس را تایید
می کرد به
دادگاهی در
شهر توکومان
ادائه داد. 13
نفر در دادگاه
با اتهام دست
داشتن در
دزدیدن وی
محاکمه شدند
در حالیکه
وکیل متهمان
ادعا می کرد
که وی به میل
خود به تجارت آنها
پیوسته است.
طبق حکم
دادگاه جنایی
توکمان در 11
دسامبر 2012 هر 13
نفر متهم
قاچاق انسان
در ارتباط با
مفقود شدن
ماریتا ورون،
به دلیل کافی
نبودن شواهد و
قرائن ارائه
شده به دادگاه
تبرئه شدند.
متهمان 7 مرد
شامل یک پلیس
و 6 زن بودند.
سکرتری
دادگاه حکم تبرئه
را با بغضی در
گلو برای مردم
خواند. پس از
پخش سراسری
این خبر
یک گروه
ناشناس از
فعالین ضمن
همدردی با
قربانیان،
مشخصات کامل
قاضی ها
با شماره
تلفن، آدرس و
حساب بانکی
شان را برای
آگاهی عموم و
شناساندن ماهیت
گردانندگان
کشور منتشر
کردند.
ماریتا یکی از
هزاران زن در
آرژانتین است
که در دست
مافیای آدم
ربایان تجارت
سکس، زندگیش
در شرایط
جهنمی روسپی
خانه ها به
تباهی کشیده
شده است. گفته
می شود که او
در چند مکان
در شغل روسپی
گری و همکاری
با
گردانندگان
این مکان ها
دیده شده.
سوزانا مادر
ماریتا حدود 10
سال است که به
تنهایی به
دنبال دخترش
می گردد وی در
گفتگویی با نشریه
آرژانتینا
ایندیپندنت
گفت که زنان
قربانی کسی را
برای حمایت از
خود ندارند
ودولت هم هیچ
اقدامی برای
یافتن آن ها
نمی کند،
بنابراین من
ناچار بودم که
خودم به تنهایی
پیگیر ماجرا
شوم.
کمپین
سوزانا که
بعدها اعضای
آن بسیار زیاد
شد، توانست
اخبار دزدی و
قاچاق زنان را
در سطح گسترده
ای افشا کند.
سوزانا در سال
2007 بنیاد لوس
آنجلس را
تاسیس کرد،
سازمانی که
بتواند علاوه
بر مبارزه با
قاچاق انسان
برای
قربانیان آن
تسهیلات
مشاوره روانی
و خدمات
اجتماعی هم فراهم
کند. این بنیاد
تا کنون
توانسته 130 زن
را از روسپی
گری نجات دهد.
وی در سال 2007
جایزه "زن شجاع"
را از امریکا
دریافت کرد.
پیگیری او
برای ماجرای
دخترش به صورت
یک فیلم مستند
تلویزیون درآمد
و توانست به
مردم
آرژانتین
نشان دهد که چه
فسادی در
دولت، دادگاه
ها و ادارات
پلیس کشور
حاکم است.
بسیاری از
زنانی که از
دست گردانندگان
روسپی خانه ها
نجات یافته
اند آزادیشان
را مدیون
سوزانا می
دانند. زنان
آزاد شده می
خواهند
تظاهراتی
برای کسب
تضمین برای حق
حیات انسانی
خود به راه
بیندازند. آن
ها معتقدند که
حکم دادگاه
ثابت کرده که
متهمان برای جرائمشان
تنبیه
نخواهند شد.
آرژانتین مقصد و
یکی از
مراکزعبور قاچاق
انسان است برای
استفاده جنسی
و کار اجباری.
بسیاری از این
زنان از شهر
های حاشیه ای
برای تجارت
سکس در کلان
شهر های داخل
آرژانتین
دزدیده می
شوند و بعضی
از آن ها نیز
به کشورهای
همسایه مثل
مکزیک و حتی
گاهی به
اروپای غربی
فرستاده می
شوند.
تعدادی از
زنان و دختران
نیز از کشورهای
پاراگوئه،
برزیل، پرو و
دومینیکن
ریپابلیک برای
همین منظور به
آرژانتین
وارد می شوند.
قاچاقچیان
علاوه بر آدم
ربایی، زنانی
را نیز که
مشکلات مالی
دارند آن چنان
فریب می دهند
که بعضا با
امید به زندگی
بهتر به این
راه کشیده می
شوند. در
حالیکه سپس
این زنان تحت
رفتارهای
کاملا غیر
انسانی،
تغذیه ناجور و
حتی گاهی در
زنجیر
نگهداری می
شوند وسپس تر
با انواع
تکنیک های
روانی و
فیزیکی آن ها
را به شرایط
غیر انسانی
شان بی تفاوت
می کنند. برای
پاک کردن هر
رد پایی در
جستجوی این
زنان، مافیا
آنچنان مدارک
شناسایی و
هویتی آن ها را
محو میکند که
گویا این
انسان ها هرگز
وجود نداشته
اند.
بر
طبق گزارش
سازمان ملل
هیچ سابقه
بازجویی و محکومیت
در مورد جرائم
قاچاق انسان
ها در دوره
بین سال های 2003
تا 2007 در
آرژانتین ثبت
نشده است. در
سال 2008 بود که
قانون ضد
قاچاق تصویب
شد به این ترتیب
بر طبق قانون
آدم ربایی و
استفاده از
زنان برای تجارت
سکس، غیر
قانونی اعلام
گردید.البته
لازم به ذکر
است که قانون
شامل افراد
بالای 18 سال نمی
شود که تلویحا
به این معنی
است که آن ها
با رضایت و
آزادی کامل
شغل روسپی گری
را انتخاب کرده
اند. ایراد
دیگری که گروه
مبارزه با
قاچاق انسان
به این قانون
دارد این است
که
قانون هیچ
اشاره ای به
ازدواج اجباری
و تحمیلی
ندارد. زنانی
که از کلمبیا،
دومینیکن
ریپابلیک و
پاراگوئه
برای روسپی
خانه ها به
کشور وارد می
شوند چون
اجازه اداره
مهاجرت را
ندارند،
قاچاقچیان یک
ازدواج اجباری
برای آن ها
ترتیب می دهند
و با تحمیل شرط
جهیزیه با
مبلغ بسیار
بالایی که
آنها هرگز قادر
به تهیه آن
نیستند، نا
خواسته وارد
تعهدی می شوند
که مجبور
باشند دائما
وابسته به
قاچاقچیان
مانده و در
شرایط همسری
باقی بمانند
که عملا این
وابستگی به
این معنی است
که باید علاوه
بر سکس در
قاچاق مواد
مخدر نیز همکاری
کنند. کلودیا
فلورس یکی از
بازرسان، می گوید
که زنان به
کمک مواد مخدر
باید دائما
خود را سر حال
نگه دارند تا
بتوانند هر
کدام روزانه از
20 تا 30 نفر از
مشتریان سکس
پذیرایی
کنند.
وی
اضافه می کند
که
سیاستمداران،
دادستانی و پلیس
بسیار
تنگاتنگ در
معاملات
فاچاق زنان برای
سکس دخالت
دارند و در
منافع آن شریکند
که به این
ترتیب بقا و
سود آوری این
تجارت را
تضمین می
کنند.
بر طبق
آمار اعلام
شده کشور، بعد
از بحران اقتصادی
سال 2000،
آرژانتین
توانسته در
آمد ملی کشور
را هر سال
بالاتر ببرد.
تنها بحران
جهانی سال 2008
کمی وقفه در
این روند
ایجاد
کرد،البته
باید دید که درآمد
ملی چگونه
محاسبه شده،
قطعا درآمد
حاصل از قاچاق
انسان و درآمد
شغل های جانبی
آن نیز در
درآمد ملی
ملحوظ گشته
است. در
سال 2010 رشد
اقتصادی
آرژانتین 9.2%
بوده،
سریعترین
رشد در
امریکای
لاتین که باعث
شد خانم کریستینا
فرناندز در
اکتبر سال 2011
مجددا به عنوان
رئس جمهور
انتخاب شود،
اما در ادامه
سیاست های
دولت از سال2007
قیمت ها
شروع به رشد
کرد، در سال 2011
تورم معادل 20%
بوده، دومین
مقام بعد از
ونزوئلا در
امریکای
لاتین. طبق
آمار رسمی
کشور در سال 2012
میزان تورم 10%
بوده اما
آمارهای غیر
وابسته به
دولت میزان تورم
را بیش از 25%
اعلام کرده
است که
گبرییللا سرووتی
نماینده
مجلس عضو حزب
حاکم نیز آن
را تایید می
کند.
دولت کنترل
بسار شدیدی بر
روی مخالفان
دارد و
کلیه رسانه های
خبری شدیدا
تحت کنترل
دولتی می
باشند. انتخاب
مجدد خانم
فرناندز به
عنوان رئیس
جمهور در 2011 فقط
با سکوت
تحمیلی
مخالفان
توانست امکان
پذیر گردد.
فرقی
نمی کند که
رئیس جمهور
مرد باشد یا
زن، در
آرژانتین
زنان قربانی
تجارت سکس
برای صاحبان
پول و قدرت،
باقی خواهند
ماند.
دسامبر
2012
نسترن
امانی