در گیری خودی ها و « اخلاق سیاسی قوی ! »

 

      تحولات اخیر در دایره حاکمیت و تشدید تضادهای بین قوه مجریه و دو قوه دیگر در عین حالیکه در سیر سیاست گذاری های دستگاه خلافت خامنه ای بی سابقه نیست، اما ورود آن به فاز در گیری دولت با مجلس مرحله خشن تری از اختلافات بین سر سپردگان به خامنه ای و دولت را نشان میدهد. شکاف دیگر نه فقط بیرون از دایره خودی ها بلکه دقیقاً در درون آن بوجود آمده است.

     تأکید خامنه ای بر اینکه انتخابات همیشه آزاد بوده و تعریف و تمجید ریاکارانه از «هوشمندی ملت ایران » درواقع کدی بود برای نیروهای امنیتی ـ نظامی و امامان جمعه برای زدن کلید مهندسی انتخابات و در پی آن برنامهریزی سرکوب و بستن هر چه بیشتر فضای سیاسی جامعه. محسنی اژه ای، دادستان کل جمهوری اسلامی، روز بیست و یکم ژانویه زمینهدستگیری نیروهایی که « خطر ناک » تشخیص میداد را فراهم کرد و برچسبی هم برای آن تدارک دید :  

 دستگیری روزنامه نگاران به دلیل آنست که « دستشان در دست غربیها و ضد انقلاب است. » پس از این حکم بود که دستگیری ها در سطح گسترده و سراسری با دستآویز های تکراری و بیاساس ادامه پیدا کرد و حتی دامن خانوادههای زندانیان در بند را هم گرفت.

    اختلاف احمدی نژاد با مجلس در زمینه های مختلف مخصوصاً تصویب بودجه های مالی و دوره ای هم امر جدیدی نیست، اما دستور مهندسی انتخابات برای احمدی نژاد بمنزله ی نادیده گرفتن آشکار او و طرفدارانش در تصمیم گیری ها بود. افشاگری او در رابطه با برادر لاریجانی، رئیس مجلس، عکس العملها، دستگیری قاضی مرتضوی و آزادی او روز بعد همگی ادامه ی اختلاف نظر دولت و بیت رهبری است که قوه مقننه و قضائیه را پشت سرخود دارد. تشدید تضادها در عین حال گویای دو رویکرد متفاوت با رهبری در رابطه با انتخابات است :

الف، رویکردی که اطاعت و سر سپردگی بی چون و چرای مجلس از رهبری را در برنامه خود دارد و ب : رویکرد رسمی و ظاهراً محترمانه ای که در صدد نشان دادن نوعی استقلال از دو قوه مقننه و قضائیه است تا بتواند با دست بازتری هدفهای خود را دنبال کند.

       در عین حالی که ۲۵۶ نماینده مجلس در نامه خود خامنه ای را « ناخدای خدا محور نظام » و سخنان او را « ندای الهی »، « رهنمود راهگشای تاریخی » و برخورد با قضیه ی استیضاح در مجلس را « واجب شرعی و قانونی » خود میدانند، ( ۱ ) احمدی نژاد با نامه کوتاه و رسمی خود از مجلس و رهبری فاصله گرفت. این قطبی شدن مسیر انتخابات با دو برنامه  ی ناهمگون همچنان جریان دارد که عبارتند از :

۱ ــ برنامه ی نیروهایی که معتقد به حفظ وحدت و گرم کردن تنور انتخاباتند. همه نیروهای محافظه کار اصول گرا به استثنای احمدی نژاد و حامیان او و اصلاح طلبان هنوز به بازی گرفته نشده،

 اصلیترین این نیروها را تشکیل میدهند. پیشاپیش آنها روحانیون سر سپرده به رهبر و حبیب الله عسکر اولادی و بازاریان حامی نظامند. شاید بتوان به جرأت گفت که عسکراولادی در تلاش برای نجات کشتی به گل نشسته ی رهبری  تلاش کننده اصلی است. او علاوه بر مصاحبهبا روزنامه ها نامهای هم خطاب به احمدی نژاد نوشت. در آن نامه به حفظ وحدت میان مسئولان و اطاعت از مقام معظم رهبر تأکید کرد، از خمینی که وحدت را « علت موجوده و علت مبقیه » دانسته، نقل قول آورد و از « حضور حماسی ملت غیور » برای بر پایی هرچه باشکوه تر انتخابات نوشت. ( ۲ )

 ۲ ــ برنامه ی دوم، برنامه احمدی نژاد و نیروهای طرفدار اوست. احمدی نژاد اساس حمله ی خود را بر روحانیون طرفدار ولایت قرار داده است. او در مراسم سالگرد پیروزی انقلاب و در واکنش به سخنان علی سعیدی نماینده آیت الله خامنه ای در سپاه پاسداران که گفته بود : « وظیفه ذاتی سپاه مهندسی معقول و منطقی انتخابات است. » گفت: « هر کس بخواهد مردم را مدیریت کند مردم او را مدیریت می کنند. » او درواقع تکلیف طرفداران ناپیگیر و مذبذب خود را هم مشخص کرد و بر چشم انداز درگیریها پرتو بیشتری افکند. او با فاصله گرفتن از ادبیات اطاعت و چاپلوسی نمایندگان مجلس، راستای افشاگری و فراهم کردن زمینه گذاشتن تقصیر نابسامانی ها و خرابکاریهای اقتصادی و مالی به گردن دیگران را در پیش گرفت. آنجا که گفت:

     « رهبران فعلی و سابق ایران در انجام وظائف خود کوتاهی نکرده اند و اگر ایرادی هست از حلقه واسط بین مردم و انقلاب است. اصلاح این حلقه واسط برای خدا به هیچ وجه کار سختی نیست و خدا کسانی که دغدغه ی خدمت به انقلاب و مردم را ندارند نابود خواهد کرد و به گونهای آنان را از میان برخواهد داشت که گویا هیچ گاه اثری از آنها در بین نبوده است »، ( ۳ )

    احمدی نژاد از سویی به  « حلقه ی واسط » اشاره میکند تا توجه را از فساد های مالی، دزدیها و نابسامانی هایی که در اثر سوء مدیریت دولت او جامعه را به آستانه فروپاشی کشانده منحرف کند و از طرف دیگر پای نیروی مبهمی به نام « حلقه ی واسط » را پیش میکشد تا هر کجا کم آورد بتواند هویت این حلقه ی واسط را به نفع خود تغییر دهد.

     برنامه اردوی مخالف او در عین کلی بودن خطوط روشنتری را ترسیم کرده است. حجت الاسلام بزرگواری، عضو فراکسیون روحانیون مجلس در مورد احمدی نژاد اینگونه نظر می دهد:    

       « حرکات اخیر رئیس جمهور و متعاقباً هشدارهای رهبر معظم انقلاب درسی برای ما بود و نشان داد که لازم است در آینده نزدیک به سمت انتخاب رئیس جمهور پارلمانی برویم، یعنی باید نمایندگانی که توسط مردم انتخاب میشوند نشسته و از بین افرادی که از نظر سیاسی، علمی، سعه صدر، اخلاق سیاسی قوی... فردی را انتخاب کنیم که البته این مستلزم تغییر قانون اساسی است که در دست ما نیست، بلکه رهبر معظم انقلاب باید این اجازه را بدهند. » و بعد اضافه می کند: « البته رفتار آقای احمدی نژاد این مطلب را به ما نشان میدهد که ایشان در یک حلقه ای به نام انحرافی قرار گرفته که درواقع ریاست آن حلقه را اجرا می کند. » او حتی تا حد تحقیر احمدی نژاد پیش میرود و می گوید: « من احمدی نژاد را در آن حدی که برخی از این حرفها را بزند نمی بینم..... معلوم است که این حرفها را کسانی برایش انشاء کردند و خودش از مطالعات علمی دقیق برخوردار نیست. این بحث انسان کامل را امثال مشایی مطالعه کرده و به صورت دست نویس به احمدی نژاد می دهد. » (  ۴ )

      در این اظهار نظر صریح که نمیتواند بدون مشورت با رهبر صورت گرفته باشد، در عین قرار دادن احمدی نژاد و حامیان او در « حلقه انحرافی »، پاتکی در مقابل « حلقه ی واسط » احمدی نژاد، تکلیف همه برای آینده و انتخابات از هر شکلش روشن شده است، اینکه : رهبر دستور تغییر قانون اساسی را میدهد و مجلس گوش به فرمان، شخص مورد نظر رهبر را انتخاب خواهد کرد! این همان مجلس دارای « اخلاق سیاسی قوی  »! است که نام سه نماینده اش در رابطه با اختلاس ۳۰۰۰ هزار میلیارد تومان مطرح شده است. در این پرونده که روز ۱۷ فوریه بالاخره تکلیفش مشخص شد و چهار نفر را به اعدام محکوم کردند، اشارهای به این سه نماینده نشده است، نمایدگانی که از جمله صدر نشینانند: علاء الدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی، ارسلان فتحی پور، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس و محمد دهقان، عضو هیات رئیسه مجلس. اما در گزارش پایانی ذکر کردهاند که این اختلاس با نفوذ و همکاری مقام های دولتی و نمایندگان مجلس صورت گرفته! اختلاس از هفت بانک که رقم آن در سال ۸۸، هشتاد میلیارد تومان، در سال ۸۹، حدود ۸۰۰ میلیارد تومان و در سال ۹۰  دو هزار و هشت صد میلیارد تومان بوده است. بر اساس گزارش های منتشر شده حدود دو هزار میلیارد تومان از آن مبلغ از کشور خارج شده است و تعدادی از این دزدان توانسته اند به خارج فرار کنند، البته با مبالغی که مقدارش هرگز مشخص نمیشود ! ( ۵ )

       احمدی نژاد هم در ادعای داشتن « اخلاق سیاسی قوی! » هرگز کم نیاورده است. جمله معروف او در باره دولتش را فراموش نکرده ایم: « پاک ترین دولت در طول تاریخ  » ! او در مصاحبه تلویزیونی اخیر خود پس از تعریف و تمجید از دولت خود اشاره کرده است که:

     « دولت توانسته است با ۹۰ هزار میلیارد تومان با یک بودجه ای که حد اقل باید ۱۳۰ تا ۱۳۵ هزار میلیارد تومان خرج میشده کشور را اداره کرده. من معتقدم شرایط اقتصادی کشور شرایط خوبی است. بله وقتی تورم میشود که همه مردم ضرر نمی کنند، فقط حقوق بگیر ثابت اگر حقوقش افزایش پیدا نکند، ضرر می کند، بقیه از تورم سود می برند..... ما گفتیم سه میلیون شغل ایجاد میکنیم ، با اجازه شما ۶ میلیون شغل ایجاد کردیم، بیش از شش میلیون شغل در این ۷ سال. »

    در عین حالیکه که همه میدانیم که رقم بالای ۹۰ هزار میلیارد تومانی که ایشان ادعا میکند صرفه جوئی کرده از سفره ی چه کسانی دزدیده و کجا حیف و میل کرده است، فضاحت « اخلاق سیاسی قوی !  » احمدی نژاد و جریان او بقدری گسترده است که حتی پارهای از اعضاء دولتش آنرا انکار نمی کنند. برای نمونه، محمد جهرمی، وزیر کار دولت نهم و مدیر عامل سابق بانک صادرات در خصوص بیکفایتی احمدی نژاد می گوید:

      « من تقریباً در سال ۸۵ احساس کردم با آقای احمدی نژاد به دلایل مختلف نمیتوانم کار کنم. بعد از واردات بی رویه شکر که باعث بیکاری بسیاری از کارگران کارخانه قند و شکر شد، یکباره تولید این بخش از یک میلیون و ۴۰۰ هزار تن به  حدود ۶۰۰ هزار تن رسید. » ( ۶ )

     به این « اخلاق سیاسی قوی ! » همه دستگاه حکومتی و ولائی پایبند اند. علی لاریجانی در سفر به هند و دیدار با مقامات هندی، ضمن اشاره به سابقه فرهنگی دو کشور می گوید:

       « تحولات بینالمللی ایجاب میکند ما به یکدیگر نزدیکتر باشیم زیرا هم ایران و هم هند از دمکراسی قوی بر خوردارند و نگاه استقلال طلبانه را در سیاست دنبال میکنند ! »

      در حالیکه فرستادگان خامنه ای در نشست پنج باضافه یک در آلماتی قزاقستان از موفقیت خود بخاطر اینکه تحریم های بیشتری به ایران تحمیل نمی شود، داد سخن می دهند و اعلام میکنند که مقاوله نامههای بینالمللی را رعایت کرده اند، در روزنامه دیلی تلگراف میخوانیم که ایران در حال گسترش « برنامه ب » برای ساختن یک بمب اتمی در اراک است و عکسهای ماهواره ای نشان داده است که از دستگاههای آب سنگین اراک بخار بر می خاسته است! ( ۷ )  

    آیا در نشان دادن « اخلاق سیاسی قوی ! » بین دو رقیب، خامنه ای و احمدی نژاد تفاوتی ماهوی در کار است؟ آیا دعوا فقط بر سر غارت و تقسیم سرمایه ها و در آمدهای کشور نیست؟ در محتوا همگی مهارت و کاردانی خود در تبه کاری، فساد، جنایت و تجاوز را طی ۳۴ سال بخوبی نشان داده اند. در شکل اندک تفاوتی را میتوان مشخص کرد: خامنه ای خود را به خدا مرتبط میداند، خطابش به امام زمان غایب است و هر جا لازم باشد برای تحمیق اراذل و اوباش لباس شخصی و متعصبین کور ذهن جیره خوار چند قطره اشکی هم در نماز جمعه برای ایشان می ریزد و احمدی نژاد به خدا معتقد است اما امام زمان را حاضر و آماده در کنار خود میبیند! او در عمل بین یک مسلمان و خدا نیروی و اسطی به نام « روحانیت » قائل نیست ! خامنه ای زمینه ی گستردهتری از احمدی نژاد در نیروهای چند گانه ی سرکوب دارد.

    در هر حال، احمدی نژاد یک جریان است و خامنه ای تا پایان انتخابات سال آینده با او کج دار و مریز رفتار خواهد کرد. در دوئل آینده و در برهوت کانگستر های اسلامی کسی برنده است که ماشه را زود تر می کشد. اینها همه اما به اکثریت ستمدیده، گرسنه و سرکوب شده جامعه هیچ ارتباطی ندارد بلکه مانعی بزرگند که مردم میروند تا با اراده متحد و آگاه خود برای دستیابی به افقی روشن و خالی از ستم و استثمار از پیش پای خود بردارند.

 

تحریریه سایت

اول مارس ۲۰۱۳

 

 

زیر نویس ها:

۱ ـــ ایسنا ۱۷ فوریه ۲۰۱۳

۲ ـــ گفتگو با مشرق ۱۷ فوریه ۲۰۱۳

۳ ــ پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری ۱۸ فوریه ۲۰۱۳

۴ ــ ایلنا ۲۷ فوریه ۲۰۱۳

۵ ـ خبر گذاری مهر به نقل از رادیو فردا

۶ ــ آفتاب : هفته نامه تجارت فردا، شماره ۲۰ ، گفتگو با محمد جهرمی.

۷ ــ دیلی تلگراف، سه شنبه ۲۶ فوریه