چهارمین گفتگوی بهرام رحمانی با محمود صالحی درباره سازمان تامین اجتماعی ایران!

سازمان تامین اجتماعی، بزرگ ترین و گسترده ترین نهاد در نظام تامین اجتماعی کشور هم از نظر ابعاد گسترده فعالیت ها و هم جمعیت تحت پوشش است. سازمان تامین اجتماعی در ایران، جمعیتی بالغ بر 5/7 میلیون نفر بیمه شده اصلی و 28 میلیون نفر بیمه شده اصلی و تبعی و یک میلیون و 200 هزار نفر مستمری بگیر بازنشسته که معادل 43 درصد جمعیت کل کشور و 66 درصد جمعیت شهری می باشد را تحت پوشش خود قرار داده است.

با این وجود گفته می شود ۲۰ هزار صفحه از پرونده تحقيق و تفحص از سازمان تامين اجتماعی در زمان ریاست سعید مرتضوی «گم شده است.»

از سوی دیگر، به گزارش مهر، حسن کامران دستجردی، نماینده اصفهان در مجلس، با اشاره به حقوق 15 میلیونی یکی از شرکت های زیرمجموعه تامین اجتماعی گفت: «این به جز پاداش‌ های سوری است که درست می‌ کند و کم ترین مبلغ آن400 میلیون تومان است. آن وقت ما برای یک رقم کوچک جنجال به پا کرده و می‌ گوییم که تامین اجتماعی ورشکسته شد در حالی که از سوی دیگر حیف و میل های بسیاری در این سازمان در حال اتفاق است.

روزنامه شرق، در گزارش 24 شهریور 1392 خود، از تخلفات سازمان تامین اجتماعی در دوره محمود احمدی نژاد، به نقل از نمایندگان مجلس از «پاداش‌ های صوری که کم ترین مبلغ آن ۴۰۰ میلیون تومان بوده، پاداش هزار سکه ‌ای، عضویت یک فرد در هیات مدیره ۱۰ شرکت شستا و حقوق ۱۵ میلیونی مدیرعامل یکی از شرکت ها» به عنوان نمونه هایی از این تخلفات یاد کرد.

خبرسازترین رییس سازمان تامین اجتماعی در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، سعید مرتضوی دادستان سابق تهران بود. مرتضوی، در آخرین روز کاری دولت محمود احمدی ‌نژاد، به عضویت هیات امنای سازمان تامین اجتماعی ایران در آمد ولی با تغییر دولت، از تمامی سمت های خود در این سازمان کنار گذاشته شد.

سعيد مرتضوی ریيس سازمان تامين اجتماعی بود. او، پيش از آن، دادستان تهران و معاون دادستان کل کشور بود، در دولت محمود احمدی ‌نژاد، نخست به عنوان دبير ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و سپس به عنوان ریيس سازمان تامين اجتماعی منصوب شد. 

مرتضوی، در جريان کشته شدن تعدادی از معترضان سال 1388 به نتیجه انتخابات در بازداشتگاه کهريزک متهم شد و تعدادی از نمايندگان مجلس به اين دلیل و مسائل ديگر، با انتصاب او به عنوان ریيس سازمان تامين اجتماعی مخالفت می‌ کردند. اما دولت احمدی ‌نژاد، برای حفظ مرتضوی در اين سازمان، حتی چندين بار قوانين مربوط به تامين اجتماعی را نيز تغيير داد. با وجود اين، سعيد مرتضوی بلافاصله پس از روی کار آمدن علی ربيعی، وزير کار، تعاون و رفاه اجتماعی در دولت حسن روحانی، از سازمان تامين اجتماعی برکنار شد.

هم چنین نادر قاضی ‌پور نماینده ارومیه و نايب ریيس فراکسيون کارگران مجلس، عضو هیات تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی از روز ۳ شهریور ۱۳۹۲، در محل سازمان تامین اجتماعی مستقر شده و تحقیق و تفحص از این سازمان را آغاز كرده، در مجلس گفته است:

- 14 درصد فوتی ‌های کشور کارگران هستند که از اين ميزان 7 درصد مربوط به کارگران ساختمانی است.

- 50 درصد کارگران فاقد مسکن هستند و اگر تامين اجتماعی پول دارد در حوزه مسکن کارگران سرمايه‌ گذاری کند.

در چنین شرایطی، به گزارش «

ایلنا»، ۶۰۰ بازنشسته‌ تامین اجتماعی با ارسال نامه‌ ای به «حسن روحانی»‌، با بیان اینکه در شرایط کنونی خط فقر بالغ بر ۲۲ میلیون ریال است عنوان کردند که دریافتی بیش از ۸۰ درصد بیمه شدگان بازنشسته و مستمری بگیر این سازمان معادل یک سوم خط فقر است.

به گزارش ایلنا، نویسندگان نامه به رییس جمهور، آورده‌اند: اگر از منابع و سرمایه هایی که کارگران بیمه شده در هنگام کار اندوخته اند به درستی نگهداری و محافظت می ‌شد هیچ بازنشسته ای در خط فقر قرار نمی گرفت.

در ادامه این نامه، از تعویض شش مدیرعامل در شش سال گذشته، تعطیلی موسسات پژوهشی و آموزشی و نشریات تخصصی از جمله «موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی» و «فصلنامه تامین اجتماعی»، منحل شدن گروه های تخصصی و حرفه ای و جایگزینی چرتکه بازاری به جای رویکرد تخصصی که سازمان تامین اجتماعی را به مرز ورشکستگی رسانده است انتقاد شده است.

هم چنین نویسندگان  این نامه، از این که دولت سال‌ ها است با فراموش کردن وظیفه اصلی خود مبنی بر امانتدار بودن، سازمان تامین اجتماعی را به مثابه صندوق اختصاصی اش در نظر گرفته انتقاد شدیدی کرده ‌اند.

گفتنی است نویسندگان این نامه، سخنانشان را «مصائب یک جامعه ۳۶ میلیونی تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی» خوانده اند و تاکید کرده اند که با جمعیتی در حدود «۲ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر آن بازنشسته و مستمری بگیر حدود ۱۰ میلیون نفر از جمعیت کشور را تشکیل می ‌دهند.»

***

 

بهرام رحمانی: آقای محمود صالحی گرامی، بی نهایت سپاسگزارم که این دعوت مرا برای گفتگو درباره سازمان تامین اجتماعی ایران پذیرفتید. اگر اجازه بدهید اولین سئوال را در مورد تجمع روز 25/6/92، در داخل بیمارستان تامین اجتماعی سقز مطرح کنم. این تجمع به چه دلیل برگزار شده بود؟ خواسته های تجمع کنندگان کدام ها بودند؟ هم چنین در خبرها آمده بود که شما را در این تجمع چند ساعتی بازداشت و بازجویی کردند. چرا؟

 

محمود صالحی: خیلی از شما سپاسگزارم که این مصاحبه را ترتیب دادید.

بیمه شدگان تامین اجتماعی در شهرهای ایران، مکررا در مورد خدمات ناچیزی که از طرف بیمارستان تامین اجتماعی ارائه می شود، معترض هستند. این اعتراضات هر روز وسعت گسترده تری به خود می گیرد. در یک کلام، یعنی بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی همیشه آماده اند تا علیه مسئولان سازمان و یا بیمارستان اعتراض کنند. چون هر زمان به سازمان و یا بیمارستان مراجعه می کنید تعداد زیادی مراجعه کننده صف کشیدند و منتظرند تا نوبت شان برسد. یعنی ساعت 5 صبح، وقتی همه مردم در خواب هستند تعدادی از کارگران ساختمانی جلو درب سازمان تامین اجتماعی در انتظار هستند تا این که درب سازمان باز شود و کار این کارگران ساختمانی را انجام دهند. وقتی به بیمارستان مراجعه می کنید، مشاهده خواهید کرد که تعداد زیادی مریض در انتظار نوبت هستند. یعنی اگر ساعت 8 صبح به بیمارستان مراجعه کنید، بنا به گفته مسئولان بخش پذیرش بیمار می گویند: «دکتر نیست» این جمله مسئولان پذیرش مثل طوطی ست که حرفی به او یاد داده اید. مکررا این جمله تکرار می شود.

تجمع روز 25/6/92، در داخل بیمارستان تامین اجتماعی سقز، به این شکل بود که شخص خودم مریض بودم و از ساعت 8 صبح، به بیمارستان تامین اجتماعی مراجعه کردم. چند نفر زن ایستاده بودند و مسئول پذیرش، درب اتاقش را بسته بود و هر چند دقیقه یک بار دریچه اتاق را باز می کرد و می گفت: «دکتر نیست، بروید» زنان هم معترض بودند که چرا ساعت 8 صبح دکتر نیست؟ با دیدن این واقعه، من هم به جمع معترضان پیوستم و دفترچه ام را جلو درب شیشه ای جهت نوبت گذاشتم. مسئول پذیرش داد زد: «دکتر تمام شده است» من هم رو به مسئول پذیرش گفتم جناب مگر دکتر قند، روغن یا برنج است که ساعت 5/8 صبح تمام شده باشد؟ مسئول پذیرش سرش را از دریچه بیرون آورد و رو به ما گفت: «بروید نزد مسئول بیمارستان» ما هم در جواب گفتیم، چشم ما نزد مسئول بیمارستان خواهیم رفت.

من و چند نفر به اتاق مسئول بیمارستان مراجعه کردیم. قبل از هر چیز آهسته درب اتاق مسئول محترم را زدیم ولی صدایی شنیده نشد. این در حالی بود که مسئول محترم نشسته بود و ظاهرا مشغول امضاء کردن نامه ای بود. ما دیدیم کسی جواب نداد وارد اتاق شدیم و به مسئول بیمارستان سلام دادیم. اما مسئول محترم، نه تنها جواب سلام ما را داد، بلکه حتا سرش را هم بلند نکرد. بعد از چند دقیقه که ما در اتاق ایشان بودیم یک مرتبه سرش را بلند کرد و مثل این که همه ما مجرم باشیم، خطاب به ما گفت: «آ چه می خواهید» من هم در جواب گفتم: «جناب ما ساعت 5/8 نیم صبح آمدیم و مسئول پزیرش می فرماید که دکتر تمام شده؟ مسئول بیمارستان گفت: «خوب تمام شده، وقتی یک رستوران غذا را تمام می کند باید چکار کند، دکتر هم تمام شده.»

من هم رو به جناب مسئول که مثل برج زهرمار بود، نگاه کردم و خطاب به او گفتم. جناب این جا بیمارستان است و همیشه باید دکتر داشته باشد. یا این که شما هم مثل رستوران تابلوی بیمارستان را برگردانید و بنویسید دکتر تمام شده است؟ مسئول بیمارستان، از این جمله من خیلی عصبی شد و با صدای بلند داد زد: «دکتر نداریم بروید بیرون» میان ما و مسئول بیمارستان صحبت هایی رد و بدل شد. اما مسئول بیمارستان به جای این که ما را قانع کند به نیروی انتظامی داخل بیمارستان زنگ زد. با آمدن نیروی انتظامی، وضعیت حالت دیگری پیدا کرد. این بار مساله خیلی جدی تر شد و ما مریض ها انتظار نداشتیم که مسئولان بیمارستان به جای این که ما را مداوا کنند دستور بدهند که ما را بازداشت کنند؟! چون ما همیشه در تاریخ خوانده بودیم که بیمارستان و کسانی که در آن خدمت می کنند مریض را مداوا می کنند، نه این که آنان را بازداشت کنند! این هم از عجایب دنیای سرمایه داری است که بیمارستان را به دادگاه و کلانتری تبدیل کرده اند.

وقتی ما مراجعه کنندگان متوجه شدیم  که نیروی انتظامی را صدا کردند بلافاصله به میان مردمی که در سالن بیمارستان بودند آمدیم و من خطاب به مردم معترض گفتم: مردم هر کدام از ما، در ماه یک سوم حقوق مان را به سازمان تامین اجتماعی پرداخت می کنیم، وقتی ما یک سوم حقوق خود را به سازمان پرداخت می کنیم، این سازمان موظف است که به همه ما، طبق قانون تامین اجتماعی خدمات ارائه دهد. اما این بیمارستان، نه این که به ما خدماتی ارائه نمی دهد، بلکه به ما هم توهین می کند. وقتی ما بیمه شدگان به بیمارستان مراجعه می کنیم با برخوردهای غیرانسانی تعدادی از مسئولان بیمارستان روبرو می شویم و هر زمان اعتراض می کنیم، مسئولان بیمارستان اظهار می کنند که بودجه برای استخدام دکتر نداریم. اما اگر به گزارشات نمایندگان مجلس، نگاهی کوتاه داشته باشیم متوجه خواهیم شد که چطور از سرمایه ما، به یک مدیرعامل در ماه 15 میلیون تومان دست مزد پرداخت می کنند! و یا 400 میلیون تومان، به عنوان پاداش به مسئولان می دهند و... بعد از این صحبت ها نیروی انتظامی آمد و من را به داخل اتاق مسئول بیمارستان بردند. اول خیلی تند برخورد کردند و من را تهدید می کردند که برایت صورت جلسه می کنیم که به ما توهین کرده اید و... عملا جلو من را گرفته بودند که از اتاق خارج نشوم. مردم هم پشت در ایستاده بودند. من هم رو به نیروی انتظامی کردم و گفتم که در این مورد دخالت نکنید. ما بیمه شدگان این مکان را متعلق به خودمان می دانیم و تمام اشیایی که در این بیمارستان موجود است مال ماست. ولی نمی دانم چرا شما خود را مالک این بیمارستان می دانید؟ شما به عنوان نیروی انتظامی، تنها می توانید هر چیزی که ما بین ما و آقای رییس رخ داده مکتوب کنید و با هم به دادستانی برویم، دیگر حق ندارید از من بازجویی کنید. خلاصه مسئول نیروی انتظامی، وقتی متوجه شد ما از صورت جلسه و اظهارات تند آنان هراسی نداریم دست من را گرفت و به سوی حیاط بیمارستان برد. مسئول نیروی انتظامی، از من درخواست کرد که بروم و کاری به این  ها نداشته باشم ( یعنی مردم) و... بعد از این که خیلی با او صحبت کردم به بیمارستان برگشتم و میان مردم قرار گرفتم و حدود 20 دقیقه برای تجمع کنندگان در مورد حقوق خودمان صحبت کردم و رو به آنان گفتم: ما بیمه شدگان، هر زمان به بیمارستان مراجعه می کنیم با برخورد غیرمسئولانه کارکنان آن روبرو می شویم. بیاید به این تابلو نگاه کنید، برای این که کلاه سر ما بگذارند، حقوق ما مراجعه کنندگان را با خط درشت نوشته اند: «به منظور رفاه حال شما مراجعین عزیز این مرکز درمانی طرح پذیرش نوبت دهی تلفنی جهت بیماران سرپایی پزشکان عمومی، دندانپزشکی، مامایی و متخصصین داخلی، جراحی عمومی، مغز و اعصاب و...، کار انجام می پدیرد. شماره تلفن (8 خط):3220101) است» اما این تنها یک نوشته بدون عمل است. این نوشته تنها برای خانواده کادرهای بیمارستان است نه برای ما بیمه شدگان.

مسئولان بیمارستان این نوشته را به این خاطر به این جا آویزان کرده اند تا به ما بگویند که به مراجعین خدمات می دهیم. در حالی که مراجعین از ساعت 4 صبح در جلو درب این درمانگاه صف کشیده اند تا در وقت اداری باز شود و چند نفر از مراجعین را بپذیرند.

به نظر ما، این تابلو را باید بردارند. چرا که ما عملا می بینیم که برای یک پزشک عمومی، 70 نوبت می دهند (به گفته مسئولان پذیرش) آیا به نظر شما، یک پزشک می تواند در روز 70 مریض را معاینه کند؟ آیا تشخیص آن پزشک می تواند درست باشد؟ اما بنا به اظهارت مسئولان بهداشت و درمان، هر پزشک باید در روز 20 مریض را معاینه کند.

اما وقتی ما درخواست می کنیم که بیمه شدگان زیاد شده و باید بیمارستان هم پزشک های خود را زیاد کند، به ما بی احترامی می شود و بلافاصله از نیروهای انتظامی درخواست می کنند که ما معترضین را بازداشت کنند. به نظر شما، چرا هر زمان ما اعتراض می کنیم بلافاصله به نیروهای انتظامی و اطلاعاتی زنگ  می زنند و ما را به اغتشاش گر و مخل نظم عمومی متهم می کنند. عده ای از مسئولان بیمارستان، از نظر خودشان تحصیل کرده هستند ولی به نظر من، این افراد هیچ وقت برای خدمت به مردم تحصیل نکرده اند، بلکه مثل یک سرمایه دار عمل می کنند. چطور سرمایه دار، تمام تلاش خود را برای استثمار هر چه بیش تر کارگران به کار بیاندازد، مسئولین و پزشکان تحصیل کرده هدف شان خالی کردن جیب مردم و بیماران است. اگر هر کدام از ما سالی یک بار نزد دکتر برویم جهت یک سرماخوردگی کوچک، باید دست مزد یک ماه خود را هزینه کنیم تا این که بهبود یابیم. حال یک خانواده 5 نفره را در نظر بگیرید که در صورت بیماری چه قدر باید هزینه کند؟

در چنین وضعیتی ما بیمه شدگان، چرا باید یک سوم حقوق خود را به سازمان تامین اجتماعی پرداخت کنیم؟ در حالی که سازمان موظف است برابر اساسنامه خود، به ما خدمات ارائه دهد. 

 مسئولان بیمارستان، وقتی مشاهده کردند که معترضین زیاد شدند، با کلانتری تماس گرفتند و درخواست کردند تا نیروی بیش تری برای سرکوب ما بفرستند.

 قابل ذکر است در طول این اعتراض، تعدادی از مسئولان بیمارستان که به شکلی من را می شناختند نزد من آمدند و اظهار می کردند: «ما می داینم  شما مریض هستید، ما شما را اورژانسی نزد دکتر می بریم و...»

اما من از این که اورژانسی نزد دکتر بروم خودداری کردم و گفتم من امروز نیازی به دکتر ندارم. من تنها برای خودم داد نمی زنم، بلکه برای آن کسانی است که با پرداخت یک سوم از حقوق خود هنوز نمی دانند که این بیمارستان متعلق به همه ماست. من برای خود صحبت نمی کنم، بلکه برای کسانی صحبت می کنم که نمی دانند سرمایه سازمان تامین اجتماعی در چه زمینه های مصرف می شود؟ وقتی یک مجرم، به نام مرتضوی را به داخل این تشکیلات می آورند، ما باید چکار کنیم؟ وقتی 10 میلیارد تومان سرمایه ما حیف و میل می شود، نه کسی محاکمه می شود و نه کسی متهم. اما وقتی ما صاحبان سازمان، درخواست دکتر و درمان کنیم، بلافاصله سر و کلیه نیروی انتظامی پیدا می شود و ما را سرکوب می کنند.

خواست ها و مطالبات ما بیمه شدگان، از بیمارستان این است که به هر شکلی که باشد باید دکتر و امکانات پزشکی را در این بیمارستان افزایش دهند، وقتی شما برای یک دکتر 70 نفر را ردیف می کنید آن دکتر اگر تنها به سلام  مریض ها جواب دهد، دیگر فرصت درمان درد مریض را ندارد. از این رو، به نظر ما، علم پزشکی دیگر توان درمان دردهای شهروندان جامعه را ندارد. بیمارستان باید دکتر بیش تری استخدام کند. پولی که هر روز در این سازمان، حیف و میل می شود باید آن را به دکترها داد تا با امنیت بیش تری شغل خود را دنبال کنند.

هنگامی که نیروی انتظامی رسید و من را به داخل اتاق مسئول بیمارستان بردند. حدود یک ساعت با هم صحبت کردیم. در نتیجه نیروی انتظامی، محل را ترک کرد و ما هم بعد از 3 ساعت آن محل را ترک کردیم. اما با بیمه شدگان، قرار گذاشتیم که این اعتراضات را تا رسیدن به خواست ها و مطالبات خود در روزهای آینده ادامه دهیم.

 

بهرام رحمانی: آیا سازمان تامین احتماعی، یک تشکیلات دولتی است یا یک تشکیلات مستقل؟

 

محمود صالحی: سازمان تامین اجتماعی، یک تشکیلات غیردولتی است و با سرمایه بیمه شدگان تشکیل شده است. سازمان تامین اجتماعی، برابراساسنامه تصویب شده اش اداره می شود.

در ماده 3 اساسنامه این سازمان آمده است: سازمان دارای شخصیت حقوقی و استقلال مالی و اداری می باشد و به صورت موسسه عمومی غیر دولتی طبق مقررات این اساسنامه و سایر قوانین و مقررات مربوطه اداره خواهد شد.

اما چرا باید دولت در آن دخالت می کند و مسئولان این سازمان غیردولتی را انتخاب و عزل می نماید برای همه ما بیمه شدگان، جای سئوال است؟

 

بهرام رحمانی: آیا سازمان تامین اجتماعی، برابر اساسنامه به تعهدات خود در مقابل بیمه شدگان عمل می کند؟

 

محمود صالحی: سازمان تامین اجتماعی، هیچ وقت یک صدم از تعهدات خود را نسبت به بیمه شدگان عملی نکرده است. برای مثال، اگر اساسنامه سازمان را مطالعه کنید متوجه خواهید شد که در اجرای تعهدات خود درمانده است.

در بند های 7 - 8 - 9 -10 - 11 -12 - 13 - 14 -15 -16 - 17 و 18 از ماده 2 اساسنامه تامین اجتماعی، قید شده که بیمه شده می تواند از کلیه خدمات سازمان استفاده کند. اما سازمان، هیچ وقت به تعهدات خود در قبال بیمه شدگان بر اساس اساسنامه اش عمل نکرده است. در حالی که این سازمان، موظف است به تعهدات خود نسبت به بیمه شدگان عمل کند.

 

بهرام رحمانی: کارگران در ماه، چند درصد از حقوق خود را به سازمان تامین اجتماعی پرداخت می کنند؟

 

محمود صالحی: کارگران در ماه 30 درصد از حقوق خود را به سازمان تامین اجتماعی پرداخت می کنند؛ یعنی یک سوم حقوق ماهانه خود را پرداخت می کنند تا از مزایای مندرج در اساسنامه این سازمان، استفاده کنند. این 30 درصد، تقسیم بر سه می شود، یعنی کارگر 7 درصد، کارفرما 23 درصد باید پرداخت کند. البته در کارگاه های کوچک، دولت مقداری از سهم کارفرما را پرداخت می کند. ولی در کارگاه های بالاتر از ده کارگر، کارفرما 23 درصد پرداخت می کند. در هر حال کارگر تنها 7 درصد پرداخت می کند. کارفرما، آن 23 درصد را از دست مزد کارگر پرداخت می کند. زیرا اگر کارگر کار نکند کارفرمایی هم وجود ندارد.

 

بهرام رحمانی: آیا بیمارستان های سازمان تامین اجتماعی با بیمارستان های دیگر فرق دارند؟

 

محمود صالحی: بیمارستان سازمان تامین اجتماعی، هیچ وقت با بیمارستان های دیگر مقایسه نمی شود. چون وقتی مریض به بیمارستان تامین اجتماعی مراجعه می کند برای یک سرماخوردگی ساده است و پزشک بیمارستان تامین اجتماعی، با تجویز یک سری داروهای ابتدایی از خود رفع تکلیف می کند. اگر یک مریض آزمایش، سنوگرافی و یا عکس برداری نیاز داشته باشد و به بیمارستان تامین اجتماعی مراجعه کند برای او، نوبت 2 ماهه و یا سه ماه می دهند. این سیاست مسئولان بیمارستان، برای این است که مریض جهت این نوع آزمایشات به بیمارستان مراجعه نکند. بنابراین، بیمارستان تامین اجتماعی، حتا از ارائه حداقل خدمات به بیمه شدگانش نیز خودداری می کند و هر روز که می گذرد آن خدمات ناچیز هم محدودتر می گردد. سازمان تامین اجتماعی و بیمارستان های تابعه، تنها به فکر عزل و نسب مسئولان هستند نه به فکر بیمه شدگان و خدمات به آنان.

 

بهرام رحمانی: در واقع آن امکاناتی که در بیمارستان های خصوصی موجود است در بیمارستان های سازمان، موجود نیست؟

 

محمود صالحی: من در سئوال قبلی توضیح دادم که در بیمارستان تامین اجتماعی، امکانات چندانی وجود ندارد. یعنی وقتی به آن بیمارستان مراجعه می کنید دست کم باید 5 ساعت تنها برای مراجعه به یک پزشک عمومی، در انتظار بمانید. آن هم منوط بر این است که پزشک وجود داشته باشد. برای مراجعه به پزشک متخصص مثل پزشک کودک، زنان و دندانپزشک، باید از ساعت 4 نصف شب در جلو درب درمانگاه در صف انتظار باشید. اگر مسئولان درمانگاه، دل شان به رحم بیاید و ساعت 8 صبح درمانگاه را باز کنند  شاید چند نفر را پذیرش کنند. بقیه مردم دست از پا درازتر و بدون نتیجه باید محل را ترک کنند و روز بعد یک ساعت زودتر یعنی شب را باید در جلو درمانگاه بخوابند تا بعد از چند روز نوبت به آنان برسد.

 با توجه به موارد ذکر شده، مریض ها به ناچار باید جهت مداوای خود به پزشک های خصوصی مراجعه کنند که هزینه پزشک خصوصی هم آن قدر بالاست که در توان 80 درصد جامعه ما نیست.

این روزها وزارت بهداشت و درمان، با انتشار طی یک اطلاعیه ای که در سطح شهر ما (سقز) نیز نصب شده است، نوشته اند که 80 درصد مردم ایران، باید خوددرمانی می کنند.

این کاملا درست است به این دلیل ساده که مردم ایران، توان مراجعه به پزشک خصوصی را ندارند و وضعیت بیمارستان هم که به آن شکلی است که من توضیح دادم باید «خوددرمانی» کنند.

ناچارا مردم به مراکز داروخانه ها مراجعه می کنند و بدون نسخه و یا تجویز دکتر از یک نسحه پیچ که در داروخانه ها مشغول به کار است درخواست می کنند تا جهت سردرد، کمردرد، شکم درد، بی حالی، بی خونی، پادرد و ....، داروی به او بدهد. در ایران، وقتی به داروخانه مراجعه می کنید مردمی را مشاهده می کنید که در صف طولانی جهت خرید داروهای بدون نسخه و یا تجویز دکتر ایستاده اند.

 

بهرام رحمانی: آیا سازمان تامین اجتماعی، در تعهدات خود نسبت به کارگران بیمه شده جهت بازنشستگی پایبند است؟

 

محمود صالحی: خیر سازمان تامین اجتماعی، هیچ وقت به تعهدات خود نسبت به بازنشستگی کارگران بیمه شده پایند نبوده و این مورد هر روز مورد اعتراض کارگران و بیمه شدگان است.

اساسنامه سازمان در ماده 76، توضیح می دهد که شرایط بازنشستگی برابر این قانون به شرح زیر است:

1- حداقل ده سال حق بیمه مقرر را قبل از تاریخ تقاضای بازنشستگی پرداخته باشد.

2- سن مرد به شصت سال تمام و سن زن به پنجاه و پنج سال تمام رسیده باشد.

تبصره 1- کسانی که 30 سال تمام کارکرده و در هر مورد حق بیمه مدت مزبور را به سازمان پرداخته باشند، در صورتی که سن مرد به 50 سال و سن زنان به 45 سال تمام باشد می توانند تقاضای مستمری بازنشستگی نمایند.

اما ما بیمه شدگانی را می شناسیم که 35 سال تمام  کار کردند ولی هنوز بازنشسته نشدند. یا در مورد کارهای سخت و زیان آور در اساسنامه آمده است: افرادی که حداقل بیست سال متوالی و بیست پنج سال متناوب در کارهای سخت و زیان آور ( مخل سلامت) اشتغال داشته باشند و در هر مورد حق بیمه مدت مزبور را به سازمان پرداخته باشند می توانند تقاضای مستمری بازنشستگی نمایند. هر سال سابقه پرداخت حق بیمه در کارهای سخت و زیان آور یک و نیم سال محاسبه خواهد شد.

اما ما در صنف خباز ها، تعداد زیادی بیمه شده داریم که 28 سال متوالی در کارهای سخت و زیان آور مشغول به کار هستند و این در حالی است که سال هاست به نبال بازنشستگی می باشند، اما سازمان با بهانه های واهی از بازنشستگی آنان جلوگیری می کند.

حال سئوال از مسئولین سازمان این است که مابه التفاوت اضافه پرداخت حق بیمه، بیمه شدگان را چه کسی پرداخت می کند؟

 

بهرام رحمانی: اگر مسئولین سازمان  و یا بیمارستان تخلف کنند، کدام ارگان به تخلفات آنان رسیدگی می کند؟

 

محمود صالحی: در کشور ما، هیچ وقت و هیچ ارگانی به تخلفات این اشخاص رسیدگی نمی کنند. چون هر زمان یک نفر مریض و یا خانواده مریض به وضعیت بیمارستان و یا افراد مسئول آن اعتراض کنند بلافاصله برای شخص مورد نظر یک صورت جلسه تنظیم می کنند و او را به عنوان مخل نظم عمومی به نیروهای انتظامی معرفی می کنند. به همین دلیل، اعتراض در بیمارستان و یا سازمان مربوطه جرم است و کسی خود را با این اشخاص درگیر نمی کند.

با توجه به توضیحاتی که دادم مسئولان سازمان یا بیمارستان به دلیل این که همیشه در امان هستند و هیچ وقت برای آنان مشکل قانونی و حقوقی ایجاد نمی شود، به میل و اراده خود هر کاری که دوست داشته باشند انجام می دهند. مگر این که از طرف جناح هایی که هر چند مدتی بر سر قدرت می آیند و در این موارد هر کسی سر قدرت باشد طرفداران خود را جایگزین می کنند. یعنی در سازمان تامین اجتماعی و بیمارستان ها، عزل و نصب به عهده آن جناحی است که قدرت را در اختیاردارد.

ما بیمه شدگان تا این تاریخ نشنیده ایم که اشخاصی را به اتهام قصور از مسئولیت های خود محاکمه و یا متهم کنند. اگر مسئولی خلاف کند و دیگر نتواند در آن محل بماند او را به یک مرکز مهم تر می فرستند.

 

بهرام رحمانی: اخیرا در مراسم معارفه نوربخش رییس جدید سازمان تامین اجتماعی، علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام کرد که ربیعی وزیر کار، گفته است «دولت ۵۰ هزار میلیارد تومان به تامین ‌اجتماعی بدهکار است.» او، هم چنین افزوده است «سال گذشته بدهی سازمان 12 هزار میلیارد تومان بوده و امسال هم پیش بینی می کنیم به 14 هزار میلیارد تومان برسد.» به نظر شما، چرا این سازمان هم بدهی دارد و هم دولت 50 هزار میلیارد تومان به تامین اجتماعی بدهکار است؟

 

محمود صالحی: من و یا هیچ شخصی دیگری نمی دانیم که سازمان بدهکار است یا نه، این تنها حرف است. ولی این را می دانیم که دولت، به سازمان ما بدهکار است. این که دولت چرا بدهی خود را به سازمان پرداخت نمی کند، این را باید از مسئولان سازمان پرسید که چرا سکوت کرده اند و این سکوت آنان به نفع چه کسانی است؟ سکوت مسئولان سازمان در مقابل دولت، بر می گردد به همان مماشاتی که دولت و مسئولان سازمان در مقابل همدیگر می کنند. اگر یک مسئول سازمان، قاطعانه درخواست مطالبه خود از دولت را طرح بکند طبیعی است که او را عزل می کنند. به همین دلیل است که همه مسئولان سازمان، در مقابل دولت سکوت کرده اند. چون در تبصره 2 ماده 28 سازمان آمده که دولت موظف است حق بیمه سهم خود را به طور یک جا در بودجه سالانه کل کشور منظور و به سازمان پرداخت کند و در غیر این صورت سازمان می تواند برابر ماده 50 اساسنامه مطالبه خود را وصول کند. چرا سازمان جهت مطالبه خود از یک کارفرما، از ماده 50 اساسنامه استفاده می کند. اما در برابر دولت سکوت کرده است؟!

بنابراین، نوع صحبت ها تنها برای منحرف کردن ذهن ما بیمه شدگان است که به وضعیت موجود اعتراض نکنیم.

 

بهرام رحمانی: طبق ماده 17 نظام رفاه و تامین اجتماعی حکومت اسلامی، ساختاری برای تامین اجتماعی تعریف شده که تاکنون سه بار تغییر کرده است. یک طرح و دو لایحه هم در این زمینه در مجلس شورای اسلامی، وجود دارد. الان کمیته ای زیر نظر ربیعی وزیر کار، در حال بررسی این تغییرات است. این تغییرات به چه دلیل و به نفع چه کسانی صورت می گیرد؟

 

محمود صالحی: به نظر من هر تغییراتی که صورت بگیرد به نفع سازمان است و سازمان هر روز می خواهد از خدمات بیمه شدگان کم تر و کم تر کند. اگر ما به چند سال گذشته بر گردیم مشاهده خواهیم کرد که هر روز تعهدات سازمان نسبت به بیمه شدگان کم تر شده است. این هم طبیعی است که هر مصوبه ای به نفع سازمان صورت می گیرد و در راستای منافع مسئولان سازمان تامین اجتماعی است. چرا که مسئولان، با میل و اراده خود در حیف و میل کردن سرمایه ما بیمه شدگان گام بر می دارند.

سازمان تامین اجتماعی، بزرگ ترین سازمان از نظر مالی و از نظر انسانی است. بنابراین، هر مسئولی دوست دارد موقعیت خود را طوری در آن سازمان محکم کند که همه چیز برایش قابل تحمل باشد. در این سازمان، هیچ گونه حساب و کتابی وجود ندارد. ما در سال گذشته، شاهد آن بودیم که چطور یک مجرم را (به قول خود مسئولان دولت) به آن سازمان تحمیل کردند و کسی هم معترض نشد.

ما بیمه شدگان در گذشته، وقتی به یک دکتر خصوصی و یا بیمارستان های دیگر مراجعه می کردیم، از ما تنها فرانشیزی می گرفتند. اما امروز به هر دکتر خصوصی که مراجعه می کنید دفترچه ما را قبول نمی کنند و اگر هم قبول کنند، ویزیت یک دکتر 20000 تومان باشد، 15000 تومان از خود ما می گیرند. یعنی ما قبلا فرانشیز می دادیم ولی حالا دکترها به ما فرانشیز می دهند.

 

بهرام رحمانی: عليرضا محجوب دبیر خانه کارگر، نماينده تهران و عضو کميته تحقيق و تفحص مجلس از سازمان تامين اجتماعی، گفته است که ۲۰ هزار صفحه از پرونده تحقيق و تفحص از سازمان تامين اجتماعی در زمان ریاست سعید مرتضوی «گم شده است.»

به گزارش خبرگزاری دانش جويان ايران «ايسنا»، محجوب روز شنبه ۲۳ شهريور 1392، در اين خصوص چنین توضيح داده است: «۲۰ هزار صفحه پرونده که مربوط به اين تحقيق و تفحص می ‌شد، به دليل اين که مجلس فضای کافی برای نگهداری آن ها نداشت، در سازمان تامين اجتماعی نگهداری می ‌شد که کليد آن در دست ماست، اما در حال حاضر نه جای آن پرونده‌ ها وجود دارد و نه پرونده‌ ها. محل نگهداری پرونده‌ ها نيز به کتابخانه تبديل شده است.»

به نظر شما، دلیل «گم شدن» این همه پرونده چیست؟

 

محمود صالحی: خوب اگر هر شنونده و یا کسی که آن نوشته را مطالعه کند متوجه تخلفات مسئولین سازمان می شود. 20 هزار صحفه کاغذ حجم بزرگی دارد. مفقود شدن این اوراق کار یک آبدارچی سازمان نیست و یا یک دزد آن را سرقت نکرده است. به نظر من، مفقود شدن 20 هزار صحفه پرونده کار ساده و معمولی نیست. چرا وقتی یک کارگر، تنها یک روز دیرتر حق بیمه خود را پرداخت می کند بلافاصله مورد جریمه قرار می گیرد و او را در دورترین نقطه پیدا می کنند! حال چرا نمی توانند کسانی که 20 هزار صفحه را برداشتند و جای آن را به کتابخانه تبدیل کردند، پیدا نمی کنند؟ مگر نمایندگان مجلس، آن را تایید نمی کنند که این اوراق گم شده است. پس چه شد آن تحقیق و تفحص نمایندگان مجلس؟ به نظر ما، خود این اشخاص که بعد از 35 سال امروز ادعا می کنند که 20 هزار صحفه گم شده، خودشان با این اشخاص شریک نیستند و سال هاست که سرمایه ما بیمه شدگان را به یغما نبرده اند؟ از این رو، اگر قرار باشد کسی را دادگاهی و محاکمه کنند باید تمام مسئولان سازمان تامین اجتماعی و آن مسئولانی که به شکلی با این سازمان در ارتباط هستند در یک دادگاه علنی و با حضور بیمه شدگان محاکمه شوند. مسئولان خانه کارگر چه موضعی اتخاذ خواهند کرد؟ مسئولان خانه کارگر، ارتباط مستقیمی با سازمان تامین اجتماعی و بیمارستان های این سازمان دارند و نماینده خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار در آن سازمان حضور دارند، چرا امروز صرفا این تخلفات را به اذهان عمومی اطلاع می دهند؟ به نظر من، قبل از هر چیز باید مسئولان خانه کارگر و کانون شوراهای اسلامی کار محاکمه و تفهیم اتهام شوند. برابر ماده 6 اساسنامه و بند پ آن، سه نفر نماینده بیمه شدگان که دو نفر از آنان با معرفی کانون شوراهای اسلامی کار، عضو شورای سازمان تامین اجتماعی می باشند.

اگر بعد از 35 سال، تازه مسئولان مملکتی به این نتیجه رسیده اند که در سازمان تامین اجتماعی مشکلاتی وجود دارد جای سئوالات بسیار است. اظهارات این اشخاص که خود را نماینده مردم در مجلس معرفی می کنند برای خدمت به بیمه شدگان نیست، بلکه برای این است که از طرف بیمه شدگان شکایت های زیادی شده و دیگر نمی توانند آن حجم شکایت را نادیده بگیرند و یا این که برای تسویه حساب با مسئولان گذشته سازمان، به این نوع اظهارات نیاز دارند.

ما می دانیم که شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی که به نام «شستا» مشهور است، در سال 1365، به منظور حفظ و ارتقاء ارزش ذخایر سازمان با سرمایه اولیه 2 میلیارد تومان تاسیس شد و حال 39 میلیارد تومان سرمایه دارد. به نظر شما، سازمانی که به اضافه یک سوم درآمد اعضای خود که هر ماه آن را به سازمان پرداخت می کنند و 39 میلیارد تومان هم سرمایه در 37 شرکت زیر مجموعه سرمایه گزاری کرده است؛ باید وقتی اعضایش درخواست دکتر و درمان کنند، آن ها را به نیروی انتظامی معرفی کنند و درخواست بازداشت آنان را داشته باشند؟!

 

بهرام رحمانی: شما گفتید در سازمان تامین اجتماعی، یک هیات به نام «شورا» مستقر است وظیفه این شورا چیست؟

 

محمود صالحی: برابر ماده 5 اساسنامه سازمان تامین اجتماعی، این سازمان دارای 4 ارکان است به شرح زیر.

الف - شورا - ب - هیئت مدیره - پ - مدیر عامل - ت - هیئت نظارت.

 وظایف و اختیارات شورا به شرح زیر است.

الف - تصویب خط مشی و راهبردهای کلان سازمان.

ب- تصویب برنامه و بودجه، صورتهای مالی و عملکرد سالانه سازمان.

پ- تعیین اعضای هیئت مدیره و هیئت نظارت.

ت- تعیین حقوق و مزایا و پاداش اعضای هیئت مدیره، مدیر عامل و حق الزحمه هیئت نظارت.

ث- تصویب آیین نامه های مالی، معاملاتی، اداری، استخدامی و سایر آیین نامه های مورد نیاز.

ج- بر رسی و تصویب تشکیلات کلان سازمان به پیشنهاد هیئت مدیره.

چ- تصویب پیشنهاد هیئت مدیره سازمان در خصوص انتخاب مدیر عامل.

ح- پیشنهاد تغییر و یا اصلاح اساسنامه.

خ- بررسی و اتخاذ تصمیم در خصوص سایر مواردی که بنا به پیشنهاد هیئت مدیره سازمان در شورا مطرح می شود.

تبصره 1- نحوه تشکیل و اداره جلسات شورا به موجب آیین نامه ای خواهد بود که پس از تشکیل اولین جلسه به تصویب شورا می رسد.

تبصره 2- مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره با دعوت شورا بدون حق رای در جلسات شورا شرکت می کنند.

تبصره 3- شورا برای بررسی و اظهارنظر در خصوص مسایل سازمان می تواند کار گروه های تخصصی داشته باشد. ترتیب تشکیل جلسات شورا و کارگروه های تخصصی آن طبق آیین نامه ای خواهد بود که ظرف سه ماه پس از تشکیل اولین جلسه به تصویب شورا می رسد.

این وظایف شورا در سازمان تامین اجتماعی است که من تنها به چند مورد آن اشاره کردم. بنابراین، شورا بالاترین ارکان سازمان تامین اجتماعی است که سه نفر از بیمه شدگان که دو نفر از آنان با معرفی کانون شوراهای اسلامی کار درآن حضور دارند. حال سئوال ما بیمه شدگان از آقای محجوب و همه مسئولین شوراهای اسلامی کار این است: عالی جنابان شما که نماینده در آن سازمان دارید آیا تا این تاریخ، یک بار هم گزارش عملکرد آن نمایندگان قلابی خودتان را به استحضار بیمه شدگان رسانده اید؟! من مطمئن هستم که جواب این عالی جنابان منفی است.

 

بهرام رحمانی: آقای صالحی می شود اعضای این شورا که در سازمان تامین اجتماعی مستقر هستند و اختیارت تام دارند، جهت اطلاع بیمه شدگان معرفی کنید؟

 

محمود صالحی: مجموع شورا 15 نفر هستند که عبارتند از: 1- 8 نفر نماینده دولت؛ 2- سه نفر نماینده کارفرما؛ 3- سه نفر نماینده بیمه شدگان؛ که دو نفر آن توسط کانون شوراهای اسلامی کار معرفی می شوند. اعضای این شورا، برای مدت 4 سال انتخاب می شوند. اما چیزی که برای ما بیمه شدگان جای سئوال است این می باشد که نماینده کارفرما، از طرف اتحادیه کارفرمایان معرفی می شود. اما نماینده ما بیمه شدگان، چرا از طرف شورای اسلامی کار معرفی می شود؟ یا نمایندگان «محترم» دولت، توسط چه کسی به این شورا معرفی می شوند؟ اگر سازمان تامین اجتماعی، یک سازمان مستقل است و سرمایه آن توسط خود بیمه شدگان تامین می گردد، چرا دولت در آن دخالت می کند؟

در سئوال های قبل از بدهی دولت صحبت کردیم. پس ما بیمه شدگان نتیجه خواهیم گرفت که هیچ وقت دولت بدهی خود را به سازمان پرداخت نمی کند. برای این که مسئولین عالی رتبه دولت، مثل رییس جمهور، وزیر رفاه، وزیر بهداشت، وزیر کار، وزیر صنایع، معاون توسعه، معاون برنامه ریزی، معاون حقوقی و امور مجلس در آن شورا حضور دارند. بنابراین، هیچ وقت علیه خود مصوبه ای را به تصویب نمی رسانند.

 

بهرام رحمانی: در حالی که مهدی شجاعی مدیرعامل صندوق حمایت از نویسندگان، روزنامه‌ نگاران و هنرمندان از قطع خدمات بیمه‌ ای سازمان تامین اجتماعی به اعضای این صندوق به دلیل بدهی به تامین اجتماعی خبر داده است اما، سیدتقی نوربخش مدیرعامل جدید سازمان تامین اجتماعی، در خصوص خبر مربوط به قطع خدمات بیمه ای تامین اجتماعی به نویسندگان، روزنامه نگاران و هنرمندان، گفته است: «این خبر درست نیست و بیمه این افراد قطع نشده است بلکه به دلیل بدهی صندوق بیمه شدگان به سازمان تامین اجتماعی، از پذیرش افراد جدید برای بیمه شدن خودداری شده است.» به نظر شما دلیل این خبرهای متناقض چیست؟

 

محمود صالحی: برابر ماده 50 اساسنامه، سازمان تامین اجتماعی می تواند طلب خود را از کارفرمایان وصول کند. بدهی کارفرما به سازمان، هیچ ربطی به بیمه شدگان ندارد و بیمه شدگان می توانند از خدمات ناچیز سازمان استفاده کنند.

برابر ماده 36 اساسنامه سازمان «کارفرما مسئول پرداخت حق بیمه سهم خود و بیمه شده به سازمان می باشد و کارفرما موظف به پرداخت حق بیمه خود و بیمه شده است. در غیراین صورت برابر ماده 50 اساسنامه سازمان می تواند بدهی خود را از کارفرما وصول کند.» پرداخت نکردن حق بیمه سهم کارگر و سهم کارفرما هیچ ربطی به کارگر ندارد و کارفرما موظف به پرداخت آن می باشد. بنابراین، سازمان تامین اجتماعی به هیچ عنوان نمی تواند از خدمات به بیمه شدگانی که کارفرمای آنان به سازمان تامین اجتماعی بدهکار هستند، خودداری کنند.

 

بهرام رحمانی: آخرین سئوالم این است که آیا در چنین شرایطی، کارگران و بیمه شدگان  برای دفاع از حقوق خود، باید منتظر اقدامات دولت باشند یا باید خودشان به طور مستمر و پیگیر خواست ها و مطالبات بر حق و عادلانه خود را پیگیری کنند؟

 

محمود صالحی: ما بیمه شدگان می دانیم که دولت هیچ کاری برای ما نمی کند. هر جناحی که به قدرت می رسد، جناح دیگر را متهم می کند و وقتی خودشان  به قدرت رسیدند، همان سیاست و برنامه های گذشته را دنبال و اجرا می کنند.

بیمه شدگان، نباید منتظر آن باشند که دستی از آسمان نازل شود تا آنان را یاری دهد، بلکه این خود ما هستیم که می توانیم خواست ها و مطالبات مان را به آنانی که از سرمایه ما هر روز 10 میلیارد 10 میلیارد تومان برداشت می کنند و هیچ کسی هم در این مورد دادگاهی و یا محاکمه نمی شود تحمیل کنیم.

بیمه شدگان و افراد تحت تکفل، نباید در مقابل مسئولان تامین اجتماعی و مسئولانی که خود را با سازمان تداعی می کنند، سکوت کنند. سکوت ما بیمه شدگان، به معنای تایید بی حقوقی خود و افراد تحت تکفل خودمان است و تایید عملکردهای مسئولان سازمان و بیمارستان.

 

بهرام رحمانی: محمود گرامی با تشکر از شما.

محمود صالحی: ممنون از این که این مصاحبه را ترتیب دادید.

یک شنبه چهاردهم مهر 1392 - ششم اکتبر 2013