عشق جاودانه

وقتی عشق را

در چشمه زلال چشم ت

دیدیم

نشست شبنم چشم ت

برگل های سرخ

گونه ات

ولب هایت

به تبسم نشست

هم چون غنجه های رز

در آن صبحدم بهاری

که باغبان پیر بود

سالها به انتظار آن

قلب ت

هم چون آتشفشان عشق

سرباز کرد

تا تمام سلولهای ترا

از عشق سیراب کند

مغزت با تمام انرژی

سراسر وجودت را

به حرکت در آورد

تا این عشق را

برای همیشه

جاودان کند.

اکبر یگانه 2014.02.10