یادداشت های جنبش کارگری: اول ماه مه و ضرورت ابراز وجود مستقل جنبش کارگری

امير پيام

اول ماه مه امسال مصادف است با دهمین سالگرد اول ماه مه 1383 سقز، سالی که جنبش مستقل و نوین کارگری ایران در زیر سیطره خونین یکی از استبدادی ترین حکومت های سرمایه داری معاصر سربلند کرد و به جلو آمد. از آنموقع تاکنون بمدت ده سال است که این جنبش با همه تشکلات ونهادها و محافل و صدها فعال اش و نیز علی رغم تفاوت ها و اختلافات درونی اش به تنها ظرف اصیل و شرافتمندانه حامل نیازها و  مطالبات و آرزوهای طبقاتی کارگران، و نیز به تنها صدای مستقل طبقه کارگر بدل شده است.

جمهوری اسلامی با همدستی همه جناح ها و کل دستگاه سرکوب و تشکلات ضد کارگری دست سازش بی وقفه تلاش نمود تا این جنبش را یا نابود کند و یا در تشکلات ضد کارگری اش مضمحل نماید. اما رژیم در هر دو این موارد ناکام ماند و علی رغم تحمیل تنگناهای سنگین به جنبش و محدود نمودن میدان عمل آن، فعالین مستقل کارگری با مایه گذاشتن از جان و زندگی شان و با از خود گذشتگی غرورآفرین تداوم جنبش را تضمین نمودند. فعالینی که نه توهمی به جناحهای رژیم دارند و نه ذره ای در مقابل تشکلات ضد کارگری دست ساز آن کوتاه آمدند و به اینترتیب پرچم پر افتخار جنبش مستقل کارگری را برافراشته نگه داشتند.

سیر تحولات سیاسی ایران هر طور که پیش رود و سرنوشت جنبش کارگری به هر سو که برود، یک نکته در دوران حاضر قطعی است و آن اینکه بود و نبود این جنبش مستقل کارگری که از اول ماه مه 83 به تنها صدای مستقل طبقه کارگر بدل شده است یکی از مصاف های مهم مبارزه طبقاتی در دوران کنونی می باشد. از نقطه نظر منافع حاکمیت سرمایه داری ایران این جنبش باید از صحنه حذف شود و از بین برود، و در تقابل با این منافع و از نقطه نظر منافع آنی و آتی طبقه کارگر باید از وجود این جنبش همچون مردمک چشم محافظت نمود چرا که این تنها ظرف حامل منافع کارگران و تنها ظرف ابراز وجود مستقل طبقه کارگر ایران در مقطع کنونی است.

اول ماه مه بطور کلی امکانی برای ابراز وجود همه جانبه و طبقاتی کارگران در مقابل طبقات حاکمه نظام سرمایه داری است. امسال نیز بدنبال تداوم تعمیق بحران اقتصادی و سیاسی و ایدئولوژیک و اخلاقی نظام سرمایه داری جهانی، ابراز وجود مستقل طبقه کارگر بسیار ضروری و حیاتی است. ضرورتی که در سرمایه داری ایران و تحت حاکمیت جمهوری اسلامی با همه بحرانها و بن بست های کشنده اش صد چندان مهمتر می باشد.

اینکه این ابراز وجود چه شکلی بخود بگیرد و اول ماه مه امسال چگونه برگزار شود به درک فعالین عملی از موقعیت سیاسی و تناسب قوای موجود و به تشخیص آنان از آمادگی تودهای کارگر و به تصمیمی که بگیرند بستگی دارد. برای ما فعالین خارج که در سازماندهی عملی اول ماه مه در ایران دخیل نمی باشیم و در آن حضور و شرکت نداریم اصولی نیست که به جزئیات برگزاری اول ماه مه بپردازیم و برای برگزاری حداکثری تهییج کنیم و یا برنامه های حداقلی را در مقابل قرار دهیم.

اما برنامه های اول ماه مه هر شکلی بخود بگیرند و در قالب تظاهرات ها و اجتماعات بزرگ یا کوچک برگزار شوند و یا بصورت گردهمایی در مراکز کار و در سالن ها و پارک ها و گلگشت ها باشند و یا در محافل و جمع های خانوادگی کوچک تر برگزار شوند از یک چیز نباید غافل شد و کوتاهی نمود و آن نیز صدور قطعنامه  سیاسی و طبقاتی جامع با امضای همه تشکل ها و نهادها و جمع های مستقل کارگری است. قطعنامه ای نظیر آنچه در اول ماه مه *88 صادر شد و همچون سند درخشانی در تاریخ جنبش کارگری ایران ثبت شده است.

این قطعنامه جایگزینی برای برنامه های بیرونی نیست بلکه مکمل آنهاست. وجود چنین قطعنامه ای به موازات برنامه های بیرونی که در هر سطح و شکلی برگزار شوند خصلت متحد و یکپارچه آنها را تقویت نموده و ادعانامه و مطالبات طبقاتی جنبش ما را در سطح کل جامعه در مقابل طبقه حاکمه قرار می دهد.

بعضا در مخالفت با صدور چنین قطعنامه ای گفته می شود که قطعنامه مواد خوبی است روی کاغذ و جنبه عملی ندارد و باید برنامه های بیرون سازمان داد. این برداشتی بسیار نادرست است. هیچ جنبشی نمی تواند بدون بیان دقیق و موجز و فرموله شده درک اش از علل و وضعیتی که در آن مبارزه می کند و مطالبات آنی و آتی اش در قالب انتشار قطعنامه ها و بیانیه های لازم پیش رود و به جایی برسد. این مساله برای جنبش طبقه کارگر بیش از هر جنبش دیگری صادق است چرا که این طبقه در ایران همیشه از بیان مطالبات اش محروم شده است. صدور چنین قطعنامه ها و بیانیه هایی در شرایط کنونی ایران که ایفای نقش کلان توسط طبقه کارگر را ایجاب می کند از همیشه ضروری تر است.

همچنین بعضا گفته می شود که صدور قطعنامه های قبلی چپ روانه بوده و بهانه سرکوب را فراهم کرده و توده کارگر را جلب نمی کند. اینها نیز مدعیاتی غلط و مضر به حال جنبش طبقاتی اند که می باید بیشتر در مورد شان صحبت کرد اما اینجا اشاره به دو نکته لازم است. اول اینکه در رابطه با سرکوب ادعای فوق حامل درک غلطی از جمهوری اسلامی است و فراموش می کند در زیر سیطره این حکومت هر مطالبه و اعتراض کارگری که  قابل دست اندازی و تحت نظر و کنترل تشکلات ضد کارگری رژیم نباشد که بتوانند آنرا منحرف و خاموش سازند سرکوب می شود. مساله سرکوب ابتدا به ساکن ربطی به حداکثری و یا حداقلی بودن مطالبات ندارد و به نفس استقلال این مطالبات مربوط می شود. از اینروست که جزیی ترین مطالبه و مبارزه کارگری نیز در صورت برخورداری از استقلال رای و عمل سرکوب می شوند. در رابطه با جلب توده های کارگر که گویا مطالبه هرچه محدود تر و جزیی تر باشد بیشتر جلب می کند باید گفت که این نیز درک نادرستی از مبارزه کارگری است و فراموش می کند که برای ایجاد تحرک مبارزاتی حول هر مطالبه های می باید برای آن بطور مجزا کار سازمانگرانه ای از قبل و طی پروسه ای نسبتا طولانی انجام داد. بدون چنین کار سازمانگرانه با حوصله ای هیچ مطالبه ای(غیر از شرایط خیلی استثنایی) به تنهایی بسیج کننده نیست. تجربه کمپین خوب و پرزحمت و متاسفانه ناموفق جمع آوری امضا برای افزایش دستمزد بار دیگر این مساله را نشان داد.

قطعنامه اول ماه مه 88 نه چپ روانه بود و نه حداکثری و نه هیچ چیز عجیب و غریب دیگری. آن قطعنامه برخاسته از حقایق غیر قابل کتمان زندگی طبقه کارگر در سرمایه داری ایران، و منطبق با تناسب قوای طبقاتی، و مورد قبول هر کارگر برخوردار از اندکی آگاهی طبقاتی بود. تا زمانی که وضعیت اقتصادی و سیاسی ایران بر همین منوال است و وضعیت فقر و فلاکت و بی حقوقی و ناامنی و بی حرمتی تحمیل شده کنونی به طبقه کارگر جاری است صدور چنین قطعنامه ها و بیانیه هایی از هر چیز دیگری بر شرایط مادی موجود منطبق تر است.

در آستانه اول ماه امیدورایم که امسال این روز هرچه وسیعتر و پرتوان تر برگزار شود و صدور قطعنامه و یا بیانیه سیاسی طبقاتی مشترک توسط همه تشکلات و نهادها و محافل جنبش مستقل کارگری به ابراز وجود مستقل طبقاتی کارگران در چنین روزی هر چه بیشتر یاری رساند.

امیر پیام
2 اریبهشت 1393
22 آپریل 2014
amirpayam.wordpress.com
*************************************************
* قطعنامه اول ماه مه 1388 را در زیر ملاحظه می کنید:
قطعنامه كارگران ايران به مناسبت اول ماه مه روز جهاني كارگر
كميته برگزاری مراسم روز جهانی كارگر

اول ماه مه روز همبستگي بين المللي طبقه كارگر و روز جوش و خروش كارگران در سراسر جهان براي رهايي از مشقات نظام سرمايه داري و بيان خواسته هاي آنان جهت برپايي دنيايي عاري از ستم و استثمار است .
امسال ما كارگران مراسم اول ماه مه را در شرايطي برگزار مي كنيم كه نظام سرمايه داري در گرداب يك بحران عظيم اقتصادي ويران كننده تري فرورفته است و در حال دست و پا زدن براي نجات خويش از آن به سر مي برد .
بحران عظيم اقتصادي موجود و عجز دولت هاي سرمايه داري در مهار آن و سر ريز كردن بار اين بحران بر دوش كارگران جهان ، بيش از پيش گنديدگي اين نظام را پس از فروپاشي بلوك شرق و ادعاي پايان تاريخ به نمايش گذاشت و ضرورت برپايي دنيايي فارغ از مناسبات ضد انساني نظام سرمايه داري را به مثابه يگانه راه خلاصي بشريت از مصائب موجود در برابر كارگران وبشريت متمدن قرار داد .
اين بحران و تبعات ويرانگر آن بر زندگي و معيشت كارگران در سراسر جهان تا آنجا كه به ايران مربوط مي شود و بر خلاف بهانه تراشي هاي كارفرمايان و تبليغات قلم به دستان سرمايه ، هنوز سايه شوم خود را بر زندگي و معيشت روزمره كارگران در ايران نگسترانيده است و از نظر ما بيشترين مصائب و مشقاتي كه امروزه ما كارگران با آنها دست به گريبانيم بيش از هر چيز حاصل سيطره اقتصادي ، اجتماعي و عملكرد سرمايه داري حاكم بر ايران است .
دستمزدهاي به شدت زير خط فقر ، اخراج و بيكار سازي گسترده كارگران ، عدم پرداخت به موقع دستمزد ميليون ها كارگر، تحميل قرار دادهاي موقت و سفيد امضاء و حاكم كردن شركت هاي پيمانكاري بر سرنوشت كارگران و بازداشت و زنداني كردن آنان تا سركوب تشكل ها و اعتراضات كارگري و اجراي احكام قرون وسطايي شلاق عليه كارگران و رايج كردن فرم قراردادهاي برده وار جديد، مصائب و بي حقوقي هايي نيستند كه با وقوع بحران در اقتصاد جهاني وارد ايران شده باشند .اين وضعيت سال هاست كه ادامه دارد و هر ساله بر عمق و دامنه آن افزوده مي شود .
ما كارگران در مقابل اين وضعيت بغايت ضد انساني و گسترش عمق و دامنه آن سكوت نخواهيم كرد و اجازه نخواهيم داد بيش از اين حق حيات و هستي ما را به تباهي بكشانند . ما توليد كنندگان اصلي ثروت و نعمت در جامعه هستيم و حق مسلم خود مي دانيم تا با بالاترين استاندارد هاي حيات بشر امروز در آسايش و رفاه زندگي كنيم .
داشتن يك زندگي انساني حق مسلم ماست و ما براي تحقق آن تمامي موانع پيش روي خود را با برپايي تشكل هاي مستقل از دولت و كارفرما و با اتكا به قدرت همبستگي مان از سر راه خويش بر خواهيم داشت .
در اين راستا ما كارگران امروز يك پارچه و متحد ، مطالبات زير را به عنوان حداقل خواسته هاي خود فرياد مي زنيم و خواهان تحقق فوري اين مطالبات هستيم
1- تامين امنيت شغلي براي همه كارگران و لغو قراردادهاي موقت و سفيد امضاء و برچيده شدن فرم هاي جديد قراردادكار
2-ماحداقل دستمزد تصويب شده ازسوي شوراي عالي كار را تحميل مرگ تدريجي برميليون ها خانواده كارگري مي دانيم ومصرانه خواهان افزايش فوري حداقل دستمزدها براساس اعلام نظرخود كارگران ازطريق نمايندگان واقعي و تشكل هاي مستقل كارگري هستيم .
3-برپايي تشكل هاي مستقل كارگري ، اعتصاب ، اعتراض ، تجمع و آزادي بيان حق مسلم ماست و اين خواسته ها بايد بدون قيد و شرط به عنوان حقوق خدشه ناپذير اجتماعي كارگران به رسميت شناخته شوند .
4-دستمزدهاي معوقه كارگران بايد فورا" و بي هيچ عذر و بهانه اي پرداخت شود و عدم پرداخت آن بايستي به مثابه يك جرم قابل تعقيب قضائي تلقي گردد و خسارت ناشي از آن به كارگران پرداخت گردد.
5-اخراج و بيكار سازي كارگران به هر بهانه اي بايد متوقف گردد و تمامي كساني كه بيكار شده اند و يا به سن اشتغال رسيده و آماده به كار هستند بايد تا زمان اشتغال به كار از بيمه بيكاري متناسب با يك زندگي انساني برخوردار شوند .
6- ما خواهان برابري حقوق زنان و مردان در تمامي شئونات زندگي اجتماعي و اقتصادي و محو كليه قوانين تبعيض آميز عليه آنان هستيم .
7- ما خواهان برخورداري تمامي بازنشستگان از يك زندگي مرفه و بدون دغدغه اقتصادي هستيم و هرگونه تبعيض در پرداخت مستمري بازنشستگان را قويا" محكوم مي كنيم .
8-ما ضمن اعلام حمايت قاطعانه از مطالبات معلمان به عنوان كارگران فكري ، پرستاران و ساير اقشار زحمتكش جامعه ، خود را متحد آنها مي دانيم و خواهان تحقق فوري مطالبات آنان و لغو حكم اعدام فرزاد كمانگر هستيم .
9- از آنجا كه كارگران فصلي و ساختمان به طور كامل از هرگونه قوانين تامين اجتماعي محروم هستند ، ما از اعتراضات اين بخش از طبقه كارگر براي رسيدن به حقوق انساني آنها دفاع مي كنيم .
10-سيستم سرمايه داري عامل كار كودكان است و تمامي كودكان بايد جداي از موقعيت اقتصادي و اجتماعي والدين ، نوع جنسيت و وابستگي هاي ملي و ن‍‍ژادي و مذهبي از امكانات آموزشي ، رفاهي و بهداشتي يكساني برخوردار شوند.
11-ما خواهان آزادي كليه كارگران زنداني از جمله منصور اسالو و ابراهيم مددي و لغو كليه احكام صادره و توقف پيگرد هاي قضايي و امنيتي عليه فعالين كارگري هستيم .
12- ما بدينوسيله پشتيباني خود را از تمامي جنبش هاي آزادي خواهانه و برابري طلب همچون جنبش دانشجويي و جنبش زنان اعلام مي داريم و دستگيري ، محاكمه و به زندان افكندن فعالين اين جنبش ها را قويا" محكوم مي كنيم .
13-ما بخشي از طبقه كارگر جهاني هستيم و اخراج و تحميل بي حقوقي مضاعف بر كارگران مهاجر افغاني و ساير مليت ها را به هر بهانه اي محكوم مي كنيم .
14-ما ضمن قدرداني از تمامي حمايت هاي بين المللي از مبارزات كارگران در ايران و حمايت قاطعانه از اعتراضات و خواسته هاي كارگران در سراسر جهان خود را متحد آنان مي دانيم و بيش از هر زمان ديگري بر همبستگي بين المللي طبقه كارگر براي رهايي از مشقات نظام سرمايه داري تاكيد مي كنيم .
15- اول ماه مه بايد تعطيل رسمي اعلام گردد و در تقويم رسمي كشور گنجانده شود و هر گونه ممنوعيت و محدوديت برگزاري مراسم اين روز ملغي گردد .

زنده باد اول ماه مه
زنده باد همبستگي بين المللي طبقه كارگر
1 مه 2009
11ارديبهشت1388

كميته برگزاري مراسم روز جهاني كارگر
سنديكاي كارگران شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه
سنديكاي كارگران نيشكر هفت تپه
اتحاديه آزاد كارگران ايران
هيئت بازگشايي سنديكاي كارگران نقاش و تزئينات ساختمان
كانون مدافعان حقوق كارگر
شوراي همكاري تشكل ها و فعالين كارگري
- كميته پيگيري ايجاد تشكل هاي كارگري
- كميته هماهنگي براي كمك به ايجاد تشكل هاي كارگري
- شوراي زنان
- جمعي از فعالين كارگری