مبارزه طبقاتى در خلال دهه ۱۹۳۰ در اتحاد جماهير شوروى

پاکسازيها و محاکمات سياسى در حزب کمونيست

نويسنده: ماريو سوزا

مترجم: پيام پرتوى

 

ترور سازمان داده شده

اينها عباراتيست که کامنف در طول تحقيقات بکار برد. "اميد ما اين بود که کشور در حل موانعى که با آنها دست به گريبان بود شکست بخوره٬ اينکه از همان نيمه اول ١٩٣٢ وضعيت بحرانى در اقتصاد و ورشکستگى سياست اقتصادى٬ رهبرى حزب و کشور را بصورتى واضح و روشن دچار ور شکستگى بکنه.

 

کشور تحت رهبرى کمتيه مرکزى حزب کمونيست٬ با غلبه به تمام مشکلات٬ با پيروزى در راه رونق اقتصادى به جلو پيشرفت ميکرد. ما نخواسته اونو ميديديم· ميشه گفت که ما بايد از مبارزه دست برميداشتم.

 

اما منطق مبارزاتى ضد انقلاب٬ تلاش بى منطق آشکار بخاطر بدست آوردن قدرت٬ ما را به جهت ديگه اى کشاند. غلبه بر همه سختيها٬ سياستى که کميته مرکزى در آن پيروز شد٬ موج خشم و نفرت جديدى را بر ضد رهبرى حزب و بيشتر از همه بر ضد استالين بوجود آورد.۳۲

 

براى متهمان استفاده از هر گونه وسيله اى براى مبارزه با دولت استالين مجاز بود يا همانطور که زينويف در يکى از جلسات گروه در سال ١٩٣٢ گفت "مارکسيسم يقينا با ترور مخالفه٬ اما در حال حاضر بايد از اون چشم پوشى کرد٣٣ .

 

متهمان از جمله اعتراف نمودند که فرمان ترور کيروف توسط مرکز ترتسکى – زينويف صادر شده بود. جزئيات حمله ناموفق به استالين و وروشیلوف نيز آشکار شد. همزمان معلوم شد که حمله جديدى بر عليه آنها و بر عليه سيدانف٬ کاگانويچ و ديگران طراحى شده بود. در دادگاه طرح يک کودتاى دولتى نيز افشاء شد.

ترتسکى در مرکز

در طول دادگاهى که علنى بود٬ دادگاهى که توسط گروهى از سياستمداران و رسانه هاى خبرى جهان نظارت ميشد و متهمان در جريان آن آزادانه صحبت ميکردند٬ مسائل غيرمنتظره بسيارى افشاء شدند.

 

براى مثال نشان داده شد که ترتسکى٬ آن شخص برجسته اى بود که توطئه ها را از خارج رهبرى ميکرد·

 

او از خارج دستور العمل ارسال مينمود و حمله به اعضاى دولت اتحاد جماهير شوروى٬ خرابکارى و عمليات تروريستى را مطالبه ميکرد. بر اساس اظهارات متهمان در دادگاه٬ ترتسکى بمنظور برقرارى ارتباطى مستقيم با بخشى از اعضاى گروه از تبعيدگاه خود بارها به برلين و کپنهاک آمده بود.

 

در ضمن طرحهاى تروريستى ترتسکى بر عليه دولت اتحاد جماهير شوروى توسط پسر او لئو سدوف که در برلن زندگى ميکرد و مرکز اين توطئه بود رهبرى ميشد.

 

از ميان ١٦ متهم حاضر در دادگاه مرکز ترتسکى – زينويف٬ سه نفر (آى· اسميرنوف ٬ Dreitzer٬ گولزمان) بمنظور انجام ماموريتهايى بارها به برلين يا کپنهاک رفته٬ در آنجا فرصت را غنيمت شمرده و با ترتسکى يا سدوف ملاقات و از سدوف در مورد ترور و اقدامات تروريستى در اتحاد جماهير شوروى مستقيما دستورالعملهايى را دريافت نموده بودند.

 

پنج نفر ديگر (اولدبرگ٬ برمان – يورين٬ فريتز داويد [Krugljanski  ] ام· لورى و ان لورى) در آلمان نازى زندگى ميکردند و توسط ترتسکى جهت به اجرا درآوردن ترور به اتحاد جماهير شوروى فرستاده شده بودند.

 

بخشى هم براى تهيه پاسپورت٬ اسلحه و ديگر تجهيزات از گشتاپو کمک دريافت نموده بودند. در دادگاه اين نيز مورد تاييد قرار گرفت که در سال ١٩٣٣ ٬ با توافق ترتسکى٬ ارتباط سازمان داده شده اى ميان ترتسکيستهاى آلمانى و گشتاپو برقرار شده بود.

 

بسيارى از آنها در جريان ورودشان به اتحاد جماهير شوروى از جاسوسان نازى٬ که گشتاپو به اتحاد جماهير شوروى ارسال نموده بود٬ کمک دريافت نموده بودند. دادگاه تشکيل شده بر عليه متهمان مرکز ترتسکى – زينويف با محکوميت کليه مجرمان به پايان رسيد.

 

١٦ متهم مجرم شناخته شده و به اشد مجازات: اعدام و مصادره همه اموال شخصىيشان محکوم شدند.٣٤

 

ارتباطات در حزب کمونيست

در طول دادگاه معلوم شد که شخصيتهاى رهبرى کننده ى مرکز ترور٬ زينويف٬ کامنف و رینهولد ٬ بمنظور مقاصد توطئه آميز٬ با اعضاى بلند پايه حزب کمونيست اتحاد جماهير شوروى در ارتباط بوده اند.

 

اين خبر از اهميت بسيار زيادى برخوردار بود. آيا هدف کارمندان بلند پايه حزبى شرکت در توطئه اى٬ با هدف خرابکارى٬ ترور و جنايت٬ بر عليه حزب بود ؟

 

بدليل افشاى اين امر دادستان - ویشینسکی در دادگاه – ه ٢١ اوت اعلام نمود که "فرمانى را در مورد بررسى اتهامات وارده بر تومسکى٬ ريکف٬ بوخارين٬ اوگلانف٬ رادک و پياتاکوف" را صادر و اينکه "مراجع قانونى با توجه به نتايج تحقيقات اجازه دهند که موضوع مسير قانونى خود را طى کند".

 

Serebrjakov و سوکلینکوف نيز که نام آنها در دادگاه برده شده بود٬ "تحت پيگرد قانونى قرار ميگرفتند"٣٥ . در طول دادگاه به نام ژنرال پيوتنا نيز٬ يک ترتسکيست قديمى٬ بعنوان يک ازفعالان در عمليات تروريستى ترتسکيستها٬ اشاره شده بود.

 

گروه سياستمدارن حاضر در دادگاه٬ مجموعه اى از سياستمداران واقعى سرمايه دارى و ضد سوسياليست٬ در مورد صداقت٬ بيطرفى و درجه درستى دادگاه ترديد ننمودند.

 

يکى از حقوقدانان بين المللى و معروف آنزمان٬ قاضى دنيس نوول پريت٬ عضو پارلمان انگليس٬ در تمام طول دادگاه حاضر شد و بعدها در مورد آن در روزنامه لندنى اخبار کرونيکل نوشت.

 

او تحصيلات حقوقى خود را در دانشگاه وينچستر و لندن گذرانده بود٬ رسيدگى به دعواهاى حقوقى را در آلمان٬ سوئيس٬ اسپانيا و اتحاد جماهير شوروى مطالعه و از وضعيت دادگاههاى اتحاد جماهير شوروى به خوبى با خبر بود.

 

قاضى پريت در اخبار کرونيکل در مورد بيطرفى و اعتبار دادگاه شهادت داد. بر اساس اظهارات او اتهامات وارده به متهمان در دادگاه به اثبات رسيدند. قاضى پريت بعدها در مباحث عمومى در متنى با عنوان "دادگاه زينويف"٬ کسانى را که در مورد صحت دادگاه ترديد داشتند مورد حمله قرار داد·

 

اين متن به زبان سوئدى ترجمه و در سال ١٩٣٧توسط "فرهنگ کارگر" به  نام "زينويف و کامنف در دادگاه خلق" منتشر شد. در اينجا٬ بخاطر دلبستگيهاى تاريخى ويژه٬ عرضه درک قاضى پريت در مورد اين مسئله جايز است.

 

کارزار اکاذيب بر عليه اتحاد جماهير شوروى بيش از هر زمان ديگريست و ما به همين دليل انتشار نقل قولهاى طولانى قاضى پريت را٬ از نوشته ٥۰ صفحه ايش٬ حق خود ميدانيم. در ضمن تجزيه و تحليلهاى او از دادگاه محاکمات سياسى پس از آن٬ سالهاى ١٩٣٧- ١٩٣٨ نيز قابل استفاده هستند٬ چرا که اشکال آنها٬ همه بر اساس عرف و عادات  اتحاد جماهير شوروى٬ همواره يکسان بوده اند.

 

به ما اجازه بدهيد که نظرات يک حقوقدان انگليسى را خوانده و ببنيم که او در مورد روند حقوقى در اتحاد جماهير شوروى چه چيزى براى اراٸه به ما دارد.

[32] Sanningen om processen mot De sammansvurna terroristerna i Moskva, Processprotokoll från rättegången mot det trotski-sinovjevska centrum 19-24 augusti 1936, Stockholm 1936, s 13.

[33] Ibid, s 42.

[34] Ibid, s 127.

[35] Ibid, s 78.