چگونه تشکل سراسری مطرح شد؟

فواد فتحی

عضو سابق کمیته هماهنگی، عضو فعلی کانون مدافعان حقوق کارگر و همچنین یکی از دست اندرکاران ایجاد تشکل سراسری کارگری

مقدمه: در روزهای اخیرحملات متعددی از سوی افراد ناشناس و سرشناس جریانات انحرافی به رفقای دست اندرکار تشکیل ایجاد تشکل سراسری شده است. در همین راستا، بدون اینکه نیازی ببینم در مورد این افراد اپورتونیست و عمیقا ضد منافع طبقه کارگر سخنی بگویم، بهتر دیدم کلیت این ماجرا را رو به جنبش بیان کنم. امیدوارم متونی از این دست کمک به شفاف تر شدن فضا کند و همه دلسوزان طبقه کارگر با تیزبینی فرصت طلبان (اعم از رفرمیستها و سکتاریستها، از هر جناح و دسته) را شناخته و آن ها را طرد و افشا کنند.

در بهار 1390 با حضور محمود صالحی و جمعی از اعضای کمیته هماهنگی و دیگر فعالان مستقل کارگری، در آبیدر سنندج جلسه ای برگزار شد. بحث اصلی این جلسه بر سر ایجاد تشکلی کارگری  جدید باشیوه کارجدید بود. استناد فعالان حاضر در این جلسه به بندهای 1،2 و 3 ماده چهارم اساسنامه "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" بود و در همین راستا بحث ایجاد چنین تشکلی برای اول بار مطرح شد. نتیجه آن جلسه، توافق عده ای از حاضران جلسه در راستای تحقق این اهداف و فراهم نمودن بستر برای ایجاد چنین تشکلی شد.

به مدت یکسال بحث ها و نشستهای پراکنده ای انجام گرفت، تا این که در خرداد 1391 به مجمع عمومی کمیته هماهنگی در شهر کرج حمله شد. در جریان دستگیری و بازجویی اعضای آن در مورخه 26/3/1391 بازجوی اطلاعات به صالحی می گوید: "که شما به پاریس رفتید و بر گشتید تا یک تشکل دیگر بنام تشکل سراسری ایجاد کنید". بعد از ضربه ای که با برنامه ریزی نیروهای امنیتی به کمیته هماهنگی وارد شد و عملا انفعالی که به آن تحمیل شد، با تلفیق عدم درک صحیح از مبارزه طبقاتی، ناآگاهی و تقویت رفرمیسم و سکتاریسم در این کمیته و همچنین نبودن تحلیل مشخص از اوضاع اجتماعی و درک نشدن خصلت گذرا بودن این وضعیت عملا بحرانی در این تشکل به وجود آورد.

طبعات این اتفاقات، فعالانی را که  موضع و تحلیل درست از وضعیت داشتند، را به این امر واداشت که در آن شرایط، جدی تر و پیگیرانه تر از قبل مباحث مربوطه به تشکلی جدید را دنبال کنند. در زمستان پارسال تصمیم به برگزاری اولین نشست در سقز گرفته شد که با کم توجهی و اشتباه من (از طریق گوشی تلفن همراهم) قضیه لو رفت. وزارت اطلاعات همان شب و فردای آن با ما تماس گرفت و به ستاد خبری احضار شدیم. همین مساله مانع برگزاری نشست اول شد. اتفاقاتی از این دست بیش از پیش اهمیت این مساله را به ما نشان داد و باعث شد مصمم تر از قبل، با ارتباطات بیشتر (با تشکل ها و فعالان کارگری دیگر) زمینه فراهم تر از گذشته شود تا اینکه این تصمیم در عید امسال محقق شد.

اولین نشست برای ایجاد تشکل جدید، روز پنجم فروردین ماه در شهر سقز رسما برگزار شد. آن جلسه چندین ساعت به درازا کشید و مباحث متعددی مطرح شد. در واقع نتیجه بحث ها به سویی پیش رفت که ضرورت وجودی تشکلی سراسری کاملا عیان شد. فاصله ای که در میان تشکل های مختلف کارگری بودکه باعث به وجود آمدن سوءتفاهمات متعدد و فضایی برای رشد نیروهای فرصت طلب فراهم کرده بود، صدای فعالان رادیکال و چپ جنبش کارگری را در آورده بود. در آن جلسه با تحلیل درست از شرایط این دوره، با اتکا به توانایی نیروهای موجود جنبش کارگری (از لحاظ کیفی و کمی)، با تیزبینی رفقا و پیشنهاد بجای محمود صالحی رسما بحث تشکل سراسری به صورت رسمی به جامعه و نیروهای مختلف جنبش کارگری اعلام شد.

مسائل دیگری که در نشست های دیگر بررسی شد را در نوشته های دیگر به اطلاع خواهیم رساند.