بحران اکراین : بررسی چند تاکتیک

 

بخش پنجم و آخر

 

    بحران سیاسی ـ اقتصادی اکراین روز به روز عمیق‌تر می‌شود. حاکمان این کشور که هر یک با بخشی از امپریالیسم غرب همکاری می‌کنند، بی توجه به وضعیت فلاکت بار مردم، در پی تحکیم پایه های قدرت و نفوذ خویشند. حتی بین آرسنی یازنیوک، نخست وزیر، و پترو پروشنکو، رئیس جمهور بر سر شیوه بر خورد با جدایی طلبان شرق کشور و نزدیکی با اتحادیه اروپا اتفاق نظر وجود ندارد. آرسنی یازنیوک همه جدایی طلبان را « فاشیست » می‌نامد و پترو پروشنکو همچنان بین خواست جامعه اروپا مبنی بر راه حل مسالمت آمیز، اعطای خود مختاری به جدایی طلبان و سرکوب آن‌ها با ریاکاری وقت کشی می کند. در این نوشته مختصرا به سیاست روسیه در رابطه با اکراین و غرب می پردازیم.

    انتخابات اخیر اکراین گوشه های تازه ای از بی‌اعتنایی دولت به وضعیت اسف بار مردم و عمق فساد در همه ی دستگاه‌های کشور را به نمایش گذاشت. آرسنی یازنیوک روز جمعه ی گذشته در پارلمان گفت: « ما سنگین ترین بار را بر دوش داریم ــ بار مسئولیت تاریخی حمایت از کشور و استقلالمان. کشور در حال جنگ است و این مسئولیت به عهده ماست که جلوی تجاوز را بگیریم. » او از پروشنگو خواست که اقداماتی که به تازگی جهت مبارزه با نظام فاسد حکومتی اتخاذ کرده اند را به اجرا گذارد. پرو شنکو، اما، ساز خودش را می زد. او در اظهار نظری گفت : « توازن شکننده ایدئولوژیک بین شرق و غرب تغییر کرده است. » و از همه خواست اجازه دهند کشور برای عضویت در اتحادیه اروپا پنج سال فرصت داشته باشد. او در مورد مبارزه با فساد گفت: « یک فرد خارجی باید دفتر جدید ملی ضد فساد اکراین را مدیریت کند و امتیاز او این است که پیوندی با نخبگان سیاسی اکراین نخواهد داشت !! » ( ۱ )

    این رویکرد پترو پروشنکو در شرایطی بود که دقیقاً یک هفته پیش از آن، روز ۲۱ نوامبر، در سالروز یادمان کشته شدگان حوادث میدان کیف، بازماندگان به خشم آمده از بی توجهی دولت به وضعیت آن‌ها با شعارهای « مرده باد پروشنگو » و « شرمتان باد! » از او استقبال کردند. دولت که قرار بود این کشته شدگان را « قهرمانان ملی » لقب دهد و  به خانواده‌ های آنان کمک کند هیچ اقدامی در این خصوص نکرده بود.

    پروشنکو به توازن بین غرب و شرق باور دارد و به کسانیکه پیوستن به ناتو را توصیه می‌کنند هشدار میدهد. در عین حال هم با خواست فدرالیزه کردن که مورد علاقه روسیه است، مخالف است و زبان اوکراینی را زبان رسمی میداند. ولی روشن نمی‌کند که منظور او از « تغییر توازن شکننده ایدئولوژیک » چیست. آیا به نتیجه انتخابات اشاره دارد که در آن طرفداران رئیس جمهور فراری، یانوکویچ، در غرب اکراین ۹ در صد و در شرق بالاترین رأی را داشته‌اند، ( ۲ )  یا تغییرات فکری پوتین منظور اوست. به هر رو، یک امر روشن است، اینکه انتخابات مشخص کرد که شرایط همان شرایط حاکمیت اولیگارشهاست و قضیه تنها دزدیدن ثروت‌های دولتی و خانه خراب تر کردن توده های تهیدست و آواره اکراینی است. اگر نه این بود, چرا اکراین با همه کمک‌های صندوق بین‌المللی پول باید در آستانه ورشکستگی قرار گرفته باشد و آرسنی یازنیوک روز پنچ شنبه ۱۱ دسامبر کنفرانس بین‌المللی دریافت کمک یا در حقیقت کنفرانس گدایی برای نجات کشورش را فرابخواند؟

    اعتراف آشکار پرو شنکو به فاسد بودن همه نخبگان سیاسی مهر تاییدی است بر هرج و مرج و  بی ثباتی اکراین که در اثر بی‌ کفایتی نخبگان سیاسی حاکم بوجود آمده است و غرب و آرسنی یازنیوک آنرا فقط به جدایی طلبان و دخالت روسیه نسبت میدهند. آیا رئیس دولتی که هیچ برنامه اقتصادی مشخصی جز آنکه غرب به او دیکته کرده است برای از میان بردن بیکاری، تورم و فساد کشور در دست ندارد و دست گداییش به سوی صندوق بین‌المللی پول دراز است، ارزش پولش به پایین ترین حد خود رسیده و وضعیت اقتصادیش بسیار بدتر از زمان پایان کمونیسم در این کشور است، ( ۳ ) چاره‌ای برای پرده پوشی ناتوانی ی خود جز عوام فریبی، لاف میهن پرستی و دفاع از

 استقلال دارد؟ تاکتیک فرار به جلوی آرسنی یازنیوک و تاکتیک مانور بین شرق و غرب پروشنکو حاصلی جز بن‌بست کنونی به بار نیاورده است.

عوامل تشدیده کننده  بن‌بست کنونی اکراین: امپریالیسم نو پای روسیه و امپریالیسم غرب، دو عامل دیگر در تشدید بحران همه جانبه اکراین اند.

روسیه : روسیه برای توسعه طلبی و گسترش نفوذ خود در مناطق شرق اکراین و در نهایت الحاق بخش بیشتری از این کشور به فدراسیون خود، عمدتا از تاکتیک‌های زیر استفاده می کند:

 

ــــ تاکتیک دفاع از هموطنان روسی زبان و قوم اسلاو: ولادیمیر پوتین محتوای تجاوز خود به اکراین را با جملاتی چون « در شرق اکراین پاکسازی قومی » و « نسل کشی » صورت می گیرد، توجیه می کند.

ــــ تاکتیک  نمایش قدرت نظامی : فرستادن آلات و ابزار جنگی به شرق اکراین. جنس استلتن برگ، دبیر کل ناتو، روسیه را متهم کرد که در بر افروختن آتش قهر و خشونت مسئول است. « ما در روزهای اخیر دیدیم که روسیه باز هم اسلحه، تجهیزات، تانک، توپ از مرز به اکراین منتقل کرده است. » ( ۴ ) در سطح منطقه هم روسیه به اجرای چندین مانور نظامی دست زده است. از این جمله است مانور نظامی مشترک با کشور سرب در روز جمعه ۱۴ نوامبر در استان ویوودینای سرب تحت عنوان « عملیات سرم ۲۰۱۴ ». در این مانور نظامی یک گردان هوایی روسی از شهر تولا با واحدهایی از نیروی زمینی سرب عملیات تاکتیکی ضد ترور انجام دادند. در تدارک این مانور نظامی یک هفته پیش از آن روسیه ۶ هواپیمای حمل و نقل نوع ایلیوشای ۶ U حامل تانک BMD ، خودروهای زرهی و پهباد مجهز به موشک MG2  را به سرب فرستاده بود. ( ۵ )

ــــ تاکتیک جلب حمایت احزاب راست افراطی و ضد خارجی اروپا برای قانونی جلوه دادن اعمال تجاوزکارانه ی خود در اکراین: کرملین به منظور ایجاد شکاف در جامعه اروپا و تضعیف آن، سیاست نزدیکی به احزاب ناسیونالیست و راست افراطی با گرایشات شدیداً ضد خارجی و فاشیستی را در پیش گرفته است. پوتین از همه این احزاب ( والامز بلانگ بلژیک، سپیده دم طلائی نو فاشیست یونان، حزب یوپیک مجارستان، لیگانورد ایتالیا، حزب فرونت ناسیونال ماری لوپن، حزب آزادی اتریش و آلترناتیو راست آلمان AFD ) برای شرکت در جریان برگزاری رفراندم الحاق شبه جزیره کریمه دعوت کرد و همه آن‌ها به این الحاق غیر قانونی صحه گذاشتند. ( ۶ ) پوتین حتی در این راستا در ماه سپتامبر مبلغ ۹ میلیون یورو اعتبار در اختیار ماری لوپن از طریق بانک First روسیه قرار داد، اعتباری که معمولاً احزاب از بانک های کشور خود قرض می گیرند. استدلال ماری لوپن پس از فاش شدن این خبر این بود که بانک های فرانسه به او اعتبار نداده اند!

ــــ تاکتیک بلوک سازی در مقابله با بلوک غرب : در بخش چهارم مقالات مربوط به « بحران اکراین » به تفصیل به این بلوک سازی ها اشاره کردیم. هدف پوتین از این بلوک سازی ها رقابت با جامعه اروپا و ایالات متحده و در نهایت تضعیف آنهاست. در این رابطه بود که پوتین اتحادیه اقتصادی ی اروپایی ــ آسیایی ( EWU ) را پایه گذاری کرد که شامل اکراین هم می شد. پوتین در نشست اخیر خود در سازمان همکاری اقتصادی آسیایی ـــ پاسیفیک ( APEC ) در چین، تلاش کرد اقداماتی را سازماندهی کند که بر اساس آن معاملات مربوط به انرژی را با روبل و ین انجام دهند تا در سطح جهان نفوذ دلار کاهش پیدا کند. ( ۷ )

 

 

پیامد های تاکتیک‌های تاکنونی روسیه در مقابل غرب و اکراین : پرسش اساسی این است که روسیه اکنون که مرز شرقی اکراین را عملاً از میان برده و به جدایی طلبان کمک می رساند، با دو شقه کردن این کشور جز ایجاد زمینه‌ای برای فشار به دولت اکراین و جلوگیری از آن برای نزدیک شدن به غرب و پیوستن آن در آینده به اتحادیه اروپا و پیمان ناتو چه هدف دیگری را دنبال می کند؟ منطقه دنباس که منطقه ی بسیار صنعتی در شرق اکراین است و در شوروی سابق هم جزء فقیرترین مناطق بوده، دارای زیر ساختی متلاشی شده و صنایعی کاملاً از کار افتاده است و الیگارشهایی که صنایع آنرا در اختیار داشتند به کیف، لندن و پاریس فرار کرده اند. از اینرو باز سازی این صنایع شدیداً به سرمایه‌ گذاری های کلان خارجی نیاز دارد که در شرایط کنونی و باوجود « جمهوری خلق » خود خوانده ی جدایی طلبان به امر غیر ممکنی تبدیل شده است.

     روسیه هم در شرایط کنونی که تحت تحریم اقتصادی غرب است، حتی اگر مناطق شرق و جنوب شرقی اکراین را به تصرف خود در آورد، توان بازسازی این مناطق را ندارد. بخشی از سرمایه داران روسیه سرمایه های خود را که بالغ بر چهل میلیارد دلار است از کشور خارج کرده اند. پوتین برای جلب آن‌ها به باز گرداندن سرمایه‌ های خود یکبار آن‌ها را از پرداخت مالیات معاف کرده در صدد است بخشی از سرمایه های دولتی را به بخش خصوصی واگذارد تا بدین طریق سرمایه داران را به سرمایه‌گذاری تشویق کند و به شرکت های متوسط حد اقل مالیات در چهار سال آینده را وعده داده است. مردم در جلوی بانکها برای تبدل روبل های خود به دلار صف بسته اند و دولت که ذخیره های ارزی آن چهارصد میلیارد دلار است تا کنون صد میلیارد آنرا به هدف جلوگیری از سقوط بیشتر ارزش روبل هزینه کرده است. وضعیت کنونی روسیه یاد آور بحران سال ۱۹۸۹ است که ذخیره بسیاری از مردم در اثر آن از میان رفت. با وجودیکه روسیه در بحران سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ دویست میلیارد دلار هزینه کرد و جلوی سقوط بیشتر روبل را گرفت، معلوم نیست که با سقوط هر روزه ارزش روبل و بالا رفتن ارزش دلار که روسیه ۴۵  در صد اقتصادش به آن وابسته است تا کجا میتواند ذخایر ارزی خود را برای جلوگیری از سقوط بیشتر ارزش روبل بفروشد و با بحران اقتصادی دیگری روبرو نشود.

    باز سازی زیر ساخت ها و صنایع از  کار افتاده بخش شرق اکراین از توان دولت ورشکسته ی  کنونی اکراین نیز خارج است، دولتی که حتی توان تعمیر رآکتورهای کهنه ی خود را ندارد و هر زمان ممکن است دنیا را با یک چرنوویل دیگر روبرو سازد، برای نمونه مشکل جدیدی  که در رآکتور اتمی شاپورشیشا در جنوت شرقی اکراین پیش آمده بود را در روزنامه‌ها در روز چهارشنبه سوم دسامبر خواندیم و هنوز هم روشن نیست که اشکال این رآکتور دقیقاً چیست و امنیت آن چگونه تأمین میشود.

 

 پایان سخن: روسیه در مورد کشورهای پیرامونی خود که به غرب نزدیک شده اند، رویکردی مشابه غرب دارد و آن‌ها را تحریم می کند. ( ۸ ) دستگاه اقتدار مدار کرملین به دلیل وابستگی شدید به فروش منابع زیر زمینی و کسب ارز خارجی، فساد گسترده، حاکمیت ۱۱۱ الیگارش بر بخش عمده اقتصاد، نبود آزادی‌های سیاسی و دخالت ندادن مردم در تعیین سرنوشت خویش، بعید به نظر می‌رسد در دراز مدت بتواند از تاکتیک‌های ذکر شده در بالا جهت شکست رقبای غربی خود توفیقی داشته باشد. خواست آزادیهای سیاسی و جامعه‌ ای توأم با کرامت انسانی چه در روسیه چه در دیگر کشورهای دیکتاتوری و استبداد زده سال به سال افزایش می‌یابد و مردم این کشورها، از جمله اکراین، را به شورش علیه حکام فاسد و جنایت کار خود واخواهد داشت. باید از خواست های آزادیخواهانه و برابر طلبانه مردم این کشورها و نیروهای پیش برنده ی مبارزه در این راستا یاری رساند و سیاست امپریالیستی، جنگ افرزانه و تجزیه طلبانه ی غرب و روسیه را پیوسته افشا کرد.

 

 

                                                      تحریریه سایت

 

                                                                    ۱۸ دسامبر ۲۰۱۴

 

زیر نویس ها:

 

۱ ـــ وال استریت ژورنال جمعه ۲۸ نوامبر ۲۰۱۴

۲ ـــ فاینانشل تایمز ۲۹ اکتبر ۲۰۱۴

۳ ­ـــ فاینانشل تایمز ۲۹ اکتبر ۲۰۱۴

۴ ـــ روزنامه بیلد ۱۴ نوامبر ۲۰۱۴

۵ ــ روزنامه بیلد ۱۴ نوامبر ۲۰۱۴

۶ ـــ روزنامه تایمز ۲۵ نوامبر ۲۰۱۴

۷ ـــ انترنشنال نیویورک تایمز ۲۶ نوامبر

۸ ـــ روسیه کشور ملداوی را پس از امضاء « قرار داد تجارت آزاد با اروپا » مورد تحریم تجاری قرار داد.