تهیه وترتیب گزارش: ا. ق . عدالت

۲۵ جنوری ۲۰۱۵

http://razmendagan.com/SIASI/DarBareAreb...2_240115.htm

در بارۀ عربستان سعودی

بخش دوم

http://razmendagan.com/SIASI/DarBareAreb...2_240115_files/image005.jpg

ملک عبدالله " پادشاه " [ کمپنی خانواده آل سعود ]،عربستان سعودی، ضد بشری ترین حاکمیت در سیارۀ ما،  و اوباما رئیس جمهور رژیم جنگ افروز و استعمارگر واشنگتن، که ریکارد جهانی را در قتل عام غیرنظامیان جهان، و از جمله کشور ما افغانستان را، قایم نموده است، باهم راز ونیاز دارند

 

به ادامۀ گذشته: 

نویسنده در مورد مفهوم قانون در عربستان وتاثیر زیان‌بار درآمیختگی دین و دولت در این کشور می‌نویسد: «در عربستان سعودی تنها یک قانون حاکم است؛ شرع اسلام. و تنها یک داور نهائی برای تعیین حد و مرز این قانون وجود دارد؛ پادشاه عربستان. اسلام به منبع عمدۀ اختلاف میان رهبران فرقه‌های مختلف مذهبی بدل شده و تفسیرهای گوناگونی از قرآن و ارادۀ الله مطرح است... مذهبی که زمانی ستونِ ثبات قلمرو آل سعود بود، خود اینک آبشخور اختلاف میان سعودی‌ها شده‌است. بسیاری از مردم، اعم از متجدد و یا محافظه‌کار، از آل سعود بخاطر بهره‌گیری آن از دین در خدمت تامین قدرت سیاسی انحصاری، آزرده‌اند. تمکین رهبران روحانی به این روند، موجب تضعیف مشروعیت هر دو نهاد (سلطنت و روحانیت) شده است.»

نفاق‌های کهنه قبیله‌ای، محلی، فرقه‌ای و تبعیض‌های جنسی و طبقاتی، بیش از هر زمان دیگر آشکار شده و توانائی دین برای تعدیل این شکاف‌ها کاهش یافته‌است. و افزون بر این، درآویزی و ستیز اسلام حاکم با حقوق مدنی منزلت سنتی آن را به نحو چشمگیری فروکاسته است. و این یکی از پی‌آمدهای متاخر روند درآمیختن دیانت و قدرت، توسط آل سعود بوده‌است.

کارن هاوس، در آسیب‌شناسی جامعه عربستان بر نقش مخرٌب تسلط شرع پای می‌فشارد و آسیب‌های برآمده از این سلطه را بر‌می‌شمارد. اما زیان‌بارترین عرصۀ آسیب‌دیدگی اجتماعی را سلطۀ دین بر نظام آموزشی کشور می‌داند. او گفتاوردی از یکی از کارشناسان دارد که : «نظام آموزشی چنان زیر تسلط اخوان المسلمینِ وهابی است که اگر اساساً بنا باشد اصلاحی در آن صورت بگیرد، 20سال طول می‌کشد. وهابی ها آموزش و پرورش را پایۀ کار خود قرارداده‌اند و در این زمینه به‌هیچ وجه کوتاه نمی‌آیند.» گویا حساسیت آنها در این عرصه حتی از تعصبی که در اسیر نگه ‌داشتن زنان جامعه دارند، نیز بیشتر است.

سطح عمومی آموزش نازل است. نویسنده، که فصلی از کتاب خود را به این موضوع اختصاص داده، در آغاز آن می‌نویسد: «درعربستان سعودی هیچ‌گاه، بی‌سوادی عار نبوده‌است. چه سرمشقی مهم‌تر از خودِ محمد که نه خواندن می‌دانست و نه نوشتن. جبرئیل حدود بیست سال وحی مُنزَل را بر او می‌خواند و او آن را تکرار می‌کرد و سپس به‌گوش پیروان خود می‌رساند. مثال محمد؛ شنیدن و تکرارکردن، محورکُلِ آموزش در عربستان سعودی است.»

تا سال 1960 برنامه‌ای برای آموزش ابتدائی و عمومی وجود نداشت. در پنج دهه اخیر، پول‌های هنگفتی بعنوان "بودجه آموزشی" صرف شده، اما بنا به ارزیابی نویسنده «حاصل آن، تنها می‌توان گفت که فاجعه‌بار بوده‌است.» چرا؟

نظام آموزشی کشور قلمرو دستگاه روحانیت است. روحانیان وهابی آموزش و پرورش را مهم‌ترین عرصه القای احکام شرع و بقای حرمت شریعت در جامعه می‌دانند. آنها آموزش زبان‌های خارجی، علوم طبیعی و بویژه علوم انسانی را برنمی‌تابند. شیخ عبدالعزیزبن عبدالله، مفتی اعظم عربستان که در سال 1999 مرد، تا روز مرگش کروی‌بودن زمین را انکار می‌کرد.

طبق بررسی نویسنده : «در عربستان سعودی همه مدارس دولتی، مذهبی‌اند. در‌آنها آموزش روزمرۀ قرآن اجباری است. در دبستان‌ها تمام ساعت‌های درس، در پیش از ظهر، به آموزش قرآن اختصاص دارد. در دبیرستان‌ها، از مجموع 21 مادۀ درسی، 9 ماده منحصر به آموزش قرآن است." و در بارۀ سطح وکیفیت آموزش دانشگاهی می‌نویسد: " از همه بدتر اینکه، اغلب دانشجویان فارغ التحصیل مدارس عالی و دانشگاه‌های عربستان سعودی، اندیشیدن را نیاموخته‌اند، بلکه چیزهائی را از بر کرده‌اند.(شنیده و تکرارکرده‌اند)... باید بگویم که در عربستان درس فلسفه که در آن پرسش محور آموزش است، موضوعیت ندارد.»

یکی از مشکلات جدی آموزش دانشگاهی و فراتر از آن، جامعه روشنفکری در عربستان، نیرویِ ماندِ محفوظات شنیده و تکرارشده‌است.

بنا به گزارش این کتاب، در سال‌های اخیر برای اصلاح نظام آموزشی کوشش‌هائی شده‌است. اما بخشنامه‌های دولتی دربرابر بوروکراسی نظام آموزش مذهبی کارآئی چندانی نداشته‌است. این بخشنامه‌ها دربارۀ منابع کتاب‌های درسی، چگونگی آموزش و مضمون مواد آموزشی بود. اما بخش عمدۀ این اصلاحیه روی کاغذ ماند. هاوس در این باره می‌نویسد: «بنابه یک ارزیابی آماری، 70 درصد از3 هزار ناظر و بازرس مدارس دولتی، سلفی‌اند.»

نویسنده در مورد نگرش و نقش سلفی‌ها می‌افزاید: «سلفی، از نظر سیاسی واژۀ مناسب‌تری از وهابی است. برای سلفی‌ها آنچه اهمیت دارد، آموزش سنتی اسلامی است نه اصلاحات آموزشی... امروز در عربستان سعودی میلیون‌ها جوان بی‌سواد و کم‌سواد و بیکار وجود دارند که مناسب‌ترین منبع تغذیه گروه‌های افراطی‌اسلامی‌اند. بسیاری از آنها برآنند که رژیم سعودی اسلام را به جهان غرب فروخته ‌است. یک چنین گرایشی با به ‌دریا انداختن جسد بن‌لادن از بین نمی‌رود... گوئی در عربستان‌ِ غرقه در غنای نفت، آموزشِ درست کیمیائی است که با پول دست‌یافتنی نمی‌نماید.»

کارن هاوس در تحلیل ساختار اجتماعی و اقتصادی عربستان، شکاف‌ها و گسل‌هائی را می‌بیند که در لایه‌های زیرین جامعه در تنش و گسترش‌اند و سکون و ثبات نظام سعودی را تهدید می‌کنند. در کشوری با جمعیتی اندک که یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان‌است، بیش از 40 درصد مردم در فقر زندگی می‌کنند. 60 درصد مردم خانه ندارند. 40درصد جوانان بیکارند. 85 درصد کارگران، خارجی‌اند (با دستمزدهای اندک)...بادیه‌‌نشینان، روستائیان و انبوه حاشیه‌نشینان شهری از فقیرترین لایه‌های اجتماعی این کشورند. کارن هاوس از دیدار و گفتگوی خود با بخش‌هائی از این اقشار فرودست، می‌نویسد:

«حاشیه‌نشینانی هستند بنام بدون ( (Bedoons ، به‌معنای غیر شهروند یا بدون حق شهروندی، که در زاغه‌ها می‌زیند. کودکان آنها اجازۀ تحصیل در مدارس دولتی را ندارند. مردم از امکانات عمومی(آب،  برق، راه و...) محروم‌اند. وقتی نزد آنها رفتم، شب بود. تنها نوری که در آنجا می‌تابید، نورِ ماه بود و بس!...کشوری با 400 میلیارد دلار ذخیرۀ ارزی در خارج از کشور و 200 میلیارد دلار درآمد سالانه از نفت، از عهدۀ خدمات عمومیِ ابتدائی و اساسی‌ای چون آموزش، بهداشت و درمان وحتی ایجاد یک شبکه مطمئن فاضلاب در برابر سیل‌های ناگهانی بر نمی‌آید....»

 در ژانویه 2011، در جدٌه، دومین شهر بزرگ عربستان، دراثر رگباری ناگهانی، سیلاب با فاضلاب درآمیخت، شهر را آلود و بخشی از آن‌را ویران کرد. درسال 2009 نیز سیلاب موجب کشته‌شدن 120 نفر و بی‌خانمانی 22 هزار نفر و ویرانی 8 هزار خانه شده بود.... سالهاست که بودجه‌های میلیاردی اختصاص یافته برای اجرای طرح‌های دولتی توسط مقامات "مسئول" حیف و میل می‌شود... بنا بر یک برآورد آماری در سال 2011، از 300 طرح دولتی در دست اجرا، 97 درصد آنها به موقع اجرا نشده و 80 درصد آنها بیش از بودجۀ درنظرگرفته‌شده، هزینه برداشته‌است! چون اغلب"ناظران" این طرح‌ها از مقامات رسمی‌اند و باکی ازحیف ‌و میل‌های هنگفت سرمایۀ ملی ندارند.»

اما آنچه را که این"ناظران" در اعماق این "آبگیر راکد" نمی‌بینند، چشمان کاوندۀ کارن الیوت هاوس، می‌بیند. او گسترش خطرخیز گسل‌ها و درآمیختن ناگهانی سیلاب‌ها و فاضلاب‌ها را به تمثیل، هشدار می‌دهد. شاید به همین خاطر بوده است که برژینسکی به رهبران آیندۀ عربستان توصیه اکید می‌کند که این کتاب را بخوانند.

ادامه دارد