سیریزا سوسیالدموکراتیزه شد

 گفتگو با کارل هاینس روت

 ترجمه کاووس بهزادی

 

کارل هاینس روت از مبارزان جنبش دانشجویی مه 68 و از اعضای گردانندهی دانشجویان سوسیالیست در آلمان بود. او بعدها به سبب همکاری با جنبش مسلحانهی آلمان دستگیر و مدتی در زندان بود. سپس از طریق پزشکی در کارخانه های آلمان فعال شد و بعدها بیشتر به جنبش بینالمللی علاقهمند شد و در ایتالیا و اسپانیا فعالیت کرد و بهویژه با سنتهای آنارشیستی، چپ و چپ کارگری ایتالیایی ارتباط داشت. او، پزشک، تاریخدان و از همه مهمتر کنشگر اجتماعی است. وی همچنین همکاری نزدیکی با چپ های یونانی داشته و دارد و هم اکنون از گردانندگان اصلی نشریه تاریخ اجتماعی آلمان است. در گفتوگوی حاضر که قبل از پیروزی سیریزا در انتخابات اخیر یونان انجام شده او دیدگاههایش را دربارهی وضعیت کنونی یونان و امکانات پیش روی سیریزا میشکافد.

  

قبل از انتخابات در یونان شبحی در اروپا در حال گشتوگذار است ـ شبح حزب چپ یونان، سیریزا ـ آلمان بهرغم تمام تکذیبها، یونان را به سیاست اخراج (خروج از واحد پولی یورو) از اروپا تهدید کرده است. به غیر از تلاش برای تاثیرگذاری بر انتخابات یونان، آیا درپشت پرده، آلمان سیاست دیگری را هم دنبال میکند؟

نخست بگویم که این شبح آنقدرها هم تهدیدآمیز به نظر نمیرسد. برنامهی سیریزا هم اکنون بسیار معتدل شده است. اگر اتحاد چپ در انتخابات یونان پیروزهم بشود، تمام آنچه که کادر رهبری سیریزا تا بهحال اعلام کرده یعنی ـ لغو قراردهای تروییکا وقطع فوری بازپرداخت بدهیها ـ اجرا نخواهند شد. قبل از آن مذاکرات کاملاً رسمی در سطح یک حکومت ائتلافی صورت خواهد گرفت.

علاوه بر آن، در اوضاع کنونی دیگر درخواست بخشودگی بخشی از بدهیها، هرچیزی هست، جز خواستی چپ و رادیکال. اگر از منظر سیستم هم ـ یعنی بر بستر منافع اروپا ـ وضعیت یونان مدنظر قرار بگیرد، کاملاً روشن است که اساساً بخشودگی بخشی از بدهیها اجتنابناپذیر شده است به این دلیل که گردابی را که یونان را به قهقرا میبرد، باید مسدود کرد.

آیا میتوان امیدوار بود که پیروزی سیریزا فراخوانی بر نقطهی پایان سیاست تهدید خروج یونان از اروپا باشد، آ‌‌‌نطور که آلمان دنبال می کند؟

این نکته امااغلب امید بسیاری از روشنفکران چپ بود که در سال های اخیر خیلی هم گسترده ترشده بود . اما همانطور که در گذشته صاحب منصبان مسلط در آلمان توانستند نسبتاً بدون هیچ مانعی سیاست ریاضتی را به کرسی بنشانند ، این امید بسیار کم رنگ شده است . اما از یک طرف اکنون در اروپای واحد و در سطح عمومی گرایشی وجود دارد که می خواهد سیاست ریاضتی سختگیرانه را کنار بگذارد. حاملان این گرایش قبل از همه در محافل قدرتمند حولوحوش بانک مرکزی اروپا نقش دارند و چند سالی است که میخواهند سیاست پولی کینزگرایانه را پیش ببرند که درنهایتً معنایی جز کنار زدن سیاست ریاضتی ندارد.

اما از طرف دیگر این آلمان است که در کانون قدرت، همچنان به سیاست خروج از اتحادیهی اروپا چسبیده است. حتی در سطح بانک مرکزی اروپا هم بانک فدرال آلمان بهطور کاملاً جدی بر این موضع تأکید دارد. اتفاقاً نکتهی جالب توجه این است که بهرغم آنکه اکنون در یونان تا حد معینی جنبههای دراماتیک قضیه تخفیف پیدا کرده اما در سطح نهادهای اروپا منجر به تعمیق تنشهای سیاسی شده است. بنابراین آینده نشان خواهد داد که آیا حکومت و بانک فدرال آلمان میتوانند سیاست ریاضتی لجام گسیخته راکه حتی برعلیه منافع بخش بزرگی از اقتصاد آلمان است ـ پیش ببرند یا اینکه این سیاست رقیقتر خواهد شد.

اما چشمانداز عقبنشینی کامل از سیاست ریاضتی وجود ندارد، چراکه پیششرطهای اجتماعی آن موجود نیست. بدون یک برنامهی بنیادی و جنبشهای تودهای پیگیراز پایین، آب از آب تکان نخواهد خورد. سیریزا سوسیال دمکراتیزه شد. سوسیال دمکراتیزه شدن سیریزا تا درجهی معینی تنها امکان ادامهی حیات آن نیز بود. در شرایط کنونی جنبش اجتماعی فراملیتی واقعاً رزمندهای وجود ندارد که از جنبهی مفهومی فراتر از مرزهای از پیش تعیینشده پیش برود. متأسفانه درحال حاضر بهنظر نمیرسد که چنین جنبش فراملیتیای نیزشکل بگیرد. حتی در کشورهای اروپای جنوبی که تحت فشار ویژهی سیاست ریاضتی قرار دارند، پشتیبانی واقعی در این زمینه وجود ندارد. تابستان گذشته در کنفرانسی در شهر رم شرکت داشتم که مهمترین جریانات جنبشهای نوین اجتماعی کشورهای جنوب اروپا با یکدیگر بحث و گفتوگو میکردند. بهرغم همبستگی بین آنها، این کنفرانس نشان داد که در زمینهی ثبات سازمانیابی از پایین برای اروپایی فراملیتی، نیروی کافی وجود ندارد.

شما مطرح کردید که راه دیگری جز بخشودگی بخشی از بدهیهای یونان وجود ندارد. در واقع چه کسانی بزرگترین طلبکاران از این کشور هستند و طولانیتر کردن مدت زمان بازپرداخت بدهیها از چه اهمیتی برخوردار است؟

در حال حاضر طبکاران اصلی، نهاد مالی برای ثبات اروپا (ESM)، بانک مرکزی اروپا، بانک فدرال آلمان و دیگر بانکهای مرکزی کشورهای عضو اروپای مشترک هستند که وامها را تضمین کردهاند. در گذشته، جابهجاییهایی در میزان بدهیها از طریق سرمایهی (مالی) و بانکی به بانک مرکزی صورت گرفته که عملاً در سال 2013 به پایان رسیده است. اما در مورد بدهیهای دولت یونان باید گفت در حال حاضر میزان بدهیها 320 میلیارد یورو است. بنابراین بدهیهای یونان به بالاترین حد خود رسیده است. وامهای اروپایی در حال حاضر بالغ بر 250 میلیارد یورو است. بدون رسیدن به توافقی مشترک با وامدهندگان رسمی در مورد بخشودگی بدهیها، رکود اقتصادی در یونان ادامه خواهد داشت که در درازمدت سیستم اقتصادی اروپا را نیز دچار اختلال خواهد کرد. در اینجا میباید توافقی در بستر حفظ سیستم پیدا شود وگرنه جامعهی یونان فرومیپاشد.

رسیدن به چنین توافقی اما همّ وغمّ محافل پشت میزنشین آلمان و جنبشی نظیر پگیدا1 نیست. بخشی از صاحبمنصبان آلمان درگیر خودسری غیرقابل تصوری شده و تحت فشار جریانات نومحافظهکار ناسیونالیست از AfD2 تا پگیدا قرار گرفتهاند وامکان دارد که به راهحلی غیرعاقلانه برسند. اما من در حال حاضر این گزینه را محتمل نمیدانم.

 

سیریزا خواهان بازپرداخت وام اجباری یونان به آلمان در هنگام اشغال یونان توسط آلمان در جنگ جهانی دوم است. آیا این درخواست میتواند از جنبهی حقوقی به جایی برسد؟

هنوز غرامت جنگی آلمان به یونان پرداخت نشده اما تا بهحال بهصورت رسمی هم فسخ نشده است. این غرامت جنگی را ما بهطور دقیق محاسبه کردیم: میزان آن با احتساب بهره 70 تا 80 میلیارد یورو است. در صورتی که یونان پرداخت بدهیهایش را بهطور کامل قطع کند، این رقم تقریباً معادل همان مبلغی است که باید به بانک فدرال آلمان بپردازد.

وام اجباری که بانک مرکزی یونان مجبور شد در جنگ جهانی دوم به بانک رایش بدهد، صرف تأمین مخارج اشغال یونان توسط آلمان شده است. این مبلغ در آن زمان رقمی حدود 750 میلیون مارک رایش بوده که در حال حاضر معادل 11 میلیارد یورو است. اما میزان غرامت جنگی درمجموع خیلی بیشتر از این رقم است. اما شانس این که غرامت جنگی آلمان در حال حاضر نقشی در تصفیه حساب بدهیهای یونان داشته باشد بسیار کم است، چراکه برای به کرسی نشاندن چنین درخواستهایی نیز بستر اجتماعی لازم وجود ندارد.

نقل ازنشریه کنکرت- فوریه 2015

کارل هاینس روت، در حال حاضر از گردانندگان نشریهی تاریخ اجتماعی است که در آلمان منتشر میشود. وی طی سالهای گذشته نوشته های زیادی در باره بحران و تحولات اجتماعی در یونان نوشته و از نزدیک با کنشگران جنبشهای مردمی در یونان همکاری داشته است.

چندی پیش کتاب جلوگیری از فاجعه، مانیفست برای سمتگیری همسان و برابر اروپا نوشتهی مشترک کارل هاینس روت و زی سیز پاپادیمتریوا منتشر شده است.

 

پینویسها

1.پگیدا (اروپاییان میهنپرست علیه اسلامیشدن غرب) جنبش راست فاشیستی که از اکتبر 2014 تظاهرات هفتگی در درسدن آلمان سازماندهی میکند.    

2.حزب راست سیاسی آلترناتیو برای آلمان ( AfD)