بهروز سورن: نیش عقرب نه از ره کین است .....

 

 

 

 

از پشت پای فیلمبردار مجاری به پناهجویان تا لگدپرانی برنامه ریزان بی بی سی فارسی به زندانیان سیاسی سابق کشورمان!

 

آخرین تلاش آنها نیز بازگرداندن رسوایان دستگاه ساواک جهنمی شاه به صحنه سیاست و وجهه بخشیدن به انها بوده است. لگد پرانی ( مودبانه ) بی بی سی فارسی به زندانیان سیاسی دوران ستمشاهی و به محکمه کشیدن رسانه ای زندانیان سیاسی سابق حکومت اسلامی و مقصر جلوه دادن قربانیان قتلعام شده دهه شصت و سازمانها و تشکلهای سرکوب شده کوشش جدید آنهاست. به اعتقاد من نقد دوستانه! به گردانندگان این رسانه ها و گله مند شدن رفیقانه! از گردانندگان میزگردها و داریوش کریمی و ... نشانه چرخش کامل سیاسی برخی از نقادان  و توهم عمیق به این رسانه های مزدور است.

 

........................................

 

 

 

پخش ویدئو خشونت فیلمبردار زن مجاری علیه پناهجویان تکاندهنده بود. پشت پا به نوجوان دختر و پسر و باز هم پشت پا به پناهجوئی که فرزند به بغل تلاش داشت که فرار کند. صحنه زمین خوردن آنها و تصویر وحشت زده وگریان آن کودک تراژدی انسانی در جریان پشت مرزهای اروپای متحدد را بروشنی توضیح میدهد.

 

در شرایطی که بخش بزرگی از مردم کشورهای اروپائی آغوش برای پناهجویان باز کرده اند اما هنوز تنفر و نژادپرستی هر روزه خبرساز میشود. در حوزه سیاست هم بنظر میرسد که بزودی شکافهایی عمیق در بین کشورهای اروپائی و همچنین در دولت های آنها ایجاد شود و تغییرات ساختاری جدیدی خود را به آن کشورها تحمیل نماید.

 

مرزهای اروپایی که میرفت باز و بازتر شود با حضور انسانهای فراری از جنگ پشت آنها دوباره ساخته میشود و هر روزه به بلندای آن افزون می گردد. دولت مجارستان برای رویاروئی سخت تر با پناهجویان ارتش را فراخوانده است و هر روزه نظاهرات موافقان و مخالفان پذیرش پناهندگان در کشورهای اروپائی بعنوان گزارش روز در رسانه ها منتشر میشود.

 

یک حقیقت مسلم وجود خاورمیانه کلنگی شده, سیاست ها و برنامه های فوری اردوی سرمایه داری جهانی است. اعمال این سیاست از سوی امپریالیسم جهانی در خاورمیانه از سویی منابع زیرزمینی و سرشار این ناحیه از جهان بشمار میرود و از طرف دیگر برافراشتن شعله های جنگ در مناطقی که در شکم خود آشفتگی های مذهبی و فرهنگی عمیق و تاریخی دارند, به تجربه  سهل تر است. از همینرو امروزه شعله های جنگ نه در آمریکای لاتین بلکه در خاورمیانه شعله ور است.

 

اما این همه ماجرا نیست. سرمایه داری جهانی نیازمند بازار های جدید است. چناچه به سیاست های یک دهه اخیر اروپای متحد در قبال کشورهای آفریقائی نگاه کنیم شاهد رشد تصاعدی صدور کالا از اروپا به این کشورها هستیم که جزئی از آنرا در مطلب پیشین اشاره داشتم. نکته بسیار مهمی که در ارزیابی های سیاسی در مورد علل و انگیزه های امپریالیسم جهانی برای تخریب خاورمیانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است اینکه در حین جنگ های منطقه ای بازار فروش اسلحه از سوی کشورهای بزرگ غربی بسیار داغ است.

 

داشتن اسلحه برای خانواده های عراقی و سوری از ملزومات است. برای نیروهای نظامی و شبه نظامی نیز این محموله ها برای بقا و پیروزی حیاتی است. در موارد زیادی کشورهای انگلیس, فرانسه و آمریکا همزمان به طرفین جنگ مستقیم یا غیر مستقیم تسلیحات فروخته اند و اما پس از کلنگی شدن کشورهای منطقه  سرانجام واژه بازسازی ورد زبانهاست.

 

این واژه حدودا پاسخگوی نیازهای دول متمول و مسلح غربی برای یافتن بازارهای جدید فروش کالا است. نمونه ایران پس از توافق هسته ای و هجوم شرکت ها و کارشناسان اقتصادی و مقامات دولتی این کشورها برای بستن قرارداد های اقتصادی میلیاردی گویای وضعیت و نیازهای ضروری کشورهای غربی و روسیه است.

 

بخش بزرگی از بودجه سالانه کشورهای امپریالیستی  برای تداوم چپاول و استثمار به تبلیغات مقطعی و استراتژیک آنها اختصاص مییابد. نهادهای ارتباطی و تبلیغاتی بسیار متنوعی ایجاد و امکان حضور قانونی مییابند و در مصونیت مالی, قضائی و امنیتی قرار میگیرند. از آنجمله اند شبکه های بی بی سی و صدای آمریکا که بزبان فارسی برنامه ریزی شده اند تا به اهداف موردی و استراتژیک این دول یاری رسانند.

 

این انتظار که این رسانه ها و گردانندگان مزدور آنها در پی حقیقت باشند و از لابلای میزگرد ها و حضور شخصیت های سیاسی و فرهنگی به گره های ذهنی جامعه روشنفکری کشورمان نور تابانده و شفافیت بیفکنند, بی مورد است. این نهادها از تمامی لحظه های تاریخی و وقایع تاریخ ساز برای گرد و خاک پاشیدن به چشم مردم کشورمان استفاده کرده اند. آخرین تلاش آنها نیز بازگرداندن رسوایان دستگاه ساواک جهنمی شاه به صحنه سیاست و وجهه بخشیدن به انها بوده است. لگد پرانی ( مودبانه ) بی بی سی فارسی به زندانیان سیاسی دوران ستمشاهی و به محکمه کشیدن رسانه ای زندانیان سیاسی سابق حکومت اسلامی و مقصر جلوه دادن قربانیان قتلعام شده دهه شصت و سازمانها و تشکلهای سرکوب شده کوشش جدید آنهاست. به اعتقاد من نقد دوستانه! به گردانندگان این رسانه ها و گله مند شدن رفیقانه! از گردانندگان میزگردها و داریوش کریمی و ... نشانه چرخش کامل سیاسی برخی از نقادان  و توهم عمیق به این رسانه های مزدور است.

 

نیش عقرب نه از ره کین است, اقتضای طبیعتش این است.

 

12.09.2015

 

Sooren001@yahoo.de