وقتی جنایتکاران جنگی نسخه “صلح” می پیچند

در باره نشست وین و سرنوشت مردم سوریه

 

سلام زیجی

 

یک مشت جنایتکار تحت لوای “دمکراسی” و “حقوق بشر” و اسلام، یعنی مسببین و عاملین مستقیم کشتار بیش از دویست و پنجا هزار انسان، ٧-٨ میلیون آواره جنگی، میلیونها معلول و زخمی، هزاران آواره غرق شده در دریا و ویران کنندگان زیر ساختهای اقتصادی و بنیانهای مدنی در سوریه، گرد هم آمدند تا پیام آور ”صلح “ برای مردم سوریه باشند! به دنبال بی حاصل شدن نشست های ژنو ١ و ٢ سال گذشته، بنظر میرسد با ورود مستقیم تر نظامی روسیه به این جدال جنایتکارانه و جنگ نیابتی در سوریه، که منجر به تغییر تناسب قوا بین قدرتهای بزرگ و دولتهای مرتجع حامی آنها در منطقه و در سوریه شده است، با استفاده از حربه “داعشضرورت توافق جدید و معامله “صلح آمیز” و تقسیم قدرت در بین شان فراهم شده است.

 

شرکت کنندگان در این نشست هر کدام در پی عملی ساختن اهداف ضد بشری خود و آزمایش آخرین سلاحهای کشتار جمعی، سود آوری کلان ناشی از خرید و فروش انواع سلاحها و هواپیماهای جنگی،  و رنگین شدن دستشان به خون مردم بی دفاع سوریه و ویران کردن جامعه، مسئول مستقیم این تراژدی و سناریوی سیاه تمام عیاری میباشند که به مردم سوریه تحمیل شده است. سران آمریکا، روسیه، ایران، عربستان، ترکیه، و کانگسترهای مسلح حامی آنها فاقد ذره ای شرف و وجدان انسانی اند! اگر مقدرات و اهرمهای قدرت جهان امروز دست این جنایتکاران نمیبود، تک تک آنها به جای “برگزاری اجلاس صلح برای مردم سوریه” میبایست به عنوان قاتلین و مسببین کشتار سازمانیافته مردم بی دفاع سوریه به شدیدترین شکل مجازات میشدند. اینها جنایتکاران جنگی اند!

 

آن اجلاس و کنفرانسها قبل از هر چیز به هدف تبرئه مسببین کشتار مردم، تبرئه امریکا و روسیه و عربستان و ایران و بقیه جنایتکاران و متحدان آنها، از هر دو طرف درگیر، تشکیل و برگزار میشود. قصد دارند این حقیقت را لاپوشانی کنند، خود راقهرمان صلح” به جهان معرفی نمایند و با دراز کردن انگشت اتهام به طرف بازیگران فرعی تر این جنایت بزرگ تاریخی افکار عمومی را از آنچه در سوریه میگذرد به نفع اهداف خود مهندسی کنند. میزبانان و شرکت کنندگان در این اجلاس میخواهند افکار عمومی را از اهداف پلید تاکنونی و جنایت بزرگی که از جانب کشورهای بزرگ و کوچک منطقه در سوریه به وقوع پیوسته است، منحرف کنند. قاتلان مستقیم مردم سوریه و سازمان دهندگان جنایت و آدمکشی نباید اجازه یابند لباس فریبنده ی ”صلح طلبی” بر تن کنند و چنین سناریوئی را به عنوان “حقیقت” و “اهداف انسان دوستانهخود به مردم قالب کنند.

 

سناریویی که مردمان بیدفاع آن به دست خونین رژیم اسد و جریانات قومی و اسلامی گرفتارآمده اند، سناریوئی آگاهانه و برنامه ریزی شده توسط کشورهای امپریالیستی و کشورهای منطقه و جناحهای مختلف بورژوازی برای توقف روند آزادیخواهانه ای بود که از تونس و مصر شروع شد و در لیبی و سوریه متوقف و به ضد خود تبدیل گردید. مردم سوریه در واقع قربانیان سیاستهای به شدت ضد انسانی دولت حاکم و اپوزیسیون مسلح و رقابتهای فی مابین روسیه، ایران و آمریکا و ناتو و عربستان هستند. حاصل رقابتها و کشمکشهای بورژوازی جهانی و منطقه ای و محلی در سوریه، لت و پار شدن مردم بیدفاع و نابودی جامعه سوریه بوده است.

 

گزارش های منتشر شده تاکنونی در رابطه با ابعاد آوارگی، کشتار مردم بی دفاع، تجاوزهای وسیع به زنان، سر بریدن و تیربارانهای وحشیانه، کشتارکودکان بیشمار و به میدان آمدن داعش و شکل گرفتن وحشی ترین جریانات اسلامی و قومی و غیره، گویای عمق جنایت و وحشی گری غیر قابل توصیف در منطقه و در آن کشور است. سناریویی که قدرتهای ذینفوذ در همین سازمان ملل و دولتهای جنایتکار منطقه چون جمهوری اسلامی و عربستان سعودی و ترکیه و … بانی و مسئول مستقیم آن میباشند. اپوزیسیونی که از مرتجعترین بخش جامعه تشکیل شده است و با مسلح کردن آن از سوی کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی و حمایت کامل آمریکا و ناتو پا به پای نیروهای رژیم بشار اسد کشتار میکند و جنایت می آفریند و از طریق میدیای غربی به عنوان مبشر مبارزه با استبداد و نمایندهمردم سوریه” قلمداد میشوند و مدال ”انقلاب و انقلابی بودنرا نیز ‌نصیب خود کرده اند! اکنون چنین اپوزیسیونی در کنار نمایندگان اسد و بامیانجیگری” دبیر کل سازمان ملل و وزاری خارجه امریکا و روسیه میخواهند به داد مردم سوریه برسند و “دمکراسی” و “انتخابات آزاد” و “دولت فراگیر” برای آن مملکت ویران و مردم لت و پار شده آن به ارمغان بیاورند! تف به این همه بی شرمی، دو دوزه بازی و بی مسئولیتی رهبران قدرتهای بورژوا امپریالیستی و بورژوا اسلامی در قبال مردم و جامعه بشری! این اوضاع نه تنها چهره کریه و وحشی کانگستریسم اسلامی و ناسیونالیستی نوع “شرقی”  آنرا را به نمایش گذاشته است که عروج آنها و سیاست و دخالتگری نظامی امریکا و ناتو و روسیه و عربستان و ایران و ترکیه نیز  گویای چهره واقعی نظام وحشی سرمایه داری و معماران دمکراسی و پارلمانتاریسم مدرن “غربی” نیز هست.

 

سرنگونی رژیم بشار اسد مشروع ترین حق مردم سوریه و توده تشنه آزادی در آن کشور است. اما مادام که “سرنگونی” در جهت کشمکش قطبهای امپریالیستی و برسر منافع آنها در منطقه دنبال شود، مادام که ضد انسانی ترین نیروهایی چون داعش و ارتش آزاد، ترکیه و عربستان و ... پرچمدار “سرنگونی” هستند، نه تنها این سرنگونی قابل حمایت نیست که جانشینان چنین “سرنگونی”ای از رژیم سرنگون شده عقب افتاده تر و جنایتکارتر و ضد مردمی و ضد مدنی تر خواهند بود. ‌همانطوری که بعد از صدام و قذافی نیز چنین شده است. نیروها و مردمی که بویی از انسانیت، آزادی و خوشبختی برده باشند در هیچ جای دنبال چنین الگوئی برای “سرنگونی” نخواهند رفت .

 

به طریق اولی اپوزیسیون دست پرورده نیروها و دولتهای غربی و دول مرتجع و همردیف خود دولت بشار مانند عربستان سعودی و ‌قطر و ترکیه، که پرچم خونین قومی و کثیف اسلامی در راس پلاتفرمش قرار گرفته است، نه تنها نماینده مردم تشنه آزادی و رهائی از دست حکومت بشار اسد نیستند، بلکه همانند آن رژیم ارتجاعی و ضد مردمی اند. مردم کشوری که به این شکل “آزادیبدست آورد هرگز آزاد نخواهد شد. جامعه و مبارزه ای که در رکاب قدرتهای امپریالیستی و تحت حمایت مستقیم دولتهای جنایتکار و ضد مردمی چون حکومت ایران و عربستان قرار گرفته باشد جز مرگ و سیاهی و تباهی چیزی بدست نخواهد آورد. چند بار باید یوگوسلاوی و عراق و افغانستان و لیبی و سوریه تکرار شود تا چنین سناریوهای ضد انسانی را درک کرد و عمق سیاستها و اهداف دولتها و کانگسترهای درگیر و دلالان سیاسی اپوزیسیون ملی گرا، مذهبی و بورژوا را به درستی شناخت، که  مامور گرفتن اراده انقلابی از توده مردم و به انقیاد کشیدن افکار و اعمال آنها در سناریوهای ضد مردمی و خونریزی و کشتار تحت پوشش اسلامگرایی و یا ناسیونالیسم و قومپرستی اند.

 

رویداد سوریه بیش از هر پدیده دیگری به نفع کشمکش بلوک های امپریالیستی، به نفع جمهوری اسلامی، دولت ترکیه، اسرائیل، عربستان، داعش و دیگر  نیروها و دولتهای مرتجع منطقه تمام شده است. از مرگ نزدیک به سیصد هزار انسان بیدفاع و ویران کردن بنیادهای آن کشور، این دولتها و جریانات هر کدام به شکلی سود برده و بعنوان کارت برنده از آن به نفع خود بهره میبرند. متاسفانه در غیاب حضور یک حزب کمونیستی مدعی قدرت و طبقه کارگر آگاه و متشکل، در غیاب نیروی مسلح مردمی و چپ در بعد سراسری سوریه، تصور آینده سفیدی برای سوریه دشوار است. دخالت نظامی قدرتهای بزرگ و مسلح کردن اسلامیون و قوم پرستان و ورود و دخالت مستقیم کشورهای دیگر منطقه در تحولات سیاسی  و مبارزاتی هر کشوری، سرانجامی جز سرنوشت مردم سوریه و لیبی نخواهد داشت. با تحمیل چنین سناریوهای خونینی ترس و وحشت سرتاپای مردمان آن جوامع را فرا میگیرد و گرفته است. این دقیقا هدفی است که از آمریکا تا ناتو و از ایران تا عربستان و ترکیه تعقیب کرده، اکنون خود را پیروز و امید و تلاش توده ای-انقلابی برای سرنگونی و کنار زدن استبداد را شکست خورده و ناکام میدانند.

 

الگوی سوریه، الگوی خونین و جنایتکارنه است. تنفر از کلیت این سناریو و کلیه نیروهای درگیر در آن اولین درس اساسی این رویداد تلخ و کشنده برای مردم منطقه و ایران است. نفس وجود جمهوری اسلامی، وجود پتانسیل ارتجاعی در نیروهای اسلامی و ناسیونالیستی در “اپوزیسیون” جمهوری اسلامی و مشابه سوریه در فضای سیاسی ایران، سرایت چنین سناریوئی به ایران را همواره به یک مخاطره واقعی تبدیل کرده است و باید با تمام قدرت در مقابل آن ایستاد. مبارزه با خطر سناریوی سیاه و جلوگیری از سرایت آن به ایران یک رکن مهم و مداوم فعالیت حزب ما باید باشد. مبارزه علیه نیروهای سناریو سیاهی، تشویق اپوزیسیون چپ و مسئول به مقابله با این خطر وظیفه طبقه کارگر و نیروهای مسئول است.

 

سرنگونی  انقلابی جمهوری اسلامی  یک رکن  مهم مبارزه برای پس زدن روند سناریو سیاه تحمیلی به منطقه و پایان دادن به قلدری و دخالت امریکا، ناتو و روسیه و همچنین توحش و کانگستریسم اسلامی و قومی از هر نوعی خواهد بود. استقرار یک جمهوری سوسیالیستی و سازمان دادن ارتش سرخ آزادی قدرتمند توده ای در ایران می تواند امید و قدرت اجتماعی برای نجات خاورمیانه و منطقه از جنگ و تروریسم و جنایت و توحش سرمایه داری و بربریت اسلام و ناسیونالیسم را متحقق نماید.

 

٤-١١-٢٠١٥