آینده انتفاضه سوم در سایه چالش ها: مهار یا تشدید؟

 

 

نویسنده: نور انور الدلو

فلسطینیان از سال 1987 تا کنون سه انتفاضه را انجام داده اند که به ترتیب عبارتند از انتفاضه سنگ، انتفاضه الاقصی و انتفاضه قدس. آیا این انتفاضه نیز سرنوشتی همچون انتفاضه های گذشته دارد یا آنکه می تواند برخی از اهداف خود را محقق نماید به ویژه در این شرایط که تحولات بسیاری در عرصه بین المللی روی داده است و هیچ چیزی وضعیت سابق خود را ندارد؟ در این گزارش، چهار دیدگاه یعنی دیدگاه فلسطینیان، صهیونیست ها، جهان عرب و جامعه بین الملل در خصوص انتفاضه را خدمت تان ارائه می نماییم. 
 

انتفاضه به روایت آمار و ارقام

تا لحظه نگارش این مقاله، 91 فلسطینی ـ از اکتبر سال جاری تاکنون ـ به شهادت رسیده اند که در میان آنها نام 18 کودک و 7 زن فلسطینی دیده می شود. در جریان انتفاضه کنونی، 10 هزار مجروح که بیشترشان بر اثر استنشاق گاز اشک آور زخمی شده اند که جراحت های برخی ها از نوع متوسط و جراحت های تعدادی دیگر از نوع سطحی است. از آغاز انتفاضه، حدود 1500 شهروند فلسطینی نیز بازداشت شده اند.

 

 

در جریان خیزش جدید مردم فلسطین، 13 صهیونیست به هلاکت رسیده و قریب به صد تن زخمی شده اند.

پژوهش های آماری نشان می دهد که فلسطینی ها از آغاز ماه گذشته میلادی 127 مورد عملیات انجام داده اند که 47 مورد آن از نوع حمله با استفاده از سلاح سرد بوده است. ارتش صهیونیستی همچنین اعلام کرد که 26 مورد حمله با استفاده از سلاح سرد را خنثی کرده است. گروه های فلسطینی همچنین 47 مورد تیراندازی و 7 مورد زیرگرفتن با خودرو را در کارنامه مبارزاتی خود به ثبت رسیده اند که نتیجه آن، هلاکت 12 صهیونیست و زخمی شدن ده ها تن دیگر بوده است.

علاء ریماوی، نویسنده فلسطینی تاکید کرد که حجم حوادث روی داده در فلسطین از سال 2004 تا کنون بی سابقه بوده و تاریخ ملت فلسطین، این میزان عملیات «حمله با استفاده از سلاح سرد» را شاهد نبوده است. پدیده جدید و بی سابقه ای که در انتفاضه شاهد آن هستیم، مشارکت کودکانی در رده سنی یازده سال در عملیات ها می باشد. موضوع بی سابقه دیگر، انجام عملیات با مشارکت چندین عضو یک خانواده است یعنی چند نفر از اعضای خانواده در یک عملیات مشارکت می جویند که از آن جمله می توان به خانواده مناصره و ابوجبل اشاره کرد. در انجام عملیات ها، الخلیل و ساکنان آن با اجرای 27 مورد عملیات، رتبه اول را دارند. رتبه دوم از آن قدس است که اجرای 19 عملیات را شاهد بوده است. جنینشار کتب و رام الله به ترتیب با 6 و 4 مورد، رتبه های بعدی را در زمینه عملیات دارند.

انتفاضه سوم، حمایت گسترده ملی را در پرونده خود دارد و بر اساس آخرین نظرسنجی که توسط «مکز اوراد» انجام گرفته است، نتایج حکایت از آن دارد که 63 درصد از پرسش شوندگان فلسطینی حامی انتفاضه هستند و 33 درصد نیز با انتفاضه جدید مخالفت کردند.

 

دیدگاه گروه های فلسطینی

انتفاضه توانست یک ائتلاف قوی ملی را در میان توده مردم فلسطین ایجاد کند، ائتلافی که تمامی گروه های فلسطینی را در خود جای می داد و این پیام مشخص را برای صهیونیست ها گسیل داشت که «امنیت و ثبات تنها وقتی به دست می آید که به حقوق ملت فلسطین در ایجاد کشوری مستقل به مرکزیت قدس شریف احترام گذاشته شود و صهیونیست ها نیز مسئولیت خود را در قبال مشکل پناهندگان بپذیرند. مناقشه موجود بر سر مرزهای کشور فلسطینی، احترام به تمامیت ارضی و استقلال این کشور و حقوق پناهندگان است.»


 

 


تمامی گروه های فلسطینی ـ بدون هیچ استثنایی ـ از انتفاضه و عملیات های انجام گرفته استقبال می کنند و خواستار افزایش شمار این عملیات ها هستند. البته تا این لحظه ثابت نشده است که آیا هیچ عملیات سازماندهی شده ای که یک گروه فلسطینی رسما پشت اجرای آن باشد، انجام گرفته است یا خیر.

نکته شایان توجه آن است که هیچ گروهی مسئولیت عملیات ها را بر عهده نمی گیرند و حتی وقتی مجری شهید شده ی یک عملیات، وابستگی به گروه یا حزبی خاص داشته باشد، باز هم چنین کاری انجام نمی گیرد. در واقع، بر خلاف گذشته، هیچ گروهی اعلام نمی کند که این آقا یا بانوی جوان را برای اجرای عملیات اعزام کرده است.

جنبش های حماس و جهاد اسلامی که بیشترین فعالیت را در عرصه مقاومت دارند، تاکید کردند که حوادث جاری در فلسطین، یک انتفاضه به تمام معنا است ؛ زیرا تمامی شرایط برای آغاز انتفاضه جدید در اراضی فلسطینی فراهم شده است و انتفاضه بدون آنکه از کسی اجازه بگیرد یا کسی برایش تصمیم گیری نماید، در برابر اشغالگران می ایستد.

جنبش حماس تاکید کرد که تمامی اشکال مقاومت در انتفاضه به کار گرفته خواهد شد که از آن جمله می توان به عملیات های شهادت طلبانه ـ با استفاده از کمربندهای انفجاری ـ اشاره کرد ؛ البته این رهبران مقاومت هستند که شکل مناسب مبارزه را مشخص می کنند و هر روشی را که مصلحت ببینند، به کار می بندند.

 

موضع تشکیلات خودگردان

انتفاضه در حالی بروز کرده که تشکیلاتی خودگردان در فلسطین حکمفرما است، تشکیلاتی که بیش از هر گروه دیگر فلسطینی از مشروعیت منطقه ای و بین المللی برخوردار است حتی اگر این گروه، منتخب ملت و جنبشی در حد و اندازه های حماس باشد.

تشکیلات خودگردان در قبال انتفاضه موضعی اتخاذ کرد که در توصیف دقیق آن می توان عبارت «موضع خاکستری» را به کار برد. این جنبش به جوانان اجازه می دهد تا همچون گذشته با اشغالگران درگیر شوند و مانعی در مسیر این زد و خورد به وجود نمی آورد ؛ ولی در عین حال، اجازه نمی دهد که فلسطینیان از سلاح گرم علیه اشغالگران استفاده کنند و فعالان گروه های مبارز فلسطینی که مظنون به مشارکت در عملیات های فدایی هستند، بازداشت می نمایند. این ها در حالی روی می دهد که شور و روح انقلابی در میان برخی از اعضای فتح بالا است و جوانان عضو این جنبش در کانون درگیری با اشغالگران حضور دارند.

برخی ها معتقدند که موضع تشکیلات خودگردان به عنوان طرف رسمی فلسطینی در قبال انتفاضه، موضعی کمرنگ است. به عنوان نمونه، محمد مسفر استاد علوم سیاسی قطر از تشکیلات خودگردان می خواهد تا از مرحله بیان اظهارات ضعیف در قبال انتفاضه عبور کرده و موضعی عملی را در حمایت از این خیزش مردمی اتخاذ نماید.

وی همچنین از کشورهای عربی به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس خواست تا به حمایت از انتفاضه قدس بپردازند و از فلسطینیان در مقابله با ماشین جنگی صهیونیسم حمایت کنند.

با وجود تغییرات بسیاری که بر روی زمین روی داده است، موضع تشکیلات خودگردان در قبال انتفاضه همان موضعی است که ده سال پیش (نسبت به انتفاضه دوم) داشت و بارها از زبان محمود عباس عنوان شد که مبتنی بر موارد ذیل بود:

1 ـ از سرگیری مذاکرات صلحی که اساس آن، عقب نشینی به مرزهای 1967 باشد.

2 ـ گسترش دایره نظارت بر مذاکرات و ورود سازمان ملل، اتحادیه اروپا، روسیه و چین به این عرصه

3 ـ ایجاد یک نیروی بین المللی در فلسطین برای حمایت از ساکنان فلسطینی ؛ البته این کار مقدمه ای برای تصدی سرپرستی اراضی اشغالی است و این وضعیت تا زمان مذاکره در خصوص آینده و سرنوشت این اراضی ادامه می یابد.

4 ـ توقف شهرک سازی در اراضی اشغال شده کرانه باختری

عبدالستار قاسم، نویسنده فلسطینی که به خاطر دیدگاه های سیاسی اش که خلاف آرای تشکیلات خودگردان می باشد از کار اخراج شده است، می گوید: «تشکیلات خودگردان مانع اصلی در جلوگیری از انتفاضه سوم است ؛ زیرا دلیل اصلی شکل گیری این نهاد، حمایت از امنیت رژیم صهیونیستی بوده است. اگر تشکیلات خودگردان در این امر شکست بخورد، هیچ توجیهی برای موجودیتش وجود ندارد. دست اندرکاران تشکیلات خودگردان منافعی دارند که با رژیم صهیونیستی گره خورده است. این جماعت آمادگی آن را ندارند که به خاطر فلسطین، منافع خود را قربانی کنند. علاوه بر آنچه گذشت، تشکیلات خودگردان در سال های گذشته توجه مردم را معطوف به مسائل ثانویه کرده اند که همین مسائل، اولویت اصلی را از آن خود کرده و باعث آن شده اند تا بروز انتفاضه سوم به تعویق بیافتد.»

گفتنی است که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان تاکید کرد که هرگز دست از هماهنگی امنیتی با رژیم صهیونیستی و تعهداتی که در این چارچوب دارد، بر نمی دارد.

آنچه موید دیدگاه عبدالستار قاسم است، اتفاقی می باشد که به دنبال یک عملیات فدایی در نزدیکی شهرک صهیونیست نشین ایتمار در نزدیکی نابلس روی داد. در جریان این عملیات که در آغاز ماه اکتبر و توسط یک تیم منتسب به جنبش حماس صورت گرفت، دستگاه های امنیتی شروع به بازجویی از یک عضو تیم مجری عملیات کردند که در جریان اجرا، زخمی شده بود. چند ساعتی از این ماجرا نگذشته بود که نیروهای اشغالگر صهیونیستی فرد زخمی شده را به همراه تمامی اعضای تیم اجرای عملیات بازداشت کردند و این موضوع باعث شد تا انگشت اتهام به سمت دستگاه های امنیتی تشکیلات خودگردان دراز شود.

ضمنا ابومازن در تاریخ 5 اکتبر به فرماندهان دستگاه های امنیتی دستور داد تا (با مهار مبارزات فلسطینیان) راه را بر طرح های صهیونیستی برای تشدید اوضاع و کشاندن فلسطینیان به سمت خشونت ببندند. ضمنا رهبران تشکیلات خودگردان در تماس با احزاب و گروه های فلسطینی در اراضی اشغالی 48، از آنها خواستند تا در پی برقراری آرامش بکوشند.

 

موضع جهان عرب در قبال انتفاضه

شعله ور شدن انتفاضه ای فراگیر و سراسری در کرانه باختری نیاز به حمایت سیاسی، مادی و معنوی جهان عرب و اسلام دارد ؛ ولی به نظر می رسد که زمان این خیزش ملی و مردمی که در حال حاضر در فلسطین جریان دارد، زمانی نیست که بتوان در آن، انتظار حمایت منطقه ای و عربی از انتفاضه را داشت. فلسطینی ها به غیر از محکومیت اقدامات رژیم صهیونیستی، هیچ حرکت دیگری را از سوی طرف های منطقه ای و عربی ندیدند که البته این محکومیت نیز همچون گذشته تنها از سوی شماری از کشورهای عربی صورت گرفت که واقعا تعجب آور است.

عدنان ابوعامر، نویسنده و تحلیلگر مسائل سیاسی فلسطین می گوید: «هر کدام از کشورهای عربی، سرشان گرم مسائل خودشان است.»




با نگاهی گذرا به اخبار رسانه های عربی، این احساس متقن به شما می دهد که مشکلات داخلی، در راس مسائل مورد اهتمام رسانه ها می باشد و همین دسته بندی اولویت ها شاید مانع از حمایت رسمی یا مردمی کشورهای عربی از هر گونه انتفاضه در فلسطین شده است. بازتاب این امر را می شد به وضوح در جنگ سال 2014 غزه و حجم تعامل دولت ها و ملت های عرب با این امر دید، تعاملی که در بیشتر اوقات محدود و کمتر از حد مطلوب بود.

به گفته علی بدوان، همه می دانند که در سایه شرایط کنونی، فلسطینیان به تنهایی و در غیاب امت عربی و اسلامی توان مواجهه با بلاهایی را که بر سر خود و آرمان شان می آید، ندارند. چیزی که باعث ترغیب اشغالگران و دولت افراطی شان به تشدید روند یهودی سازی محله های عرب نشین، مصادره و تخریب منازل فلسطینیان و آواره کردن آنان شده، عدم حضور مطلوب جهان عرب در عرصه حمایت از آرمان فلسطین و قدس است و دلیل دیگر، تکیه آنها بر راهبرد «صلح تنها گزینه عرب ها در مقابله با سیاست های اشغالگران است» می باشد.

 

موضع جامعه بین الملل

«احساس نگرانی می کنم» این عبارت همیشگی است که دبیر کل سازمان ملل متحد در قبال حوادث فلسطین بیان می دارد. تمامی کشورهای اروپایی و واشنگتن نیز موضعی مشابه آقای دبیر کل در قبال انتفاضه اتخاذ نمودند با این تفاوت که اروپایی ها بر اساس یک برنامه از پیش طراحی شده عمل کردند، برنامه ای که در چارچوب تصمیم اروپا برای بایکوت رژیم صهیونیستی جای می گرفت و البته حوادث جاری فلسطین باعث تسریع در اجرای آن گردید. بعد از آغاز انتفاضه، اتحادیه اروپا مصوب کرد که بر روی کالاهای تولید شده در شهرک های یهودی نشین موجود در کرانه اشغالی باختری علامت و نشانی خاص زده شود تا مشخص گردد که کالای مذکور در شهرک های یهودی نشین موجود در اراضی اشغالی فلسطینی یعنی کرانه باختری، قدس شرقی و بلندی های جولان به مرحله تولید رسیده است.




252 نماینده عضو پارلمان اروپا با پیشنهاد وضع علامتی که نشانگر تولید کالا در شهرک های صهیونیست نشین در اراضی فلسطینی باشد، موافقت کردند. 70 عضو پارلمان رای منفی و 31 تن دیگر رای ممتنع دادند.

شایان ذکر است که انگلستان، بلژیک و دانمارک در حال حاضر نشان هایی را بر روی کالاهای تولید شده در شهرک های صهیونیست نشین به ویژه میوه ها و سبزیجات قرار می دهند، کالاهایی که محصول شهرک های موجود در دشت اردن و کرانه باختری هستند.

در حال حاضر، تمامی کشورهای اروپایی که تعدادشان به 28 کشور می رسد، باید واژه «شهرک های صهیونیست نشین» را بر روی کالاهای فوق الذکر درج کنند. ضمنا بانک های صهیونیستی نیز به خاطر فعالیت هایی که در زمینه احداث و توسعه شهرک های یهودی نشین موجود در کرانه باختری، قدس شرقی و بلندی های جولان دارند، نگران اعمال بایکوت و تحریم بین المللی بر علیه خویش هستند ؛ زیرا اسناد و مدارکی در اختیار کشورهای عضو اتحادیه اروپا قرار گرفته است که نشان از مشارکت شماری از بانک های صهیونیستی در فعالیت های مربوط به توسعه شهرک های صهیونیست نشین موجود در کرانه باختری، قدس شرقی و بلندی های جولان دارد.

در حالی اروپا تصمیم به بایکوت کالاهای تولید شده در شهرک های یهودی نشین موجود در اراضی فلسطینی گرفت که وزیر خارجه ایالات متحده ـ برای متوقف کردن انتفاضه ـ دست به تحرکات سریع دیپلماتیک زد. وی با مقامات اردنی و ابومازن در امان دیدار کرد. سپس به ملاقات با بنیامین نتانیاهو رفت. این دیدارها مجموعه ای از توافقات در خصوص مسجد الاقصی را به دنبال داشت. تثبیت وضعیت موجود در مسجد الاقصی از جمله این توافقات بود. قرار بر آن شد که مسلمانان مراسم نماز را در مسجد الاقصی برگزار نمایند و به غیر مسلمانان نیز تنها اجازه بازدید از این مسجد داده شود. ضمنا توافق گردید تا دوربین هایی برای مراقبت اوضاع در مسجد الاقصی نصب گردد. ضمنا بر اساس توافق، رژیم صهیونیستی پذیرفت که با توجه به معاهده صلح امضا شده میان این رژیم با امان، نقش اردن در مدیریت مسجد الاقصی مورد احترام واقع شود.

با وجود آنکه توافقات انجام گرفته (همچون نصب دوربین) سیطره اشغالگران بر مسجد الاقصی را تقویت می کند ؛ ولی کاسته شدن از برخی محدودیت های اعمال شده علیه مسلمانان برای ورود به مسجد الاقصی و نیز جلوگیری از ورود شهرک نشینان به این مکان مقدس، می تواند بر سطح و روند انتفاضه تاثیر می گذارد.

 

موضع رژیم صهیونیستی

«مشت آهنین» تنها زبان مورد استفاده اشغالگران در مقابله با انتفاضه است. صهیونیست ها هیچ وسیله و ابزاری تشویقی در برخورد با فلسطینیان به کار نگرفتند. آنها نه از روند یهودی سازی مسجد الاقصی و شهر قدس کاستند و نه اسیری را آزاد کردند. اشغالگران حتی حاضر به اعلام توقف روند شهرک سازی نیز نشدند ؛ بلکه بر خلاف آن، به تشدید اقدامات گذشته خود روی آوردند. صهیونیست ها اعلام کردند که به روند تخریب خانه ها تداوم می بخشند و واحدهای جدید شهرک نشینی موجود در کرانه باختری و قدس را تا سقف 5 هزار مورد افزایش می دهند و به روند یهودی سازی و از بین بردن اماکن تاریخی اسلامی تداوم می بخشند.




در عرصه میدانی نیز دولت صهیونیستی به نیروهای خود دستور اعمال حالت منع آمد و شد را داده است و با طرح تخریب خانه های مجریان عملیات ها، مصادره دارایی های آنها و نیز سلب تابعیت «اسرائیلی» شان موافقت کرده است.

مقامات صهیونیستی همچنین شهرک نشینان را تشویق به حمل سلاح می کنند. روزنامه صهیونیستی هاآرتص به نقل از یک مسئول وزارت امنیت داخلی رژیم صهیونیستی تصریح کرد که طی دو هفته گذشته، تعداد درخواست ها برای دریافت مجوز حمل سلاح از 150 مورد در روز به هشت هزار مورد در طول دو ماه گذشته رسیده است به ویژه بعد از آنکه «گلعاد اردان» وزیر امنیت داخلی این رژیم دستور کاستن از محدودیت های اعمال شده برای دریافت مجوز حمل سلاح را صادر کرد.

 

خلاصه

صرف نظر از عناوینی همچون خیزش، انتفاضه یا تحرک مردمی که برای توصیف حوادث جاری در فلسطین به کار می رود ؛ ولی این نکته ثابت شده است که ملت فلسطین، گرفتار آن ناتوانی و درماندگی که رهبران تشکیلات خودگردان با آن دست به گریبان هستند، نیست و امروز مردم قیام کرده اند تا این پیام را به اشغالگران برسانند که مسجد الاقصی خط قرمز ـ غیر قابل عبور ـ است.




در واقع، جوانان فلسطینی به سادگی از کنار اقدامات تحریک آمیز رژیم صهیونیستی و حملات مکرر آنها به مسجد الاقصی نگذشتند و برای دفاع از اماکن مقدس اسلامی و سرزمین خویش بپا خاستند.

سه سناریو برای درگیری های موجود میان جوانان بی پناه فلسطینی با نیروهای تا بن دندان مسلح اشغالگران وجود دارد که البته هر کدام شانس هایی را برای بروز دارند.

 

سناریوی اول

خاموش کردن آتش انتفاضه در نطفه

باید به این نکته اشاره داشته باشیم که تحقق این سناریو ـ بدون مشارکت و همکاری دستگاه های امنیتی تشکیلات خودگردان در کرانه باختری ـ امری دشوار است. چیزی که شاید باعث تقویت این سناریو شود احیای دوباره و البته اورژانسی مذاکرات سازش میان فلسطینیان و صهیونیست ها و نیز اعطای برخی امتیازات حاشیه ای به تشکیلات خودگردان است که از این جمله امتیازات می توان به آزادی برخی اسرا و واگذاری موضوع حفظ امنیت در برخی مناطق وقوع درگیری مستقیم (میان دو طرف) به دستگاه های امنیتی تشکیلات خودگردان اشاره کرد تا به این ترتیب، درگیری ها فلسطینی فلسطینی شود.

 

سناریوی دوم

در جا زدن انتفاضه

این گزینه وقتی روی می دهد که گروه های مقاومت در تعیین مسیر انتفاضه و توسعه گستره آن ناکام بمانند و به این ترتیب، حوادث کنونی در حد یک خیزش محدود باقی بماند و ضمن فقدان راهبردی روشن، یک رهبری توانمند برای پشتیبانی از انتفاضه و جلب حمایت کشورهای عربی و اسلامی نداشته باشند.

 

سناریوی سوم

گسترش دامنه درگیری ها

چیزی که باعث تقویت این سناریو می شود، بالا رفتن شدت حملات و تنوع آن است. ضمنا گروه های فلسطینی می دانند که انتفاضه بهترین راه برای خروج از وضعیت ایستای موجود است. چالش بزرگی که در این زمینه وجود دارد، توان توسعه گستره درگیری ها است تا شامل تمامی مناطق کرانه باختری گردد و دستگاه های امنیتی تشکیلات خودگردان را در کار انجام شده قرار دهد به گونه ای که توان و کارایی خود در زمینه سرکوب انتفاضه را از دست بدهد و خواسته یا ناخواسته از این ماجرا کنار برود و در درگیری های میان فلسطینیان و نیروهای اشغالگر دخالت نکند.

به طور کل، بیان اینکه شانس کدام سناریو بیشتر است امری دشوار می باشد. در حال حاضر، تقریبا تمامی سناریوها شانسی نزدیک به یکدیگر دارند ؛ ولی توان انتفاضه برای پایداری، تداوم فعالیت و گسترش، باعث تقویت سناریوی سوم شود.