حق جعفر عظیم زاده و هیچ انسانی زندان نیست / ناهید خداجو



جعفر عظیم زاده دبیرهیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران و یکی از فعالین و رهبران جنبش کارگری را به اتهامات واهی از قرار اجتماع وتبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی وبرهم زدن نظم عمومی ونیز تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی  به 6 سال حبس و 2 سال محرومیت ازفعالیتهای اجتماعی و صنفی سیاسی محکوم کردند  که در روز 17 ابان 94 برای گذراندن حبس راهی زندان شد.

راستش نمیدانم به کدامیک از اتهاماتی که به جعفر نسبت داده شده اشاره کنم چون هر چه بیشتر اتهامات و مصادیقشان را مرور میکنم بیشتر به واقعیتهای باورنکردنی که در ادامه به آن میپردازیم پی میبرم.

واقعیت های تلخ پیش روی جامعه  ازقبیل بیکاری، فقر، اخراج سازیها، حقوقهای معوقه ،دستمزدهای چند برابر زیر خط فقر،قراردادهای سفیدامضاء ، عدم دسترسی به امکانات بهداشتی درمانی مناسب، وقوع حوادث ناشی از کار،  نداشتن بیمه بیکاری و نهایتا به گروگرفتن معیشت انسانها واقعیتهای انکار ناپذیری است که روزمره هزاران هزار خانواده کارگری را به لب پرتگاه سوق داده وپیامدها وتبعات اجتماعی آن ازجمله: اعتیاد، طلاق ،کودکان کار، فحشاء ، فروش نوزادان ، بی خانمانی، کلیه فروشی وخودکشی ومسائلی از این قبیل برای همان خیل عظیم (طبقه کارگر) را به ارمغان آورده است.

این طبقه بزرگ اجتماعی که تمام امکانات و رفاهیات ونعمات موجود در جامعه راتولید میکنند  محروم از بهره مندی از تولیدات خودهستند. در چنین شرایطی است که ادامه چنین زندگی مشقت باری برای کارگران غیر ممکن میشود و مدام بدنبال راه چاره ای برای برون رفت از این شرایط میباشند. دقیقا در همین راستا است که کارگران برای تغییر وضعیت غیرقابل تحمل خود با ایجاد تشکل های مستقل کارگری بعنوان ظرفی که بتوانند وضعیت معیشتی خودرا بهبود ببخشند و از ان طریق به حق و حقوق تضییع شده شان برسند اقدام میکنند . "اتحادیه آزاد کارگران ایران" هم درپاسخ به این ضرورت تشکیل شد وتمام فعالیتهای "اتحادیه" ازقبیل جمع اوری امضاء دراعتراض به حداقل دستمزدها و تجمعات در مقابل مجلس و وزارت کار و ارتباط گیری با دیگر تشکلات کارگری همچون کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل های کارگری سندیکای شرکت واحد وسندیکای هفت تپه و کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل های کارگری و نامه اعتراضی به وزیر کار بدلیل عدم توجه و پاسخگویی به طوماراعتراضی چهل هزار نفری کارگران و شرکت در روز جهانی کارگر (که در همه جای جهان مراسم مستقلی از طرف کارگران درگرامیداشت این روزبرپا ست اما در ایران کارگر به خاطر برگزاری مراسم روز جهانی کارگر باید به زندان برود) و عناوین دیگری که درمتن حکم آمده تماما" فعالیتهای صنفی وتلاش های طبیعی و حق طلبانه کارگران است  که درپاسخ به تعرض مستمر کارفرمایان و صاحبان سرمایه به زندگی و معیشت کارگران بطور روشن و علنی صورت گرفته وحداقل مطالبات وسهم کارگران ایران از زندگی درشرایط کنونی است .

و اما آخرین ومضحک ترین مصداق اتهام جعفر عظیم زاده این است که نامبرده در اوایل انقلاب تحت تاثیر فردی بنام قادرمظاهری در روستای شوط از توابع شهرستان ماکو، مارکسیست بدنیا امده است.

راستش تا به حال کسی با چنین اتهامی روبرو نشده بود. نه شنیده و نه دیده بودم که کسی از بدو تولدش مارکسیست بدنیا امده باشد. ازآنجائیکه اقایان ،برای موجه جلوه دادن 6 سال حکم ناعادلانه به جعفر به زمین وزمان متوسل شده تا بلکه بتوانند به حکم مثلا" وجاهت قانونی بدهند بنده ترجیح میدهم چیزی نگویم و تفسیرش را به افکارعمومی بسپارم.

تمام مصادیق و اتهاماتی که من گذرا به ان اشاره کردم هیچ مورد غیر قانونی مشاهده نمیشود که بتوان با آنها انسانی را به 6 سال حبس محکوم کرد. در واقع چیزی که مد نظر سرمایه و حامیانش میباشد اینست که شما حداقل حقوقتان چند برابر زیر خط فقر باشد ،چند ماه به چند ماه همان حقوق تعریف شده راهم نگیرید، اخراج سازی در ابعاد وسیع باشد تا جائیکه زندگی و هستی تان ساقط شود، اما شما حق هیچ گونه اعتراض، تجمع و یا اعتصابی ندارید. باید سکوت کنید . صحبت اینجاست اگر کارگران در بستری طبیعی حق و حقوقشان به رسمیت شناخته میشد و بطور معمول در مقابل کارشان مزدشان را دریافت میکردند دیگراعتراضات به این ابعادگسترده و وسیع رخ نمیداد.

طی این سالها در هرکجا چه در کارخانه چه در تجمعات بیرون از کارخانه و چه از طریق تشکلات کارگری اگر تجمعی اعتراضی و یا اعتصابی بر علیه زندگی مشقت باری که برای میلیونها کارگری که زندگیشان به فلاکت رسیده و پایانی هم ندارد شکل گرفته ، تحت عناوین  "اقدام علیه امنیت ملی"  و "برهم زدن نظم عمومی"  و نهایتا "تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی"  به کارگران تعرض کرده و آنها را با تهدید به دستگیری و زندان عقب رانده اند . این عناوین بظاهرقانونی به ابزاری برای سرکوب و ساکت کردن کارگران در مبارزات صنفی شان تبدیل شده!!

جعفر عظیم زاده هم مستثنی از این قاعده نیست اوکارگر جوشکار لوله های گاز، مشمول همین  شرایط فلاکت بارموجود میباشد. جعفر هم همچون کارگران دیگر با شرایط سخت و مشقت باری زندگی میکند. چنین انسان شریفی تمام تلاشش این بود که بتواند زندگی خود و هم طبقه ای هایش را که درد مشترکی دارند بگونه ای بهبود بخشد که در شان انسان معاصرباشد. چرا که کارگران یک زندگی انسانی ومرفه مطابق با معیارهاواستاندارهای امروزی را حق طبیعی خود میدانند .

جعفر یکی از شش نفری بود که برای جمع اوری طومار چهل هزار امضاء کارگران دراعتراض به حداقل دستمزدها وسایر مطالبات کارگری تلاش کرد. ونیز یکی از شاکیان پرونده تامین اجتماعی مرتبط با پرونده سعید مرتضوی و دیگرانی بود که با همدستی مرتضوی ها صندوق تامین اجتماعی را که نتیجه سالها کار و زحمت واندوخته میلیونها کارگر بوده و هیچ ربطی به مرتضوی ها نداشته تا در زمان بازنشستگی بتوانند ازآن استفا ده کنند را به تاراج بردند.

چنین تعرض ودستبردی به این صندوق بازنشستگی هیچوقت به عنوان جرمی که امنیت ملی را بخطر انداخته یا نظم جامعه را برهم زده  محسوب نشد. اما اگر کارگران خواهان افزایش حداقل دستمزدها که به اعتبار آن بتوانند زندگی انسانی داشته باشند و خواهان متوقف شدن اخراج سازیها و حقوق های معوقه شان باشند و یا بگویند چرا صندوق تامین اجتماعی که متعلق به ما میباشد راغارت کرده اید و یا تجمعی را برای پاسخ گرفتن به ارائه طومار چهل هزارنفری کارگران به اعتراض به حداقل دستمزدها را داشته باشیم بلافاصله نیروهای امنیتی و انتظامی قبل از حضور نماینده کارفرما ویا هر مسئول دیگری در محل تجمع و اعتراض حاضرشده و در مقابل اعتراض و تجمع کارگران صف آرا یی کرده و به حمایت از کارفرما کارگران را تهدید به اخراج و دستگیری و زندان میکنند . واقعا چه کسانی نظم جامعه  و امنیت ملی را به قول اقایان بخطر می اندازند؟!

تهدید و فشار و زندانی کردن کارگران وجلوگیری از تجمع واعتراضشان وبکارگیری شیوه ها واتهامات امنیتی نمیتوانند جلو اعتراضات و اعتصاب موجود در جامعه را بگیرند بلکه جامعه با وجود ادامه چنین شرایطی شاهد اوج گیری تجمعات و اعتصابات خواهد بود چرا که شکم گرسنه از تهدید و زندان نمی ترسد.

جعفر عظیم زاده کارگر آگاه و فعال را به 6 سال حبس محکوم کرده اند تا شاید بتوانند از طریق محکوم کردن فعالینی چون جعفرجنبش کارگری را عقب رانده تا با خیال راحت تر سود آوری سرمایه را تضمین کرده باشند . سالهای سال است فعالین کارگری را تحت عنوان بخطر انداختن امنیت ملی و برهم زدن نظم عمومی دستگیر و به زندان محکوم کرده اند. اما این کارگران آگاه و مبارز در متن مبارزات وفعالیتهای اعتراضی کارگران ، درحقیقت امنیت سرمایه را بخطر انداخته ودر نظم استثمارگرانه سرمایه اخلال میکنند.

این قبیل احکام بعنوان وسیله وابزاری برعلیه مبارزات حق طلبانه کارگران وبرای خاموش کردن آنان بکارمیرود تا شاید به خیالشان بتوانند جرات و جسارت واراده حق طلبی را ازطبقه کارگر بگیرند.

اما به گواه تاریخ چندصدساله جنبش کارگری جهان با همه فراز و نشیب هایش ، کارگران از سطح زندگی و معیشت خود همواره دفاع خواهندکرد.

جعفرعظیم زاده وسایر کارگران زندانی که جرمی جز تلاش برای بهبود شرایط زندگی و دفاع از مطالبات کارگران نداشته اند باید بی قید وشرط آزاد شوند.

17آذر 94

سايت اتحاد