از سوگند بقراط تا دم خروس

رضا رخشان


می دانیم که از زمان پیدایش انسان درین عرصه گیتی ،جایگاه پزشک دربین مرض ومریض ،مقامی در خور وبایسته بوده است. آدمی در شرایط ضعف و رنج سراغ این صنف می روداینکه در عصر حاضر جدای از تجربه ، اخذ مدارک دانشگاهی الزام این پیشه است پزشکان در رده الیت جامعه جای میگیرند . بخصوص در کشورهای کمتر توسعه یافته، شان و منزلت پزشکان در رده بالایی قرار دارد .با این حال، بعد از حادثه بیمارستان اشرفی خمینی شهر اصفهان که بخاطر عدم بضاعت مالی والدین ،دکتر معالج در اقدامی هولناک وغیر انسانی اقدام به باز کردن بخیه چانه کودکی شد بحثهای گسترده ای در سطح اجتماعی بین افکار عمومی نسبت به این اتفاق صورت گرفت که گستره این بحثها تمامی عملکرد جامعه پزشکی را درنوردید.البته قبل از هر بحثی باید متذکر گردید که جامعه پزشکان هم مانند سایر طبقات انسانی ،از افراد گوناگون و متنوع با کنشهای خوب و بد تشکیل شده  که قطعا پزشکان شریف و زحمت کش هم کم نیستند.ولی با این حال منظور  ،مناسبات غالب درین صنف بوده است که دون شان پزشکان میباشد وسطح آنها را در حد کاسبکار وپول پرست پایین می آورد.اخلاقیاتی که شدیدا به حرفه وشغل شریف پزشکی  که باید هدف غایی آن نجات جانی آدمی باشد و درین راستا سوگند بقراط خورده اند که به تیمار افراد جدای از رنگ ، تبار ، دارایی و پایگاه طبقاتی شان بپردازند ،لطمه زده است.حتا اگراین بیمار دشمنش باشدرا که یک پزشک نباید در مورد نجات جان آدمی قضاوتگر باشد.با این همه، آنچه درین سنوات گذشته در رفتار پزشکان درایران نسبت به بیماران شاهد بوده ایم وجود روابط شدیدا کاسبکارانه و پول محور در بین اطبا که گاها آنچنان رو به افراط می میرود که از تمامی مرزهای اخلاقی وانسانی عبور میکند. که مورد اصفهان تنها نمونه کوچکی ازین غیر اخلاقیات است.زیر میزیهای هنگفت وغیر قانونی و همچنین در بسیاری موارد ویزیت فله ای و خیلی سریع بیماران  از جمله این موارد است. این در حالیست که سرانه در آمد پزشکان در ایران هشت برابر پزشکان اروپا و
۱۵برابر پزشکان امریکاست.از طرف دیگر،همه ما بخصوص طبقه کارگر و کلا افراد کم بضاعت مورد عنایت برخی ازین پزشکان قرار گرفته ایم.مثلا در مورد تجربه شخصی خود،سال ۹۰ که تازه از زندان آزاد و از کار هم اخراج شد بودم  در اثر حادثه تصادف رانندگی که منجر به جرح همسر و پسرم گردید ، ضمن شرح وضعیتم  از پزشک جراح در خواستم که پول زیر میزی کمتری را مطالبه کند که او ضمن رد آن ،همسر وفرزندم را دم در اتاق عمل نگاه داشت و تا  مطمئن نشد که پول زیر میزی  عمل را واریز نکردم آنها را به اتاق عمل راه نداد.درصورتی که طبق قانون، هزینه درمان مربوط به تصادفات رانندگی تماما باید مجانی باشد.امروزه کسی که گذر آن به مطب وبیمارستان افتاده باشد،ازین تجربه های ناگوار داشته است. که علاوه بر درد ورنج بیماری خود ویا سایر بستگان ،باید نگران هزینه درمان و زیر میزی و سایر مسائل باشد.

از سوی دیگر بنا بر آمار وزارت آموزش عالی ،تنها در سطح تهران بیش از ۵هزار پزشک بی کار وجود دارد.اگر بنا بر اصل بنیادین مناسبات سرمایه داری ، قیمت کالا و خدمات تنها بر اساس اصل عرضه وتقاضا مشخص می گردد. اگر این مولفه را قبول کنیم با توجه به آمارها و کثرت پزشکان بی کار، دلیل افزایش نجومی قیمت ویزیت پزشکان و هزینه عملهای جراحی و کلا هزینه سرسام آور درمان  چیست؟

واقعیت اینست که پزشکان در جامعه بعلت عوامل فوق ، دیگر محبوب نیستند که هیچ  شدیدا مورد مورد نقد مردم میباشند.هجمه و نقدهای گسترده در سطج جامعه و فضای مجازی از پس از حادثه اصفهان. همچنین اقبال عمومی نسبت به سریال در حاشیه که به نقد روابط پزشکان می پرداخت همگی گواه کدورت مردم نسبت به آنها میباشد.این بهایی بود که باید در مقابل گرانفروشی و رفتار کاسب کارانه ،پرداخت میشد. بنظرم جامعه پزشکی امروز در یک دو راهی گیر افتاده است. اینکه همین مسیر تا کنونی خود را طی کند و یا اینکه بفکر چاره ای در جهت کسب مجدد منزلت اجتماعی شان باشد.

با آرزوی دنیایی انسانی

رضارخشان

آذرماه/۱۳۹۴