پیام سازمان راه کارگر به مناسبت سال نو و جشن نوروزی

کارگران، زحمت کشان و هم میهنان عزیز،

 با شاد باش نوروزی، و مژده ی فرارسیدن خجسته بهار، زمستان دیگری را پشت سر نهادیم و به استقبال بهار زیبا و پرطراوات می شتابیم به امید آن که سال نو، سال سرفرازی کارگران و زحمت کشان، سال سرنگونی نظام فاسد فقاهتی و پایان حکومت مافیائی اسلامی باشد. زمستان سرد سیاسی، جای خود را به شکوفائی آزادی بسپارد و در پرتو انقلاب توده ای بهار آزادی فرا رسد و در پرتو آزادی و شکوفائی اراده جمعی، نوگل سوسیالیسم به بار نشیند سیل انقلاب به همه ی نابسامانی های طبقاتی، خرافات اسلامی، ستم طبقاتی و ستم ملی پایان دهد! 

کارگران، دهقانان، زحمت کشان و هم میهنان عزیز، در سالی که گذشت سرانجام، سران جمهوری اسلامی و در صدر آنان سید علی خامنه ای، در پی گفت و گوهای چند ساله با شش قدرت بزرگ جهانی و گفت و گوهای مستقیم با ایالات متحده ی آمریکا، از ادامه ی برنامه ی اتمی و تلاش بی خردانه و کورکورانه برای دست یابی به سلاح اتمی دست کشیدند و شبح جنگی که طی یک دهه چون اختاپوس بر آسمان ایران سایه افکنده بود به طور موقت رخت بربست.

 اگر چه ادامه ی تحریم ها و تهدید نظامی و فشار قدرت های خارجی سبب شد که سران جمهوری اسلامی سر تسلیم فرود آوردند، اما بیم یک شورش توده ای و رستاخیز مردمی هم به نوبه  خود در خوراندن جام زهر بر علی خامنه ای سهمی به سزا داشت.

سران جمهوری اسلامی در آوازه گری های روزانه از هر شکست رسوا آمیز برای خود پیروزی می سازند و از این که در اجرای برنامه ی برجام، از فشار بخشی از تحریم های اقتصادی و مالی رهائی یافته اند به جشن و پای کوبی می پردازند  بدون آن که به هزینه ی این شکست بپردازند و به ده سال زنده گی فلاکت بار اکثریت مردم اشاره ای کنند.

        سران جمهوری اسلامی دم از پیروزی می زنند! کدام پیروزی؟ اعلام پایان تحریم های مالی و اقتصادی که با موشک پرانی سپاه، چه بسا دو باره برقرار شود و با این وجود به چه بهائی؟ به بهای جام زهری که در گلوی خامنه ای ریخته اند و توافق نامه ی چهار میخه ای، که جمهوری اسلامی را متعهد می سازد به مدت پانزده سال اجازه ی غنی سازی اورانیوم به میزان بیش از سه و نیم در صد نداشته باشد. اورانیوم سه و نیم درصدی را هم باید به روسیه ارسال دارند تا پس از افزایش میزان غلظت آن برای سوخت نیروگاه های برق اتمی بوشهر به ایران برگرداند و همه ی تاسیسات اتمی می باید برای همیشه تحت کنترل و بازرسی نماینده گان آژانس جهانی اتمی باشد.

سران جمهوری اسلامی در طی بیست سال گذشته، میلیاردها دلار برای غنی سازی اورانیوم و دست یابی به سلاح اتمی هزینه نموده اند. تنها در طی پنج سال پایانی تحریم ده ساله،  که ایران از استخراج و فروش روزانه دو و نیم میلیون بشکه سهمیه نفت خود باز مانده است، میزان خسارت به اعتبار تفاوت بهای نفت خام بشکه ای بالای صد دلار با رقم سی و پنج  دلار کنونی سالانه بیش از صد میلیارد دلار است. ذخیره ی پانصد میلیارد دلاری هنگفتی که می توانست هزینه ی آبادانی کشور شود و حال آن که دولت روحانی برای تامین بودجه ی جاری کشور درمانده است و بر نفت و گاز کشور چوب حراج می زند.

اگر چه در جمهوری اسلامی، جمهوریت در برابر فقاهت، رئیس جمهور در برابر ولی فقیه و دو قوه ی مجریه و قانون گذاری در برابر قوه ی قضائیه و شورای نگهبان که از جانب رهبر هدایت می شود اختیارات چندانی ندارند اما رژیم در این سال یک بار دیگر اقدام به برگزاری انتخابات فرمایشی نمود و به رسم گذشته کارگران، زحمت کشان، ملیت های تحت ستم، سازمان های انقلابی جریان های ملی ــ مذهبی و حتی بخشی از اصلاح طلبان حکومتی و یا چهره های روحانی و غیر روحانی نزدیک به آنان از حق نامزد شدن در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبره گان رهبری محروم ماندند.

از این روی این انتخابات بیش از انتخابات دوره های پیشین مساله ساز بود و از جانب در صد بیشتری از شهروندان بایکوت شد تا آن جا که به اعتبار اعلام رسمی دولت، در تهران حدود  چهل در صد و در شهرستان ها پنجاه در صد در انتخابات شرکت نمودند و در میان انبوه تحریم کننده گان نسبت کارگران، زحمت کشان، روشنفکران و ساکنان جنوب شهر برجسته تر بودند.

بخشی از شرکت کننده گان در انتخابات هم بدون توهم نسبت به جناح بندی های حکومتی، از موضع سلبی در انتخابات شرکت نمودند تا از ورود چهره های سرشناس جناح خامنه ای و بازار  و مدعیان اصول گرائی به مجلس جلوگیری کنند. عدم رهیابی محمد یزدی رئیس پیشین قوه ی قضائیه و رئیس کنونی مجلس خبره گان و کاظم مصباح یزدی ایدئولوگ بنیاد گرایان حکومتی به مجلس خبره گان و حداد عادل رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی و دیگر چهره های نزدیک به رهبر و بیت رهبری به مجلس شورای اسلامی، تائیدی است بر این گونه مشارکت و رای سلبی، و بی جهت نیست  که خامنه ای از برکنار ماندن چهره های نظام با حسرت یاد می کند.

این انتخابات بار دیگر تضاد بالائی ها را عریان تر ساخت و اگر چه همه ی جناح بندی های حاکمیت در سرکوب کارگران، دهقانان، زنان، روشنفکران و ملیت های تحت ستم هم آهنگ اند اما تشدید تضاد بالائی ها که برای دریافت سهم بیش تری از غارت درآمدها و منابع کشور رو در روی هم قرار می گیرند، می تواند روزنه ای باشد برای رسوخ مبارزان، تشدید مبارزه و تلاش برای سرنگونی همه ی جناح ها و جناح بندی های حاکمیت!

در سالی که گذشت جمهوری اسلامی گامی ژرف تر در باتلاق جنگ فرو رفت. شمار تلفات فرماندهان سپاه پاسداران در جنگ سوریه آن چنان افزایش یافت که نتوانستند بیش از این پنهان نگه دارند و این در حالی است که هزینه حزب اله لبنان که در کنار جمهوری اسلامی و رژیم اسد می جنگ همانند بخشی از هزینه ی جنگی دولت و ارتش سوریه بر عهده ی جمهوری اسلامی است و هزینه ی جنگی حوثی های یمنی هم افزوده شده است . 

سالی که گذشت، به اعتبار مبارزاتی، سال مطالبات توده ای بود. کارگران مبارز در صدها یگان تولیدی و خدماتی برای دریافت اضافه حقوق و دستمزد، حقوق معوقه، امور رفاهی، تضمین اشتغال، استخدام دائم  و سازماندهی طبقاتی و صنفی، دست به اعتصاب، تظاهرات و تحصن زدند. آموزگاران و دبیران با تشکل در کانون صنفی معلمان، با بیانیه های روشن و خواست های مشخص  در چندین نوبت در تهران و شهرستان های بزرگ و کوچک اعتصاب همگانی بر پا داشتند و با وجود بازداشت شمار زیادی از رهبران و فعالان کانون های صنفی معلمان، از پای ننشستند و ورای درخواست افزایش حقوق، بهبود شرایط استخدامی و تهیه ی مسکن مناسب، خواستار بهبود امور آموزشی، یکسانی امور آموزش و پرورش با حذف مدارس انتفاعی و غیر دولتی، اصلاح کتب درسی و زدودن امور خرافی و ضد علمی از برنامه های درسی مدارس و دانش گاه ها شدند. 

        در سالی که گذشت مبارزه ی ملیت های تحت ستم هم  به نوبه ی خود، برای رفع ستم ملی و ستم دوگانه ادامه یافت. پخش یک برنامه کوتاه تلویزیونی، آن چنان خشم مردم آذربایجان را بر انگیخت که مسئولان به پوزش خواهی افتادند. اما از جانب دیگر، بازداشت، شکنجه و اعدام شماری از مبارزان کرد، بلوچ و عرب، هم چنان ادامه داشت و بیش از پیش در میان همه ی ملیت ها نسبت به رژیم و دست گاه های امنیتی و قضائی ــ امنیتی رژیم نفرت بر انگیخت.

        خاورمیانه در تب و تاب است و جمهوری اسلامی نمی تواند از این تب و تاب منطقه ای برکنار باشد. به امید شکوفائی مبارزاتی کارگران، دهقانان، زحمت کشان، روشنفکران، زنان و ملیت های تحت ستم برای سرنگونی قهرآمیز جمهوری اسلامی!!  

 

نوروزتان پیروز، بهاران خسته باد

کمیته مرکزی سازمان راه کارگر

اسفند 1394

                                                        www.rahekaregar.com