طغیانی که تبعیض را برملا کرد

 

در بررسی علل زیر آب رفتن مناطق شمالی اقلیم احواز، دولت ایران از یک طرف و کارشناسان از طرف دیگر نظر دادند. دولت ایران بارندگی غیرمنتظره و بیش از حد را علت پرشدن سریع مخازن سدها و به تبع آن بازنمودن دریچه های سدها و زیر آب رفتن مناطق شمال تا مرکز اقلیم احواز می داند.

 

در نگاه اول استدلال دولت ایران یک استدلال واقعی بنظر می آید. اما کارشناسان محیط زیست به وقوع بارندگی زیاد و جاری شدن سیلابهای بزرگ در چند دهه اخیر اشاره می کنند؛ در 6 بهمن سال 1347 شمسی در اثر بارش زیاد و طغیان رودخانه کارون شهرها و روستاهای اقلیم احواز زیر آب رفت، در سال 1372 شمسی و سال 1383 شمسی نیز طغیانهای مشابهی در اقلیم احواز بوجود آمده و دهها شهر و روستا به زیر آب رفتند. این مثالها نشان می دهد که مسئله طغیان آبها در دشت اقلیم احواز امری طبیعی است که در دورهای 15 تا 20 ساله تکرار می شود.

 

در برابر این امر طبیعی باید دید که دولت ایران چه اقداماتی در راستای حل این مشکل انجام داده است. در پاسخ به این سئوال وزیر نیروی دولت ایران می گوید که اگر سدها نبودند تمامی اقلیم احواز زیر آب می رفت و خسارات بمراتب بیشتر بود.

 

گرچه سخنان این وزیر در نگاه اول منطقی بنظر می رسد اما باید به وی گفت، مگر خساراتی که در هفته گذشته سدها بر مردم احواز وارد کرده اند، خسارات کمی هستند! خسارات وارد خسارات خیلی بزرگی هستند و زندگی مردم بحران زده احواز را بحرانی تر کرد. از طرف دیگر سدهایی که در طول سه دهه اخیر بلای جان مردم احواز شده اند و با منع ورود آب منبع حیات به اقلیم احواز، هستی و سرسبزی این اقلیم را نابود کرده اند. همین سدها هستند که وسیله انتقال آب به فلات مرکزی ایران شده و سبب خشک شدن تالابها، بیشه ها، جنگلها و از بین رفتن کشاورزی اقلیم احواز شده اند. همین سدها هستند که با منع ورود آب به اقلیم احواز سبب شده اند تا خاک مناطق وسیعی از اقلیم احواز دچار فرسایش شده و مساحت صحرا گسترش یابد. در سایه همین سدها است که طرح نیشکر چرخه عظیمی از آلودگی را در بستر رودخانه های بی رمق احواز براه انداخته و زمین و هوا و آب را آلوده ساخته و سالانه بیش از هفت هزار احوازی را در اثر انواع بیماریهای سرطان و بیماریهای قلبی و عروقی به کام مرگ می برد.

 

سدهایی که قاتل حیات انسانها و جنبدگان و گیاهان اقلیم احواز هستند، بهیچوجه نمی توانند یک ناجی بحساب آیند. سدهای ساخته شده بر رودخانه های اقلیم احواز در راستای تحقق گفته های رهبر جمهوری اسلامی در راستای بهره گیری امنیتی از آبهای غرب کشور ساخته شده اند، و در تحمیل سیاستهای امنیتی و پاکسازی نژادی جمهوری اسلامی بکار گرفته شده و می شوند.

 

در اوایل دهه هفتاد شمسی و بمنظور مجبور ساختن کشاورزان عرب به ترک زمینهای کشاورزیشان و اعطای آنها به طرحهای امنیتی نیشکر، بارها مسئولان سد دز دریچه های سد را باز کرده و روستاهای عرب نشین را زیر آب بردند تا آنها را مجبور به ترک زمینهایشان سازند. کشاورزان عرب در دادگاههای ناعادلانه جمهوری اسلامی بارها این اتهام را علیه مسئولان حاکم بر اقلیم احواز مطرح کرده بدون آنکه شکایتهای آنها بجایی برسد.

 

جدای از این امر، اخیرا وزیر نیرو اظهار داشته است که میزان آب در حدود 1400 مترمکعب در ثانیه از درچه های سد دز رها سازی شده است. باید اشاره کرده که بیشترین میزان دبی آب رودخانه کارون که به دهه 1350 شمسی بازمی گردد حداکثر 800 مترمکعب در ثانیه بوده است. حال از وزیر نیرو باید پرسید که دولت ایران غیر از سدسازی و تونل سازی جهت انتقال آب احواز به فلات مرکزی، تاکنون چه طرحهایی را به اجرا گذاشته است تا از این فاجعه ای که هر دهه تکرار می شود و هستی مردم عرب را به باد می دهد، جلوگیری کند؟

 

در اقالیم مشرف بر اقلیم احواز دولت مرکزی ایران با سپردن مدیریت آبهای غرب کشور به استان اصفهان، به این استان اختیار تام داده است تا آب رودخانه های کارون و دز را بواسطه تونلها و بندها و سدها به فلات مرکزی منتقل کرده و بدین شیوه سهم آب ورودی به اقلیم احواز را بشدت کاهش دهد. همچنین بیش از پنجاه سد بر روی رودخانه های اقلیم احواز ساخته شده و آب این رودخانه ها را در اقالیم مشرف بر این اقلیم ذخیره کرده و بمصرف می رساند. میزان آب ورودی به اقلیم احواز در حال حاضر، در حدود 10 درصد میزان آب ورودی به این اقلیم در دهه های شصت شمسی و دهه های قبل است.   

 

فعالیت طرحهای امنیتی نیشکر در مساحت بیش از صدها هزار هکتار و سرریز شدن پسابهای بشدت شور این طرحها در زمینهای پایین دست، سبب نابودی محیط زیست احواز شده است. درکل خشکی رودخانه ها و افزایش شدید آلودگی ها سبب از بین رفتن پوشش گیاهی و فرسایش شدید خاک اقلیم احواز شده است. همچنین استاندار اقلیم احواز با به اجرا گذاشتن طرحهای ساختمانی در بستر رودخانه کارون بمنظور کاهش عرض بستر این رودخانه جهت عادت دادن مردم احواز به منظر رودخانه خالی از آب، همراه با عدم لایروبی بستر این رودخانه و بالا آمدن بستر آن، نقش مهمی در طغیان این رودخانه دارد.

 

بررسی این سیاستهای دولت ایران بخوبی نشان می دهد که این دولت بجای احداث کانالهای اضطراری جهت انتقال آب حاصل از سیلابهای شدید از شمال اقلیم احواز به تالابهای بزرگ نظیر تالاب العظیم وتالاب فلاحیه، سیاستهایی در راستای متضاد به اجرا گذاشته است. دولت ایران اگر یک صدم هزینه احداث تونلهای انتقال آب کارون به اصفهان را جهت احداث کانالهای اضطراری مقابله با سیلاب در اقلیم احواز اختصاص می داد، اینگونه کشاورزان و روستائیان عرب در یک لحظه هستی خود را از دست نمی دادند.

 

نقش حفاظتی سدها زمانی محقق می شود، که آب خروجی از سدها در کانالها آماده به جریان درآید و بدون اندک خسارتی به مردم احوازی وارد شود، راهی تالابها شود.

 

تمامی سیاستهای اجرا شده جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد که هدف از آنها تحقق منافع استانهای دیگر از منابع طبیعی اقلیم احواز است، وهیچگونه اقدامی در راستای حفظ منافع مردم احوازی از سوی مسئولان دولتی اتخاذ نشده است.

 

مهدی هاشمی