بازهم در باره " فراکسیون مناطق ترک نشین  مجلس"!

پاسخی به نوشته  یونس شاملی در این زمینه

حسن جداری

 

صاحب نظری به نام آقای یونس شاملی در نوشته ای  تحت عنوان" تشکیل  فراکسیون مناطق ترک در یک نگاه" که در سایت " ایران گلوبال" درج شده، تصمیم رژِیم ارتجاعی جمهوری اسلامی در ایجاد  فراکسیون نمایندگان ترک در مجلس فرمایشی را  به مثابه " پاسخ به نیازهای آن جنبشی" ارزیابی می کند "که در پی  مطالبات  حقوق  اتنیکی خود "  می باشد و به این توطئه و نیرنگ مکارانه رژیم آزادیکش حاکم ، جنبه های  مثبت  قائل میشود.  مطالب  زیر در نقد  مقاله کوتاه آقای  شاملی، نوشته شده است.

آقای شاملی! " فراکسیون مناطق  ترک نشین مجلس " بر خلاف نظر شما، هیچ جنبه ترقی خواهانه و مثبت ندارد. کسی  نمی تواند این وفعیت را انکار کند که در طول 38 سال گذشته ، هرگز در ایران، انتخابات آزاد و دموکراتیکی  وجود نداشته است. تمام نمایندگان کذائی در مجلس فرمایشی، بدون استثنا معتقدین به اصل  ولایت  فقیه و نوکران و گماشتگان  رژیم آزادیکش حاکم می باشند. این مزدوران گوش به فرمان، جز اجرای  منویات و دستورات رژیم جنایت کاری که در طول سال ها سلطه استبدادی خود، خون  ده ها هزار تن از مبارزین و آزادیخواهان را به زمین ریخته است، هدف دیگری دنبال نمی کنند.  شما به اقدام نفاق افکنانه رژیم در تشکیل فراکسیون مناطق ترک نشین مجلس، جنبه های مثبت قائل شده و چنین شعبده بازی های مکارانه رژِیم  را  به منظور فریب  توده های زحمتکش آذربایجان که سال هاست با تمام نیرو علیه انواع ستمگری ها مبارزه می کنند، به مثابه  پاسخ  رژیم به مبارزات خلق آذربایجان و دیگر ترک زبانان ایران  علیه ستم ملی، ارزیابی می کنید و می نویسید: " تشکیل چنین فراکسیونی ، در واقع  امر، پاسخ به نیاز های آن جنبشی است که  در پی مطالبات  حقوق اتنیکی خود است."  از شما باید پرسید آیا این رژیم ضد مردمی که در طول  ده ها سال ، با ترور و اختناق و کشتار به مبارزات حق طلبانه  کارگران، توده های زحمتکش، زنان دربند و خلق های  تحت ستم ملی  پاسخ داده است، می تواند جواب مثبتی  به حل عادلانه ستم ملی  در آذربایجان ، کردستان و دیگر مناطق  غیر فارس نشین کشور، بدهد؟

 شما در نوشته  خود، طوری  در باره   مجلس  قلابی رژِیم حرف می زنید که گوئی  در ایران تحت ستم کنونی،  با وجود ولی  فقیه،  "مجلس خبرگان"، "شورای نگهبان"  و دیگر ارگانهای سرکوبگر  رژیم ، انتخابات  آزادی  هم می تواند  یرگزار گردد و نمایندگانی که  با آرای مردم  و در شرایط وجود آزادی ودموکراسی، انتخاب شده اند،به مجلس  فرمایشی  راه پیدا کنند!  شما در نوشته خود، از  مجلس  قلابی رژِیم، به مثابه "  مجلس ملی  ایران" (!!) " بالاترین سطوح سیاسی کشور" (!!) " مجلس  ایران" نام  می  برید و کوچک ترین اشا ره ای  به این  واقعیت آشکار نمی کنید که این مجلس فرمایشی چیزی  جزآلتی در دست رژیم سرکوبگر برای پیشبرد اهداف  ارتجاعی خود، نمی باشد.  این  حزب الهی های دزد و کلاش  نیز  که در مجلس فرمایشی، جا خوش کرده اند،  مزدوران جیره خوار رژیم بوده و هیچ  نسبتی با  ترک زبانان ایران  و خلق  مبارز آذربایجان، ندارند. شما به ناروا، حضور این مزدوران رژیم را  در " فراکسیون مناطق ترک نشین مجلس" ، مثبت ارزیابی  کرده  و می نویسید: "  حضور  نمایندگان ترک  از تمام مناطق ایران در این فراکسیون ، خود  جنبه مثبت دیگر در تشکیل  این فراکسیون، بشمار میرود." شما درعین حال  که  مزدوران جیره خواری را که در طول  سال ها در اغلب  جنایات رژیم دست داشته اند، به مثابه "  نمایندگان  ترک از تمام مناطق ایران" جا میزنید، این اقدام حساب شده رژیم را تنها یکی از جنبه های  مثبت  تشکیل  فراکسیون ترکان در مجلس  ،قلمداد می کنید! مفهوم این جمله  شما   به طور ساده این است که تشکیل فراکسون مناطق ترک نشین دارای جنبه های مثبت گوناگون می باشد! این برخورد  نادرست شما به  تشکیل فراکسیون ترکان در مجلس و  جنبه های  مثبت قائل شدن به این تشکیلات قلابی و مشتی مزدور شناخته شده  رژیم را، نمایندگان  ترکان ایران  نامیدن، این  مفهوم را نیز  می  رساند که  در چهار چوب رژیم قرون وسطائی  جمهوری اسلامی ، امکان  حل عادلانه  مساله ملی  در آذربایجان، وجود دارد.

نکته دیگری که در رابطه  با نوشته  فوق الذکر آقای شاملی،  میخواستم متذکر شوم  این است که در ایران،  ملت های  تحت ستم آذربایجان، کرد، بلوچ ، عرب و ترکمن وجود دارند. اما مقوله ای  به نام ملت ترک  که آقای شاملی  به غلط همه جا  در نوشته خود در برخورد به ترک زبانان ساکن این کشور  به کار میبرد،  وجود  ندارد.  خلق   آذربایجان  را نباید  با  مقوله   ترک زبانان  ایران ، مترادف  دانست. زبان، البته یکی از مشخصات بارز یک  ملت واحد بودن می باشد، اما ترکان ساکن ایران صرفا با زبان مشترک داشتن،  یک ملت واحد، حساب نمیشوند. ملت واحد بودن، سرزمین مشترک هم می طلبد. قشقائی ها و ترک زبان های  نقاط  مختلف ایران  که شامل میلیون ها تن میشوند، طبیعته  نظیر دیگر  اهالی  غیر فارس  کشور، طی  ده ها سال  در معرض ستم ملی قرار داشته اند. اما راه حل رفع  ستم ملی در ایران چند ملیتی، برسمیت شناختن رژیم جمهوری اسلامی و ارگان های  سرکوبگر این رژیم ضد مردمی و از آنجمله مجلس فرمایشی اسلامی  نیست.  راه حل عادلانه و دموکراتیک ستم  همه جانبه ملی  در ایران،   منوط به سرنگونی  تمامیت  رژیم جمهوری اسلامی،  به دست کارگران و زحمتکشان همه ملت های ساکن ایران می باشد. وگرنه ، مثبت  تلقی کردن این یا آن  ارگان ارتجاعی رژیم ضد مردمی و این خیال  خام را در سر پروراندن که  از طریق این یا آن اقدام رفرمیستی  در چهار چوب رژیم  جمهوری اسلامی، می توان  مشکلات  مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را حل کرد، معنائی جز زیبا نشان دادن چهره کریه این رژیم آزادیکش وافتادن به دام  حیل و دسایس گوناگون آن، ندارد.

                       ابان ماه 1395