برای آزادی



info@barayeazadi.com
کد خبر : 9817          2018-12-27 08:15:56

بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در اعتراض به تایید حکم زندان و شلاق محمد حبیبی

ٖ بازگشت به صفحه اول

بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

در اعتراض به تایید حکم زندان و شلاق محمد حبیبی



به نام خداوند جان و خرد



ملت‌شریف‌ایران



بیش از دو دهه است که معلمان آگاه و متعهد و دلسوز کشور از تمام روشهای قانونمند و مسالمت‌آمیز سعی نموده‌اند تا مسئولان و برنامه‌ریزان بلند پایه کشور را به این اصل مسلم آگاه کنند که راه حل ریشه‌ای مشکلات کشور توجه شایسته به آموزش و پرورش ، جهت قرار گرفتن در مسیر صحیح توسعه و پیشرفت همه جانبه است.

اما پس از سالها بی‌توجهی به آموزش و پرورش و به حاشیه راندن این وزارتخانه توسط برخی از برنامه‌ریزان کلان کشور، اکنون که نمایندگان معلمان در شورای‌هماهنگی تشکل های‌صنفی فرهنگیان ایران، راه مذاکره و گفتگو با مسئولان را دنبال می‌کنند، گروهی همچنان درصدند ، از طریق پرونده‌سازی و بازداشت و زندانی کردن فعالان صنفی فرهنگیان فضای رعب و وحشت را بر جامعه فرهنگیان کشور حاکم کرده و به جای حل ریشه‌ای مسائل ، صورت مساله را پاک کنند و با ایجاد جو نارضایتی در جامعه ملت را هر چه بیشتر از آرمانهای خود دور کنند.



پس از صدور احکام ناعادلانه برای آقایان بداقی، باغانی، باقری، بهشتی ‌لنگرودی، عبدی، اسدی، مردانی، قنبری و دهها معلم متعهد دیگر که همگی از خوشنام ترین و پاک ترین و دلسوزترین معلمان کشور هستند، اکنون با صدور رای قطعی ظالمانه و شقاوتمندانه ده‌سال‌و‌نیم زندان به همراه هفتادوچهارضربه شلاق و ممنوعیت فعالیت اجتماعی و خروج از کشور، برای معلم سرشناس و دلسوز و متعهد کشور جناب آقای محمدحبیبی ، عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران ، این گروه قصد لاینحل نمودن مشکلات موجود در آموزش و پرورش و کشور را دارند.



بی شک این حکم ظالمانه زندان و شلاق که یادآور احکام قرون وسطایی است برای ارعاب و ترساندن فعالان صنفی صادر شده است اما شورای هماهنگی اعلام می دارد که تشکل های صنفی و فعالان صادق، مقهور این احکام نمی شوند و به حرکت مدنی خود بر محور مطالبات صنفی و آموزشی با قدرت بیشتر ادامه خواهند داد.



شورای‌هماهنگی‌تشکل های‌صنفی فرهنگیان‌ایران این اقدام نابخردانه و ظالمانه قاضی سفارشی این پرونده و دست های آلوده پشت پرده آن را به شدت محکوم نموده و خواهان صدور دستور توقف این احکام و تشکیل یک دادگاه قانونی و بازخوانی پرونده‌های تشکیل شده است.

شورای هماهنگی نسبت به شناسایی و مجازات عوامل پشت پرده و غرض‌آلودی که سعی در امنیتی کردن و سیاه‌نمایی فعالیت های صنفی و حق طلبانه فرهنگیان کشور را دارند تاکید دارد و این احکام را مصداق اقدام علیه امنیت ملی می‌داند.



شورای هماهنگی تشکل های صنفی‌ فرهنگیان ایران

۴ دی ۱۳۹۷

............................

بیانیه ی کانون صنفی معلمان

در اعتراض به صدور حکم سنگین قضایی برای محمد حبیبی

به نام خداوند جان و خرد

زنجیره ی ظاهراً بی انتهای صدور احکام حبس طولانی، پرونده سازی های ستیزه جویانه و لجاجت های جاه طلبانه، با کمترین منطق حقوقی علیه اعضای کانون های صنفی معلمان حتی در شرایط نابسامان کنونیِ کشور همچنان ادامه دارد.

در شرایطی که همکاران ما بهشتی و عبدی و... چند سالی است مظلومانه شرایط زندان را تحمل می کنند؛ و رأفت اسلامی آقایان حتی چند روز مرخصی را نیز از آن ها دریغ کرده است، دادگاه تجدید نظر محمد حبیبی نیز حکم دادگاه بدوی را بدون توجه به استدلال های لایحه درخواست تجدید نظر، تأیید نموده و حکم قطعی ده و نیم سال حبس تعزیری برای او را تأیید کرده است.

پرسش تکراری ما این است: زندانی کردن معلمانی که دغدغه ی حمایت از حقوق صنفی همکاران، آن هم به شکلی کاملا مسالمت آمیز را دارند، در راستای منویات چه کسانی است؟ آیا جز این است که حبس و تبعید این گونه افراد نه تنها اثر مثبتی برای صادر کنندگان چنین حکم هایی نداشته و ندارد، بلکه افکار عمومی جامعه، خانواده و به ویژه فرزندان، همکاران، دانش آموزان و همه ی کسانی که آن ها را می شناسند و به صداقت و بی گناهی شان باور دارند را به یقین می رساند که در این دستگاه قضایی، زندان محل حضور غارتگران اموال مردم، مجرمان خطرناک و افراد بزهکار نیست.

زندانی کردن معلمان و کنش گران صنفی به صلاح چه کسانی است؟

آیا حضور آن ها در اجتماع می تواند خطر یا فسادی ایجاد کند؟!

ما نمی توانیم بپذیریم که کسانی در این کشور به نام حفظ امنیت با معلمان بستیزند و با اتهاماتی اغلب اثبات نشده معلمان حق طلب و منتقد را به بند کشند.

مروجان شیوه ی مقابله شحنه با اندیشه اگر پروای نام نیکوی فرهنگ تاریخی ایرانی را ندارند؛ اگر نشانی از مروت با دوستان و مدارای با دشمنان در خود نمی یابند؛ اگر توصیه جدال به احسن را بر نمی تابند، دغدغه ی حفظ اصول مذهب و مکتب ادعایی خود را که باید داشته باشند.

این گونه برخورد با موجه ترین و مدنی ترین منتقدان که نه داعیه ی قدرت دارند و نه سودای ریاست، منطبق بر کدام یک از اصول شرع (!؟) و قانون(!؟) ادعایی و (ظاهراً) متبوع صادرکنندگان چنین احکامی است؟

چه سنخیتی با حقوق مصرح ملت در قانون اساسی به( ویژه فصل سوم ) دارد؟

هر زمان می گفتم از سوز درون

اهد قومی انهم لا یعلمون

چنین رخدادی بی تردید پیامی نا امید کننده برای آن بخش از جامعه است که همچنان دلسوزانه به بهبود اوضاع از طریق روش های قانونمند یا دست کم توقف روند نامطلوب گذشته، بسته اند. اما این نا امیدی بی تردید در راستای مکنونات صادر کنندگان حکم هایی این چنین که پاشیدن بذر یأس و سکون در جامعه ی معلمان است، قرار نخواهد گرفت.

کانون صنفی معلمان بر این باور است که بهبود شرایط نابسامان ناشی از بی تدبیری های طراحان و برنامه ریزان و قانون نویسان و مجریان و عبور از شرایط سخت اکنون (و همواره ی این سال ها) جز با جلب نظر و فراهم نمودن زمینه ی مشارکت واقعی طبقات و قشرهای مختلف جامعه در چارچوب نهادهای مدنی، میسر نیست. نکته ای بدیهی که تمامی تمامیت خواهان تاریخ جاهلانه از آن غفلت کرده و پیامدهای ناگزیر آن را هم، البته اغلب دیر هنگام، دریافته اند.

کانون صنفی معلمان تهران ضمن اعتراض شدید مجدد به حکم صادره برای محمد حبیبی و اتهامات وارده به وی و اساساً صدور حکم هایی این چنین برای کنشگران صنفی و مدنی، اعتقاد دارد دادگاه(!؟)تشکیل شده بدون در نظر گرفتن دفاعیات متهم و براساس اعالم نظر مرجع بیرونی اقدام به صدور رای کرده است. ازاین رو ضمن هشدار به همه مسئولان کشور در مورد صدور چنین احکامی، آن ها را نمونه هایی آشکار از بی عدالتی و نقض استقلال قوه قضاییه می داند.

و خواستار تشکیل دادگاه هایی عادلانه، علنی و با حضور هیأت منصفه( مطابق اصل ۱۶۸ قانون اساسی) برای رسیدگی به اتهامات کلیه ی کنشگران صنفی است.

از خواسته های اولیه ی کانون صنفی معلمان تهران:

ـ توقف اجرای حکم زندان برای محمودبهشتی، اسماعیل عبدی، محمد حبیبی، عبدالرضا قنبری و آزادی بی قید و شرط آن ها

ـ رفع کلیه ی اتهامات وارده به معلمان فعال در نهادهای صنفی سراسر کشور

ـ رفع محدودیت ها و موانع خارج از قانونِ ایجاد شده برای فعالیت های قانونی و آزادانه ی نهادهای صنفی فرهنگیان.

خدای را به می ام شست و شوی خرقه کنید

که من نمی شنوم بوی خیر از این اوضاع

کانون صنفی معلمان(تهران)

........................................

ما همه محمد حبیبی هستیم



تایید ده سال و نیم حکم حبس برای محمد حبیبی، معلم دربند، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان ایران (تهران) در دادگاه تجدیدنظر نشان داد که چیزی به نام قوه قضاییه مستقل وجود ندارد و شعار حقوق شهروندی دولت روحانی یک نمایش پوشالی است. در اصل بازجویان حکم را می نویسند و قضات آن را ابلاغ می کنند و کلیه مراحل دادرسی نمایشی و خلاف حقوق بشر و حتی قوانین خود نظام است.



کمیته دفاع از محمد حبیبی ضمن محکوم کردن این حکم ظالمانه ، اعلام می دارد این حکم بیش از هر چیز برای مرعوب کردن فعالان صنفی است. در حالی که از خوزستان تا تهران، معلمان و کارگران یک صدا و متحد آزادی معلمان و کارگران دربند را فریاد می زنند این حکم صادر شده است تا حرکات صنفی و مدنی معلمان را به محاق ببرد.

زهی خیال باطل!



کسانی که این حکم را صادر کرده اند باید بدانند محمد حبیبی ها امروز در سراسر ایران تکثیر شده اند. گویی اینها شعار "محمد حبیبی آزاد باید گردد " دانشجویان امیرکبیر، فریاد " معلم زندانی آزاد باید گردد" بازنشستگان و کارگران را از آذربایجان تا کردستان نشنیده اند.



ما به کلیه فعالان صنفی و مدنی و تشکل های حامی حقوق زندانیان ، تشکل های صنفی مستقل، تشکل های کارگری ، فعالان مدنی زنان ، نهادهای دانشگاهی بخصوص دانشجویان و مردم شریف ایران فراخوان می دهیم در مقابل این ظلم آشکار سکوت نکنند.



محمد حبیبی و سایر معلمان دربند بخاطر آرمان والای آزادی و عدالت در زندان هستند آنان خواهان یک زندگی شرافتمندانه برای همه و یک آموزش رایگان ، کیفی و عادلانه برای تمام کودکان هستند. حبس و زندان کردن محمد حبیبی بخاطر آن است که با روشنگری و تلاش های وی منافع باندهای قدرت و ثروت به خطر افتاده است. و امروز قوه قصاییه نشان داد که حامی ستمگران است و هر صدای حق طلبی را خفه خواهد نمود. پس باید یک صدا و متحد، صدای معلمان دربند و محمد حبیبی باشیم و رو به ستمگران بگوییم ما همه محمد حبیبی هستیم مرعوب شما نمی شویم و برای تحقق آرمان آزادی و برابری متحدانه تلاش می کنیم.



درود بر محمد حبیبی

درود بر معلم زندانی

درود بر معلم کارگر

مرگ بر ستمگر



کمیته دفاع از محمد حبیبی

۴ دی ۱۳۹۷

.........................

حکم ١٠سال و نیم حبس محمد حبیبی قطعی شد



وکیل مدافع محمد حبیبی - فعال صنفی معلمان- گفت که حکم صادره برای موکلش از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شده است.

حسین تاج در گفت‌وگو با ایسنا از تایید حکم ١٠سال و نیم حبس موکلش در شعبه ۳۶ دادگاه نجدیدنظر خبر داد و گفت: متاسفانه رای محکومیت محمد حبیبی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب عینا در دادگاه تجدیدنظر استان تایید شد.

محمد حبیبی ۲۰ اردیبهشت ۹۷ در تجمعاتی که فرهنگیان به مناسبت هفته معلم داشتند بازداشت و روز دوشنبه - ۱ مرداد ماه ۹۷- در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب محاکمه شد. این شعبه محمد حبیبی را به اتهامات اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام و اخلال در نظم به ترتیب به ۷ سال و نیم حبس، ۱۸ ماه حبس، ۱۸ ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد که البته بر اساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۷ سال و نیم حبس درباره او قابل اجرا خواهد بود.

دادگاه همچنین به عنوان مجازات تکمیلی، محمد حبیبی را به ۲ سال ممنوعیت از فعالیت در احزاب، گروه‌ها و دسته‌های سیاسی و اجتماعی و ممنوعیت خروج از کشور محکوم کرده است.

.................................

برای محمد حبیبی دلاور مرد صنفی



✍مهدی فتحی، فعال صنفی فارس



امروزت را به تماشای چهار دیواری اطرافت بگذران رفیق....



آشناست این دیوارها!!



همانی ست که در دنیای واقعی مابین من و تو ترسیم شده تا ما نشویم



اما شدیم .....



دیوار هیچ زندانی را یارای مقاومت در برابر حق و حقیقت نیست





چشم بسته ای ... می دانم



در پس این تیرگی هایی که مشاهده می کنی قطعا روشنایی هایی ست که روزهای سخت صنفی مان با هم ترسیم کرده ایم و به این بگیر و ببندها عادت.



رفیقم، جرم تو روشنگری ست



جرم تو دفاع از حق و حقوق فرهنگیانی ست که هماره چون شمع در برابر بی عدالتی هایی این سرزمین اسلامی!! می سوزند و می سازند.



رفیق صنفی ام



برای رستن باید پنهان شوی تا برسد بهاری که فصل رویش توست



رویشی با طعم و رنگ‌ روشنی ...



بهارت را به تماشا نشسته ایم تا سبز شوی

.......................

٢٣٠ روز از بازداشت محمد حبیبی گذشت



کوچکترید از آن که مرا زیر و رو کنید

حتی اگر هر آنچه که دارید، رو کنید

کوچکترید از آن که بدانید من کی ام

از کوه ها نام مرا جستجو کنید

ای بادهای سردِ مخالف منم درخت

باید که ریشه های مرا جستجو کنید

ای بادهای سردِ مخالف من ایستاده ام

این سینه ام، که خنجرتان را فرو کنید

بر من مباد تیغ شما زخمی ام کند

شاید به خواب، مرگ مرا آرزو کنید

کوچکترید از آن که مرا زیر و رو کنید

حتی اگر هر آنچه که دارید، رو کنید

من ریشه در شقایق پر خون نشانده ام

گل های سرخ باغ مرا، خوب بو کنید



محمد حبیبی تنها نیست

ما همه صدای معلمان زندانی هستیم

......................